پنجم ، شماره 1337 آگوست 1997 ، سال شهريور 1376 ، 24 يكشنبه 2
|
|
امريكايلاتين در دموكراسي چشماندازهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) دموكراسي به گذار شيوههاي
نخبگان كه آوردهاند دوام بيشتر دموكراسيها هنگامي
1948) ونزوئلا در مثال براي گرفتهاند پيش در را استراتژيهايمصالحه
براساس انجاممذاكرات از پس اقتصادي و حزبي رهبران و ، ارتش(-1945
يافتند دست رشتهتوافقات يك به نهادي ترتيبات
تا اينحال ، با.است كرده تجربه را گذار شيوه چهار هر لاتين امريكاي
است نشده گذارناشي دوران از باثباتي دموكراسيسياسي هيچ امروز به
مسلط سنتي حاكمه طبقات بر موقت حتيبهطور تودهاي بازيگران درآن كه
نخبگان جانب از مخالفت پائينبا از اصلاحات انجام براي كوشش.شدهباشند
مثالهايمربوطبهآرژانتين كه همانگونه به شدهاست روبهرو سنتي
نشاندهندهاين بهخوبي (731970) شيلي و(541946) گواتمالا ،(511946)
اشكال عموما لاتين كشورهايامريكاي از برخي در انقلابهاهستند امر
پيدايشالگوهاي به منجر اما آوردهاند بهوجود حكومت از پايداري
اجتماعات و بيان آزادي و قدرت چرخش منصفانه ، رقابت نظير دموكراتيكي
است ممكن مكزيك و نيكاراگوئه در گرفته صورت تحولات گرچه نگرديدهاند ،
.بكشد چالش به را نظريه اين بهزودي
منجربه بيشتر نيز شدهاند مشاهده بيشتر كه انواعگذارهايي تاكنون ،
از گذارهايهدايتشده:عبارتنداز سياسيگرديدهاند ، دموكراسي استقرار
از اگر حتي ميمانند قدرتباقي در سنتي حاكمان اينحالت ، در.بالا
از موفقيتآميزي وبهطور باشند داشته قرار پائينتحتفشار
استفاده -دو اين آميزهاياز يا -زور اعمال يا استراتژيهايمصالحه
.حفظكنند را خود قدرت از بخشي تادستكم ميكنند
نخبگان كه دوامآوردهاند بيشتر دموكراسيها هنگامي
در مثال ، برايگرفتهاند درپيش را مصالحه استراتژيهاي
انجاممذاكرات از پس اقتصادي و رهبرانحزبي و ارتش ،(19481945)ونزوئلا
موافقت ارتش.دستيافتند توافقات رشته يك نهاديبه ترتيبات براساس
نيروهايمتخلف براي عمومي عفو درمقابل و كند كنارهگيري قدرت از كردكه
احزاب.بهدستآورد افسرانش اقتصادي بهبودوضعيت براي تضميني و خود
براساس و بگذارند انتخاباتاحترام روند به كه موافقتكردند سياسي
موافقت سرمايهداران.تقسيمكنند خود ميان را قدرت نتايجآراء
بهرسميت را جمعي چانهزني حق و قانوني كارگري كردنداتحاديههاي
كردن ملي يا و مصادره عدم دولتي ، يارانههاي وعده مقابل در و بشناسند
آنان نمايندگان سوي از كارگران آرامساختن وعده و دولت ازسوي اموال
.آوردند بهدست را
را نوظهور دموكراسيهاي بعضياز زيربناي كه اينگونهميثاقها
آنها آنكه نخست.اساسيهستند مولفه چندين داراي تشكيلميدهند
.مهمميگردند سياسي بازيگران تقريباكليه شامل و بوده لزومافراگير
اصلي دربارهمفاد يعني) همماهوي اينميثاقها درحاليكه آنكه ، دوم
ابتدا در هستند ، (سياستگذاري قواعد يعنيدرباره) همشكلي و (سياست
مرحله نخستين چانهزني چونچانهزنيدرباره ميگذارند قواعدتاكيد بروضع
.است مصالحه فرايند در مرحله ومهمترين
لاتين امريكاي در چشماندازهايآنها و دموكراسيها انواع
روند آتي چشمانداز براي يادشده ضمنيمطالب پيامدهاي ديد بايد حال
انديشه كه گفت بايد آغاز در كدامند؟ لاتين امريكاي در دموكراتيكسازي
