پنجم ، شماره 1341 آگوست 1997 ، سال شهريور 1376 ، 28 پنجشنبه 6
|
|
تحمل ديگر رسانده ، لبم به را جانم
!نمي‌كنم
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خانواده دادگاه راهروهاي در
جايگاه‌والايي و قداست متدين براي‌افراد مذهبي ارزش‌هاي و مذهب
در اصول‌ديني ، به معتقد و ديندار وقتي‌فرد كه گونه‌اي به.دارد
مباني با آن‌مغايرتي در كه شود مواجه بامواردي خود روزمره زندگي
ديني‌اش باورهاي با موارد آن انطباق در سعي بيابد ، خويش اعتقادي
به مداخله اين.مي‌شود آن انجام مانع صورت اين غير در.مي‌كند
نهي‌ازمنكر و معروف به امر تحت‌عنوان اسلام دين در دقيقي شرايط همراه
تشويق كه مي‌شود رفتاري‌مواجه با وقتي مسلمان يك يعني.است شده شناخته
دين شده‌در پيش‌بيني شرايط تمام نظرگرفتن در با را آن از ياجلوگيري و
در كه به‌وظيفه‌اي است مكلف بلكه و بداند ، مي‌تواند ضروري و لازم اسلام
از يكي كه است به‌اندازه‌اي موضوع اهميت.كند داردعمل باره اين
اين‌امر بنابر.است يافته امراختصاص اين به صراحتا اساسي اصول‌قانون
و مراتب به كه تمام‌كساني و همگاني است منكرتكليفي نهي‌از و معروف به
اين به عمل اما.عمل‌كنند آن به مي‌توانند دارند آن‌آگاهي شرايط
.شود رعايت بايستي آنها توجه‌به با كه دارد لوازمي و تكليف‌شرايط
بازداشتن‌افراد يا تشويق در ياكوتاهي زياده‌روي اندازه هر كه چرا
.باشد جامعه حتي يا افراد زيان به ممكن‌است رفتارشان مورد در
نهي و معروف به امر تاثير و نيست مستثني قاعده اين از نيز خانواده
و ظرافت دقت ، آن ، به اقدام اين بنابر.است بيشتر آن در منكر از
بدي و خوبي ، شر و خير جاي به ناكرده خداي تا مي‌خواهد ، بيشتري احتياط
.نياورد بار به
خانه‌دار -زن:مدعي -....قضايي مجتمع
معلم -مرد:دعوي طرف -
طلاق:دادگاه از زن خواسته -
به مردي‌مقيد و زن ظاهري مشخصات زوجيني‌كه دادرسي ، جلسه آغاز با -
مقابل در و ازهم جدا بلكه يكديگر كنار در نه دارند ، را اسلامي شئون
به زبان زن قاضي‌دادگاه ، سوي از صحبتي هر از پيشنشستهاند يكديگر
.روشن‌كنه منو تكليف بايد.كنم نمي‌تونم‌تحمل ديگه حاج‌آقا:سخن‌مي‌گشايد
!رسونده لبم به رو جونم
چي‌كاركرده؟ مگه !خبره؟ چه خانوم:مي‌پرسد خونسردي با دادگاه قاضي
الان‌نزديك ديگه؟ كنه چكار مي‌خواستيد:مي‌گويد پاسخ بي‌تابي با زن
كه انگار نه انگار!نگرفته ما از سراغي و مادرم‌هستم خونه ساله يك
تو كه بس !كرده‌اند؟ گناهي بچه‌هاچه هيچ ، من.هستيم وبچه‌اش زن ما
دندون بايد قدر چه آخه.مادرم خونه اومدم مي‌داد عذابم خودمون خونه
.بفرماييد شما.مي‌گرفتم جگر به
و نرمي با نتونستيد كه بود مشكل و سخت اونقدر زندگي مي‌گيد شما يعني
كنيد؟ حل شوهرتون با خودتون‌رو مسائل ملاطفت
حاج:كندمي‌گويد پنهان را خود نمي‌تواندعصبانيت كه حالي در زن
توهين‌هاي و بي‌ادبي‌ها ، بدبيني‌ها گستاخي‌ها ، باتمام كه ساله آقا ، 8
بايد كار چه اين از بيش.نزدم دم و ساختم فاميلم و به‌خودم آقا
خواهرانم و برادر و ومادرم پدر و خودم تحقير نكردم؟ كه مي‌كردم
منطقيه؟ اين !مي‌گذاشتم رودست دست و مي‌شنيدم و رومي‌ديدم
مورد در اگر تا مي‌خواهد خانم شوهر از قاضي هنگام اين در
با جلسه اينجاي تا كه مرد.كند مطرح دارد حرفي همسرش گفته‌هاي
و دارد دست به كاغذي است كرده اختيار سكوت تاملي قابل خونسردي
