پنجم ، شماره 1349 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 7 يكشنبه 16
|
|
فرهنگ تازههاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
/ نو طرح انتشارات / كوثري عبدالله ترجمه / كونيكا مك جيمز اراسموس
اول چاپ
در اعصار ازمهمترين يكي وسطي ، قرون دوره پايان در ديني اصلاح جنبش
و بنيانگزاران.ميشود محسوب جهان در فكري و ديني تاريخدگرگونيهاي
متعددي پرشمار سئوالات وسطي ، قرون فرهنگ نقد با جنبش اين آغازگران
در را متفاوت كاملا و نوين زندگي يك از طرحي و آوردند ميان به را
:داشت صورت دو حركت اينكردند پيريزي خود دوران مردم آمال و افكار
و بيحد قدرت محدودسازي و كليسايي خشن و تجويزي انديشههاي اصلاح اول ،
و تجربي علم بر مبتني تفكر و نوين روششناسي رواج دوم ، و آنان حصر
در كه آورد بهبار بسياري نتايج و تبعات فرهنگي خيزش اين.طبيعي
.نهاد بنيان و 20 قرنهاي 18 ، 19 در را زمين مغرب جديد دنياي مجموع
و داشت همراه را طبيعت و ماده بر عظيم سيطرهاي سو ، يك از كه دنيايي
وارد ملتها مذهبي ايمان و دينورزي بر سنگين لطماتي ديگر سوي از
علل كه جرياناتي دقيق شناخت با عظيم ، جريان اين سويه چند نتايج.آورد
از يكي رتردامي اراسموس.هست و بوده ميسر ميشوند آنمحسوب آمدن پديد
برخي از كه بوده تاريخ در فكري مهم و پيچيده اينجريان پايهگذاران
.است داشته منحصربفردي ويژگيهاي جهات ،
در پرشور سري با او.است دين اصلاح جنبش يتيم فرزند واقع در اراسموس
روي هيچ به.بود مسيحيت قلمرو در روشنرايي و ايمان ترويج پي
مسيحيان ميان داخلي جنگ كه رقيب جزمي آيينهاي از هيچيك با نميتوانست
پايان تا اراسموس.كند همراهي دل و جان از پراكندهبود ، را آنها بذر
تن از ميكرد ، دفاع كاتوليك قلمرو ازوحدت سرسختانه كه چندان عمر ،
.شد ممنوع كتابهايش دليل بههمين ;ميزد سرباز كليسا اقتدار به دادن
انديشمندان از بسياري وآراي آثار در بعدها وي قطعي و عظيم تاثير اما
.گرديد نمايان بهوضوح
و نشر / صفاري حسن دكتر ترجمه / اراسموس:ديوانگياثر ستايش در
اول 1376 چاپ / روز فرزان پژوهش
فارسيزبانان ميان در جنون ناممدح با قبلا كه ديوانگي ستايش در
اما برسد ، نظر به قديمي اثري اكنون است ممكن اگرچه بود ، شناختهشده
توسط آن نوشتن كه كتاب اين.است خاصي ويژگيهاي نظرداراي چند از
همه از بيش شد ، آغاز تصادفي كاملا بهگونهاي و سال 1509 در اراسموس ،
ظاهرا كه اثر اين.شد تاثيرگذار و يافت خواننده وي متعدد آثار
به شوخي و مضحكه قالب در و طنزآميز زباني به است تناقضات از لبريز
منتقل خوانندگان به عجيبي آگاهي و پرداخته خود روزگار مهم مسائل
هجو ، نه بود رهنمود من نيت:ميگويد باره اين در اراسموس.ميكند
اينكه نه دهم ، نشان را شدن بهتر راه ميخواستم.آزردن نه بود ياري
كردن بيان لبخند با را حقيقت:هوراس بقول ببندم ، برايشان را راه
عالم در تصادفي كاملا اثر يك ترتيب ، بدين باري ، كند؟ منع كه كيست
اراسموس.شد بدل اجتماعي بيانيهاي به كليسا ، خشونتبار سيطره مسيحيتو
كه چنينام من...ميگويد سخن ديوانگي:ميآغازد عبارات بااين را كتاب
افشاي و نقد در بديع جستارهايي سپس...خوب بخشندهچيزهاي ميبينيدم ،
پياپي تازيانههايي همچون مردم ، زندگي بر سلطهنابخردان و تزويرگري
:ميشود ارائه گونه بدين طنزآلود نوشته تراژيكاين پيام و ميآيد فرود
ملال چيز هيچ كه مييافتند در سليمميداشتند ، عقل ذرهاي اگر اينان
.ايشاننيست زندگي از پرهيزتر درخور و خيزتر