و تحكيم گذار ، دوره فروپاشيرژيميعني متوالي مراحل و فرايندها كشف
امريكايلاتين در دموكراتيكسازي موازيروند واقعيت دو درك تداومبراي
غيرنظامي يا نوظهورغيرنظامي رژيمهاي اكثر يكسو ، از.است اساسي امروز
اكوادر ، آرژانتين ، شيلي ، پرو ، -لاتين امريكاي ميليتاريزهدر
.بقاهستند مساله با مواجه -ونيكاراگوئه السالوادور گواتمالا ، هندوراس ،
است ، نظامي حاضركودتاي هميشه شبح ميكند ، راتهديد آنها بقاي كه آنچه
سياسي ، احزاب ميان اختلافاتحاد رهگذر از است كهممكن كودتايي
منطقه ، جاري اقتصادي بحرانعميق كنترل در سياسي ناتوانياحزاب
شهري فقراي يا دهقانان كارگران ، تودهاي بسيج نظام ، ضد اعمالنخبگان
يا قدرتخارجي يك اعمال ميگريزند ، سنتي حاكمه طبقات كنترل از كه
ملاحظهاي قابل عدمقطعيتدهد رخ ارتش خود صنفيحياتي تهديدمنافع
.است حكمفرما شكننده دموكراسيهاي اين در هنوز بازي پيرامونقواعد
امريكاي در دموكراسي استقرار هواداران پيشروي مهم وظيفه دو
قوي كافي اندازه به نوعياجماع به آنكه نخستين:دارد قرار لاتين
براي عمدهاي نخبه گروه بهطوريكههيچ يابند دست بازي پيرامونقواعد
شروع آنكه دوم و نگردد ارتشمتوسل به خويش حياتي منافع حفاظتاز
جديدي بهلحاظكيفي روابط برايايجاد آگاهانه استراتژيهاي بهطراحي
در ثبات با غيرنظامي حكومت با كه نمايند غيرنظاميان و ارتش ميان
يافتهتر توسعه مناطق در احتمالا امر اين تحقق.باشد سازگار آينده
آموختهاندكه مسلح نيروهاي مناطق اين در زيرا است آسانتر قاره اين
.است پراهميت اندازه تاچه مدير و سرمايهدار نخبگان با همكاري
كاستاريكا ونزوئلا ، - درمنطقه ، دموكراسيها انواع ساير ديگر ، سوي از
كه اينلحاظ از يافتهاند تحكيم نسبتا -اروگوئه برزيلو اخيرا و
اين اكثر روي پيش كه چالشي.نيستند بقا مساله نگران چندان بازيگران
مساله براي جديتر و بهتر حل راه يك ارائه دارد قرار سياسي جوامع
دموكراسي از كسي چه كه مساله اين.ميباشد ميبرد؟ نفع كسي قديميچه
منطقه اين در زيرا است آفرين مشكل لاتين امريكاي در بويژه ميبرد نفع
تاريخي الگوهاي بلحاظ بويژه وابسته سرمايهداري توسعه الگوي جهان از
برابر حقوق گسترش كه است بدانمعني اين.است بوده ظالمانه استثمار
نابرابر كهبينهايت گيرد صورت بستري در بايد شهروندي نيزحقوق و سياسي
.است رسيده خود شدت اوج به اقتصادي بحران كه زماني در نيز و است
نفع دموكراسي از كسي اينكهچه و دموكراسيها بقاي جاري موضوعات
جريان در كه ميكنند تاكيد انتخابهايي اهميت بر صرفا ميبرد
نوعي روشنگر ميگيرندو صورت دموكراسيها شكلگيري سرنوشتساز لحظات
.ميباشند آن اقتصادي پيامدهاي و دموكراسيسياسي ميان احتمالي روابط
گوناگون انواع بخشيبراي نويد چندان نه سناريوهاي همچنين اينامر
.ميدهد بدست دموكراسي
يك در ريشه است لاتينممكن امريكاي در سياسي دموكراسي ;آنكه نخست
طريق از ميرسد بنظر كه گذاري شيوههاي همين:باشد داشته بنيادي تناقض
است ممكن نمايند بيشتر را بقا امكان ناپذيري پيشبيني ساختن محدود
امري تبديلبه زمان گذشت با را جامعهسياسي يا اقتصاد آتي دگرگوني
-دموكراسيها به مدت كوتاه كهدر شرايطي اينكه ، جالب.سازند محال
و فقر حلمساله براي را آنها امكانات است ممكن بقاميدهند امكان
تحكيم دوران اوائل حتي يا گذار دردوران پس.سازند محدود نابرابري
