پنجم ، شماره 1345 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 2 سهشنبه 11
|
|
نگاه چند و حادثه يك
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
خوانندگان و مردم نگاه از شب خفاش ماجراي
لكن است انسانعدالتخواهي هر خواست برسد خود عمل سزاي به مجرم اينكه
ازبيگناهان زيادي تعداد قتلهاميتواند مبهم زواياي به مجرم اعتراف
دهد نجات را رابطه اين در محبوس
جامعه در گستردهاي بازتاب آن ، انعكاس و خوشرو ، غلامرضا جنايات
تلقي مختوم را پرونده وي اعدام با كه گروهي تصور برخلافاست داشته
.است مفتوح هنوز پديده -واقعه اين اجتماعي پرونده ما گمان به ميكنند
قصد است آرامش موضوع اين به نسبت جامعه عمومي جو كه حال اينروي ، از
داشته ماجرا اين به نسبت مردم كه گوناگوني نقطهنظرهاي و داريمديدگاه
آراء تضارب براي مناسب محيطي در تا كنيم منعكس كردهاند ياپيدا و
مهيا را مختلف زواياي از واقعه اين اجتماعي نقد براي عملاراهي
.سازيم
محاكمه و دستگير شيراز در كه چهره هزار تبهكار با ارتباط در (الف
:شد
سال به5 محكوم و دستگير مسلحانه سرقت جرم به تاريخ 18/10/58 در (1
غيرمتخصصي شخص هر.شد معلق بقيه و نموده تحمل را سال كه 2 شد زندان
رفتن زندان با ميزند مسلحانه سرقت به دست كه فردي كه ميشود متوجه
.نميشود تصحيح و تنبيه هيچگاه نيمه و نصفه آنهم
به فقط و فقط و بازداشت عنف به تجاوز اتهام به تاريخ 2/11/61 در (2
عمل چنين كه است اين سئوال !ميشود محكوم شلاق ضربه و 90 حبس سال 2
ما...و انساني اخلاقي ، ديني ، شئونات تمامي با مغاير كه غيراخلاقي
.است زندان سال فقط 2 است مسلمانان
و 60 حبس سال به 2 و بازداشت سرقت اتهام به تاريخ 14/6/72 در (3
نيت حسن استفادهاز سوء با تاريخ 5/7/73 در ولي ميشود محكوم شلاق ضربه
.ميشود متواري زندان از تقلب و حيله و !!!مامورين
تهران شبهاي خفاش با ارتباط در (ب
ديگري جرم به قتل و تجاوز فقره چندين انجام از پس صفت زالو اين
در اطلاعي قبلي زندانهاي در او سوابق از ولي ميافتد قانون بهچنگ
و ميگردد معرفي زندان در سوءسابقه بدون شخصي ايشان و دستنيست
كجاست پس.ميشود تكرار بار چندين متاسفانه اينمسئله
تبهكار و ديگرخفاش نفر چند فقط اگر...و بايگاني امكاناترايانهاي ،
از كمي دست موقع آن شوند ظاهر جامعه در اينها امثال و هزارچهره
.داشت نخواهيم امريكايي و غربي ناامنيجوامع
ف -و شيراز
و فيزيكي بعد ميبايست فقط وكشتار كشت آيا اينجاست سخن اما...
