پنجم ، شماره 1349 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 7 يكشنبه 16
|
|
شيعه فلسفي مكتبهاي آخرين
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
بخشآخر -شيعه الهي حكمت در فلسفه تحول
شيخ مخالفت و شيخيه فرقه ظهور با دوازدهم قرن خراساندر مكتب
متعاليه حكمت كاشاني ، فيض ملامحسن و ملاصدرا افكار با احسايي احمد
اينمكتب تعاليم ديگر بار قاجاريه دردوره ولي افتاد رونق از مدتي
و بيدآبادي آقامحمد و خواجويي اسماعيل مانندملا حكمايي و يافت رواج
حاج باظهور كه آن تا پرداختند ملاصدرا تدريسآثار و تاليف به ديگران
حاج.شد احياء ملاصدرا مكتب هجري قرنسيزدهم حكيم سبزواري ملاهادي
از يكي او پدر.شد متولد درسبزوار ق سال 1212 در سبزواري ملاهادي
و داد ادامه تحصيل به مشهد سالگيدر بيست سن تا.بود سبزوار بزرگان
او استادان.رفت اصفهان فلسفيبه مطالعات ادامه قصد به ق سال1232 در
سيزده از پس اوملاعلينوري آخوند و اصفهاني ملااسماعيل:عبارتنداز
حج قصد به سپس و تدريسپرداخت به سال پنج مدت و خراسانبازگشت به سال
اقامت كرمان در مدتي.ايرانبازگشت به غيبت سال سه از پس رفتو مكه به
براي و آمد سبزوار به سرانجام.كرد ازدواج و تدريس شهر همان ودر گزيد
.شد فلسفي تعليمات مركز بعدآنجا به زمان آن از و ماند آنجا هميشهدر
آثار از كه بود بهانديشههايي بخشيدن سامان در سبزواري اصالتروش
و نظري حكمت در او.آموختهبود سينا ابن و عربي ابن ملاصدرا ، سهروردي ،
دوباره طرح در سبزواري.بود نمونه حكيمي و فرزانه عملياستادي حكمت
.شد آن مراتب ذو ووحدت وجود اصالت به قايل و كرد ملاصدراكوشش آراء
خواننده بيشترين اوكه آثار از يكي و ميشود سيعنوان سبزواريشامل آثار
خودش و است وفلسفه منطق در شعري قطعه اصل در كه داردمنظومهاست را
شرحهاي شرحسبزواري به آنها شاگردان و شاگردان نوشتهو آن بر شرحي
مهدي آملي ، ميرزا محمدتقي شيخ هيدجي ، آخوند نوشتهاندمانند گوناگوني
برايدانشجويان درسنامهاي به امروزه اينمجموعه.ديگران و آشتياني
كه قوچانياست ملاعبدالكريم مكتب اين ديگرشاگردان از.است شده تبديل
او از برشرحمنظومه حاشيهاي و داشته فلسفهاشتغال تدريس به مشهد در
پاسخ سبزواريدر رسالههاي از يكي كه تبتي عليفاضل شيخ نيز.است باقي
تدريس سبزواربه در شيرازي دارابي حكيم ميرزاعباساست او سوالهاي به
اين ازحكماي نيز خراساني كاظم ملامحمد همچنين.است داشته اشتغال فلسفه
كهبا است يزدي محمد ميرزا آقا دوره براين متاخر.است بوده دوره
دفاع فيض ملامحسن از احمداحسايي شيخ انتقادهاي به جوابي تحرير
مجتهدان درباره رسالهاي كه سيدابوطالبزنجاني ميرزا همچنين.كردهاست
اخباريها و اصوليها انشعاب كهباعث مسئلهاي -تقليد و باعنواناجتهاد
حكما زمره از و داشته توجه مسائلفلسفي به است ، مانده باقي او از-شد
خود كه كرد شركت سبزواري درس در زماني بجنوردي عارف ملااسماعيل.است
مشغول تدريس به تهران در سبزواري ميرزاحسين.بود فلسفه مدرسان از
