پنجم ، شماره 1340 آگوست 1997 ، سال شهريور 1376 ، 27 چهارشنبه 5
|
|
است؟ چگونه سازمانها در زن مديران نقش
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مثل كنند ، فكر آنها مثل كه دارند انتظار زنان از اشتباه به مردان
دارند انتظار اشتباه به زنان و بدهند نشان واكنش و كنند صحبت آنها
نتيجه در و بدهند پاسخ و بدهند گوش كنند ، احساس آنها مثل مردان كه
.ميشود غيرضروري برخوردهاي و اصطكاكها از مملو آنها روابط
كه ميدهند راتشكيل جامعهاي هر بزرگ و اساسي گروههاي زنان ، و مردان
هم به جنبهها ازبعضي گروه هردو.هستند متمايز جهاتي از يكديگر با
بشري جامعه بنيادي مسائل در.متفاوتاند بايكديگر حال عين در و شبيه
و متمايز ديدگاههاي و مباني از را موضوعات بالقوه اما هستند سهيم
.ميكنند دنبال متفاوت اجتماعي موقعيتهاي
اما شوند ، رهبرظاهر عنوان به مشابه بصورت ميتوانند مردان و زنان
دادن نشان واكنش در و نحوهرفتارشان و ديدگاههايشان در اوقات گاهي
نسبت زنان مثال بطور.ميگردند ظاهر متضاد بهحالتي ديگران برابر در
كار محل به متفاوتي هنجارهاي و ارزشها خود با اغلب بهمردان ،
از عبارتند ميكنند دنبال كار محيط در زنان كه ارزشهاييميآورند
اعمال متوازن ، حالتي به زندگي هويت براي كار ، كنكاش روابط در همكاري
.كنند تحميل ديگران بر را قدرت آنكه بجاي ديگران با همراه قدرت
اكراه اداري سمت از رسميناشي قدرت بكارگيري در موارد اغلب در زنان
تحليل به پي در يا نميپذيرند را ايناقتدار افراد ساير زيرا دارند
در كليشهايو بصورت را آنها رفتار مينمايند سعي و آنهستند بردن
.آن نظاير و كنند خود به وابسته را آنها و آورند در زنانه نقشهاي
و زن علوم ، تفاوتهاي حيرتانگيز پيشرفتهاي پرتو در و بيستم قرن در
و علمي حقايق نيست ، افترا جعلو است ، شده مشخص و روشن بيشتر مرد
برتر جنس زن يا مرد اينكه به هيچوجه به اينتفاوتها اما.است تجربي
.نيست مربوط ناقصتر و پستتر و پايينتر جنس ديگري و است
است ممكن زن مديران كه شده پذيرفته نيز غرب دنياي در حاضر حال در
آنكه بجاي مردان ، با مقايسه در و باشند متفاوت مردان با اوقات گاهي
.ميگيرند نظر در مردان همپايه را آنها ببينند ، قدرتفرعي را زنان
رفتارهاي تعيين و شناخت.كرد تصور مطلق را تفاوتها نبايستي اما
اين كردن فهرست و دارد خاصي اهميت جنسيتها ، از هركدام معمول و قالبي
فهرست اينبنمايد موثري كمك يادگيري فرايند در ميتواند رفتارها
كند كمك ما به رفتارها و فعاليتها انساني ، خصوصيات شناخت در ميتواند
.بپذيريم را افراد همه از بيشتري مخيره جنبههاي و تفاوتها بتوانيم و
تاثيرنقشهاي تحت افراد هم هنوز اجتماعي ، مهم تغيير وجود با
و آورده وارد فشار زنان و مردان بر نقشها اين هستند ، جنسيت كليشهاي
كه است شده درك كاملا اكنون هرحال ، بهميگردد رواني فشار بروز موجب
خواستههاي و احتياجات شناخت مرد ، و زن تساوي و يكساني ادعاي بجاي
.ميباشد نياز مورد زنان مشخص
انتظار زنان از اشتباه به زنانمردان و مردان بالقوه تفاوتهاي
واكنش آنها مثل و كنند صحبت آنها مثل كنند ، فكر آنها مثل كه دارند
احساس آنها مثل مردان كه دارند انتظار اشتباه به زنان و بدهند نشان
از مملو آنها روابط نتيجه در و بدهند پاسخ و بدهند گوش كنند ،
.ميشود ضروري غير برخوردهاي و اصطكاكها
از زيادي حد آنهاتا به گذاشتن احترام و تفاوتها اين قبول و شناخت
لازم كه نكتهاي اما.ميكاهد جنسمخالف با روابط و مشكلات ابهامات ،
تناسب مرد و زن تفاوتهاي هرحال كهبه آنست توجهگردد آن به است
.كمال و نقص نه است
وجود مردان و بينزنان تفاوت مورد در مرتبط هم به تقريبا مبناي دو
خصوصيات جامعه ، از بزرگي گروه زنانبعنوان كه آنست اول مبناي.دارد