با نه مرداني چهبسا خصوص ، اين در شود؟ محسوب قتل تا باشد داشته عيني
پسر و شوهر برادر ، پدر ، عناوين با بلكه غيره ، و خوشرو غلامرضا نامهاي
يك حتي مديدي مدت سرد ، و گرم سلاح گرفتن بكار و داشتن بدون كه هستند
و ميدهند آزار را آنها روح بلكه را ، دخترها و زن جسم نه عمر ،
معدوم را خلاقيتشان ميبرند ، بين از را انگيزههايشان و توان ميكشند ،
ميپژمرند ، را آنها شادابي ميشوند ، سد را پيشرفتشان ميكنند ،
ميكنند ، حبس را روانشان ميكنند ، پايمال را جوانيشان لحظهلحظههاي
حرمتشان هتك ميشكنند ، را حريمشان ميشوند ، مانع را انسانيشان آزادي
و ايذا اينهمه با ولي ميبرند ، بين از را آنها وجودي هويت و ميكنند
اثبات قابل يا شده برشمرده موارد چون.نيستند مجرم هرگز اذيتها
.است نشده تعيين مجازاتي برايمرتكب ، باشند ، اگر يا و نيستند
غفاري شيلا
اخلاقي ناهنجاري از نشانهاي از غير به تهران اخير جنايت اخبار
ميتواند فينفسه شده بيگناه شهروندان از تعدادي دامنگير كه
عملكردهايشهري از پارهاي همگسيختگي از و بيانضباطي -بيبرنامگي معلول
شهر مسافردر جابجائي و نقل و حمل ناوگان در نسق نظم به توجه عدم مثل
.باشد تهران بزرگ
موضوع به بيتوجهي و مترو گشايش (عنقريب) وعده با اخير سالهاي در
حتي و گرائيده فراموشي به مهم اين درشهر مسافر جابجائي بيسروسامان
ميكنيم ، مشاهده مسائل ساير روي و جاها ساير در كه را لعابي و رنگ
.است مانده بيبهره آن از شهري بين مسافران جابجائي پراهميت موضوع
واحد شركت اتوبوسراني ظرفيت -:كه قرارند اين از واقعيتها
نياز 24ساعته عليرغم و است محدود شركت اين نظارت تحت مينيبوسراني و
وجود اصلاسرويسي شب آخر و مياني ساعات در شهري سرويس اين بودن
و حرفهاي كهبهصورت است اتحاديهاي نظر تحت ظاهرا تاكسيراني -.ندارد
به چندان و حمايتيدارد پوشش زير را حرفه صاحبان منافع يكطرفه
براي برنامهمدوني و نداشته عنايتي شهروندان و جامعه نيازهاي
در بخصوص تهران شهر گستره در مردم جابجائي احتياج به جوابگوئي
چشمگيري نظارت همچنين و ندارد اقماري و ناپيوسته -تراكم كم بافتهاي
جابجائي پيك ساعتهاي از بعد در بخصوص مسافران رفاه ايجاد جهت در
بسيار تعداد نظر از اتومبيل كرايه آژانسهاي -.نميآورد بعمل شهروندان
استفاده امكان همينسبب به گران ، بسيار هزينه نظر از و است محدود
.نيست ميسر و مقدور آن از همگاني
آشكار پنهانو بيكاري تورم ، وجود -قيمتها افزايش بهعلت اخير دهه در
امرجابجائي به خويش شخصي نقليه وسيله با شهر سطح در نامحدودي قشر
رامسافركشي كار اين خود بين در اصطلاحا و ميكنند مبادرت مسافر
خلقالساعه و (مسافر) دائم و كافي تقاضاي داشتن با شغل اين ميخوانند ،
بدون و مكفي نسبتا درآمد ميتواند بزرگ گسترهتهران به پهنهاي در
.نمايد خود صاحبان عايد ماليات
مسافر نقل و حمل بازار در وتقاضا عرضه كار و ساز ميرسيد بنظر
از رضايتبخشي عملكرد اخير خبرجنايت انتشار از قبل تا شهري درون
بصورت مسافران استيصال و نارضايتي اينكه ولو باشد ، داده بروز خود
هر در ناهنجاري و فساد ظهور و داشته وجود هميشه خصوصي درددلهاي
غيرقابل و ذهن از دور كنترل و نظارت و نظم فاقد اجتماعي پديده
.است نبوده پيشبيني
مسئولين يا دولت تاميني و بازويارشادي كه است رسيده آن زمان
و جانبه همه مطالعات انجام با شودو افزوده بالا مجموعه بر شهرداري
مسافر جابجائي اهميت بر كشيدنموضوع نظم به براي جامعي طرح تهيه
رعايت و موضوع در ذينفع طرفهاي كليه حقوق حفظ و بزرگ درتهران
شاغلين و رانندگان درآمد و اشتغال قبيل از قضيه اقتصادي كلان مسائل
معضل اين براي منطقي راهحل مسافران ، هزينههاي مقابل در حرفه ، اين در
.نمايد ارائه شهري
گوهربار داود
براي هيجانيكه -ناگواراضطرابي شرايط است مهم اينجا در آنچه اما..
