پنجم ، شماره 1353 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 11 پنجشنبه 20
|
|
است سعهصدر نيازمند تئاتر ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
رفيعي علي دكتر * هيهاوند هوشنگ *
سوم بخش - ميگويند خود انتظارات و مشكلات از كشور تئاتر هنرمندان
معاونت بهعهده تئاتر مشكلات از عمدهاي بخش حل:هيهاوند هوشنگ
از آزادانديشي فردي ، چنين براي بنابرايناست ارشاد وزارت هنري
است ضروري خصوصيات
و بهضرورتها بايد نمايشي هنرهاي مركز سرپرست:رفيعي علي دكتر
پس و باشد ومعتقد آگاه تئاتر مالي اداره نحوه و اقتصادي نيازهاي
خلاقيت ، سهگانه بخشهاي در امكاناترا اين بداند امكانات دريافت از
كند تقسيم چگونه اداري و تحقيق
آراي و بانظرات هنر ، و ادب صفحه از شماره دو در تاكنون:اشاره
آنها پيشنهادهاي و مشكلاتتئاتر زمينه در كشور تئاتر هنرمندان برخي
آشنا شود ، ايجاد كشور هنر عرصه استدر قرار كه تازهاي دوران براي
.ميگيريم پي را نظرات اين ادامه نيز ، شماره اين در.شدهايم
عامالمنفعه نهاد يك بهعنوان تئاتر از حمايت
كشور تئاتر:ميگويد نمايشنامهنويس و تئاتر محقق رفيعي علي دكتر.
طراحي كارگرداني ، بازيگري ، نمايشنامهنويسي ، ) خود سطوح تمام در ما
عقبافتادگي از هولناكي بطور (تماشاگر با ارتباط شيوههاي حتي و صحنه
دلايل اين از برخيفراوانند عقبافتادگي اين دلايل.ميبرد رنج عظيمي
مقولهاي كه دارند ما اجتماعي -فرهنگي ويژگيهاي و مسايل در ريشه
.دارد جداگانه بررسي يك به نياز و است مهم بسيار
كه غلط آموزشي سيستمهاي:كرد تقسيم بخش سه به ميتوان را دلايل ساير
درنتيجه ، و مديريت فقدان است ، شده كشيده ابتذال به امروز تا مرور به
پس و تئاتر اداره نام به گذشته در كه مراكزي اداري نادرست سياستهاي
كشور تئاتر رسمي متوليان نمايشي ، هنرهاي مركز عنوان تحت انقلاب از
تئاتري مسئولان و تئاتر بيخبري و بودن دورافتاده بالاخره و بودهاند ،
رخ آن زمينههاي تمام در كه مهمي تحولات و صحنه انقلابات مجموعه از
.است داده
كدام كههر فوق فقدان و ضعفها بر علاوه:ميدهد ادامه دكتررفيعي
دامن اينعقبافتادگي به ديگري عوامل دارند ، دقيقي بررسي به نياز
يك و امر يك مثابه به را تئاتر مسئولانوقت ، اينكه ، جمله از.زدهاند
وسيله عنوان به را آن باشند ، داشته اگر و ندارند قبول فرهنگي ضرورت
.دارند قبول خاص فرهنگ يك بياني
مخالفت با وحتي محض بيتفاوتي با مسئولان خاص فرهنگ نوع اين از خارج
.نگاهكردهاند مردان وتئاتر تئاتر به دشمني و
دشمنيها پيشداوريها ، قرباني تئاتر:است معتقد رفيعي دكتر
شرط تنها كه انگار.است شده ديگر گروه به نسبت گروهي وتنگنظريهاي
كردن حذف ما تئاتر دستاندركاران و متوليان يعني اول ، گروه زيستن
معدود تعداد اين به اگر انگار.است حرفهاي شخصيتهاي يعني دوم گروه
يا ميكردند تنگ را آنها جاي يا ميشد ، داده ميدان حرفهاي آدمهاي
.ميبردند سوال زير را آنها حرفهاي صلاحيت
ازتئاتر تا شدند موجب عوامل اين مجموعه:ميگويد ادامه در وي
تبديل متوسطپرور تئاتر يك به مرور به و نماند باقي هويتي هيچ مملكت ،
بازيگر و كارگردان كه تئاتر ارزشمند انساني نيروهاي تمام امروز.شود
.دادهاند دست از را خويش نفس به اعتماد هستند ، طراح و نويسنده و
در ميتواند كه كند ادعا جرات به كه ميكنيم پيدا را مردي تئاتر كدام
هم و كند تامين را خود مادي زندگي هم خويش حرفهاي فعاليت پرتو
