پنجم ، شماره 1348 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 6 شنبه 15
|
|
ايران سينماي خاطر به
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آينه سينمايي فيلم كارگردان پناهي جعفر با گو و گفت
را لوكارنو بينالمللي جشنواره نخست جايزه امسال پناهي جعفر:اشاره
از پس آينه فيلم.اختصاصداد خود به آينه سينمايي فيلم خاطر به
كارگردان 37 پناهي سينماييجعفر بلند ساخته دومين سفيد بادكنك
جايزه بادكنكسفيد فيلم خاطر به سال1373 در پناهي.است سالهكشورمان
گويي و گفت وي با.دريافتكردهبود را كن طلاييجشنواره دوربين
:ميخوانيد كه انجامدادهايم
بگوئيد؟ آينه فيلم از
ناچار وبه بستهام كودكان به را كهاميدم فيلمساز يك عنوان به
در را او كه آنندارم جز راهي ميبينم روشن ايرانيرا كودكان آينده
اميدوار و.بگيرد تصميم خود تا بسازم موقعيتي و كنم رهايش جامعه
.باشد من ايدهآل يا و آرزو ميرسد ، آن به كه را آنچه باشم
به تظاهراستو ميبيند آنچه هر درجامعه ، شده رها و بينا كودك اين
ببندد ، نميتواند اميد كسي به.نقش بازي حال برميخورد ، در كسكه هر
راهي پيبردهاند ، خود اشتباه به كه آنهايي حتي بزرگترها ، خويش ، به جز
دور به آنها كه چرا.دهند ادامه خود بازي به دوباره آنكه جز ندارند
نسل اين و.ندارند را آن از گريز توان كه كردهاند ترسيم دايرهاي خود
.باشد خودش كه بتواند بايد و ميتواند كه است آينده
.شد پوسانزده در آينه تلنگر گرفت؟اولين شكل چگونه آينه
سرعت به كه ازدحامجواناني در.پوسان نخستينجشنواره سال 75 پاييز
مورد فيلم و سينما به موقع به را خود تا ميرفتند ، سو آن و سو اين
و نشسته صندلي روي بغل در كيف كه ديدم را پيرزني.برسانند علاقهشان
آشنا خيلي آنجابرايم در غريب تصوير اين.بود خيره نامعلومي نقطه به
تصويري چنين.كنم فراموشش نتوانستم بعد روزهاي.كردم مدتينگاهش.آمد
گذشته آن قبلااز چرا اما ، .بودم ديده بارها و بارها تهران در من را
.بيجواب بود سوالهايي...بودم؟ شده درگير چرااينقدر حال و...بودم؟
ازدوران كه ايدهاي با و تنيد دورخود به را افكارم آنقدر اينتصوير
.آينه شد تا همآميخت در داشتهام دانشجويي
كودكاننيستند؟ فيلم اين مخاطب پس
خود امابگذاريد.ببينند هم كودكان فيلمهايمرا كه است اين آرزويم
اصولا يا فيلم بگويم ، اين صادقانه و دهم قرار مقابلآينه در هم را
و.كودكاناست درباره باشد ، برايكودكان آنكه از بيشتر گونهفيلمها اين
.بگويد ميخواهد يكفيلمساز كه حرفهايي براي است يكبهانه كودك واقع در
دستمايهاصلي را كودكان ساختهايد ، كه فيلمي دو هر در دليل همين به
دادهايد؟ قرار خود كار
اصليفيلمساز علايق آنكه از قبل ما ، نظيركشور كشورهايي در ببينيد ،
.ميكند راه انتخاب به وادار را فيلمساز كه است شرايط اين باشد ، مطرح
طولتاريخ در و انقلاب از قبل.نيست انقلاب از بعد به تنهامربوط اين
فيلمهاي دليل ، بهترين همين به هم شايد وداشتهاست نمود ايران سينماي
...است دربارهكودكان ما سينماي تاريخ
؟ مثلا
