پنجم ، شماره 1345 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 2 سه‌شنبه 11
|
|
و فرهنگ وزارت:مهاجراني الله عطاء دكتر
تكليف هنر و فرهنگ براي‌اهل اسلامي ارشاد
كرد تعيين‌نخواهد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فرهنگ وزير عطاءالله‌مهاجراني دكتر معارفه مراسم:هنر و ادب سرويس
اين پيشين وزير ميرسليم مصطفي مهندس توديع و ارشاداسلامي و
اين مديران و معاونان هنري ، - فرهنگي شخصيت‌هاي حضور با وزارتخانه
.شد برگزار وحدت تالار در ديروز وزارتخانه
هنر و انديشه اهل:گفت اين‌مراسم در سخناني طي مهاجراني دكتر
سياستمداران اما مي‌مانند باقي تاريخ طول در و هستند ملتها ميزبانان
بتوانيم كه اميدواريم ما و مي‌روند سال هرچند كه هستند ميهماناني
.باشيم هنر و فرهنگ اهل براي خوبي ميزبانان
نيستند ، معمولي و عادي ملت ايرانيان‌يك كه مطلب اين بيان با وي
داشته را ايران بزرگ ملت به خدمت شايستگي كه كرد اميدواري اظهار
.باشد
و تمدن‌سازبودند و فرهنگ‌ساز نيز ازاسلام پيش حتي ايرانيان:گفت وي
فرهنگ‌اسلامي ساماندهي در موثري نيزنقش اسلامي دوره با مقارن
.داشتند
براي‌اهل اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت اينكه بر تاكيد با مهاجراني
در ما كوچك جمع:گفت كرد ، نخواهد تكليف تعيين هنر و انديشه و فرهنگ
.كند تكليف تعيين هنر و فرهنگ بزرگ جمع براي نمي‌تواند ارشاد وزارت
خود انتقادهاي طرح با انديشه و فرهنگ اهل كه هستيم آن نيازمند اما
راه در بزرگ گام يك سال هر بتوانيم آنها كمك با تا باشند ما راهنماي
فرهنگ اهل كه شوقي با اميدواريم و برداريم اسلامي هنر و فرهنگ اعتلاي
.باشيم موفق راه اين در بتوانيم دارند هنر و فرهنگ تعالي براي هنر و
وي كه مراسم اين سخنرانان از سخنان‌يكي به بااشاره مهاجراني دكتر
من‌بود از رئوف‌تر خيلي ميرسليم آقاي:گفت بود ، داده لقب رارئوف
براساس.كردند استفاده سوء ازمديرانش برخي ايشان صميميت از كه
رامطالعه پرونده‌ها از برخي وقتي چندروز اين در شغلي ضرورتهاي
نظرمثبت موضوعي به نسبت ميرسليم كه‌آقاي حالي در مي‌ديدم مي‌كردم
اگر نيست‌من مصلحت:بود نوشته آن مديري‌زير يا و معاون بود ، داده
.مي‌كردم بركنار ساعت يك ظرف را مدير بودم‌آن ميرسليم آقاي جاي به
هروقت مديرانم به نسبت اما هستم هنر و فرهنگ اهل كوچك خدمتگذار من
.بود خواهم قهار باشد ، لازم كه
قرار ما اختيار در كه فرصتي:همچنين‌گفت اسلامي ارشاد و فرهنگ وزير
تغيير.است وظيفه انجام براي بلكه‌مجالي نيست شغلي يك‌فرصت گرفته
كاركردن فرصت مي‌خواستيم بلكه نبود شايستگي‌ها عدم معناي به مديريتها
معاون عنوان به كه را كسي مثال عنوان به.نرود دست از جدل‌كردن با
سينما درون از است ، اول درجه سينماگر يك كرده‌ايم معرفي سينمايي
.باشد ما سرافرازي باعث خود درخشان مديريت با مي‌تواند و جوشيده
ارشاد و فرهنگ وزارت اينكه تاكيدبر با خود سخنان پايان در وي
با خواست هنر و فرهنگ اهل از خواهدشد ، اداره جمعي باعقل اسلامي
.كنند راياري همكارانش و او خود نظرات طرح
در شده انجام فعاليتهاي از مراسم‌برخي اين در نيز ميرسليم مصطفي
و كرد تشريح را اسلامي ارشاد فرهنگ‌و وزارت در اخير سال‌هاي طول
ارزشمند يادگار عنوان به زبان‌فارسي به توجه كريم ، قرآن به تمسك
و ايرانگردي صنعت گسترش و فرهنگي ميراث به نسبت تعصب ايراني ، تمدن
اصلي گرايش‌هاي را فرهنگي تهاجم به نسبت هوشياري حفظ و جهانگردي
.دانست خود وزارت طول در اسلامي ارشاد و فرهنگ وزارت
برخورد:گفت سخناني در نيز استاددانشگاه و شاعر راكعي فاطمه دكتر
و باشد اساسي قانون چهارچوب در بايد مطبوعات و هنر و فرهنگ اهل با
.شود پرهيز سليقه‌اي برخوردهاي از
و كانونها مردمي ، شكل‌گيري‌انجمن‌هاي و مردمي باورهاي تقويت وي
اهل به ارزشگزاري و اهل‌هنر احترام رعايت هنري ، - صنف‌هاي‌فرهنگي
را هنري و فرهنگي جشنواره‌هاي در داوري براي هنري ملاك قراردادن و قلم
و فرهنگ وزارت آينده سياسگذاري‌هاي براي هنرمندان پيشنهادهاي جمله از
.دانست اسلامي ارشاد
