پنجم ، شماره 1349 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 7 يكشنبه 16
|
|
كار بهبود براي نويسندگان پيشنهادهاي
نويسندگي
به دست مشكلات بيشترين با اخير سال سه دو در ادبي كتابهاي نشر:اشاره
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
اجتماعي خاص وضعيت از متعددي مسائل از ناشي مشكلاتي ;است بوده گريبان
و فرهنگ وزارت گذاريهاي سياست برخي تا گرفته جامعه امروز اقتصادي و
از بعد تاب و تب پر روزهاي اين در.كتاب نشر زمينه در اسلامي ارشاد
ميشود ، مبذول فرهنگ به كه روزافزوني توجه با جمهوري رياست انتخابات
در بهبود انتظار خود به خود فرهنگ ، اهل ويژه به و جامعه ميان در
نميتوان طبعا شرايط اين در.است آمده وجود به نيز فرهنگي كار عرصه
و متعددند بسيار هم كه را مسائل همه خود گذاران سياست داشت انتظار
از.بپردازند آنها حل به و كرده ارزيابي سنجيده ، -متنوع بسيار هم
آنها توليدكنندگان به ادبي كتابهاي نشر افت لطمه بيشترين كه آنجا
اين به كسي هر از بهتر آنان خود زمينه اين در ميرسد نظر به خورده ،
حل لازمه.كنند ارائه هم راهحلي بتوانند احيانا و باشند واقف مشكلات
و ;است متعدد حلهاي راه به يافتن دست بودن ، متعدد دليل به نيز مشكلات
تهيه از هدف.مختلف نويسندگان به رجوع با مگر نميشود ميسر نيز اين
ادامه نيز ديگر شماره چند در شماره ، اين جز به كه -نظرخواهي اين
سوال از كه چنان نظرخواهي ، اين در.است بوده همين نيز -داشت خواهد
عملي يافتناقدامات بيشتر قصد پيداست ، هم نويسندگان از شده پرسيده
در نويسندگان از تعدادي پيشنهادهاياست بوده مشخص راهحلهاي و
ميكنيم گمان اما.نيست هم تعدادي و هست عملي ايناقدامات بردارنده
بشكافند را مسئله از مهمي جنبههاي توانستهاند هم كلي پيشنهادهاي اين
جهت هر به.كرد استخراج بتوان هم مشخص راهحلهاي آنها از احيانا تا
و نويسندگان خود كه است بوده اين نظرخواهي اين تهيه اوليه فرض
خودشان كاري مسائل با ديگري كس هر از بيش ادبي توليدات دستاندركاران
بيشتر هم ، آن مشكلات حل براي طبعا و (باشند بايد يا و) هستند آشنا
از كه سئوالي.باشند فعال -عملي چه و نظري لحاظ به چه -ميتوانند
شفاهي ديگر بعضي و كتبي صورت به آنها از بعضي و شده پرسيده مولفين
:است چنين گفتهاند پاسخ آن به
بهشرايط توجه با را عملي چهاقدامات نويسندگي كار از حمايت در
اين شدن بهدرآمدزا بتواند احيانا كه پيشنهادميكنيد نشر ، بر حاكم
كند؟ كمك تاليف كار بهبود و حرفه
هنر و ادب
:پاشايي.ع
باشند ارشادطرف با مستقيما نويسندهها كه ندارد دليلي
بقيه و ميشود خلاصه رفعمميزي در ارشاد با نويسنده مسئله من نظر به
.شود فصل و حل صنفشان ازطريق بايد نويسندگان مسائل
كه است نشر مسائلكلي نيست ، فردي و شخصي نويسندهها مسائل واقع در
كاغذ هم نويسنده به اينكه شود ، مثلا پيگيري و مطرح صنف در بايد
