پنجم ، شماره 1339 آگوست 1997 ، سال شهريور 1376 ، 26 سهشنبه 4
|
|
اسلام تاريخ در سيره كتب تدوين
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آيينهوند دكتر و راد مهدوي جعفريان ، اسلامرسول حجج حضور با ميزگردي
دارد ، اولين ، كه خاصي ويژگيهاي كريمبا قرآن:مهدوي ححتالاسلام
.ميرود شمار به سيره روشنترينمنبع و استوارترين
فرهنگسراي در (ص)پيامبراكرم سيره تدوينكتب نحوه ميزگرد:اشاره
دوم محور قرآن ، در سيره اول محور شد ، برگزار محور سه حول انديشه
و سياسي برداشتهاي سوم محور و سنت ، اهل و شيعه در نگاري سيره روند
(ص) اكرم پيامبر حكومتي سيره واقع در و (ص)پيامبر سيره از اجتماعي
.ميباشند
مقالات سرويس
سني شيعهو سيرهنويسان اولين و اسلامچيست تاريخ در سيرهنويسي سير
بودند؟ كساني چه
اجمال به.نستعين به و الرحيم بسماللهالرحمن:جعفريان حجتالاسلام
حقيقت در.است حديث دانش از شعبهاي سيرهنويسي ، كه ميكنم عرض
(ص) رسول حضرت خود فرمايشات و قرآني دستورات براساس مسلمانان
ما امروز كه معنايي به مفهومحديث ، .بودند حديث به نيازمند
در دقيق معناي به بلكه نبود ، كلمات و عبارات قالب در ميشناسيم ،
حديث ، دانش تدريج به و.بود گفتارها و رفتارها و اعمال كل قالب
رشتههاي آن از يكي.آورد وجود به خود ، درون از را علمي ديگر رشتههاي
تشكيل امت تاريخ و حضرت سيره از بخش دو از كه بود تاريخ دانش علمي ،
تاليف و تدوين نوشتن ، با مردم تدريج به كه بعدي نسلهاي در.بود شده
.كردند تدوين و تاليف و آورده گرد را احاديث و اخبار اين شدند ، آشنا
خبري ما چون داشته ، وجود اول قرن اواخر در قاعدتا سيرهنويسي ، اصطلاح
خليفه پسر عفان ، عثمان عوانابن نام به شخصي ميدهد نشان كه داريم
سال از قبل بوده ، هم مدينه حاكم خود ، كه وي.بود نوشته سيرهاي سوم ،
زبير هم پسري.است داشته وجود سيره اصطلاح بنابراين.است مرده 100
به و احاديث و اخبار نوشتن مشغول هم او كه بنزبير عروه نام به داشت
.بود كرده تاليف و تدوين كتابيهم بود ، (ص)رسول حضرت سيره ويژه
بيشتر قرناول ، در.است دوم بهقرن كتاب ، متعلق مفهوم البته
كمككننده كه دارد وجود مختصري نوشتههاي و وسياههها جزوه و يادداشت
نسل و دارد سياهه و جزوه حد در جمعآوري يك اول ، نسلهستند حافظه
شهاب ابن آن ، بارز نمونه و هستند زبير بن عروه شاگردان كه بعد
كتاب سبك به يقيننداريم هم او كه كرده تدوين را سيره اولين زهريه ،
اما است ، كرده تدوين و رانوشته مسائلي ميدانيم البته.بودهباشد
ما.تدوينشد كتاب زمينهها ، همه كهدر بود بعد به سالهاي 120 از
همين به هم وسيره داريم وضوح به را عنوانكتاب ديگر بهبعد آن از
كرده تدوين را سيره است ، اسحاق ابن كه زهري شهاب ابن شاگرداست شكل
بوده اختيارش در زيادي نوشتههاي كه ميفهميم كاملا او كتاب از ما و
پيش زيادي تجربههاي كه ميدهد نشان ابناسحاق سيره در تدوين بلوغ.است
