پنجم ، شماره 1343 آگوست 1997 ، سال شهريور 1376 ، 31 يكشنبه 9
|
|
خشونت :كنوني جهان در ناپذير تحمل وضع
كودكان و زنان عليه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و است زنان عليه شكل‌خشونت رايج‌ترين اكنون خانه در كتك‌كاري
اين اماواردميآيد ولد و زاد سن در زنان به كه آسيبي‌است علت‌عمده
زيرادر نمي‌دهد تشكيل را روزنامه‌ها درشت‌صفحات عنوان‌هاي هرگز اعمال
سخن صريح كه دارند بيم وقربانيان مي‌افتند اتفاق بسته درهاي پشت
.بگويند
:اشاره
جهان در بشر حقوق نقض از مورد رايج‌ترين دختران و زنان عليه خشونت
ژرفاي در وقيحانه‌چنان و زيركانه شكلهاي به خشونتي چنين.است امروزي
اما.نمي‌آيد چشم به تقريبا كه نفوذكرده جهان سراسر فرهنگهاي
اين كه شود داده كه‌تشخيص هنگامي.نيست ناپذير اجتناب اين‌ددمنشي
مي‌توان -موجود حفظوضع و قدرت اعمال براي وسيله‌اي -براي‌چيست خشونت
زمينه‌از اين در است مطلبي مي‌آيد دنبال آنچه‌به.برچيد را آن بساط
توسط كه ملل ، 1997 باعنوان‌پيشرفت يونيسف سالانه گزارش جديدترين
.است شده ترجمه فريبرزمجيدي
مي‌شود مربوط توسعه و به‌سلامت كه عمده‌اي موضوع زنان با خشونت
ريشه‌اين بايد كه دارد جامعه و نسلهاي‌آينده براي نيرومندي وپيامدهاي
البته و -ترسيم‌كرد آدمي امنيت براي بتوان‌الگويي تا شود كنده خشونت
.كلي طور به صلح و درخانه آرامش و صلح از است امنيت‌عبارت از منظور
.نيست خيال‌پردازي جز چيزي انسان پيشرفت صلح ، مفهوم بدون
معرض در روزمره و معمول طور به كه كنيد تصور را آدمياني
قتل حتي عضو ، قطع ناسزاگويي ، شكنجه ، حبس ، جنسي ، بردگي تجاوز ، حمله ،
خاصي گروه در كه است اين‌دليل به همه اينها و باشند داشته قرار
.زاده‌شده‌اند
در ايستادن مثل جهان زنان عليه خشونت موضوع روي بر در گشودن
اما مي‌زند ، موج آن در دسته‌جمعي رنجي كه است تاريكي اتاق آستانه
بدل زمزمه‌اي به و شده خورده فرو برخاسته‌اند آن از كه اعتراضي صداهاي
وضع خرمن و شود شعله‌ور خشمي بايد كه جايي.گرديده‌اند
عمدتا و تسليم و انكاراست عوض در بسوزاند ، را تحمل‌ناپذيركنوني
.بوده‌است چنين بوده كه‌تا اين پذيرش‌منفعلانه
اين كنيد ، تاريك‌توجه اتاق اين از واقعيت چند تلخ‌به واقعيات
آن استحقاق جنسي موضوع‌خشونت كه نمي‌گذارند باقي جاي‌ترديدي واقعيت‌ها
اختصاص خود به را برجسته‌اي جاي بشر حقوق جلسه دستور كه‌در دارد را
:مي‌دهد
خشونت‌آميزعليه جرمهاي گونه همه گذشته دهه دو در كه متحده ايالت در -
جسمي‌مورد نظر از زن يك ثانيه درهر 9 بوده‌اند افزايش روبه زنان
.قرارمي‌گيرند خود مقابل طرف بدرفتاري
خويشاوندان اينكه دليل به زن هزار از 5 بيش سال هر هند ، در -
درصد و مي‌شوند كشته نمي‌دانند كافي را آنها جهيزيه مقدار آنان سببي