مثلا است قرار اگر حتي.را كتابشان نشر يااجازه ندهند ، يا بدهند
صنف اختيار در بايد وام اين شود ، داده نويسندگان به هم وامي
كارها ارزشهاي ميتوانند هركس از بهتر آنها چون گيرد ، قرار نويسندگان
.كنند تصميمگيري امور گونه اين درباره و بدهند تشخيص را
وجود ارشاد با همينطور و ناشران با نويسندگان بين مسائلي مطمئنا
انجام صنف طريق از بايد كار اين و دارد ، فصل و حل به احتياج كه دارد
.بگيرد
بايد ارشاد و نشراست ، وضع شدن بهتر به منوط نويسنده وضع شدن بهتر
نويسندهها كه ندارد دليلي وگرنه حمايتكند ، نشر كار و ناشران از
اين.بخواهند آنها از را مشكلاتشان حل و باشند طرف ارشاد با مستقيما
پيشنهاد تنها جهت هر به.است نويسندگان صنف يا و ناشر عهده به كار
.است مميزي و موانع برداشتن من
:الهامي كريم
بود متوسط كتابهاي فكر به بايد
از خارج از بايد كنيم كمك بخواهيم آثار پديدآورندگان به اگر
حتي و فرهنگي بنيادهاي از يا دولت بودجه از يعني باشد ، نشر اقتصاد
دوست فرهنگ و خير اشخاص از
استبراي صدد در جديد ادبپرور و فرهنگدوست دولت كه بگويد كسي اگر
طرحي كه هركس به مثلا و كند ، فراهم خاصي مالي تسهيلات قلم اهل به كمك
قرضالحسنه صندوق از دارد ارزش با كتاب يك ترجمه يا تاليف براي
.بست نخواهم سخن اين به زيادي اميد من بكند ، مبسوطي مساعدت وارداتي
باشد ، امروز است ممكن.غيراساسي و مقطعي است عملي كمكها گونه اين
و ميگيرند عدهايميشود خرجي خاصه باعث حال هر در و نباشد فردا
.ميماند بيكلاه سرشان عدهاي
ارشاد وزارت مسئولان كه است قلماين اهل به كمك براي من پيشنهاد
و يابد باز را خودش منطقي و طبيعي حركت كتاب نشر چرخه كه كنند كاري
ناشر ميشود ، آغاز ترجمه يا تاليف با كتاب توليد.بگيرد سرعت حتي
كار ، كنوني شكل در حروفچيني ، از پس و ميپذيرد نشر براي را دستنوشته
كار شد روشن كه سبز چراغ بعد.ميرساند ارشاد وزارت بررسان رويت به
ديگر بار صحافي پايان در كتاب و ميكند پيدا ادامه اثر صحافي و چاپ
روانه رخصت دوم سبز چراغ.ميشود وزارتخانه روانه نهايي كنترل براي
توزيعكننده دست به را كتاب ناشر اينجا در و است بازار به كتاب شدن
باعث كتاب فروش.ميبرد كتابفروشيها به را آن توزيعكننده و ميسپارد
براي ناشر و بازگردد كتاب روي ناشر سرمايهگذاري تدريج به كه ميشود
.كند پيدا آمادگي جديد كتاب يك نشر براي يا و كتاب همان چاپ تجديد
كند را آن روند طولاني حاضرمكثهاي حال در و است نشر چرخه اين
ماهه چند انتظار مرحله يك و ارشاد ، وزارت در بررسي مرحله دو.ميكند
تنگناهاي خوشبختانه.اولينفروش از ناشر شدن كام شيرين براي
در كه زينك ، و فيلم يا تهيهكاغذ معضل يا حروفچيني مشكل ديگر ، مثل
.است شده حل فعلا بود مسئلهساز پيش سالهاي
راه سر از را موانع و كهمشكلات بردارد دولت كه قدمي هر حالا
