پنجم ، شماره 1344 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 1 دوشنبه 10
|
|
اوكتاويوپاز سياسي ادبيات
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هند نور كتابدر بر مروري
همبا و است مطلع هندوستان اوضاعسياسي از هم كه ميدهد نشان پاژ
علاقهمند آن به و آشنا ديار آن فرهنگ
بهدست هندوستان فرهنگي و مسائلسياسي درباره كتابي نگارش
در اماپاز.ميرسد نظر به ذهن از ودور غريب امري اوكتاويوپاز
كه ميدهد نشان آورده تحرير رشته به هند عنواندرنور با كه كتابي
و آشنا ديار آن فرهنگ همبا و است مطلع هندوستان اوضاعسياسي از هم
كتابتيرماه انگليسي ترجمه اكونوميست نشريه نوشته به.علاقهمند بهآن
برنده مكزيكي مقالهنويس و شاعر اوكتاويوپاز.منتشرشد اروپا در امسال
وابستهسفارت سمت دهه 1950 دراوايل سال 1990 در ادبيات جايزهنوبل
خود كه پاز.هندشد در مكزيك سفير آن از پس داشتو را دهلي در مكزيك
كارائيب درياي ازتنوع پر فرهنگي حوزه در و سرخپوستاست نيمي
غرايببنگرد ، از پر ديگري هندوستان ، سرزمين به وقتي باليده ، (غرايب)
هند نور در.شد دلپذيريخواهد اثر لاجرم كار وحاصل داشته جالب نگاهي
در هند ، مطالعهاي در او اقامت ازروزگار خاطراتي:است بخش دارايچهار
هنر از تجليلي و سياسيهندوستان ، اوضاع از هندوستان ، تحليلي اجتماع
.دارد كتابنظر سياسي محتواي به حاضربيشتر گزارش.ديار آن وادبيات
طور به كه نيست پازكسي اما.است وسيع بسيار اينكتاب موضوعات حوزه
باانديشههايي آرام آرام را اوخواننده.افكند نظر مسائل بهاين اجمال
آن يقين به اين و.آناست خودخواهان كه ميكند مسائلآشنا اين در ناب
از و بافصاحت كتاب مطالب.اوبرميآيد چون بزرگي شاعر از كه چيزياست
نگاه با همه اينها ازسويي ميرود ، آن انتظار كه نگاشتهشده بصيرتي روي
بهدست نادري تركيب كه سرشاريدرآميخته تحليلي قدرت و نافذسياسي
.ميدهد
كه آنچهرا آن بر افزون و ميسازد مفتونخود را خواننده هند نور در
.ميبخشد بدو نيز را ودانش آگاهي يعني است لازم
به استقلالهندوستان رهبر نهرو از شاعرمكزيكي كه كوتاهي بحث مثلا
كه ميكند مجسم برايخواننده را او از شفافي چنان چهره ميآورد ميان
و خرد توانايي ، .نيست مفصلپيدا آثار و نوشتهها از دربسياري
باكمونيسم نيامدن كنار در ضعفهايشمثلا طور همين و نهرو منطق
تنها اين و ميگردد بيان نحو بهترين به صدكلمه چند ظرف در فراگير
.است ساخته مكزيكي ايننويسنده تواناي قلم از
و خود موطن در را موازي كتابخطوطي سياسي فصل در همچنين پاز
به و مشاهدهميكند كشور دو اين ازاستقلال پس ساليان در هندوستان
كشورهاي كه حالي در.ميپردازد هند در دموكراسي شدن ريشهدار از بحث
.نيافتند دست آن لاتينبه امريكاي
از را عياري تمام جنگهاي استعمار زدودن براي لاتين آمريكاي كشورهاي
با همراه و يافتند حاكميت نظامي رژيمهاي نيز آن از پس و گذراندند سر
قدرت:نميكند رها را خطه آن جوامع كه گرفت در مزمني بيماري آنها
ادبي آثار غالب در ثمراتآن كه چيزي همان نظامي منطق برتري و ارتش
استقلال هند اما.است جلوهگر پايانناپذيري خشونت صورت به امريكايلاتين
ارتش آنجا در و آورد چنگ فرا گفتگو زور با بلكه تفنگ زور با نه را
ميكندو بسنده همين به البته هند نور در.گرفت قرار قانون خدمت در
.آننميپردازد ارزيابي به و ندارد هندكاري دموكراسي فعلي موقعيت به
و اينكهداستاننويس بر است ديگري اينهاگواه همه وراي در كتاب اين
است خود جامعه اعضاي سياسيترين از مينويسد چهغيرسياسي اگر شاعر يا
تماشا به سياسي اوضاع اعماق از را بديع صحنههايي بخواهد كه آنگاه و
صحنهها اين از مكزيكي پازشاعر اوكتاويو جديد كتاب.خواهدگذاشت
.بسياردارد
بيرجندي فاضلي:تدوين و ترجمه