آقاميرزامحمدصدوقي.تهراندرآمد مكتب استادان زمره در همانجا و بود
شاگرد سبزوار در ملاغلامحسين و پرداخت فلسفه تحصيل به درسبزوار كه
شاگردانيپرورش استاد دو اينشد مشهد شيخالاسلام بعدها و بود سبزواري
از.نامدارد مشهد مكتب كه دادند آنواقعيتي به ويژهاي چهره كه دادند
وآقا ميكرد تدريس مشهد در طولاني كهسالهاي خراساني فاضل حاجي سويي
كاملا و بود مشغول فلسفه تدريس مشهدبه در كه (ق م 1355) حكيم بزرگ
انتقادهاي سرانجام و كرد ملاصدراتبعيت مكتب از خود فلسفي درروش
عظيم خلايي او مرگ با و كرد فلسفهمجبور تدريس ترك به را او اهلظاهر
.آمد بوجود خراسان در فلسفه درآموزش
به تدريس براي نوري ملاعلي مروي ، خان مدرسه تاسيس تهرانبا مكتب
به خود شاگردان بهترين از يكي كه داد ترجيح او و شد فراخوانده آنجا
فراخواني.بفرستد مدرسه آن به را (ق 1257) زنوزي ملاعبدالله نام
اصفهان از اسلامي علوم مركز انتقال نشانه تهران به زنوزي ملاعبدالله
در كه است زنوزي ملاعبدالله تهران ، مكتب فيلسوف نخستين.است تهران به
شاگردي به اصفهان در و است كرده تدريس اصفهان و قم در سپس و كربلا
زنوزي آقاعلي و زنوزي حسين نامهاي به فرزند دو او.درآمد نوري ملاعلي
.بود پدرش همسان فلسفه در (ق م 1307) مدرس به مشهور علي آقا.داشت
آنها مهمترين كه است باقي او از صدرايي مكتب روش به فلسفي اثر چند
بديعالملك عمادالدوله پرسش هفت اجمالي جواب در كه است بدايعالحكم
(ق م 1306) قمشهاي آقامحمدرضا مكتب اين ديگر حكيم.است نوشته ميرزا
اصفهان در.است بوده ملاصدرا پرشور طرفداران از و الهي حكيمي او.است
و گزيد اقامت تهران در و بوده لنگرودي جعفر محمد و نوري ملاعلي شاگرد
همچنين.شد مشغول عربي ابن وفصوص تدريساسفار به صدر مدرسه در
در سال چهل كه است تهران مكتب مدرسان از نيز جلوه ميرزاابوالحسن
رسالهاي او از و بوده مشغول فلسفه تدريس به تهران دارالشفاي مدرسه
و ابنسينا وشفاي ملاصدرا براسفار تعليقاتي و جوهري حركت در
.است مانده باقي ابهري هدايه
حسين سيدمحمد علامه حضور با اسلامي ، فلسفه نوين قمدوره مكتب
مبتنيبرحكمت او فلسفي نظام.ميشود آغاز (ش 13611281) طباطبايي
كه است فكري نوآوريهاي و عقلي ابداعات مشتملبر و است ملاصدرا متعاليه
حضور با اسلامي فلسفه.است متعاليه حكمت تعليم در وي اسلوب قوت مبين
بدست فلسفي انديشههاي ديگر با خود آراء تطبيق براي مجالي توانست او
نيز و تحليل و نقد درخور را پيشينيان فلسفه طباطبايي ، علامه.آورد
از را خود فلسفي تعليم منشاء كه اين با و ميدانست تفسير و شرح
و تحكيم موجب را وي آراء نقد اما بود آموخته ملاصدرا فلسفي انديشههاي
طباطبايي علامه مكتب ويژه اهميت.ميدانست او مكتب مباني بيشتر تحليل
دو اين ميشود ، خلاصه او فلسفي تعليم سبك و تاريخي جايگاه به بيشتر
را متعاليه حكمت اصلي مباني توانست كه است مهم حيث اين از انگيزه
زندگي آن در كه است عصري در علامه اهميت دومين.كند مطرح ديگر بار
.است وي از پيش حكماي دورههاي با او دوره وجهتمايز شاخصه اين ميكرد ،