آنبه بيشتر سرعت و شد خواهد كتابسريعتر نشر چرخه حركت بردارد ،
حقالترجمه حقالتاليفيا و برايناشر بيشتر فروش و توليد معني
در كتاب تيراژ بودن پايين از همه.بود خواهد پديدآورنده براي بيشتر
بالقوه امكان الان ما من نظر به كه حالي در داريم ، گله كشورمان
خيلي.داريم پرفروشمان كتابهاي براي را نسخه صدهزار مرز به رسيدن
اجازه درخواست مورد و داغ كتاب به كه است اين البته شرطش.راحت
براي كه هم فرنگ در.نيفتد نفس از تا بشود چاپ تجديد پي در پي بدهيم
سفارش ناشر هيچوقت ميكنند ، ميليوني تيراژ از صحبت كتابها پرفروشترين
چاپ دستور.نميدهد چاپخانه به كار آغاز همان از را نسخه ميليون يك
و توزيعكنندگان از سفارش دريافت با متناسب چاپخانه به كتاب
صدهزار ، يا هزار پنجاه هزار ، پنجاهميشود ارسال كتابفروشان
پرفروشمان كتابهاي چاپ تجديد است كوچكتر بازارمان كه ما.صدهزارنسخه
نظر به و.ميدهيم انجام نسخه هزار ده و هزار پنج در نوبت هر در را
داشته بازار در پرفروش كتابواقعا ده تا پنج ميتوانيم مقطع هر در من
.موانع رفع شرط به البته باشيم ،
حل پرفروش كتاب پنج با اهلقلم مالي مشكل گفت خواهيد شما ولي
خودشان چون كرد فراموش بايد را پرفروش كتابهاي.است درست.شد نخواهد
گونه اينبود متوسط كتابهاي فكر به بايد.ميكنند حل را مسائلشان
پيدا فرنگ ، در نه و ايران در نه آنچناني ، فروش وقت هيچ كتابها
هر و نوبت چهار سه در بياورند شانس يا بشوند درسي اگر و كرد نخواهند
اين مترجمان و مولفان.خلاص و ميشوند چاپ تجديد نسخه هزار سه نوبت
داد؟ ياري ميتوان چگونه را كتابها گونه
يا حقالتاليف خود ، ازكار يامترجم مولف نصيب كه بگويم را اين اول
نخواهد است كرده صرف كه را وقتي تكافوي وقت هيچ چاپ ، يك حقالترجمه
كه است تيراژ بهاي از درصد پرداخت 15 مبناي بر تازه اين و.كرد
آن پرداخت توان و است بالايي درصد ميگويند امروزه ناشران از بسياري
پول بخواهيم كتاب نشر اقتصاد درون از اگر بنابراينندارند را
بهاي چون چرا؟.ندارد امكان بپردازيم مترجمان و مولفان به بيشتري
هزينهواحد برابر حداكثر 5/2 يا ميگذاريم20 پايين را كتاب تكفروشي
به را كاري هيچ اجازه فرمول اين و است ما بهاي تعيين فرمول توليد
در دلبازي و دست اجازه نه كتاب ، براي تبليغ اجازه نه نميدهد ، ناشر
در.كتابفروشان به بيشتر فروش تخفيف دادن امكان نه و مولف ، مقابل
توليد واحد هزينه كتاب تكفروشي بهاي تعيين براي گاه ژاپن در و فرنگ
.ميكنند برابر پنج تا را
تكفروشي بهاي بالابردن امكان كنونيظاهرا فروش ركود شرايط در خب ،
اگربه بنابراين شد ، خواهد باعثتشديدركود چون ندارد ، وجود كتاب
نشر اقتصاد از خارج از بايد كمككنيم بخواهيم آثار پديدآورندگان
اشخاص از حتي و فرهنگي بنيادهاي از يا دولت بودجه از يعني باشد ،
.نيست غيرممكن ولي است دشوار البته آن دادن سامان.دوست فرهنگ و خير