.مي‌شوند كشيده ميزمحاكمه پاي به قاتلان اين از ناچيزي
غالبا شوهران لاتين امريكاي و خاورميانه كشورهاي از برخي در -
حفظشرف بهانه به خودراي يا نافرمان ، خيانتكار ، همسر كشتن از
.مي‌شوند تبرئه
درهفت اخير سالهاي در جنگ ازحربه‌هاي يكي عنوان به عنف به تجاوز -
حربه ازاين استفاده چه اگر رسيده‌است ، به‌ثبت اسناد و مدارك با كشور
.است بوده معمول قرنها
كه معمول‌است چنان بنگلادش در زن كردن‌چهره زشت براي اسيد پاشيدن -
.داد اختصاص آن به كيفري آيين‌نامه در را خاصي بخش بايد
.مي‌شوند ختنه (نفر روز 6000 هر) دختر ميليون حدود 2 در سال هر -
در عمدتا و دختران ، اكثرا و ميليون‌كودك ، يك از بيش سال هر -
همه‌گيرايدز ، بيماري شدن پيدا با.مي‌شوند واداشته روسپي‌گري به آسيا ،
آلوده‌بودن احتمال كه آن خيال به جومي‌شوند و جست خردسال‌تر كودكان
.كمتراست ايدز ويروس به آنان
جاري آمار زبان از كه تلخي اين‌اعتراضهاي است ممكن نخست ، نگاه در
كه اين‌است حقيقت اگرچه ليكنكند جلوه مبالغه‌آميز فوق‌العاده مي‌شود
تحقيقات‌غالبا و مي‌رود شمار به ازپژوهش جديدي حوزه جنسي خشونت
كه كلي ، خبرهايي طور به كه ، است روشن حال بااين ;دارند محدود دامنه‌اي
كه گونه همان.دارند وسيع دامنه‌اي مي‌شوند جرمهاگزارش اين درباره
اعمال كليت دامنه‌و صرف كرده‌اند ، كشف علوم‌اجتماعي دانشمندان اكنون
شكست با را فرهيخته‌ترين‌بينشها حتي دختران و عليه‌زنان خشونت‌آميز
.مي‌سازند مواجه
اكثر كه است آن است دهنده تكان اندازه همين به كه واقعيتي
تحمل سكوت در بلكه باقي‌مي‌مانند ناشده مجازات تنها نه جنسي خشونتهاي
انتقام ، از ترس قربانيان‌آنها سكوت هم و جامعه سكوت-مي‌شوند
كه كساني سرافكندگي و جنسي ، شرمندگي روابط به مربوط سانسورموضوع‌هاي
از ناشي خفقان و سنت ، وچراي بي‌چون پذيرش مي‌گيرند ، قرار موردتجاوز
از بسياري در.مي‌كنند راايفا خود خاص نقش همه و همه سلطه‌مردان ،
آمريت كه نهادهايي وساير دولت منفعلانه يا فعالانه كشورها ، همدستي
.است نقش همين داراي دارندنيز اخلاقي
اخيرمورد دهه در فقط است ، بشريت قدمت به اگرچه جنسي ، خشونت علاوه ، به
وتاحد شده تحقيق درباره‌اش منظما قرارگرفته ، همگان تاييد و اذعان
.است وضع‌گرديده آن برضد قوانيني زيادي
جزء و يافت شيوع جهاني سطح در سرانجام خشونتي چنين دهه 1990 ، در
بيشترين و است خوشايندي خبر اين.شد شناخته بشر حقوق به مربوط مسايل
كردن برملا براي كه نوشت گروههاي‌زناني پاي به بايد را امر افتخاراين
.شود خاطر آسودگي نبايدمايه موضوع اين اما كرده‌اند موضوع‌مبارزه
پيشرفت از انتقام حس هنوز است ، پايان به رو دوم هزاره كه حالي در
در -مي‌شود تلقي مردان سلطه اعتراضي‌به منزله به بحق كه -حوزه اين در