همه كتابها لذا و نبوده حد آن در تجربهها اين ولي شده ، انجام او از
.است نمانده جاي بر و رفته بين از
درمورد.داشتهايم هم شيعي سيرههاومورخان اينها ، دركنار اما
ايشان از كه علاقهداشت (ع) بيت اهل به گفتآنقدر بايد ابناسحاق
از هم باز مغازي ، و سيرهها سنت ، اهل متون در بعدها نقلميكند ، حديث
.است شده نقل رواياتي ،(ع)صادق امام و (ع)باقر امام
و نوشتهاند سيره كه داريم هم خالصي شيعيان اينها ، از جداي
كه بودند كساني ائمه ، خاص اصحاب.هستند ائمه خود اصحاب آنان ،
بارز نمونه.ميخواندند درس مكتبآنها در فقط و نميرفتند سراغديگران
كرده روايت و نوشته را ازسيره زيادي تغلب ، روايات ابانابن موضوع ، اين
روايت حفظ فقط كه نكنيد گمان شده ، روايت ميگويند وقتي معمولا.است
روايت ديگران نوشتهها ، براي روي از و معمولامينوشتند ميكردند ،
نميتواند كسي ديگر چاپميكنيد ، را كتابي امروز وقتي شما.ميكردند
راحتيتحريف به را خطي آنروزها ، كتابهاي ولي كند ، تحريف را آن
معلم ، از راويحديث كه بود اين به اعتبارنوشته ، لذاميكردند
بود اين حكم در واقع ، موضوعدر اين باشد ، داشته نقلروايت اجازه
اين اجازه معناي يك لااقل.ميگيرد قرار همه دست در و شده كهچاپ
(ع)امامباقر زمان رااز سيره احاديث يقينا تغلب ، ابن ابان.بود
عثمان ابن ابان شاگرد ، اين است كرده منتقل خود شاگرد وبه تحرير
امام و (ع)امامباقر زبان از سيره ، در مفصلي كتاب كه است بجلي
كساني بودند فراوان ائمه ، اصحاب ميان در اوهم از وپس داشته (ع)صادق
.كردند تدوين را سيره كتاب كه
به كه است سيرهاي نخستين اسحاق ، ابن كه است همين مشهور حرف تقريبا
بشود شايد.است شده تدوين كه سيرهاي نخستين لزوما نه رسيده ، ما دست
شده ، تدوين مبسوط و جامع شكل به كه سيرهاي نخستين تشيع ، در گفت
ابن ابان از غير اين ، و بوده بجلي عثمان ابن ابان همين به متعلق
امام اصحاب از خود اين آوردم ، را اسمش آغاز ، در كه است عفان عثمان
بين از كتابش متاسفانه و است تغلب ابن ابان شاگردان از و (ع)صادق
.است مانده باقي آن از بخشهايي فقط و رفته
و آغازميشود ومفصلتر گستردهتر بهصورت تدوين اسحاق ، ابن از بعد
جلدي سه كهكتاب دارد زمينه ، واقدي دراين را حق بيشترين شايد
دوران در) بهسيره او البته و است شده همترجمه فارسي به او ،
وشايد است هجرت دوران داريم ، آن از كه چيزي تنها و نميپردازد(بعثت
كتابها بسياري از.است نرسيده ما دست به كه داشته شده تدوين بخشهايي
شاگرد و اسحاق ابن همطراز كه عقبه مانندموسيابن نمانده ، اثري هم
.است مانده آن از بخشهايي و رفته بين از كتابش ولي بوده زهري
ازكتابهاي بسياري رفته ، بين شيعهاز كتابهاي كه همانطور درست
مشهورتر اسحاق ، ميان ، ابن اين در ولي.بينرفتهاند از هم سنيان
مختصري پيرايش و بوده وجامعتر بهتر بسيار او تدوين چراكه است ،
سال 218 در اسحاق ، ابن از بعد سال حدود 70 كه شده هشام ابن توسط هم