.نخواهيد من از فعلا را جزئياتش ولي دارد ديگر كشورهاي در هم نظايري
.كرد فكر بايد درست فرمول به رسيدن براي
حقشناس عليمحمد
ندارد وجود همهكس براي نويسندگي انتخاب امكان
تكرارناپذير است موهبتي هرفرهنگي فضاي در نويسندهاي هر حضور
مقوله طرح ناگزيرمنحرفهنميدانم را نويسندگي راستش ،
به متعلق درامدزائي.بجانميبينم آن درباره هم را درآمدزائي
است ممكن هم نويسنده غيرمستقيمنصيب طور به سودش كه است حرفهنشر
كس همه براي آن انتخاب كهامكان نيست روحرفه آن از نويسندگيبشود
مهندسي ، پزشكي ، اختيارمعلمي ، امكان كه طور آن وجودندارد ،
كه كاري.دارد وجود كس همه براي اينها جز و نشر چاپ ، معماري ،
.نيست كردحرفه پيشه را آن آزادانه نميتوان
آنها شكلگيري و آدمي شكوفائياستعدادهاي نوعي نويسندگي من ، نظر از
عمدتا شكلگيري و شكوفائي واين.است خصوص به فرهنگ يك دربستر
نميتوانيم ما كه هست دليل همين بهميگيرد صورت ما اختيار از بيرون
بپردازيم تولستوي يا علوي يا هدايت نظير مثلا نويسندگاني ، پرورش به
خالي كه وقتي نويسندهاي هيچ خالي جاي.كنند پر را اينها خالي جاي تا
.نيست صادق فن صاحبان درباره اين ونميشود پر ديگر شد ،
.ناپذير تكرار است موهبتي هرفرهنگي فضاي در نويسندهاي هر حضور
وچون دانست را قدرش بايد هست كهتا فرهنگ يك روح از است جلوهاي
اين از.ماند راه به چشم روح آن ديگرياز تجلي انتظار در بايد رفت
.نيست جامعه فرهنگ روح از پاسداري جز ازنويسنده قدرداني ديدگاه ،
;نميشود حاصل او هنر كردن طريقدرامدزا از نويسنده از قدرداني اما
بالغ ، آدمي عنوان به را او حقوقفردي كه ميشود حاصل هنگامي بلكه
كه فرهنگي با آزاد جامعه يك عضوياز عنوان به و فكر صاحب و مسئول
او بر و ;بداريم محترم رادارد ، آدمي استعدادهاي شكوفائي داعيه
بپندارند او منفصل راوجدان خود بدگماني غايت از كه كسانينگماريم
تنها همه ، اين جاي به و ;ببندند او هدايت به كمر فرطناآگاهي از و
كه طوري همان نشود ، شكسته اونيز دست به جامعه قوانين كه باشيم مواظب
به كه طور همان و.نشود شكسته هيچكسهم دست به جامعه قوانين مواظبيم
از نميكنيم ، صنفيجلوگيري هيچ كار از جامعه قوانين حفظ بهانه
.نكنيم جلوگيري بهانهها اين به هم نويسنده كار ادامه
اين و است اصل يك آزاد بازار وحمايتاز سازي خصوصي كه جامعهاي در
آزاد بينهايت تا فضائي هرخدماتچياي و توليدي هر و كاسب هر به اصل
از قدرداني كنند ، خدمت و وتوليد كسب ميخواهند طور هر كه ميدهد
در بتواند نيز او تا نيست او حق در اصل همين رعايت جز نيز نويسنده
اعتلاي در كار اين با و بپردازد خود آثار آفرينش به آزاد و باز فضائي
پيدا.است آن جلوهگاه خود كه فرهنگي ;بردارد گام خود جامعه فرهنگي
و گرفت خواهد رونق خود خودبه نيز نشر حرفه بازار كار اين با كه است
خواهد نصيبي رونق اين از لاجرم ، نيز ، نويسنده و شد خواهد درامدزا
.داشت