.است توجه آنقابل از ناشي زيان كه آمده بوجود تهران شهر عظيم جمعيت
وخطرناك نادر رواني بيماران جمله از كه افراد اينگونه وجود
آن آسيبشناسي بررسي استكه پذير امكان جامعهاي هر در ميباشند
و تعليم نهايتا و رشد پرمخاطره دوران بيمار ، ژنتيك به بازميگردد
.است بوده پيشينهها آن مكمل كه جواني و نوجواني دوران نادرست تربيت
ساديسمي رفتار بر است تاييدي تجاوز و قتل جنونآميز رفتارهاي بروز
و سالم فردي را وي دادگاه روانپزشكي كميته تشخيص اگرچه و مجرم ، فرد
دلايل به لكن نشده قائل بروي را جنوني هيچگونه و دانسته سرشار باهوش
داشته فوق شده ياد موارد جز انگيزهاي مجرم كه پذيرفت نميتوان ذيل
ميبايستي پس نموده اعمال بدان اقدام سرقت قصد به مجرم اگر اولا.است
صورتي در مينموده شناسايي مالي تمكن لحاظ به قبل از را خود قربانيان
لحاظ به جامعه پايينتر گاه و متوسط افراد از عمدتا مقتولين كه
و نداشته مقتولين با پيشينهاي هيچگونه مجرم:ثانيا.هستند اقتصادي
جرمهايش وقوع بر دليل را شخصي خصومت يا و انتقام وجود نميتوان
رفتار بروز و شكنجه و آزار به ميل ميتوان نهايتا پس.دانست
.دانست جرم ارتكاب مهم علل از را ساديسمي بيمارگونه
نفر ميليون دوازده بر بالغ جمعيتي با تهران چون شهري در آنكه ديگر
اروپايي پرجمعيت كشورهاي از هريك با جمعيت لحاظ به را آن ميتوان كه
جامعه در بيمار افراد اينگونه از تعدادي كه است طبيعي كرد ، مقايسه
شناسايي مورد هنوز كه باشند داشته وجود فعال غيره يا فعال شكل به
چنگال از توانستهاند خود زيركانه رفتارهاي با يا و نگرفته قرار
به دادن آگاهي ضمن تا خواست مسئولين از ميبايستي لذا.بگريزند عدالت
گاه كه قانون از متمرد و بزهكار افراد كنترل و شناسايي جهت در مردم
و شتافته ذيصلاح ارگانهاي كمك به قضاييدارند دستگاههاي در سوابقي
حوادثهولناكي بروز از بتوان تا بكوشند آنها مهار و جهتكنترل در
تسريع جامعه در را استاطلاعرساني لازم و.گردد جلوگيري قبيل اين از
امري در ميشود خواسته شهروندان از كه درهنگامي تا نمود سالمسازي و
كنند ، همكاري قانون از گريخته مرتكبين از گروهي يا فرد براي يا و
و حوادث هرگونه بروز از آگاهانه لازم مساعدت و همكاري قبول ضمن
آن لازمه و كنند ، پرهيز جامعه كردن متشنج و احتمالي سوءاستفادههاي
مردم به گروهي رسانههاي طريق از انتظامي نيروهاي توسط ويژه آموزشهاي
كه چرا دهد ، كاهش را جامعه در احتمالي آسيبهاي وسعت ميتواند كه است ،
جاي خود در را زيادي شهروندان كه تهران چون شهري گستردگي به توجه با
بيماران ، سالمندان ، كودكان ، را آنها از بيشماري تعداد كه است داده
خود روزمره زندگي در ويكنواختي آرامش نيازمند همگي و ميدهد تشكيل
بين در جنايتكاري فرد حضور چون خبري ناكردهاعلام خداي اگر هستند
و مقابله براي مردم عموم اينكه به علم با گردد جامعهمتشنج مردم
را لازم آموزش انتظامي نيروهاي با لازم همكاريهاي يا و شناسايي
.شد خواهد وارد جامعه به جبرانناپذيري لطمات اينرو نديدهانداز
در كه اجتماع حقوق نبايستي تنها خواهي قصاص با كه داشت توجه بايستي
پرونده نكات ساير شدن روشن و آن انگيزه جنايت ، زواياي بررسي انتظار
انسان هر خواست برسد عملخود سزاي به مجرم اينكه گرفت ، ناديده را است
تعداد ميتواند قتلها مبهم زواياي مجرمبه اعتراف لكن است عدالتخواهي
بر اعتراف دهد ، نجات را رابطه اين محبوسدر بيگناهان از زيادي
نيروهاي تجربه به ميتواند او فريبكارانه وروشهاي جنايت شيوههاي
كه وقتي اما.بيافزايد اجتماع در بعدي جرمهاي با درمقابله انتظامي
ميبيند آويخته دار حلقه بر را خود گردن مجرم دادگاه جومتشنج با
و انتظامي نيروهاي با همكاري و اعتراف براي ديگرانگيزهاي
پوشيده را خود جرايم از بخشهايي خود سكوت با و دادگاهندارد
.شد خواهد اجتماع متوجه بيشتري آسيب اينرو از كه نگاهميدارد
آموزش جهت در چرا كه دارد وجود انتظامي نيروهاي از مردم گله اين...