در را كتابش و پيرايش سنت اهل نظر مطابق قدري سيره اين.است مرده
خاطر به شيعه از ولي است ، مانده محفوظ و شده خواستني سنت ، اهل بين
.است مانده جا به منابع در روايات از بخشهايي فقط محدوديتهايي ،
(ص)سيرهپيامبر شناخت در مهمي قرآننقش تاكنون كه آن خاطر به
نقش كه ميخواهيم آقايمهدوي والمسلمين ازحجتالاسلام است ، داشته
.بفرمايند نبوي ، سيره درتبيين را مدني و مكي مرحله شناختدو
مطرح عناوين.الرحمنالرحيم بسمالله:مهدوي والمسلمين حجتالاسلام
بيان كوچكي مقدمه آغاز ، در من.گستردهايدارد بحث زمينه شده ،
تصوري چه پيامبر ، سيره و رسالت با پيوند در ازقرآن ما.ميكنم
من ، پندار به.باشد نقش اين كننده تبيين ميتواند تصور ، آن داريم؟
يعني.است رسولالله حركت آييننامه قرآن ، كه است اين درست ، تصور
آيين قرآن ، .ميكند ايجاد نو طرحي جامعه ، در رسالت و بعثت با پيامبر ،
كل رساندن سامان به براي حركتي نيز رسولالله و است نو طرح اين نامه
داشته حضور صحنهها و حوادث تمام در بايد قرآن.داشتهاند رسالت ، اين
سوي به را امت و بنماياند را جهت دهد ، نشان راه كند ، تبيين باشد ،
.كند راهنمايي برسد ، بايد كه مقصدي
استوارترين دارد ، اولين ، كه خاصي ويژگيهاي با كريم ، قرآن بنابراين
در روشن ، صورت به كريم ، قرآن.بود خواهد سيره اين منبع روشنترين و
اين از بخشي.شد نازل (ص)اكرم پيامبر بر سال سه و بيست يا سال بيست
تمام ميان در قرآنپژوهان و بوده مدينه در بخشي و مكه در رسالت
را اين گفتهاند ، مدني و مكي آيات و درسورهها كه تقسيمبنديهايي
نازل هجرت از كهقبل هستند آنهايي مكي ، آيات و سور كه پسنديدهاند
نازل هجرت از پس كه هستند مدني ، آنهايي آيات و سور و شدهاند
شده نازل مكه به بازگشت در هم هجرت از بعد اگر فرقنميكند.شدهاند
دو را رسالت مجموعه ما كه است آن علتش.ميگوييم مدني آن ، به باشد ،
جغرافيايي ، مجموعه يك عنوان به شهر ، و ميدانيم حركت يك از مرحله
اين در پيامبر رسالت مجموعه ديگر عبارت بهندارد اهميت ما براي
يك و مكي دوره آن به كه گذرانده را مرحلهانذار يك سال ، سه و بيست
تكوين مرحله يك يا و ميگوييم ، مدني دوره آن ، به كه را رسالت مرحله
مدني مرحله آن به كه دولت تكوين مرحله يك و مكي مرحله آن به كه امت
.ميگوييم
سيره فهم در مدني ، و مكي سورههاي و آيات دريافت ترتيب اين به
سير در شما كه صورت همين البتهبهدارد بنيادين بسيار نقشي پيامبر ،
نشان ما به روشني به كه كمي يا فراوان ازنصوص كرديد ، توجه تاريخي
دو اين از چهمرحلهاي در سورهها از بخشهايي يا سورهها از دهندهركدام
مشكلات از يكي اين و است كوتاه دستما متاسفانه شدهاند ، نازل مرحله
كه ميدانيم تقريبا كلي صورت به ما يعني.است اينمرحله در قرآن فهم
حتما.درمدينه قدر اين و شده نازل مكه در سورهها از قدر اين
بسا چه مكي ، سور ميان در كه پژوهانهست قرآن ميان در بحثي كه ميدانيد