،(كيارستمي) ، مسافر(ثالث شهيد) ساده يكاتفاق ،(تقوايي) رهايي
گال ،(پرتوي) ماهي ،(نادري) دونده ،(بيضايي) كوچك غريبه باشو
است بوده بسياري ارزشمند فيلمهاي البته...و (فروزش) كليد ،(جليلي)
كودكاناست درباره كه فيلمهايي اما نداشته ، نقش آنها در كودك كه
.دارند ويژهاي جايگاه
دادهايد؟ قرار برايخودتانالگو را آنها شما پس
و ميكنم زندگي شرايط همين در هم من و دارد شرايط به بستگي كه گفتم
.ميسازم فيلم
يك و پسر يك دارم ، فرزند دو همداريد؟من علاقه كودكان به آيا
به بويژه.ميانديشم آنها آينده به نگاهميكنم آنها به وقت هر دختر ،
معصوميتش به كتكميخورد و ميكند دعوا بابرادرش كه وقتي دخترم ،
...نيزميانديشم
شخصيت را دختربچهها آنكهشما براي ميشود دليلي اين و
دهيد؟ قرار فيلمهايتان اصلي
.باشد دلايل از يكي شايد
بود؟ خواهد كودكان همدرباره بعديتان فيلمهاي آيا
كودكان فيلمدرباره قدر آن ايران درسينماي كه است اين واقعيت
كنم ، ضرورت احساس واگر.است شده اشباع فضا كهديگر شده ساخته
درباره ديگر بودم گرفته تصميم نيز آينه از قبل.ساخت بازهمخواهم
او كه چرا.پناهبردم كودك به دوباره بهناچار اما.نسازم فيلم كودكان
.نكند بازي نقش كهديگر بگيرد تصميم ميتواند و آلودهنشده هنوز
ميكنيد؟ بازي نقش يا خودتانهستيد پناهي؟ آقاي چطور شما
خودم سعيميكنم دارم هم من كه است معنايشاين ميسازم را آينه اگر
كه قدر همين و قراردادهام ، آينه همجلو را اينكهخودم يعني.باشم
.است ارزشمند برايم كنم تلاش
جهانيجايزه جشنوارههاي در هم فيلم دو هر و ساختهايد فيلم دو شما
ميدانيد؟ چه را موفقيتخود عامل.گرفتهاند
هر.جايينساختهام يا كسي براي.راستباشم رو خودم با كردهام سعي
.است سينمابوده از باورهايم و حدتوانايي در و بوده چه
يا جشنوارههايجهاني ميكنيد ، فكر بيشتر كداميك به ميسازيد فيلم وقتي
ايراني؟ مخاطبان
جهاني جشنوارههاي از گرفتن جايزه بهخاطر را فيلمهايم از هيچكدام
از بعد كه بودم دانشجويي ميساختم را سفيد بادكنك وقتي.نساختهام
.كنم آزمايش را تاخودم بودم آورده دست به شدنموقعيتي فارغالتحصيل
برسد چه نميكردم ، راتصور داخلي جشنوارههاي از يك درهيچ حضور
.خارجي بهجشنوارههاي
موفقيتهايفيلمهاي اخير ساله چند دراين خاص تفكر نوع يك صاحبان
شما.دانستهاند سياسي توطئه يك حاصل را جهاني جشنوارههاي در ايراني
داريد؟ نظري چه مورد اين در
ياموفقيتي و ميشود ، ساخته خوبي وقتيفيلم ايران سينماي در همواره
صرف را خود تمامتوان شخصيتي ضعفهاي دليل عدهايبه ميآيد ، دست به
چند كه بودم ديده بيضايي از خوبي فيلم هست يادم.ميكنند آن رد دلايل
كه خواندم نوشتهاي بعد هفته دو يكي.بود كرده خود درگير مرا روزي
است قصهاي از برداشت فيلم داستان كند ثابت تا بود كرده تلاش نگارنده
كاري فيلم خود به اصلا.بود نوشته گمنامي نويسنده قبل سال سي كه
ديواري است ، سياسي توطئه يك اينها ميكنند فكر كه آنهايي.نداشت
را خود سرخوردگي تمامي حال و نكردهاند پيدا سينما از كوتاهتر
نهايت مييابنددر كار امكان وقتي.جبرانكنند سينما در ميخواهند
