پنجم ، شماره 1351 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 9 سهشنبه 18
|
|
فقها و صحابه آثار در فقه تحول
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آخر بخش فقه در انديشه حضور و نفوذ
دوم باتوجيه مناسب صحابه ، و خلفا از
شريح به وي.كرد اشاره قاضي شريح به عمر نامه به ميتوان نمونه براي
حكمي آن درباره او پيامبر سنت و خدا كتاب در چيزيكه اگر:نوشت
-محمدياند تعاليم موجه حاملان مردم از مقصود -مردم اتفاق به نيافتي ،
سنت در نه و خداوند كتاب در نه كه داد روي تازهاي چيز اگر و كن عمل
اجتهاد خود راي به يا ميتواني ندارد ، سابقهاي مردم كلام در نه و
و اضطرار كه پيداست كاملا نوشته اين در (5).تاخيراندازي يا نمايي
توصيه راي به اجتهاد به تا داشت برآن را عمر عاجل ، پاسخ به نياز
ديگر از پايينتر طولي ، مرتبه در را آن همه ، اين با ولي كند ،
امكان اگر كه ميكند اشاره نكته اين به و ميدهد قرار اجتهاد گونههاي
مورد دراندازي تاخير به را حكم بيان ميتواني دارد ، وجود تاخير
امام ابوحنيفه ، سخن به نداشتند ، اجتماعي مسئوليت كه فقيهاني و صحابه
چيزي بهترين و ماست راي ما دانش:گفت كه ميكنيم ، اشاره حنفي مذهب
عقيده يابد ، راه اين جز چيزي كسبر هر و يافتهايم دست آن به كه است
راي يك را خود نظريه او (6).ماباشد خود براي ما نظر و خودش براي او
را خود نظريه حساب و است قائل آنارزش براي حد همين در و ميداند شخصي
كه ميفهماند خوبي به نكته اين.ميكند جدا (ص)خدا پيامبر آيين از
شرع به استناد بدون آنهم را نظريهاي چنين اضطرار اثر بر ايشان
مسلمان يك براي درواقع كه چيز بهترين بر وگرنه است ، كرده استنباط
در آنچه هر:ديگرميگويد سخني در هموميجست تمسك است ، شارع نظر
گفتار از و صحابهمينگرم گفتار به نباشد ، (ص)پيامبر سنت و خدا كتاب
و عطا حسن ، شعبي ، ابراهيم ، به امر اينكه تا نميكنم ، عدول آنان
آناناجتهاد مانند نيز من.ميكنند اجتهاد كه برسد جبير سعيدبن
(7).ميكنم
جريان در فكر كارگيري به از مسلمانان همه انگيزه كه آن نتيجه
براي پاسخ يافتن منظور به طبيعي انگيزهاي نو ، پرسشهاي براي پاسخيابي
تعاليم حوزه به كردن دربسنده آنان همه مطلوب و سعي.بود جدي مسائل
پاسخي (ص)پيامبرخدا تعاليم و قرآن در چون ولي ميشد ، مصروف اسلامي
.ميآمد ميان به فكر پاي لذا ميانديشيدند ، چارهاي ميبايست نمييافتند ،
را خود شخصي آراي حساب اضطرار ، اين بر وقوف با نيز خود همه ، اين با
آراء وجود توجيه در روي ، هر به (8)ميكردند جدا اسلامي تعاليم از
كه نتيجه در فرقي بپذيريم ، كه را مذكور نظريه دو از يك هر معارض ،
پديده از برداشت قطعيتريننميكند ايجاد است ، فقه در فكر وجود
كه فكري.بود جديد فقهي آراء منبع كه است انديشه و تفكر تعارض ، وجود
به را متفاوتي و مختلف نتايج متعدد ، افراد جانب از آن اعمال حاصل
.است داشته دنبال
اسلامي جوامع فرهنگي تنوع 3ـ
جديد ، آيين ترويج منظور به اسلامي موجه بزرگان و صحابه اسلام ، صدر در
مقصد شهرهاي به آنان ورود از پس.كردند كوچ نزديك و دور بهشهرهاي
نتيجه در اختصاص اين.شد خود به مختص شهري هر غيرفقهي و فكرفقهي
شهر آن خاص مسايل و فرهنگ ، تمدن و شهر هر صحابي خاص ديدگاه بين تعامل
اعمال متعدد شهرهاي در تنوع پديده از برداشت متقنترين.پديدآمد
و فرهنگي مسايل از متاثر نيز خود كه انديشهاي است ، فقه در انديشه
يا نخواسته مسلمان انسان يعني ، .است جامعه هر مخصوص نيازهاي
كوشيده بلكه كند ، تحميل را واحد حكم يك متنوع جوامع بر كه نتوانسته
.دهد تغيير جامعه هر خاص مسايل با مطابق را احكام است
در واحد فكري تغذيه و تربيت وجود تاكنونبا مباحث نتيجه
هم و كرده فكر اعمال هم آنان ،(ص) پيامبر رحلت از پس صحابه ، ميبينيم