از بتوان تا است ننموده اقدامي تاكنون مردمي مشاركتهاي و همكاري و
.گردد بهرهمند معرفيمجرمين و شناسايي جهت مردمي گسترده نيروهاي اين
كه وي دستگيري زمان تا قتلمجرم اولين فاصله ميتوانست صورت آن در
اجتماع به كمتري آسيب اينرو از و تقليلداده را ميباشد ماه به 5 قريب
.ميگشت وارد
عجزو بر دليل نميتوان را انتظامي نيروهاي توسط مردم از استمداد
براي استكه پرواضح دانست ، گذشته جان از و تلاشگر نيروي اين ناتواني
وسعت به شهري همدر آن شهروندان از نفر ميليونها بين در فرد يك يافتن
مجرم فرد آنكه خاصه آسانينيست ، كار پليس معدودي تعداد براي تهران
نيروهاي لذا ميباشد ، خويش وضعيت تغيير و جابجايي حال در هميشه
در آنها حضور از ميتوانند مردم به گسترده آموزشهاي ضمن انتظامي
.كنند شناسايي سريعا را فردمجرم و سودجسته اجتماع
نادرست ، بسيار ديديم مطبوعات برخي از واقعه اين خصوص در آنچه...
تقريبا بزرگي تصاوير چاپ با مطبوعات از يكي.بود مخرب و غيرفرهنگي
تصوير در مظلوممابانه حالتي با كه مجرم فرد از صفحه كل اندازه به
هم وكيل و بيگناهم چاپكردمن آن زير در جملهاي ميشود ديده
تصاوير و مجرم از متعدد تصاوير درج نشرياتبا از برخي يا و.نميخواهم
و رساندهاند چاپ به را كمارزشي مطالب تيترهاياغواكننده با مقتولين
اذهان بر نامطلوبي تاثير جنايت شيوه به حد از پرداختنبيش با
... و گذاشتهاند جوانان مردمخصوصا
معبودي مسعود
كه سالهاست.شدهاند ما بلاي سپر افغانيها سالهاست كه كرد قبول بايد
كار بگوييمحتما جرمي وقوع خبر شنيدن هنگام كردهايم عادت
در جنگ وقوع زمان كهاز است انكارناپذير واقعيت يك اين.افغانيهاست
اين از گروهي ايران به ازافغانيها زيادي تعداد مهاجرت و افغانستان
كوچك نمونه چند روي از نبايد هميشه شدهاند ، اما جرايمي مرتكب مهاجران
طول در بزنيم حدس بتوانيم شايد.نشست واحد كل مورديك در قضاوت به
ايرانچه مقيم افغانيهاي به ميشد تصور افغاني شب كههويتخفاش مدتي
بهاحساس بيشباهت حتما مدت اين طول در آنها احساس.است گذشته
هويت كه مدتي درطول است ، نبوده پيش سال دو در امريكا مقيم ايرانيهاي
اما.ميشد تصور ايراني ايالتاوكلاهما فرمانداري ساختمان در بمبگذار
جوامع با است شده بنا اسلامي رافت و الگويرحمت براساس كه ما جامعه
مشقت دوران اين پايان در بتوانيم بايد ما.بسياردارد تفاوت غربي
بودن آنها ميزبان الهي آزمايش از كه كنيم احساس ملتافغان براي
.آمدهايم سربلندبيرون
شفائي فخر ناهيد