پنجم ، شماره 1350 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 8 دوشنبه 17
|
|
شهريور هفدهم پاسداشت روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مبني همواره تحولات ، و انقلابها جريان در بزرگ رخدادهاي و حوادث روز
آن بروز و حدوث سرمنشاء به را ما مداقه اندكي با كه است نكته‌اي بر
است نمادي بزرگ حوادث معمولا كه است آن مقصودميسازد رهنمون تحولات
بروز زماني شرايط حساس‌ترين در معمول به‌طور باز كه انقلاب آن اصل از
.مي‌كند
جمله از مي‌كنند ، ياد سياه به‌عنوان‌جمعه آن از ما مردم كه حادثه‌اي
كه باشد اين شايد حادثه اين پيرامون شايع تلقي.است بزرگ حوادث اين
.كنند قلمداد پهلوي معدوم رژيم كارنامه در سياهي لكه صرفا را آن
اين كه است آن حقيقت اما مي‌انگاريم درست را تلقي‌اي چنين آن‌كه به‌رغم
و نيست كم سياه لكه‌هاي پهلوي كارنامه در زيرا.نيست ماجرا تمام
اين‌كه آن و ;نگريست حادثه اين به ديگر زاويه‌اي از مي‌بايست درواقع
و صبر فراخ و وسيع اندازه‌هاي نشانگر شهريور هفده تاريخ‌ساز رخداد
بايد نگرش اين توضيح دراست آنان سياسي شعور درجه و مردم استقامت
سياسي رژيم دگرگوني به دست تاريخ طول در كه مختلفي ملت‌هاي كه گفت
هدف به رسيدن براي پايبندي از درجه يك در هيچگاه يازيده‌اند ،
اعلا حد در انقلابي مردم كه ديده‌ايم انقلاب يك در مثال براينبودهاند
ديگر انقلاب در بيشتر ، نه و بوده‌اند سياسي اجتماعات در حضور به حاضر
بوده خاص حزب يك به مالي كمك‌هاي اعطاي در شايد انقلابي‌گري يقف حد
و روح‌دين‌گرايي از گرفته نشات كه ايران اسلامي انقلاب اما.است
.كرد ساطع جهان به را انقلابي‌گري از ديگري گونه بود ، مردم خداباوري
از را ايثار حداعلاي هدف ، به رسيدن راه در انقلابي مردم كه بدين‌منوال
.دادند نشان خود
يعني بود همين نيز زمان آن در وقت حاكمان سياسي تحليل‌هاي كور نقطه
ماوقع از چنانكه و نبودند مطلع مردم ايثار حد اين از آنهابه‌درستي
خياباني كشتار يك تنها كه بودند پنداشته چنين حادثه‌برمي‌آيد ، آن
نقطه كه آمريكايي تحليلگران حتي.بخشد نجات پهلوي‌را رژيم مي‌تواند
از درستي دريافت و درك نيز بودند آن‌روزها تصميمات در رژيم اتكاي
طبيعي به‌طور و نداشتند به‌شعارهايشان مردم پايبندي عمق و حجم
راه ايران اسلامي انقلاب و نشد حاصل آنان سردرگم تحليل‌هاي از نتيجه‌اي
.پيمود را خود
و مقدس انقلاب از نمادي كه سياه قبيل‌جمعه از حوادثي آن‌كه آخر نكته
و.نيست محسوس چندان مي‌آيند پي در كه نسل‌هايي براي است ، الهي‌ايران
چنين همين براي نيست كردني حفظ هم كليشه‌اي يادمان‌هاي طرح با طبعا
فراتر اقداماتي جريان‌ساز حادثه‌هاي اين حاصل حفظ براي كه مي‌انديشيم
چند نصب و نگارش كه دانست بايد.است لازم گرفته صورت تاكنون آنچه از
و عظمت نماياندن براي رسانه‌ها در شعار چند طرح يا و خياباني آويز
نهادهاي و دستگاهها كه هست آن جاي و نيست كافي شهريور هفده اثربخشي
به را خود صوري و شكلي اقدامات محتوايي ، پردازش‌هاي بر علاوه مسئول
نسل‌هاي كه اميد بدان.دهند سوق (مثال براي) ويژه ساختن‌موزه سمت
همان با اسلامي انقلاب تداوم در همواره نيز ما آينده بادرايت و هوشمند
.باشند حاضر جهاني صحنه‌هاي در ايثار اعلاي حد
