پنجم ، شماره 1349 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 7 يكشنبه 16
|
|
خبرها دنياي در گشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
درگذشت محرومان حامي ترزا مادر
مردمفقير ميان در دهه هفت حدود راهبهايكه ترزا ، مادر:كلكته
بينوايان و ازمحرومان بسياري براي ونوراميدي ميكرد زندگي هند
ايثار از نمونهاي او.قلبيدرگذشت سكته اثر بر جمعه بود ، روز جهان
اين وجود با.بود محروم مردم ياريبه براي تلاش و خودگذشتگي واز
خداكاري كمك بدون و هستم يكوسيله فقط من ميگفت هميشه خودش
از اقيانوسي در رستگاري قطرهاي را خود اوكار.دهم انجام نميتوانم
مردم از بسياري زندگي در قطره همين اماميدانست مردم بدبختي و رنج
پدرومادري از سال 1910 در مادرترزا.داشت بزرگ تاثيري جهان فقير
به سال 1928 در.شد متولد - مقدونيه مركز - دراسكوپيه آلبانيايي
كشور اين فقير مردم رقتبار وضع ديدن با و رفت هند به مذهبي ماموريتي
هند در گرفت تصميم - بودند گرفتار استعمار دربند زمان آن در كه -
سال 1946 در خودش گفته به.بشتابد بينوايان كمك به و گزيند اقامت
را كار اين برخيزدو بينوايان ياري به كه الهامشد او به گويي
سال در او بنيادخيريه اولين.بكوشد آن راه ودر بداند خود وظيفه
درمانگاهي و كلكتهمدرسه در داوطلب عدهاي با او شدو تاسيس 1950
شد افتتاح كشور در 105 خيريهاو شعب بعدها.نهاد رابنياد رايگان
و 500 هزار دو حدود حاضر حال در.گرفت قرار محروم مردم خدمت در و
عمومي ، آسايشگاه روحاني 380 مرد و 400 داوطلب هزاران كمك با راهبه
.ميكنند اداره را او جذاميان آسايشگاه و يتيمخانه
ارمغان به ترزا برايمادر را افتخارات و جوايز بزرگترين خدمات اين
در 1968 ، بيستوسوم جان پاپ صلح جايزه اولين آنها جمله از آورد ،
در تمپلتون جايزه سال 1972 ، در لعلنهرو جواهر بينالمللي تفاهم جايزه
سال 1979 در نوبل صلح جايزه سال 1975 ، در شوايتزر آلبرت جايزه 1973 ،
را سال 1980 در هند نظامي غير نشان عاليترين - راتنا وبهارات
با و پذيرفت محروم مردم نام به را جوايز اين او.برد نام ميتوان
خبر او به كه زماني.داد گسترش را خود خيريه كار آنها از استفاده
.ندارم را آن شايستگي گفتمن است شده نوبل صلح جايزه برنده دادند
در عظيم مسئوليت احساس و چندينساله سنگين كار اخير سالهاي در
در اوانداخت پا از را ترزا محروم ، مادر مردم نيازهاي برابر
براي بعددوبار سالهاي در و شد دچار سكتهقلبي عارضه به سال 1989
و ضعف با او همه بااينشد جراحي به مجبور رگهايبستهاش كردن باز
.ميكرد سرپرستي را كارهايخيريهاش بود ممكن كه تاجايي بيماري
به خيريه امور اداره سپردن شدخواستار باعث بيماري شدت بالاخره
اين بودند معتقد نزديكانش همه اما شود ، پرتوانتر و جوانتر افرادي
در.دهد ادامه را كار نحوي بهترين به ميتواند كه است او خود شخصيت
شديد ضعف دليل به ترزا مادر كه بود ميلادي جاري سال اوايل
ادامه او بيماري اما.كرد واگذار نزديكانش از يكي به را مسئوليتهايش
او متوالي شدن بستري باعث كه سينهپهلو و مالاريا قلبي ، بيماري.يافت
ترزا ، زندگيمادر شمع جمعه روز در سرانجام و بود شده بيمارستان در
.شد خاموش بود ، نكرده رها يا فراموش را محرومان هرگز دهه هفت در كه
در.ميشود برگزار سپتامبر روزشنبه 13 ترزا تشييعمادر مراسم
حضور اما.بود شده برنامهريزي روزچهارشنبه براي مراسم اين ابتدا
اين كهمسئولان شد باعث او به نهادن براياحترام مشتاق هزار دهها
.اندازند تعويق به روز سه را مراسم
بود بداقبال دختر هفتمين
رابه نوزاد بود شده عصباني دخترشبشدت تولد از كه مردي - جده.