تناسب عدم دوم مبناي.هستند دارا مردان به نسبت متمايزيرا انساني
از بيشتري ارزش سنتي بصورت مردان توانائيهاي است ، اجتماعي قدرت در
شكل مبنا همين بر نيز سازماني زندگي و سازمانها و است يافته زنان
.است گرفته
بين تفاوتهاي متعددي ، زنانچهارچوبهاي و مردان موردنظر ارزشهاي
اين از يكي.ميكنند مشخص را مردان و زنان موردنظر ارزشهاي
با خصوصيات داراي مردان ، قطب طرف يكاست قطبي دو ديدگاه چهارچوبها ،
به اعتقاد بودن ، عقلايي كردن ، طبقهبندي نظارت ، استقلالي ، خود بر تاكيد
داراي زنان قطب ديگر طرف از.ميباشد مشخص رفتارهاي و نيرومندي نفس ،
رفتار داشتن ، آگاهانه الگوهاي پذيرش ، شراكت ، وابستگي ، :ويژگيهاي
.ميباشند فردي درك و احساسي
جنسيتميتوانند دو هر و نيستند اختصاصي زنان ، و مردان ارزشهاي
و اجتماعي ، نقش فيزيكي ، لحاظ از اما.بشوند ارزشها اين داراي
و هستند زندگي جنسيت بند و قيد در زنان اجتماعي ، يادگيري شيوههاي
.دارند را حالت همين نيز مردان
اين و عملكردهاند فردي روش به زيادي حد در مدير زنان سازمانها ، در
.است شده شناخته مردان از زنان تمايز وجه بعنوان روش
هنجارها بر تاكيد جوامع بيشتر در متمادي قرون طي اجتماعيدر قدرت
دادنبه شكل موجب موضوع اين و است بوده مردانه وارزشهاي
شده سازمانها متداولدر مطالب ساير و فرهنگي هنجارهاي سازمانها ،
.است
انجام درسازمانها مذكر مديران كه هرآنچه كه كرد فرض نميتوان
دامنه كاري الگوهاي و سبكهايمديريت.است درست لزوما ميدهند ،
سازمانها اداره امر در.ميدهد ارائه عمليرا امكانهاي از وسيعي
موجود راههاي اغلب.آگاهند آنها به خود مردان كه وجوددارد مشكلاتي
بيماريهاي بروز و كار محيط در رواني فشار به منجر كارها ، انجام براي
تكامل و توسعه سازمانها ، در مراتبي سلسله شكل.ميگردد افراد در قلبي
.ميكند محدود را خاص گروههاي از غير افراد همه
زنان تكامل و توسعه از سازمانها ، در مردانه اجتماعي ارزشهاي غلبه
بر تاكيد ارزشهاشامل ، اين.است كرده جلوگيري مدير و كارمند
به علت همين به ميباشند نظارت و عقلائي اقدام رقابت ، فردگرائي ،
توجه ديگران پذيرش و همكاري بينابيني ، ارتباطات مانند موضوعاتي
.است آمده عمل به كمتري
زنانكارمند تكامل و توسعه نيازهاي
و شركتهادرآيند و سازمانها بهاستخدام ميخواهند زنان از تعدادي
دنيايي به آنها.بنمايند فردي رشد و برده آنسود مالي مزاياي از
اگر.است حاكم آن بر مردانه ارزشهاي هنوز كه شوند وارد ميخواهند
.خواهندشد مواجه نيازها تضاد با آنگاه بشوند اداري سيستم وارد آنها
درعينحال ، و كنند اثبات را سازمان در عضويت حق ميخواهند هم چون
تاكنون كه فرصتهايي.باشند داشته آزادي خود ، فردي تصورات تحقق درجهت
زنانبهخوبي كه است نكته اين بر تاكيد با است گرديده پيشنهاد زنان به
بسيار سهم زنان هم هنوز چه اگردارند كار انجام توانايي مردان ،
حدود اروپا و كانادا امريكا ، در كه دارند عالي مديريت سمتهاي در كمي
بهاثبات بهخوبي را خود شايستگي كه ميرسد بهنظر ولي است درصد 2
رساندهاند
بهصورتمحدود را زنان درسازمانها ، كه ميدهد نشان مطلب اين
موردنظر ارائههنجارهاي براي زنان وليبههرحال پذيرفتهاند ،
.بودهاند تحتفشار خود حقانيت اثبات درجهت و سازماني
در خود از چهرهتوانايي كه هستند آن شاغلخواستار زنان از تعدادي
تعدادي.بدهند شكل را شغليخود راهه كار و كنند كارمطرح محيط
هنجارهاي و ببرند سوال زير را فرضياتسازماني اساس ميخواهند ديگر
زندگي در بيشتري تغيير و دهند دخالت سازمان در را بيشتري زنانه
در زنانه هنجارهاي برقراري در زنانيكه اما.نمايند ايجاد سازماني
روبهرو ارشد مديران مخالفت با احتمالا مينمايند زيادي اصرار سازمان
زن مديران از تعدادي.بشوند منفصل خدمت از است ممكن يا ميشوند