شايعه هم آنها بگذاريد.ميسازيم را خودمان فيلم ما.ميسازند ويرانگر
راتحقير ايران سينماي غلطاندازموفقيتهاي تيترهاي با يا و.بسازند
است فيلمفارسي آنها نهايت مطمئنم و شكدارم صداقتشان در من.كنند
نداريم كم كسي از چيزي بهاينكه ايمان و نفس به ميخواهنداعتماد آنها
كنيمزماني قبول بايد.نكردهاند راباور خود حتي آنها.بكشند ما رادر
ميگويد باشيم ، چخوف رسيده آن به خود دروجود كه ميرسيم موفقيت به
.دارد باور كه چيزياست همان انسان
در خودتان يافتهايد ، حضور آن در مختلفيكه جشنوارههاي به توجه با
تمامي گفتهام ، داريد؟بارها نظري چه جشنوارهها اين مورد
روساي همانند آنها.است صحيحشان انتخاب در جشنوارهها روساي اعتبار
است سال ازبيست آنهابيش از بعضي.تغييرنميكنند ساله هر ما جشنواره
بايدپاسخگو غلط انتخاب هر دربرابر كه ميدانند و.رئيسجشنوارهاند كه
.باشند
را فاكتورشانس فيلمها بودن وارزشمند فوق مسائل به توجه با اما
ارزشهاي از جدا نگرفتن يا گرفتن جايزه مسئله.داشت نظر در بايد هم
شانس بايد فيلمساز.برميگردد هم فيلمساز شانس به فيلم واقعيخود
من باور در.بيايد بوجود داوري هيات در عالي تركيب يك تا بياورد
تركيب اگر كرد شركت مسابقه بخش در زيتون درختان زير فيلم كه سالي
به زودتر سال سه ايران سينماي بود ، امسال كه بود هماني داوران هيات
.است سليقه به وابسته بيشتر سينما در داوريمييافت دست طلا نخل
آن به باشداين نيامده خوششان تو فيلم از داوران هيات دارد امكان
داوران هيات سليقه با بلكه است بيارزشي فيلم تو فيلم كه نيست معنا
مقايسه نميشود داوريها از يك هيچ با را داوري اين.است نبوده يكسان
كمترين در كس هرندارد اساسي نقش داوري ميداني و دو در مثلا.كرد
او باشدسليقه ميخواهد كه هر داور.ميشود برنده باشد ، دويده زمان
.نيست مطرح
آوردهايد؟ شانس هم خودتان آيا
نظر در را شانس عامل نميتوانيم هم باشيم ، باز معتقد سرنوشت به اگر
نيروي به آنجاييكه از ديار آن اهالي.هستم آذربايجاني من نگيريم ،
از كمتر معمولا را خود فرزندانپسر شناسنامه شديدانيازمندند ، كار
دارند آنهااحتياج به كه زماني در كهدرست چرا.ميگيرند آنها سنواقعي
داده خانواده تشكيل آننيز از پس و بروند ، سربازي بايدبه فرزندانشان
شده متولد تهران در باآنكه هم من پدر رو اين ازمستقلشوند و
سال ودو آنجا از را شناسنامهام آشناداشت ميانه شهر در چون بودمولي
وقتي.است شده شناسنامهام 1339قيد در بهجاي 1337 ، يعنيگرفت كوچكتر
فقط 5 مرا سن پدرم اگر كردم ، فكر خودم با گرفتم ، را اولتوكيو جايزه
.كنم شركت جشنواره اين در نميتوانستم بود ، گرفته بزرگتر ماه يا 6
كه داشتم شانس من پس.داشت سني شرايط جشنواره آن در حضور كه چرا
جشنواره داوران هيات سال آن كه داشتم شانس.گرفت كوچكتر مرا سن پدرم
مطمئنم.ساختم فيلم سال آن كه داشتم شانس و بودند ايران سينماي عاشق
گونه هيچ ايران سينماي براي و نبود سياسي توطئه نوع هيچ اهل پدرم كه
مطرب خودش قول به پسرش بود مطمئن و.بود نكشيده سالها آن در نقشهاي