بود ، يكپسر انتظار در داشت ، دختر كهشش او ، كشت و كوبيد زمين
بسيار است دختر هم فرزندش هفتمين دادند خبر او به كه هنگامي اما
او !كوبيد زمين به محكم و گرفت همسرش دست از را نوزاد و شد خشمگين
ترتيب اين به ميخواسته بلكه نبوده ، نوزاد كشتن قصدش كه گفت بعدا
شد دستگير دارد نام معبود كه پدر.بنشاند فرو را خود سرخوردگي و خشم
.گرفت قرار قضائي مقامهاي اختيار در و
كرد تعطيل را فرودگاه موش ،
بندريكلمبيا شهر يك فرودگاه در قطعبرق باعث موش يك - بوگوتا.
برق ، اتصالي علت.شد تعطيل ساعت يك به فرودگاهنزديك نتيجه در و شد
برق ، قطع پي در.بود فرودگاه برق فشارقوي كابل روي موش كردن ادرار
فرودگاه مقامهاي و شد قطع نيز هواپيماها و مراقبت برج بين ارتباط
به نزديك كه برق ، مجدد برقراري و نقص رفع تا را عمليات شدند مجبور
.كنند متوقف كشيد ، طول ساعت يك
دوهزار سال در خرافات
درمان مانع كه اتريشي ، دخترخردسال يك مادر و پدر - وين.
دادگاه.شدند محكوم زندان ماه بههشت يك هر بودند ، شده فرزندشان
سال 1995 در.كرد تاييد را حكم اين روزپنجشنبه اتريش تجديدنظر
روحي درمانگر مرد يك و شد داده تشخيص سرطان آنان ششساله دختر بيماري
يابد ، نجات دخترشان ميخواهند اگر كرد توصيه آنان به آلمان تبعه
دستورهاي اجراي مادربراي و پدر.كنند قبول را پزشكي درمان هيچ نبايد
سپسبه و اسپانيا به را او پزشكانابتدا توسط درمان از وجلوگيري او
اتريشي ، شخصيتهاي و مقامها از عدهاي بافشار سرانجام و بردند آلمان
.جراحيشود تا بازگردانند كشور رابه كوچك دختر
بيماري سه درگذشت علت به آينده روزهاي در هم آلماني ساله درمانگر 61
بودند ، زده باز سر پزشكان توسط درمان پذيرش از او توصيه به كه
معلوم هنوز كرد ، خواهد تعيين دادگاه كه كيفري اما شد ، خواهد محاكمه
خرافات هنوز دوهزار ، سال آستانه در:نوشتند آلمان روزنامههاي.نيست
.مييابند چيرگي پزشكي دانش بر موهومات و
نگرفتن حقوق خاطر به خودسوزي
كهحقوق بود ماهها سيبري در سالهكشاورزي كارگر 75 يك - مسكو.
وسرانجام نداد نتيجهاي هم او وانتظار صبر.بود نكرده دريافت
را خود و بنزينآغشت به را بدنش و لباس هفتهقبل و شد تمام صبرش
او و كردند خاموش را وآتش رسيدند دادش به همسايگانزد آتش
.است بيمارستانبستري در بدنش گستردهسراسر سوختگي با هماكنون
اين در كشاورزي كارگر هزار دهها وضعيت از كارگرنمونهاي اين وضع
به.نگرفتهاند حقوق كه است سال دو از بيش آنان از برخي.است منطقه
علوفه يا و گندم آرد ، نظير كالاهايي دستمزد ، جاي به هم ديگر عدهاي
.است شده پرداخت