روشن چشمانداز نيز و باشد داشته را خود هنر پيشرفت و شكوفايي انگيزه
ببيند؟ خود روي پيش حرفه اين در مطمئني و
آنها بودن منتزع هنري -فرهنگي سازمانهاي ويژگي رفيعي ، نظردكتر از
اين در فعاليت و كشش روح.آنهاست به وابسته عوارض و ديوانسالاري از
در آنها فعاليتهاي براي كه قالبي و ساخت تا ميكند ايجاب موسسات نوع
مانع درعمل بوده ، برخوردار ويژهاي مشخصات از ميشود ، گرفته نظر
.نشود سازمان كاركنان سازنده كوششهاي
هنرهاينمايشي مركز نام به سازماني راس در كه كسي:ميافزايد وي
ابعاد به همآگاه و باشد فوق نكته به معتقد بايد هم ميگيرد ، قرار
به ناگزير مركزي سرپرستچنين.نمايش حرفه و هنر پنهان و آشكار
يعني.نمايش يك صحنهاي اجراي:است مهم و اساسي نكته چند وقبول شناخت
.آزمايشزدن محك به تجربههارا و اكتشافات اين و كردن تجربه كردن ، كشف
سر از مشكلات كردن هموار نمايشي هنرهاي مركز سرپرست مسئوليت مهمترين
در.است آنها از معنوي و مادي حمايت و بازيگران و كارگردانان راه
كه نگونبختي كارگردان بلكه نبوده ، چنين تنها نه حال به تا كه حالي
صرف را خود نيروي و حوصله وقت تمامي است ، داشته وكار سر او با
.است كرده موانع و مشكلات با مبارزه
فرهنگي ضرورت يك مثابه رابه حرفه و هنر اين امر ، مسئولان اگر همچنين
تلقي اگر نداردو معنا مركزي چنين وجود اصلا نكنند ، تلقي عامالمنفعه
.بگيرد قرار او اختيار در لازم امكانات بايد ميكنند ،
و نيازهاياقتصادي و ضرورتها به بايد نمايشي هنرهاي مركز سرپرست
امكانات دريافت از پس و باشد معتقد و آگاه تئاتر مالي اداره نحوه
چگونه اداري و تحقيق خلاقيت ، گانه سه بخشهاي در را امكانات اين بداند
.كند تقسيم
هنري اثر يك كه باشد معتقد اصل اين به بايد شخصي چنين اين ، بر علاوه
يا و سياسي فقطاخلاقي ، ونه ميشود داوري زيباييشناسي معيارهاي با
پيشنهادهاي از بسياري بلكه نبوده ، تنهاچنين نه حال به تا.مذهبي
و كرده حذف دلايلغيراخلاقي به را پيشنهادكنندهها حقيقت ، در و نمايشي
كه مملكتي در بداند بايد نمايشي هنرهاي مركز سرپرست.گذاشتهاند كنار
.شده انقلاب
مهم شرط چند به موكول ما كشور در تئاتر تحول رفيعي ، دكتر اعتقاد به
مهم فرهنگي ضرورت مثابهيك به دولت جانب از تئاتر كردن تلقي:است
و مالي امكانات اختصاص عامالمنفعه ، نهاد يك مثابه به آن از وحمايت
خبره و كفايت با مديريتهاي تضمين و تامين اينضرورت ، با متناسب مادي
.تئاتر هنري و مالي اداري ، تمامسطوح در
استاد هوشنگهيهاوند.هنري معاونت ويژگي مهمترين آزادانديشي ،
عمده مشكلات راجع كشور ، تئاتر ازهنرمندان ديگر يكي و دانشگاه
به تئاتر در اساسي مشكلات از يكي:ميگويد چنين ايران تئاتر در موجود
ما آيا كه معنا اين به.ميشود مربوط كشور سياسي يا عمومي فرهنگ
هنري.است انديشهورزي هنر تئاتر ، نه؟ يا داريم نياز تئاتر به اساسا
هنر اين.است خطرآفرين ويژهاي معاني در و ميكند مسئله طرح كه است
انتقاد ميدهد ، تئوري بلكه بگذرد ، كنارمسايل از راحتي به نميتواند
شجاعت اين بايد پس.دارد مسئولان جانب از صدر سعه به نياز و ميكند
ميكند ، به انديشه كه تئاتر مثل هنري با كه شود ايجاد ما درمسئولان
تاكنون ما كه است اين دارد وجود كه مشكلي.كنند برخورد باز شكلي
اساسي مشكل اين چنانچه.نداشتهايم را نوع اين از تئاتري پذيرش شجاعت
.شوند حل حدودي تا نيز مشكلات بقيه شايد شود ، حل
كشور در تئاتر آموزشي غلط سيستم ديگر ، مهم مسئله:ميدهد ادامه وي