ارزشها ، فكري ، زمينههاي به توجه با را خود مديريتي و اداري كارهاي
روشها اين سازمانها اكثر در اما ميدهند انجام خود ادراكات و فرضيات
بهوجود رواني فشار و تضاد موضوع اين نيست ، معمول يا شده پذيرفته
خصومتآميز جوي در كه ميدارند ابراز آنها از بعضي درنتيجه و ميآورد
شغلي مسير در پيشرفت و روزانه كارهاي در زنان.مينمايند وظيفه انجام
مطلب اين اگرچه روبهروميشوند قدرت در نابرابري با مداوما
نمايانترميگردد وقتي نابرابري اين.دارد اجتماعي عميق ريشههاي
نامزد شغلي موقعيتجديد يك براي برابر درشرايط مرد و زن يك كه
قدرت اعمال سايرين اينگونهموارد ، در كه دريافتهاند ميشوند ، زنان
وجود با و نميپذيرند زنانگي ، ظرافت از تخطي دليل به را آنها
مخالفت بالاتر پستهاي به آنان ارتقاء با كافي ، وتجربه توانايي
.ميورزند
به بهدليلاعتقاد زنان وپيشرفت توسعه فرصتهاي با حالتي در
و يافته كاهش آنها بهنفس اعتماد حفظ ميگيرد ، مخالفتصورت ناتوانيها
نياز بيشتري بصيرت و مهارت به سايرين با كاري صحيح روابط برقراري
.دارد
در جهتموفقيت كه ميشدند تشويق گذشته ، زنان مديريتي شيوههاي در
مردانه مديريتي ومطابقسبكهاي دستبردارند ويژگيهايزنانه از كار ،
قابليتهاي و كردهاند اقدام طريق همين به آنها از تعدادي.كنند اقدام
بدينطريق اگر.دادهاند توسعه را تواناييهايشان و داده رانشان خود
از پيروي اما.شدهاند متوقف و زده درجا خود سمتهاي در نكردهاند عمل
ايجاد دروني تضاد آنها در و است مخالف زنانه ادراكات با سبكها اين
.ميكند
بامعيارهاي محيطي در كاركردن ازفشارهاي ارشد ، مديران از بعضي
و طبع با نوينسازگارتر روشهاي جستجوي در آگاهندو مردانه كاملا
مسائل كه آورند بهوجود سازماني فرهنگي دارند سعي و زنانهستند خوي
.باشد شده ملحوظ ممكن حد تا آن در هم زنان
نتيجهگيري
به احكام وصدور انتصابات امر در است هملازم ما جامعه عالي مديران
است مطرح اسلام نظر از زيراآنچه نمايند توجه ومرد زن تفاوتهاي
درجهات مرد ، ديگري و است زن يكي اينكه بهدليل مرد و زن كه است اين
و خلقت نيست ، يكجور آنها براي جهان نيستند ، يكديگر مشابه زيادي
.است نخواسته يكنواخت را آنها طبيعت
در زنان براي كه دارند اقرار خارجي وناظران داخلي كارشناسان همه
نود.است شده فراهم مردان با برابر شغلي و تحصيلي فرصتهاي ما جامعه
بزرگتر دختران ميروند ، ابتدايي مدارس به خردسال دختران درصد پنج و
روزبهروز فاصله اين ولي دارند تحصيل ادامه براي پسران از كمتري شانس
هستند تحصيل مشغول فني دانشكدههاي در پسران همانند آنها ميشود ، كمتر
از بعضي در.شوند وارد بخواهند ، كه حرفهاي يا شغل هر به ميتوانند و
حتي زنان ايران ، در.نميدهند رانندگي و راي حق زنان به عربي كشورهاي
سمتهاي عاليترين به همچنين و شوند وارد قانونگذاري مجلس به ميتوانند
.گردند منصوب مملكت سطح در اجرايي
يا طرحشعار بدون كشور ، اجرائي مديرانارشد است لازم بنابراين
تعيين و زنان انتصاب ودر نمايند توجه واقعيات تبليغاتيبه اقدام
مدنظر را آنها توانمندي و قابليتها لياقت ، شايستگي ، ابتدا مديران ،
پستهاي براي را زنان ميخواهند صورتيكه در دوم مرحله در و دهند قرار
شده مطرح مسائل كليه و تمايزها و تفاوتها به كنند ، انتصاب مديريتي
به هم و گمارند بهكار را لايق مديراني هم تا باشند داشته كافي توجه
.نمايند توجه جامعه اقشار نيازهاي و اجتماعي خانوادگي ، مسائل
مهرياري...حجتا
:منابع
-قم 1357-صدرا انتشارات -اسلام در حقوقزن نظام -مطهري مرتضي 1ـ
صفحه 168
انتشارات-نقيبي مريم ترجمه -ونوسي مريخي ، زنان مردان -گري جان 2ـ
صفحه 12-همشهري 1376
- Management DevelopmentH and Book of- Alan mumford-Gower
th Ed - Gower - England
- Iran survey - The Econemist January