.باشد داشته وجود مكي آيات هم مدني سور ميان در باشدو مدني آيات كه
ميان در استكه روشن تقريبا برايم كردم ، تحقيق من كه آنجا تا
.ندارد وجود مكي آيات مدني ، سورههاي
مدني آيات مكي ، سورههاي ميان در آيا كه كنم ادعا نميتوانم هنوز ولي
يا بار در 4 عمران ، آل سوره بگوييم اگر كنيد فرض اما نه؟ يا هست هم
است ، شده نازل متفاوت وقتهاي در سورهها ، از برخي و آيات از بخشي
بخش اين در آيات ، اين دقيقا بگويد ما به اينكه براي تاريخي ، نصوص
مثلا اجمال ، به مانميكنند كمكي ما به شدهاند نازل مكه در تاريخ از
نميدانيم دقيقا ولي است ، مدني بقره ، يا عمران آل سوره كه ميدانيم
دانستن.است شده نازل چهارم ماه و سوم سال در مثلا مشخص صورت به كه
.دارد اهميت خيلي ما براي موضوع اين
آنچه به توجه با محتوارا اين اگر كه است اين در آن ، اهميت از بخشي
از فهم ، اين دهيم ، پيوند نزولميگذشت ، زمان در و نزول فضاي در كه
پيامبر سيره به خاصي روشنايي و شد خواهد عظيميبرخوردار ابعاد
.داد خواهد
بوده توجه مورد كمابيش هم پيشين سيرهنويسان ميان در شايد نكته اين
و كردهاند توجه موضوع اين به بسيار متاخر ، سيرهنويسان ولي است ،
ويژه به هم مفسران و پرداختهاند آن درباره هم مستقلي نوشتههاي بعضا
.است مفيد كه كردهاند هوشمندانهاي توجه نكته اين به معاصر ، مفسران
(ص)اكرم سيرهپيامبر سياسي و اجتماعي تاثير !آيينهوند دكتر آقاي
كنيم؟ استفاده سيره تبيين ميتوانيمبراي قرآن از چگونه و چيست
سيره پيدايش دربارهالرحيم الرحمن بسمالله:آيينهوند دكتر
و شرح براي بزرگوار آن ازسيره كه استفادهاي آن ، عكس يا رسولاكرم
وجود سيرهنگاري در كه مشكلي گفت بايد ميتوانيمبكنيم آيات ، تفسير
كردند ، مسئله اشاره آن از بخشي به هم جعفريان استاد وآقاي دارد
.است تاريخنگاري مكتبهاي
دو اگر ما فقهي ، يا تفسيري نه است ، تاريخي ديدگاه از بيشتر من بحث
.داريم تاويل بخش يك و تنزيل بخش يك بگيريم ، نظر در تاريخ در را بخش
رسالت امر عهدهدار مباشرتا اكرم ، رسول خود كه است بخشي تنزيل ، بخش
وجود جامعه در ابهامي يا مشكل هيچ و هستند وحي با مرتبط مستقيما و
اداي به بزرگوار پيامبر يعني.ميگويند تنزيل اصل را اين.ندارد
.ميشود نازل هم وحي و مشغولند رسالتشان
تفسيرهاي خلافت ، آغازعصر در و (ص)اكرم رسول وفات و نبوت ختم از بعد
و اجتماعي مسايل و سلوك و معيشت نحوه و حكومت انطباق براي گوناگوني
در.دارد نام تاويل عصر كه گرفت صورت تنزيل عصر با جنگي ، و اقتصادي
معناي به كه شفاهي تدوين مرحله يكي.است مرحله دو در تدوين عصر ، اين
اسلام ، جهان دانشمندان از عدهاي چون ميباشد ، استاد رويت و ملاقات
طريق از و نيايد دست به استاد رويت طريق از كه علمي بودند معتقد
سيره طريق اين از برآنند ايشان.نميخورد درد به باشد ، كتاب صحيفه
براي را بزرگوار آن مديريتي و اداري وشيوه سلوك و اكرم رسول
.كنند جامعه ، تبيين