القا ذهن به نكته اين تحقيقات‌حتي از برخي در.مي‌جوشد وجودعده‌اي
پيدايش حال در ودختران زنان عليه خشونت از خاصي كه‌صورتهاي مي‌شود
و است تصادفي امري نه جلوه‌هاي‌متنوعش ، همه در جنسي ، زيراخشونت.است
حساب و سنجيده اجتماعي بلكه‌كاركرد دارد ، ارتباط جنسي امور نه‌به
عنوان به آنان پايگاه وحفظ زنان زندگي بر قدرت اعمال:شده‌اي‌دارد
بدست تاكنون كه پيروزيهاي‌آسيبپذيري حفظ براي.دو شهروندان‌درجه
پايان براي و برقراري‌مساوات ، سوي به راه كردن دنبال آمده‌اند ، براي
خفيف و خوار را كل‌بشريت بلكه زنان تنها نه كه سيل‌خشونتي به دادن
.بود بيدار و هوشيار بايدپيوسته مي‌سازد ،
.است وحشت جايگاه زن ميليون ده‌ها براي خانه صميمي‌امروزه ، دشمني
آنچه بلكه زنان‌بپنداريم ، ترس مايه را بيگانگان وتجاوز حمله نيست لازم
و دوستان ازخويشان ، كه است روزه‌اي هر قساوت آنان‌است وحشت مايه
عليه شكل‌خشونت رايج‌ترين اكنون خانه در كتك‌كاري.مي‌بينند خود عاشقان
وارد وولد زاد سن در زنان به كه است عمده‌آسيبي علت و است زنان
راتشكيل روزنامه‌ها صفحات درشت هرگزعنوانهاي اعمال اين اما.مي‌آيد
دارند بيم قربانيان و مي‌افتند بسته‌اتفاق درهاي پشت در زيرا نمي‌دهند
باز نسبتا جامعه‌اي در كه‌حتي مي‌دهد نشان تحقيق.بگويند سخن كه‌صريح
با كه رفتاريهايي بد زن‌از يك فقط كتك‌خورده زن هر 100 امريكااز نظير
زناني اكثر مي‌دهدكه نشان جرمها آمار.مي‌گشايد سخن زبان‌به مي‌شود او
درصد درمورد 40 و مي‌شناسند ، را خود مهاجم قرارمي‌گيرند تجاوز مورد كه
.صدق‌مي‌كند مطلب همين نيز بوده‌اند قربانيان‌جنايت كه زناني از
در ;دارد رواج غم‌انگيزي نحو به كه است امري خانوادگي خشونت واقع ، در
.نمي‌شناسد قومي مرزهاي و درامد و طبقه و تحصيلات و مي‌دهد روي جا همه
توسعه روبه و كشورهاي‌صنعتي از تحقيق درباره 35 جهاني تحليل‌بانك
نزديكان از طرف‌يكي از زنان تمام از نيمي تا يك‌چهارم كه مي‌دهد نشان
كه باآن و.گرفته‌اند قرار جسمي وسوءاستفاده آزار مورد خود صميمي
و شيوع وجودندارند ، كشور -با -كشور مقايسه‌هاي براي كافي اطلاعات هنوز
با نحوچشمگيري به ديگر فرهنگ تا فرهنگ ازيك خشونت‌خانوادگي شكل
صنعتي ازكشورهاي جنسي تجاوز درباره كه آمارهايي.دارند مطابقت يكديگر
:مي‌دهد رانشان مشابهي فوق‌العاده الگوهاي گردآوري‌شده‌اند توسعه روبه و
خواهند تجاوزجنسي قرباني خود عمر مدت در هفتم‌زنان يك تا پنجم يك بين
.باشد كاسته خشونت ازدامنه زنان گسترده آزادي كه رود گمان شايد.بود
براي پيشرفت راه در سرسختي مانع همواره خانه در خشونت وجوداين ، با
خانوادگي خشونت غربي ، ازكشورهاي بسياري در.است بوده زنان تامين‌حقوق
هرگز مورد اين در اما قراردارد ، همگاني رسانه‌هاي و قانون آماج‌انتقاد