داشته وجود برابريميتواند و سياسي دموكراسي ميان بستان نوعيبده
نسبت را بيشتري احترام دموكراسيها اگراين حتي بنابراين ، .باشد
اصلاحات انجام به استقادر ممكن كنند ، تضمين انساني منزلت و بهقانون
.نگردند فقير وضعشهروندان بهبود و اساسي
فرايندهاي معضلاصلي است ممكن امر اين حاليكه در آنكه دوم
ميان مهمي تفاوتهاي باشد ، نخبگان برسلطه مبتني سازي دموكراتيك
طي ملي ميثاق يك رابراساس گذار دوران كه اروگوئه مانند كشورهايي
يكجانبهبر بصورت گذار دوران كه برزيل كشورهاييمانند و ميكنند
با ميثاق ، بر مبتني دموكراسيهاي.دارد وجود است ، گرديده تحميل آنها
و معارض گروهنخبه دو دستكم بين مصالحه طريق از معايبشان ، تمام
كننده منعكس بايد آنها نهادهاي اينرو ، از.گرفتهاند پا قدرتمند
مقررات پيرامون تجديدنظر و آينده چانهزنيهاي براي نوعيانعطافپذيري
شدهمانع پذيرفته مقررات حاليكه در اروگوئه مثال ، در براي.باشد موجود
عاملان عفو مساله مورد در واحزاب ارتش ميان توافقات كشيدن چالش به
اين در اينكه چپگرابا مخالفان.ميشد قبلي رژيم در ارتكابجنايات
به رامجبور دولت مهم مسئله اين درباره نداشتند ، توانستند نقشي توافق
.آمدند بيرون بازنده آن از درنهايت كه نمايند همهپرسي يك برگزاري
كشور اين در.است دشوار بسيار برزيل در كاري چنين تصورانجام اما
هرگز ميكرد ، اعمال دورانگذار در نسبتاكاملي كنترل ارتش آنكه بدليل
نظاميان غير اصلكنترل با نيز كامل بطور و نكاست خود ازامتيازات
كه نبود نيز قواعدي پذيرفتن به اينرومجبور از نكرد ، موافقت
نوع از سياسي درجوامع بنابراين.باشد مصالحه به نياز منعكسكننده
آيند سركار بر نظامي غير دولتهاي وجودداردكه احتمال اين اخير
.شوند كنترل اقتدارگرا عناصر كهبوسيله
گذار گوناگون شيوههاي پيامدهاياحتمالي ارزيابي براي تلاش ;آنكه سوم
وجود همزمان طور به اصلاح و مصالحه تحليل ، قدرتمند عناصر كه هنگامي
كنترل هيچكدام قدرت جديد مدعيان و نخبگانحاكم كه هنگامي يعني دارند
ماندهاند ، باقي دستنخورده نسبتا مسلح نيروهاي و ندارند دست رادر
درآرژانتين كه است وضعيتي اين.است آفرين ديگرمشكل زمان هر از بيش
به منجر نتيجه در و داشت وجود جنگمالويناس در كشور اين شكست از پس
.نيابد كشورتحكيم اين در امروز به تا رژيمي نوع هيچ كه اينشد
مصالحه از ناشي سياسيمعمولا دموكراسيهاي اينكه بدليل آنكه ، چهارم
قادر يكجانبه بطور هيچيك كه هستند رقيبي سازمانيافته نخبگان ميان
گروه يكجانبه عمل از ناشي اينكه يا و نيستند خود اراده تحميل به
پيوندهاي مسلح نيروهاي كه هنگامي هستند ، مسلح نيروهاي معمولا مسلط ،
خوبي چشمانداز دارند ، (دموكراتيك غير) زميندار طبقه منافع با نزديكي
گواتمالا وضعيتيدر چنين.نميشود مشاهده سازي رونددموكراتيك براي
در كه گرفت نتيجه ميتوان فوق ازملاحظات.ميخورد بچشم السالوادور و
ظهور به منجر تحميلياحتمالا سازي دموكراتيك روند لاتين امريكاي
نميتوانند برابري مساله به كه شد خواهد حاميمحافظهكاري دموكراسي
مثال براي) باشد شده ناشي خارج از تحميل اگر اينحال ، با.بپردازند
انتخابي اقتدارگراي حكومت نوعي احتمالا نتيجه (متحده ايالات جانب از
مبتني گذارهاي.خواند دموكراسي آنرا نميتوان هيچوجه به كه بود خواهد
يا (Corporatist) شراكتي دموكراسيهاي ظهور به منجر احتمالا ميثاق بر