.ماست
اوليه ميشوندآشنايي دانشگاه وارد كه افرادي اعظم بخش گفت ، ميتوان
به افراد ورود ازابتداي ما آموزشي سيستم اينجا در و ندارند را
سرفصلهايي و درسها شرح هم دانشكدهها در.ميشود اشتباه دچار دانشگاه ،
قرار بازنگري مورد ولي شدهاند نوشته يكدورهاي در كه دارند وجود
آيا و نه يا صحيحاند سرفصلها اين كه نيست يعنيمعلومنگرفتهاند
به ديگر ، سوي از ندارند؟ نياز ديگري ويژه نگاه از بهتئوري بازنگر
و دلسوزانهندارند برايتدريس زيادي تمايل مالي ، اساتيد مشكلات دليل
اجتماعي ويا اقتصادي مسايل مثل ذهني مشغله دچار آنقدر نيز دانشجويان
موجب مسايل اين.نميدهند نشان رغبتي بيشتر ، يادگيري براي كه هستند
تئاتر ، 7 رشته دانشجوي چهارساله ، ازمجموع 80 دوره پايان در كه ميشود
.دهند انجام عملي كار تئاتر براي كه بمانند باقي نفر يا 8
ميداند وپرورش آموزش به مربوط را كشور تئاتر ديگر مشكل هيهاوند ،
آموزش از بايد باشد ، تئاترداشته كشور ، است قرار اگر:است معتقد و
و ميهراسد فعال تئاتر داشتن از نهاد اين متاسفانه.كرد شروع پرورش و
تاكنون چند هر.است شده مانع الان تا تئاتر به پرداختن از
.است خالي مدارس در متخصصين جاي ولي برپاشدهاند يادوارههايي
براي ديگر شهرستانهاي و استانها در كاري شرايط نداشتن وجود
لزوم) بودجه تخصيص و مالي حمايت به تئاتر نياز تئاتر ، كارشناسان
زمينه اين در هيهاوند كه است ديگري موارد از (تئاتر به يارانه دادن
.ميبرد نام آن از
هنري مسئولانمستقيم به مربوط اعتقادهيهاوند ، به ديگر عمده مشكل
به.نمايشي هنرهاي مركز رئيس و هنري معاونت آن ، درراس و است مملكت
از بوده ، مركز اين مسئول عنوان به منتظري علي كه كوتاهي ، دوره جز
بجاي نمايشي هنرهاي مركز رئيس و هنري معاونت تاكنون انقلاب ابتداي
مركز رئيس آخرينشدهاند آن رشد از مانع تئاترشوند ، رشد موجب اينكه
وي پيش اصلا تئاتر اهل كه بود كرده محدود را شرايط قدري به نيز
و نشوند تعويض افراد چنانچه من نظر به.نميشدند درگير و نميرفتند
.شود حل تئاتر مشكلات ميدانم بعيد نيايند ، كار روي نظر صاحب مديران
هنري عهدهمعاونت به تئاتر مشكلات از عمدهاي بخش حل:ميگويد وي
خصوصيات از فرديآزادانديشي چنين براي بنابراين.است ارشاد وزارت
سيستم در.باشد برخوردار تحملبالايي از بايد يعني.است ضروري
مركز رئيس.نشود ختم كل مدير و وزير بهمعاون تصميمها همه اداري ،
منظور ، باشد تئاتر خانواده از است بهتر نيز نمايشي هنرهاي
هستند نيز ديگر تئاتري قشر دو بلكه.نيست تئاتر نويسنده و كارگردان
موجه اساتيد و منتقد مثل.دارند قرار حاشيه در كاري لحاظ به كه
و باندبازي نبايد فردي چنين حال هر به.نيست كم تعدادشان كه دانشگاه
كه زماني و باشد مقتدر خويش كار در بايد.درآورد بازي مراد و مريد
.نترسد چماقي هيچ از ايستاد ، نمايش يك پاي به
مثل.شود تبديل تئاتر سازمان يك به بايد تئاتر اعتقادهيهاوند ، به
خارج آشفتگي اين از تئاتر هنر بخواهيم چنانچه.فرهنگي ميراث سازمان
تشكيل سازماني چنين بايد گردد حل آن مديريتي و مالي مسايل و شود
.داشت خواهد بيشتري نظر اعمال نيز شهرستان تئاتر صورت ، اين درشود
تئاتر از جلوگيري تازه ، دوران در ما انتظارات از ديگر يكي همچنين
.است جشنوارهاي
است بهتر.تاجشنوارهاي شود اجرايي و عمومي تئاتر بايد بيشتر تئاتر
به ندارد ، فايدهاي و كهسود جشنوارهها اين از بسياري بودجه
.يابد اختصاص شهرستانها تئاتر گروههاي