بشر زندگي درباره تاملفلسفي پيرامون او روزگار از تصوير اين درواقع
استيلاي و حقيقت متفاوتاز تفسيرهاي وجود همچنين هستيو غايت و
عالم كه او براي و ميگيرد شكل است آدمي زندگي بر تكنولوژي روزافزون
با سرانجام و ميكرد ايجادحساسيت افكاري چنين نقد و استتحليل دين
انديشههاي اين با بهمقابله رئاليسم روش و فلسفه تاليفكتاباصول
پيش كه الهيات به دو اين واختصاص فلسفي تاليف و فهم سنت.ماديپرداخت
نكاست او زمان در آن تداوم رونقو از كه اين علاوهبر بوده متداول ازوي
آراء تحليل.ميدانست آن بهاحياء موظف را خود نيز متاله بلكهفيلسوف
علمي انتزاع مستلزم معارفاسلامي و علوم از هريك در علامهطباطبايي
اعتماد عرصهها همه در تفكراو اصلي شاخصه.است بخش آن در انديشههاياو
محصور عقل مفهوماصالت در را او امتياز ، اين كه هرچند.است عقل به
از.نيست تماميآموختهها صحت مبناي مطلقا آدمي اوعقل نظر از.نميكند
مدد باوحي آنها تطبيق از خود فلسفي آراء برايصحت گاه گه اينرو
كوششدر با لذا نيست الهيات به تنهاراجع وي نزد در فلسفه.ميگيرد
او.كرد القاء را خود اسلامي احاديث ، تعاليم علمي نقد و قرآن تفسير
براي راه اين در را خود همت عينحال در و پرداخت فلسفه به عمر درتمام
ابن مانند پيشين بافيلسوفان مقايسه در او كار.برد بكار دين دفاعاز
در.بود فلسفه برايتوجيه اسلام از رشد ابن دفاع زيرا متفاوتاست رشد
ديني انديشه و تفكرفلسفي بين محسوسي قرابت انديشههايطباطبايي سراسر
امتزاج صبغه داردو وجود شد ، خواهد حاصل وحي نهاد دودر هر تصديق كه
كه او وعرفاني فلسفي مباني فهم.بازميگردد فلسفيملاصدرا سنت به آن
و تهذيب مشتملبر كه نفس از مراقبت بنياد روحانياست سلوك با آميخته
استتفسير نسبتامبسوط كه او اثر مهمترين.توصيهميكند را است تزكيه
و وحي تفسير در او اعتلاي.شده نوشته مجلد بيست در داردكه نام الميزان
عقلايي تفسير ملتزمبه فلسفه كه را مفهوم اين درالميزان ، دين مباني
و نيست فلسفي اگرچه الميزان كتاب و اثباتميرساند به را است وحي
او موضع اين در اما فلسفيدارد كنكاشهاي به اختصاص آن از تنهابخشي
علامه از سرودههايي.مفسر فيلسوف فلسفه ، تعليم در و فيلسوفاست مفسر
مبتني تركيبات ، و ازمفردات صرفنظر وي شعر اقليم.باقياست طباطبايي
منظوم آثار با او اسلوب وجهتمايز بيان سبك اين كه است شعرحكمت بر
ذوق.است الهي رحمت با اومساوق شعر در مهرورزي اصلاست ديگرحكيمان
تامل قابل مباني از شعر درطبع طباطبايي علامه نكتهسنجي و وظرافت
.است وي عرفاني تجربههاي مبتنيبر آنها همه كه است او درانديشههاي
طور به كه است نهايهالحكمه و اوبدايهالحكمه فلسفي مهمترينكتاب
فشردهاي درسهاي جمعا كهميشود تدريس فلسفي درسنامههاي بهعنوان مجزا
مطهري مرتضي استاد مكتب ، اين شاگرد مهمترين.ميشود اسفارمحسوب از
رئاليسم روش و فلسفه اصول كتاب بر او پاورقيهاي كه است ((12981358ش
.است علامهطباطبايي فلسفي روش از وي كامل مبينپيروي
سيدعرب حسن