به.دارم دوست فرزندانم‌را و زن بنده:آن‌مي‌خواند روي از را جملاتي
به همسرم ، جانب منزل‌از ترك وجود با.هستم خانواده‌ام‌پايبند
.منزل‌هستم به خانم بازگشت هم‌خواستار شرعي لحاظ به !!گناه‌نيافتاده‌ام
قرار مگه:مي‌گويد مرد حرفهاي از به‌قسمتي اعتراض با بلافاصله قاضي
نه گناهه از وعاري سالم رفتار اصل ، !هم‌بيافتي؟ گناه به بود
.خارق‌العاده‌اي‌نكرديد اين‌كار بنابر!خلاف‌اون
آدم‌متديني من:مي‌كند اظهار چندان‌واقعي نه افتخاري و غرور با مرد
.مي‌دم اهميت به‌خانواده‌ام خيلي اين بنابر هم‌هستم ، فرهنگي چون و هستم
من به بايد.مي‌شم ناراحت من خوب.خونه‌مادرش رفته من رضايت خانوم‌بدون
خوب !مي‌ده تلفن‌رو ايشون‌جواب مي‌كنه ، تلفن خواهرش مثلاشوهر اونجا !بگه
!نمي‌گيرند نظر در شرعي‌منو حق چرا.كنم تحمل هم‌نمي‌تونم من
چه‌كار منزل به خانمت برگشتن حرفهابراي اين تمام با حالا:قاضي
كردي؟
چه‌كاري؟ چه؟ يعني:مي‌پرسد باشد شده مطرح عجيبي مسئله كه انگار مرد
بعد و رفته‌باشي يا نرفتي خانومت دنبال:مي‌دهد توضيح دادگاه رئيس
باشي؟ داده انجام وقضايي قانوني اقدام
بايد هم خودش.بره نگفتم كه من ؟!بود رفته خودش !رئيس جناب.نخير
.برمي‌گشت
تبعيت در خواسته‌هاي‌خود به مرد حد از بيش تعصب و دندگي يك به كه قاضي
چي واسه:مي‌كند سوال اززن است برده پي او از چراي‌همسرش و بي‌چون
رفتي؟ شماگذاشتي
همه.مي‌كرد بدرفتاري.مي‌گفت ناسزا.مي‌كرد توهين من به شوهرم:زن
هم.برم شدكه باعث طرف يه از هم مكررش كتك‌كاري‌هاي طرف ، يه اينها
.بود درخطر آبروم هم و جونم
سرزده شما رفتاري‌از يا كاري يعني هم‌داشته؟ دليلي شوهرتان كارهاي
شده‌باشه؟ ايشون عصبانيت و باعث‌دلخوري كه باشه
:گفت من به.قاضي آقاي نه:پاسخ‌مي‌گويد قبل از آرام‌تر كمي زن
از تهمت‌هايي و حرفها و !نبينه صورتت‌رو و كسي‌دست باشي مواظب نمي‌توني
مسائل تمام من مي‌بينه و مي‌دونه اينكه بانداشت تمومي كه قبيل اين
.مي‌كنه تهديدم و ميگه هي بازم مي‌كنم ، رعايت شرعي‌رو و عرفي اخلاقي ،
به منو بي‌موردش سخت‌گيريهاي با ولي حرفها اين نداره گفتن آقا حاج
(.مي‌كنه بغض ناراحتي و تاسف شدت از زن).آورده ستوه
و اخلاقي شئونات رعايت.باشه جمع حواستون بايد حتما خوب:قاضي
و علاقه ازروي شايد.باشيد داشته حرف‌شنوي.بكنيد زندگيتون در ديني‌رو
!سخت‌مي‌گيره شما به احترام
كاملا كه من قاضي؟ آقاي قدر چه آخه:زير سربه و گريان چشمي با زن
اشك است ، داشته نگه محكم را آن ابتدا از كه چادرش گوشه با).مراقبم
دوستان ، همسايه ، و در از (:مي‌دهد ادامه و مي‌كند پاك را چشمانش
من‌نيست ، رفتار و حجاب نگران ايشون.كنيد تحقيق و بپرسيد فاميل ، بريد
روي از نكني وقت‌فكر يه !نبوده هم واقع‌بين وحتي خوش‌بين وقت هيچ بلكه
ميگه طور اين شده وا به‌دادگاه پاش كه حالا !وصداقته‌ها داشتن دوست
و قدرخشك چه مي‌دونن مي‌شناسنش اونهايي‌كه هم.مي‌كنه نمايي ومظلوم
باشد ، شرايطي چه ودر كجا نمي‌كنه فرقي برايش مي‌آدخونه ، وقتي !!بدبينه
حرفهايي.مي‌كنه كتك‌زدن وحتي دادن فحش به شروع باشه كسي‌كه هر پيش
كاراش هم‌از باز.شاهده خودش خدا.نمي‌تونم‌بگم كس هيچ به كه رومي‌گه
!بگم؟
و متدين خيلي ميگه كه خودش:مي‌گويد كنايه و تاسف با دادگاه رئيس
؟!مقيده
و بددهني يه‌ريز مي‌تونه چطور مي‌كنه ، ديانت ادعاي كه كسي رئيس آقاي