.شد نخواهد
داشتيد؟ احساسي چه راشنيديد آينه موفقيت خبر وقتي
يك منفقط و است گرفته جايزه سينمايايران كه بود اين احساسم
جايزه از منهمانقدر.هستم بزرگ سينماي يك كوچكاز بسيار نماينده
فيلمهاي ديگر جايزهگرفتن از كه شدم خوشحال فيلمآينه گرفتن
جليلي ، طالبي ، جايزهبگيرد ، كسي چه نميكند ايراني ، فرقي
مهرجويي ، فروزش ، پوراحمد ، عياري ، بنياعتماد ، مخلمباف ،
مهم.ايراني ديگر فيلمساز هر يا و...و كيارستمي تقوايي ، بيضايي ،
جايزهها بااين و داشته نگه را خود هنوزاعتبار ايران سينماي كه آناست
توجه مورد بيشتر هم فيلمهايديگر بلكه نميشود تنگ برايكسي جا تنها نه
خود رابه ايران سينماي به اجازهبياعتنايي كس هيچ و قرارميگيرند
ميسازد فيلمخوبي و ميآيد فائق مشكلات برتمام كسي وقتي و.نميدهد
هفت كشورمان ارزش فيلمسازانبا ميبينم وقتي و كنندهاست خوشحال برايم
و نيافتهاند كار اجازه اما فيلمبودهاند ، ساخت براي تلاش در نهسال يا
و تاسفآور برايم ساختهميشود بيارزش كيلومترهافيلمهاي مقابل ، در
.است ناراحتكننده
شد؟ شما با كه برخوردهايي از.بگوييد برايمان لوكارنو از
كه گفت و كرد من از خوبي استقبال جشنوارهلوكارنو رئيس ماركومولر
آينه نمايش موقع مردمنيز برخورد.است جشنوارهاش فيلم مهمترين آينه
ايران سينماي از فيلمي تا بودند آمده واقع در مردم.خوببود خيلي
.زدند دست آن پايان آمدتا پاياني تيتراژ ووقتي بينند
كداماست؟ شما نظر از جشنوارهلوكارنو ويژگي مهمترين
داده گراندهنشان نامپياتزا به ميدانبزرگلوكارنو در فيلمها از بعضي
تماشاگر هزار از 7 وبيش متر عرض 14 و متر باطول 28 پردهاي كه ميشود
از يك هيچ در اين وميآيند آنجا به فيلم ديدن شبهابراي كه
.ندارد وجود جشنوارههايدنيا
بودند؟ كداممليتها از جشنواره داوران
...و فرانسه سوئيس ، ايتاليا ، پرتغال ، چين ، از
در كه استكساني رسم لوكارنو در.نبود؟نه كسي ايران از
جشنواره اين داوران هيات اعضاي گرفتهاند گذشتهجايزه سال جشنواره
كسي گذشته سال چون و تشكيلميدهند بعد سال در ديگر همراهتعدادي به را
.داوراننبود هيات در ايران از كسيهم بود ، نگرفته جايزهاي ازايران
هستيد؟ لوكارنو آينده سال جشنواره داوران از يكي شما اين بنابر
.متاسفانه بله ،
.است سختي كار داوري متاسفانه؟چون چرا
شماداد؟ به را جايزه كسي چه
به را داوران هيئت تصميم خبر وقتيماركومولر اختتاميه از پيش روز
از را خود جايزه اينجشنواره برگزيدگان كه است اين رسم:گفت داد ، من
درنظر جايزهمن اهداي براي را آقايكيارستمي او.بگيرند دستفيلمسازان
.داد را كيارستميجايزهام آقاي اختتاميه شب بنابرايندر.بود گرفته
را؟ آينه يا سفيد بادكنك داريد ، دوست بيشتر را فيلمتان كدام
معتقدم و است سفيد بادكنك از خيليباارزشتر آينه فيلم من براي
آينه همچون تجربهاي به بتوانم من تا بود مشق سياه يك سفيد بادكنك
از من براي باشد ، تجربهها همين تداوم در بعديام فيلم اگر و يابم دست
.نگيرد اگرجايزهاي حتي بود خواهد آينهمهمتر