يا مستي هنگام به رانندگي زمينه در همگاني پيگير نوع‌مبارزه‌هاي آن از
.است نگرفته صورت دعوتي مي‌شود سيگارانجام كشيدن
آن منفي پيامدهاي و خانوادگي خشونت
رسما خانوادگي بدرفتاريهاي كشورها اكثر در امروزه گذشته ، اين از
جسمي حمله گونه هر چه اگرميشود تلقي خانوادگي خصوصي مساله به‌عنوان
جرم عنوان به همگان براي تقريبا خانه از بيرون در جنسي تجاوز و
وهجوم حمله به خانه چهارديواري در كه‌كار همين اما مي‌شود ، شناخته
درگاه در كه قوانيني.خاموش‌مي‌ماند كشورها اكثر در قانون بكشد
و.مي‌روند شمار به اخلاقي ازرياكاري شكلي مي‌شوند متوقف زندگي‌خانوادگي
اين چرا كه كرد ثابت اقناع‌كننده‌مي‌توان اندازه همين به ديگري بادلايل
.دارد نياز همگاني عميق و مبرم به‌توجه موضوع
ضايع را بعدي نسل نحومخاطره‌آميزي به خانوادگي خشونت اولا ،
آزار خود مادران با همراه غالبا دارند خشن پدران كه كودكاني.مي‌كند
خشن والدين فرزندان مي‌دهندكه نشان بررسي‌ها بعلاوه ، .مي‌بينند بدني
خود فرزندان درمورد را رفتار همان تنها نه كه آمادگي‌دارند بيشتر
.شوند بار اعمال‌خشونت مرتكب جامعه وسيع‌تر درعرصه بلكه كنند تكرار
.شكست رابايد خطرناك چرخه اين
ازخانه بيرون و خانه درون در ميان‌خشونت آشكاري شباهت وجوه ثانيا ،
گسترده نحوي به مي‌رود دختران و زنان كه‌بر دائمي ستمي اگر.دارد وجود
.خواهدگرفت شكل آن طبق بر جامعه كل تحمل‌شود ، همواره خانواده سطح در
مولفه‌هاي از يكي خانوادگي كه‌خشونت مي‌دهند نشان قاطعانه بررسي‌ها
و كودكان ، شاق خياباني ، كار كودكان جمله اجتماعي ، از اصلي‌مسائل
.است روسپي‌گري
و زنان خشونتميشود مربوط همگاني بهداشت به موضوع اين ثالثا ،
و مي‌سازد ناتوان و رنجور اجتماعي و رواني بدني ، لحاظ از را دختران
.مي‌ماند باقي عمر مدت درهمه آن نتايج گاهي
.مي‌گذارد اثر جوامع همه بهره‌وري و رشد بر خانوادگي خشونت رابعا ،
و توسعه بناي سنگ زنان كه است محرز مردم اكثر براي تقريبا اكنون
برنامه از مختلف ، زمينه‌هاي در كه كوششهايي براي ;پيشرفت‌پايدارند
و زنان حقوق حفظ صورت‌مي‌گيرد ، خوراك ، توليد تا گرفته تنظيم‌خانواده
از ناشي تنهاآسيبديدگيهاي نه.دارد حياتي ضرورت مقامشان ارتقاي
برابر در سدي خشونت‌مردان بروز چراي و بي‌چون خطر بدني‌بلكه ضربه‌هاي
.مي‌آورند بوجود زنان پيشرفت‌هاي و آرزوها
سايه كه زماني از يعني مي‌شود ، آموخته همه از اول كه است درسي اين
مورد در دختران خيال نيروي برابر در و مي‌كند خودنمايي به شروع خشونت
آورند دست به مي‌توانند كه موقعيتي و دهند انجام مي‌توانند كه كارهايي
در كه زني است كجا.نمي‌رود ياد از هرگز درس اين.پديدمي‌آورد مانعي
نتيجه در و احساس‌نكرده را ترس نجواي مرد بروزپرخاشگري صورت
باشد؟ نساخته رامحدود خود فعاليت‌هاي
دارد ادامه
