پنجم ، شماره 1347 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 4 پنجشنبه 13
|
|
ادب و عرفان در آفرينش داستان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و تلميحات و تمثيلات و تشبيهات از آكنده جلالالدين مولانا مثنوي
.ميباشد (ع)آدم حضرت سرگذشت و آفرينش داستان درباره قصص و اشارات
رويكرد مسئلهآفرينش ، به مذهبي و تاريخي و فلسفي ديدگاههاي از جداي
انسان ، نخستين آفرينش آدمو داستان به و است گستردهتر همه از عرفاني
.است نگريستهشده عرفاني مختلف زواياي از
.فردوسي و مولوي حافظ ، چون شاعراني اشعار در آفرينش داستان ذكر -
نكات و تفاسير با بودو بر از را مجيد قرآن روايت به 14 خود كه حافظ
اين از غزلهايش از بسياري داشت ، در كامل آشنايي قرآن حكمي و عرفاني
:است گرفته بهره داستان
و خونريز را انسان كه فرشتگان پاسخ در خداوند كه آنجا جمله از
:ميفرمايد مينامند فسادگرا
قدرت داراي را انسان و نداريد آگاهي آن از شما ميدانم ، من كه آنچه
(بقره ، 20) ميكند معرفي اجتهاد و شعور داراي و الهي اسماء حمل و درك
:ميگويد حافظ
دوشديدمكهملائكدرميخانهزدند
گلآدمبسرشتندوبهپيمانهزدند
آسمانبارامانتنتوانستكشيد...
...قرعهكاربهناممنديوانهزدند
منزهي:ميگويند خدا به و عاجزند الهي اسماء بيان از فرشتگان كه آنجا
فرمان آدم به خدا و آموختهاينيست ما به خود آنچه راجز ما !تو
:ميگويد دهد ، خبر آناسماء از را فرشتگان كه ميدهد
فرشتهعشقنداندكهچيستايساقي
بخواهجاموگلابيبهخاكآدمريز
:رابطه همين در يا و
نداشت عشق ملك ديد رخت كرد جلوهاي
زد برآدم و غيرت اين از شد آتش عين
:يا و
گوي تسبيح ملك عشقاي ميخانه در بر
ميكنند مخمر آدم طينت آنجا كاندر
:(بقره ، 24) (انسان نخستين) آدم مقابل در ملائك كرده سجده خصوص در
كرد نيت تو بوس زمين آدم سجده در ملك
انساني حد از بيش ديد لطفي تو حسن در كه
بدان كه مشكين خال:(طه ، 120) ممنوعه درخت ميوه تناول خصوص در
نست گندمگو عارضي
اوست با آدم رهزن شد كه دانه سرآن
:يا و
بفروخت گندم دو به رضوان روضه پدرم
نفروشم جوي به من اگر باشم ناخلف
:(طه ، 121) خدا فرمان از عصيان و شدن شيطان وسوسه تسليم خصوص در
زد صفي برآدم عصيان برق كه جايي
بيگناهي دعوي زييد چگونه را ما
:(بقره ، 26) بهشت از شدن رانده باب در
گوش كني عقل وسوسه گر كه هشدار
درآئي به رضوان روضه از صفت آدم
:يا و
بود جايم برين فردوس و بودم ملك من
:يا آبادمو خراب دير اين در آورد آدم
و رنج و غريبي در همواره فرزندانش و آدم زمين در شدن داخل از پس ولي
:ميكردند ياد بهشت در زندگي خوش حوران از و فراغميزيستند
:فرمود كه مولاناست زمينهاز اين در قول مشهورترين
خاك عالم از نيم ملكوتم ، باغ مرغ
بدنم ساختهانداز قفسي روزي چند
:ميگويد حافظ
فراق شرح دهم چه قدسم گلشن طاير
افتادم چون حادثه دامگه اين در كه
:يا و
الحانيست خوش من چو نهسزاي قفس چنين
چمنم آن مرغ كه رضوان روضه به روم
(ع)آدم به اشاراتي تلويحا نيز حافظ اشعار از ديگر بعضي در البته
:ميپردازيم آن مورد يك به دراينجا كه است رفته
وجود به عدم از آمدگل چمن در كه كنون
سجود به سر نهاد او قدم در بنفشه
كردن سجده و آدم آفرينش قضيه بيت اين در نهفته ادبي كنايه كه
در آفرينش و (ع)آدم داستان كاربرد مورد در اما و(2).براوست فرشتگان
اجازت نگارنده بضاعت جائيكه تا جلالالدينمحمدبلخي ، مولانا معنوي مثنوي
و تلميحات و تمثيلات و ازتشبيهات آكنده زمينه اين در بقدري داد ،
در مذكور موارد موردياز هر در اندازهاي به و بود توضيحات و اشارات
بودكه شده سرايي داستان و فرمايي نكته ،(آدم خصوص در) كريم قرآن
باب اين در رسيد ، بهنظر مشكل آنها از نمونه چند حتي شرح و انتخاب
و آدم حوا ، و آدم مار ، و آدم ابليس ، و آدم قضيه از شرح گزارشو دهها
بهشت ، از شدن رانده آدم ، فرزندان گل ، از سرشتنآدمي اسماء ، يادگيري
حتي و آدم عشق بروي ، فرشتگان سجدهكردن وي ، توبه ممنوعه ، ميوه تناول
.است آمده ميان به آدم مرگ
جان خداوند نام با كه كتاب آغاز گفتار از پس نيز فردوسي شاهنامه در
اسطوره طرح بر خرد ، ستايش در گفتاري نيز و گرديده ، آغاز خرد و
آفرينش آن از پس عالم ، آفرينش ابتدا اينجا در.برميخوريم آفرينش
.است گرفته قرار توجه مورد ماه و آفتاب آفرينش سپس و مردم
:ميخوانيم آدم آفرينش خصوص در
برآوردهاند گيتي دو از را تو..
بپروردهاند ميانجي بچندين
شمار پسين فطرت ، نخستين
...مدار بازي به را خويشتن تويي ،
و ابليس از ضحاك ، داستان ذكر از پس شاهنامه از ديگري جاي در
و چيني زمينه مدتها از پس ابليس اينكه و رانده سخن او فريبكاري
همين و ببوسد را كتفش دو تا ميكند آماده را ضحاك آفريني ، دسيسه
و نيكبختي و مهر جز مدت اين در كه ضحاكميكند او از را تقاضا
.ميدهد مثبت پاسخ حاجتش اين به بود ، نديده ابليس از نيكخويي
دومار و شده ناپديد خودش ضحاك ، كتف از ابليس بوسه از پس امابلافاصله
عنوان به ابليس از هم اينجا در كه.ميرويد ضحاك دوكتف از سياه
(3).است شده برده نام حسود و نيرنگباز و چين توطئه موجودي
دكتر ترجمه نيكلسون ، -ا رينولد ، خدا ، و انسان رابطه و اسلامي تصوف -1
.صفحه 148147 سخن ، كدكني ، انتشارات شفيعي
شهريار ، نخستين و انسان نخستين به ك.ر بيشتر اطلاعات يك براي -2
.نو نشر آموزگار ، ژاله و تفضلي تقي ترجمه سن ، نوشتهآرتوركريستين
سليماني مرضيه