معيشت و سلوك نحوههايمختلف و بينشها و انگيزهها و گرايشها اينجا ، در
قرن دوم بخش در تفسير اينجا ، از اگرميكند پيدا خاصي تفسيرهاي نيز
شروع مذهبهايتاريخي يا مشربها يا مكتبها بگيريم ، نظر در هجري دوم
به را شيعه تاريخنگاري اگرمكتب تاريخنگاري مكتب حال ، 7 تا و ميشود
.است گرفته قرار شناسايي مورد بگيريم نظر مستقلدر مكتب يك عنوان
يا اندلس بامكتب شام مكتب ديد كنيم ، نگاه ارتداد واقعه به مثلااگر
.ميكند فرق عراق
مديريتي شيوه به وقتي ميدهد نشان عراق تاريخنگاري مكتب نگاه
يعني.نيست فاصله تنزيل ، و تاويل عصر بين ميكنند ، نگاه اميرالمومنين
.ميكنند منطبق ايشان عشيره و رسولاكرم تنزيل عصر با را همان
و راشدي و اموي براساسمديريت مختلفي وجوه سيره ، شام ، مكتب در ولي
ادامه مديترانه كنار تا است ممكن كه است حوزهاي و منطقهاي مديريتهاي
توانست خواهيم كنيم ، جمع را مكاتب اين بتوانيم ما اگرباشد داشته
سلوك سيره ، اين كه برسيم اكرم رسول سياسي و اداري و اجتماعي سيره به
.دارد نام
نزديكشويم ، بزرگان آن به مانميتوانيم كه است ضروري نكته اين ذكر
جهت تا انجامدهيم ابتدايي مشابهتي و اقتباسيكرده ميتوانيم بلكه
.كنيم دنبال را آنشيوه ميتوانيم اجرا و اداره امادر.بيابيم را
ارجاع خودشان عصر به رادوباره مكتبها بتوانيم ما اگر اينجاستكه
خلال از ميتوانيم را خدا رسول اجتماعي و سياسي و مديريتي سلوك دهيم ،
.بيابيم سيرهها
سومهجري ، قرن اوايل و هجري قرندوم پايان در نمونه ، عنوان به
ياروابط بينالملل بهعنوانفقه ديگريهم معناي كلمهسيره
قاضي و ماوردي دست به سيره اين بنابراين ، .كرد پيدا بينالملل
اداري نظر از و است سيره همان اين ، .شد تكميل و رسيد ابويوسف
.كرد پيدا بهتري اجرايي شكل ومديريتي ،
نميشود مكتبها اين از خارج را سيرهپيامبر كه معتقديد شما يعني
شناخت؟
تا.همينمكتبهاست از داريم ، درتاريخ چه هر ما:آيينهوند دكتر
و سيره.است شده تاريخي ، شناسايي عنوان و 12000 حال 5000مورخ به
ديد درزواياي اينها تمام ردهنويسيوخطنويسي ، و مقاتل و مغازي
.دارند قرار مختلف
شده تاريخبيان در ،(ص)پيامبر سيرهخالص مكاتب ، اين از قبل آيا
است؟
بايد كه است اين من سخن اما.است بيانشده بله:آيينهوند دكتر
.درستيپيداكنيم تفسير وفرقهها ، نگرشينحلهها زواياي از
اين كنيمكه پيدا را واقع به سيرهمنطبق يك ميتوانيم زماني اما
آن در.تدويننماييم فصول ، براساس و علميكنيم بررسي را مكتبها
حنين رده ، به نسبت تاريخنگاريشيعه مكتب كه خواهيمدانست ما حال ،
عصر در جديد تدويني واقع ، در اين.دارد نگرشي چه مكه ، يافتح و
.كند باز فقهي و كلامي مباحث در را ديگري مباحث ميتواند كه ماست
سنت اهل قبالسيرهنويسان در خاصي شيعي ، جهتگيري سيرهنويسان آيا
بودهاست؟ چگونه داشتند ، اگر و يانه داشتند
و اسلامياست امت از بخشي شيعه ، هرحال به:جعفريان حجتالاسلام