كجاي كنه؟ تلخ وبچه‌اش زن كام به زندگي‌رو داره حق آيا كنه؟ بدرفتاري
هر ايشون ميشه مگه عطاكرده؟ ايشون به رو حق اين وقانون شرع
باشه؟ هم‌طلبكار بعد و بياره ما سر دوست‌داشت كه بلايي هر و كاري‌خواست
دارد شوهر و زن ميان تفاهم و توافق ايجاد و مشكل حل در سعي كه قاضي
.مي‌گيريد كمي‌سخت هم شما شايد:مي‌دارد زن‌اظهار به رو (!هميشه مثل)
از نيست بهتر.درست‌مي‌كنيد محدوديتي ايشون ديگه‌اي‌براي طور يعني
صرف‌نظركنيد؟ فعلا و بگذريد درخواست‌طلاقتون
ايشون:مي‌گويد ندارد همدلي و همراه هم دادگاه در مي‌كنه تصور كه زن
وظايف به كه ادعاداره و گرفته يكي هم با وافراطرو احتياط (شوهرش)
.مي‌كنه عمل -نمي‌دونه اونونامحدود و -داره خانوادگي درزندگي كه شرعي
كي؟ تا گذشت ديگه.گفتم‌خدمتتون كاراش‌رو از چشمه يه من‌كه
زن با قاضي گفتگوي و داده ترجيح ورفتاري حرف هر بر را سكوت شوهر
ادامه قاضي باسخنان جدايي درخواست از انصراف وي‌و رضايت جلب براي
قبلي‌اش ، رفتارهاي صورت‌تكرار در كه بگيريم تعهد اگه‌ازش:مي‌يابد
اگرچنين يعني هستيد؟ باهاش ادامه‌زندگي به حاضر شيد ، جدا بتونيدازش
تقاضاي كه جانبشوهرتون از باشيد وكيل شما ايشون‌سرزد ، از رفتارهايي
مي‌پذيريد؟.كنيد طلاق
يه اين‌هم از قبل.حاج‌آقا نه:جوابمي‌گويد در سرعت به مرد همسر
ايشون تعهد بره ، روي جونم ديگه.نكرد عمل بهش.گرفتن ازش تعهد بار
بلكه مي‌ورزد اصرار و مي‌كند تلاش ديگر بار يك قاضي)كنم حساب نمي‌تونم
(.است منفي همچنان نتيجه اما ، كند قبول زن
و قدرناشناس آدم فداي بچه‌هام‌رو و خودم نمي‌تونم:مي‌دهد ادامه زن -
كمي نيست وحاضر مي‌بينه خودش خاص نظري باتنگ همه‌رو كه كنم كوته‌بيني
پافشاري هم براشتباهاتش كنيد ، صحبت باهاش بيشتر هرچيبياد كوتاه
چاره‌اي:قاضي.مي‌بينه وسفيد سياه چيزرو همه معروف قول به.مي‌كنه
.كنيد انتخاب داور يك فاميلتون يا خانواده از كدام هر پس.نيست
را خود خاله زن).شد پيدا گشايشي شايد بزنن كله و سر شما با بشينن
(.مي‌كند معرفي داور عنوان به
تعيين را داورتون مي‌تونيد هم‌الان شما:مي‌پرسد مرد از قاضي -
كنيد؟
فكر هم من بله:مي‌گويد و مي‌شكند جمله‌اي‌تعجبآور با را خود سكوت مرد
!مناسبه داوري براي ايشون خاله مي‌كنم
نفرشما؟ دو طرف از يعني !مطمئن‌هستيد؟:مي‌پرسد تعجب با قاضي
.نداره اشكالي.بله:مرد
خانوادگي زندگي اهميت به راجع توضيحاتي بيان با را جلسه دادگاه رئيس
:مي‌رساندو به‌پايان يكديگر به احترام لزوم و درآن شوهر و زن نقش و
ديني دستورات به پس‌چطور هستيد ، متدين مي‌گيد كه محترم‌شما آقاي
بايد شوهر و زن !توجه‌نمي‌كنيد؟ فرزند و زن حال درباره‌رعايت
رو درامدماهانه‌ام كل الان من مثلاببينيدباشن داشته هواي‌همديگررو
همسرم از انتظاري اينكه‌من بدون طرف اون از.به‌خانوم مي‌دم دودستي
تمام‌كارهاش در كه قائله احترام عزت‌و من به نسبت قدر اون داشته‌باشم ،
.مي‌كنه مشورت من با
صورت در زن اولا كه است لازم نكات‌قانوني اين يادآوري پايان در -
را شوهرش منزل مي‌تواند حيثيتي و جسمي مالي ، زيان و ضرر احتمال وجود
دريافت مستحق همچنان شده ياده دلايل به منزل ترك مدت در و كند ترك
و ندارد را خود همسر زدن كتك حق عنوان هيچ تحت مرد ثانيا است ، خرجي
عمدي جرح و ضرب حكم در دادگاه و قانوني پزشكي تشخيص به او عمل اگر
.است مرد قصاص مواردي در حتي و ديه مجازات به حكم صدور باعث باشد
