پنجم ، شماره 1349 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 7 يكشنبه 16
|
|
طبيعت با سازگار شهرهاي شهرنشين ، انسان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
از حاصل انرژيهاي از استفاده بجاي طبيعت با سازگار شهرهاي در
ميشود گرفته بهره طبيعي و پاك انرژيهاي از فسيلي ، سوختهاي
روزگاري است ، شده عصر ، اين انسانهاي زيستگاه اكنون كه سرزمينهايي
بكري زمينهاي يا و انبوه جنگلهاي سرسبز ، كشتزارهاي از وسيعي پهنه
روستاها ، شهرها ، عرصه به انساني ، نيازهاي گسترش سبب به كه بود
.است شده تبديل..و صنايع بستر جادهها ،
فضاهاي خود كيفي و كمي گسترش و توسعه رهگذر در ميان ، اين در شهرها ،
برخي رودها ، زمين ، پوسته مختلف لايههاي جو ، شامل زمين ازكره عمدهاي
غيراصولي اسفبارتوسعه پيامدهاي گرفتار را..و درياها ، كوهها سواحل
.كردهاند خود
زمين كره طبيعي سرمايههاي بزرگترين كه گياهي پوشش و هوا خاك ، آب ،
حيات و ميشوند قرباني انسانها ، طلبي توسعه جريان در ميشوند ، محسوب
قرار جدي تهديد مورد تدريجي ، و پنهان و آشكار بصورت بشريت و جهان
.ميگيرد
فراگير طرحي و بنيادي كننده ، انديشهاي نگران پديده اين مهار براي
اهداف محيطي ، -زيست بااصول مطابقت و سازگاري عين در تا نيازاست
.شود محقق مناسب ، وشتاب هماهنگي كمال در نيز شهرها وترقي توسعه
مستقيم ، ارتباطي نظامآفرينش تعادل و ثبات حفظ براي عبارتديگر به
تامين ضمن تا است لازم طبيعت و شهرنشين بينانسان سازگار و هماهنگ
نگردد خسارت و آسيب متحمل جهان طبيعي محيط شهرنشينان ، آسايش و رفاه
.شود حمايت و حفظ طبيعي ذخاير و
طبيعت با سازگار نامشهرهاي كه شهرهايي اينچنين صورت اين در
جهان طبيعي حيات كننده تهديد و مخرب آنكه بجاي آنهاست ، شايسته
.بود خواهند آن براي نيز لايقي حامي و همزيست باشند ،
و دستاوردها از كه است زندگيكساني قلمرو طبيعت با سازگار شهرهاي
خود شهر جانبه همه پيشرفت و ترقي براي روز تكنولوژي و مواهبعلوم
وابسته و متعادل پديدههاي با هماهنگي از حال عين در و ميگيرند بهره
.نميشوند غافل نيز جهان طبيعي
نماد منزله به سبز گياه وكلا درخت ، طبيعت با سازگار شهرهاي در
و است مردم عامه حمايت و احترام مورد نشاط ، و طراوت وتبلور زندگي
و حفظ به ملزم را خود...و عرف شرع ، قانون ، لحاظ به شهروندان همه
.ميكنند آن از مراقبت
موقعيت فراخور به باطبيعت ، سازگار شهرهاي در پاك و آبي آسمان
تابش و برف و باران بارش همچون الهي نعمتهاي از جغرافيايي ، سرشار
و امكانپذير را زندگي و حيات شكلي به كدام هر كه است ، خورشيد تشعشع
آلودگي هرگونه با مقابله و پاكي اين حفظ مسلما و.ميبخشند تداوم
.است كرده مشغول را شهروندي هر ذهن كه است دغدغهاي
از حاصل انرژيهاي از بجاياستفاده طبيعت ، با سازگار شهرهاي در
باد ، انرژي) طبيعي پايانناپذير و پاك انرژيهاي از سوختهايفسيلي ،
گرفته بهره (بامحيط هماهنگ انرژيهاي ساير و خورشيد ، بيوگاز آب ،
روي ، پياده ورزش ، قالب در افراد جسماني توانمندي و ميشود
بيروح و خشك حالتي از را زده ماشين شهروندان زندگي...و دوچرخهسواري
.ميكند تبديل پويا و پرنشاط زندگي يك به
سامان گونهاي به باطبيعت سازگار شهرهاي در معابر ، و خيابانها
باكمترين و روان سرسبز ، زيبا ، رهگذران ، مسيرحركت كه يافته
عمدهاي سهم معمولا كه شهري نقل حملو و باشد هوايي و صوتي آلودگي
پلها ، خيابانها ، بااحداث ميدهد اختصاص بخود را شهرها ازمشكلات
وضعيتي برترافيك ، موثر عوامل ساير و پاركينگها ، بزرگراهها
.ميگيرد خود به را سالم و آرام بهنجار ،
كوچك و بزرگ پروژههاي واجراي طراحي طبيعت با سازگار شهرهاي در
مناسب و مطلوب پوششگياهي و سبز فضاي گرفتن نظر در اگربدون شهري
.ميشود شناخته فني ارزش فاقد و بيمعني شودناقص ، انجام
از متاثر كه طبيعت با شهرهايسازگار در شهرنشيني مترقي فرهنگ
و حقوق رعايت رابه شهروندان همواره است ، مذهبي و باورهايملي
ذخاير منابعو از اندازه به و بجا مصرف برجامعه ، حاكم مقررات
.ميكند دعوت اصولي ، غير اقدام و هرگونهتخريب از پرهيز و طبيعي
و آفرين مشكل پديدهاي آنكه طبيعت ، بجاي با سازگار شهرهاي در زباله
و سنتي روشهاي بابهترين و توليد حجم كمترين در شود ، زشتشناخته
.ميشود شهرتبديل سلامت خدمت در و استفاده مواديقابل به صنعتي ،
تعداد اندازه به طبيعت باطبيعت ، سازگار شهرهاي در آنكه خلاصه و
.دارد دلسوز و حامي شهروندانش
انسانهاي كه نيست ياافسانهاي خيال طبيعت با سازگار شهرهاي طرح
اجتناب است واقعيتي بلكه;بپرورانند ذهن در رويايي ، و سادهانديش
كه است جهاني دلمشغولي و نگراني دهنده نشان كه ناپذير انكار و
حمايت و حفاظت درصدد و ميبينند زوال به رو را طبيعت ذخاير و منابع
.ازآنهايند
سيامكي عباس