تا خوبي رقابت تنظيم آنها در كه شد خواهد (Consociational) تعاوني
اصلاح طريق از گذارميگردد تعيين چانهزنيها ماهيت طريق از حدودي
شكنندگي كه شد منجرخواهد رقابتي دموكراسيهاي ظهور به احتمالا
.خواهدكرد هموار اقتدارگرايي به نهايي برايبازگشت را راه سياسي
تسلط با دموكراسيهايي بهظهور منجر انقلابي گذارهاي اينكه ، سرانجام
.است شده تنظيم آنها در رقابت كه خواهندشد حزب يك
استوار فرض براين بقا امكان مختلف درجات و گذار شيوههاي بحث
.هستند برخوردار بهتري اقتصادي عملكرد از دموكراسيها كه نبودهاند
ارز عايدات اشتغال ، رشد ، بحرانهاي كه باورند براين ناظرين اكثر
تحكيم براي خطري الزاما بدهيها بازپرداخت و خارجي
بلندمدت ناظرانارزش از اندكي تعداد و هستند حكومتهايدموكراتيك
حال ، هر درميدهند قرار ترديد رامورد ثبات براي منابع افزايش
بقايدموكراسيها براي نامطلوبي آثار صنعتي يا و سياستهاياقتصادي
.دارند اوليه دورههاي در بويژه
تبديل نتواند نوعدموكراسي يك كه ندارد وجود دليلي اينكه ، سرانجام
مثلا كه ندارد وجود دليلي ديگر بهعبارت شود ، ديگر نوعي به
دموكراسيهاي تبديلبه نتوانند انتخابي اقتدارگراي رژيمهاي
به تبديل شراكتي دموكراسيهاي اينكه يا شوند رقابتي يا محافظهكار
مبتني گذار موارد فراواني به توجه باگردند رقابتيتر دموكراسيهاي
بويژه اخير سناريوي لاتين ، آمريكاي در برابري مساله اهميت و ميثاق بر
نهادي چارچوب يك ميثاق بر مبتني گذارهاي حاليكه در.ميكند جلوه مهم
نيمه مانع بهيك تبديل است ممكن كه ميكنند ايجاد برايحكومت موقت
بيشتريقرار تعديلات دستخوش آينده در اينچارچوب شود ، تغيير براي دائمي
كه بگيرد صورت هنگامي بصورتپيشدستانه است ممكن تعديلات اين.ميگيرد
تمايل زمان باگذشت دموكراتيك حكومت مزاياي تجربه از حاكمپس گروه
يا و كند پيدا پايين از وارده فشارهاياحتمالي پذيرش به بيشتري
اجتماعي گروههاي ازجانب كه بگيرد صورت هنگامي تعديلات اين ممكناست
موارد ، روند اين از يك هر در.بيايد وارد فشارمستقيم يافته سازمان
نوسازي و تجديد جاري يكفرايند به تبديل ميتواند سازي دموكراتيك
.گردد
نوع يك به تبديل ميتواندبتدريج دموكراسي از نوع يك كه انديشه اين
تحكيم كهپويشهاي است آن مبين خود گردد ديگر كيفيمتفاوت لحاظ به
متفاوت جهات بسياري از گذار دوره پويشهاي از ميتوانند دموكراسي
فراگير اجتماعي اجماع نوعي به نيل گذار هدف آنكه بدليل.باشند
گذارهاي است ، آنها به دستيابي قبول قابل ووسائل جامعه اهداف پيرامون
دوران در اما.هستند پذيرش و مصالحه مشخصههاي داراي لزوما موفق
عمده بازيگران تعهد و مهارت از عبارتست است نياز مورد كه آنچه تحكيم
در رهبران همين جانب از كه است آنچيزي از متفاوت كيفي لحاظ به كه
اهميت كه آنچه موردتحكيم در.است شده گذاشته ظهور منصه به دورانگذار
كردنپروژههاي كاناليزه سياسي ، نيروهاي ميان تمايزگذاردن ميكند پيدا
دموكراتيك روند بانيان پس.تدريجياست اصلاحات انجام و رقيب سياسي
اتحاد بايد اندازهكه بههمان كه بياموزند بايد لاتين درامريكاي سازي
را مردم كه اندازه بههمان و ايجادنمايند تفرقه كنند ، ايجاد
.دهند كاهش را آنان توقعات اميدوارميسازند
كارل لين تري:نوشته
ايزدي پيروز:ترجمه
politics comparative:منبع