تنوع و جديد مسايل به پاسخ خاطر به فكر اعمال.يافتهاند فكري تنوع
است روشي نوع فكر ، نوعيت از منظور.مختلف جوامع از تاثر خاطر به فكر
از متاثر خود كه ميكردند ، طراحي جديد احكام به دستيابي براي كه
نيازهاي و فرهنگ و اجتماعي زندگي شرايط و جغرافيايي گوناگون عوامل
عوامل ، اين از تاثر با صحابي هر.بود صحابي هر زندگي محل جامعه فكري
و بود درگير آن با شهر هر كه نوعمسائلي.ميپرداخت فكري اعمال به
فقه داشت ، شهر آن در زندگي تاثير تحت شهر ، آن فقيه كه عكسالعملهايي
.است آورده وجود به را شهر هر خاص
فقه در فكر وجود توجيه
اول ، :نداشتند اختيار در راه دو از بيش فقها كه است اين واقعيت
چارهجويي و بررسي.آن به مربوطه حكم و موضوع انديشمندانه بررسي
به.نداشت (ص)خدا پيامبر آيين با رابطهاي صرف ، انديشه بر مبتني
اسلامي فقه حوزه از خروج منزله به عينا كاري چنين در ورود سبب ، همين
تجربهاي و سابقه قلمرو اين در عربها آنكه ، بر علاوه شمارميآمد ، به
اتخاذ معني به سياست و جامعه امور عرب ، اداره درتاريخ.نداشتند
قبيله شيخ را قبيلهاي رسوم و آداب و عادت و عرف جمعي ، طبق تدبيرهاي
تناسب اسلامي دوران اجتماع پيچيده مسائل با كه ميداد ، چيزي انجام
از ماثور دستورالعملهاي به خالصانه تحصر و تعبد دوم ، .نداشت چنداني
در و نميانجاميد مستحدثه مسائل نهائي حل به نيز راه اين.سنت و قرآن
از مستقيم صورت به جوان آيين زيرا ميرود ، شمار به عقيم راهي حقيقت
بسياري مورد در آنكه سبب به برنميآمد ، نو مسائل تمامي به پاسخ عهد
را روشي.بود نشده اتخاذ تصميمي (ص)خدا پيامبر عهد در مسائل آن از
از هيچكدام صرف گرفتند ، پيش در تازه مسائل برابر در دين علماء كه
را آيين و انديشه از تلفيقي ناگزير به آنان بلكه نبود ، دوراه اين
بهره انديشه از هم و بمانند باقي فقه حوزه در هم تا برگزيدند
.بگيرند
اماميه شيعه فقه در سخني
در شيعه فقه.بيافكنيم نگاهي نيز شيعه فقه در كه است لازم اينجا در
به امروزه كه را آنچه ولي (9).دارد را خود خاص حساب (ع)امامان زمان
به كه دارد تاريخي مستمر و واحد ماهيت ميشناسيم ، شيعه فقه عنوان
انديشههاي تاثير از مذكور ، عاري فقهاست ممتاز خود خاص روش ويژگيهاي
آن شكلگيري كيفيت و روش ساختار درباره كه آنچه بر علاوه.نيست انساني
موجود عناصر ساير و فقهي احتياطات و علمي اصولي و عقلي احكام گفتيم ،
تاثير پنهان و آشكار موارد از تفريع ، عمل حتي و شيعه فقهي روش در
نيست سنت و كتاب به مربوط واقع در عقلي احكام.است شيعه فقه در فكر
كتاب دايره از احكام استنباط در كه است آن معناي به فقه در وجودش و
به كه عناصري و روشها بررسي البته است ، شده گذاشته پافراتر سنت ، و
و عملي استنباط.ميطلبد را ديگري مجال ميانجامد ، عقلي احكام استنباط
جديد ، حكم يك نه ولي است ، حكمسازي موضوعات ، و احكام در آن اجراي
و عاقلانه كار يك اين.ميانجامد ثابت حكم احوالي عوارض به بلكه
اين.افتاد مقبول آنها ثبوت كه است احكامي با دربرخورد انديشمندانه
.كند اخذ تاييد نيز سنت و كتاب از ميتواند كار
ملل از نقل به ص 16 ، محمديوسف ، الاسلامي الفقه تاريخ پانوشتها5ـ
.ج 1 ، ص56 نحل ، و
ج 2 ، نحل و ازملل نقل به ص 173 ، اسلام در قانونگذاري 6ـفلسفه
عبدالبر الانتفاء از نقل به ص 143 ، منبع ، همان ص 739ـ
تا 119 ص 113 جناتي محمدابراهيم اجتهاد ادوار به رك 8ـ
نشانه فتوابدهند ، اينكه به يارانشان از برخي به امامان توصيه 9ـ
صادرنمودن فرآيند در شيعي فقيهان آن عمل ابتكار به كه است آن
رك فكر ، نفوذ از امامان نهي درباره حال اين با داشتند ، رضايت فتوا ،
اول ، سال قم ، علميه حوزه اسلامي تبليغات دفتر نظر ، و مجلهنقد به
نقش و كلامي مناظرات مقاله و 4 ، شماره 3 پاييز 1374 ، و تابستان
.ص 30 متكلمان ،