كرده دنبال مستقليرا شيوه يك فروع ، و همهاصول در كه نيست اينطور
فقه ، در ماهست فقههم در بلكه تاريخ در تنها بحث ، نه اين.باشد
مكتب ، دو اين اندازه چه تا و داريم استقلال سنت اهل از چهاندازه تا
دارند؟ شباهت هم ، به و وابسته هم به
خود به عنوانفرقهاي اسلامي ، معارف معظمياز بخش كه است اين حقيقت
در نظر اين.مشتركند دوگروه ، بين اساسي مسايل وامهات نميگيرند
ديدگاههايي بر مشتمل بيشتر شيعه ، فقه كه جديد فقهاي بين فقه ، بخصوص
كل بهطور را آن اينكه نه است شايعي نظر مسلمين عامه فقه به نسبت است
.باشد كرده تدوين فقهي خود ، براي و گذاشتهباشد كنار
يك ما كه دارد وجود مسلمانان همه متعلقبه معارفي مجموع مجموع ، در
.دارند آن بر ديگري حواشي هم سنت اهل و داريم آن بر حواشي
كهمخصوص بنويسد سيرهاي باشد بناداشته شيعه كه نبوده اينطور اما
.باشد آنهامستقل از و باشد خودش
در مثال عنوان به.است باقي ديدگاهها خاصياختلاف موضوعات در البته
مسلمانها ، كل ميان يعنياز.است جدي خيلي عصمت بحث معتزله و شيعه ديد
قايل اشاعره و حديث اهل قايلند ، معنا تمام با را عصمت گروه ، دو اين
بوده مجهول آنهاييكه چه شده ، نقل حضرت از كه اخباري طبعا.نيستند
است ممكن كه است ازاخباري بسياري ميشده ، حال ، روايت هر به يا و
ومعتزله شيعه.باشد داشته پيامبربرخورد شخصيت با يا باعصمت
.است بسيار نظر البتهاختلاف.بپذيرند را چنينچيزهايي نميتوانستند
نعوذبالله سوابق كه هست (پيامبر راجعبه حتي) سنت اهل ميان مثلادر
كه داريم را حديث اين هم بخاري در ما داشتهاند ، بتپرستي و شرك
بن امر زيدبن و ميكرده تناول را اسبان پاي شده ذبح گوشت (ص)پيامبر
نهي را پيامبر او يعنينخور:گفته و شده رد حضرت كنار از نفيل ،
.نداريم شيعه در وجه هيچ به را چيزي چنين ما و (بعثت از قبل) كرده
.نداريم هم پيامبر اجداد مورد در كه پيامبر ، خود مورد در تنها نه
شيعهتاكيد ولينكنند ذكر را حادثهغدير آنها است ممكن همچنين
اهل منابع.ميكند تاكيد آن ، روي بر و شده ذكر قضيه اين كه داشته
يعني.عادلند صحابه ، همه كه معتقدند خود ، كلامي اعتقاد براساس سنت ،
عادل را صحابي هزار آنها 50 و ميدانيم معصوم را امام دوازده ما
.بدانند پاك فجور ، و فسق از را آنها همه كه هستند ومجبور ميدانند
دهد ، نشان عادل را صحابي كه 50000 باشد داشته بنا مورخ ، يك اگر حال
كه حوادثي تك تك يعني.ميآورد تاريخ سر بر بلايي چه كه ببينيد شما
كنار و ميكند حذف را هست ، آنها دشواري جاهايي در ميدهد نشان
عنوان سنت ، اهل ديد در نميتوانند پيامبر ، شده شناخته صحابه.ميگذارد
و است ابي ابن عبدالله كه داريم منافق يك فقط ما.باشند داشته منافق
اين شيعه ، ديد البته و دارند سيره به نسبت سنت اهل كه است تصوري اين
اشتباه مردم ، ساير مانند هم صحابه كه است معتقد شيعه.نيست چنين
به مربوط قرآن ، در نفاق بحث و ميدهند انجام خوب كار يا و ميكنند
.است اصحاب همين
دارد ادامه