پنجم ، شماره 1354 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 13 شنبه 22
|
|
واقعي لحظههاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دربارهآينه خارجي منتقد يك ديدگاه
نظر كه ساخت فيلمي كم ، هزينه و ساده صحنهپردازي با ميتوان
لحظهاي و مكان به خود با را آنها و سازد معطوف خود به را تماشاچيان
خوبي به را كار اين فيلمشآينه آخرين با پناهي جعفر.بكشاند واقعي
.است داده انجام
مدرسه تعطيلي از مادرشبعد تا است منتظر دبستان اول كلاس شاگرد مينا
خانه به خود ميگيرد ، تصميم دخترك و نميآيد مادر.بيايد دنبالش به
فراز پراز راه اين.است نپيموده تنهايي به حال به تا كه راهي برود ،
كافي اندازه به شكستهاش دل و مدرسه كيف.ميشود فيلم موضوع نشيب و
.باشند آفرين مشكل او براي ميتوانند
بلندتر جايي عموميدر تلفن دستگاه داشتن قرار مثل موقعيتهايي اما
پررفت خيابانهاي از شدن رد زندگياشهنگام افتادن خطر به او ، قد از
آقايان شدن سوار ويژه در از ميخواهد وقتي يا شهربزرگ ، اين آمد و
در كه است ديگري مشكلات ميكند ، پياده را او راننده و شود اتوبوس سوار
.ميگيرد قرار او راه سر
آمده اشتباه جهترا كه درمييابد ميرسد ايستگاه آخرين به كه هنگامي
دخترك ديدگاه از تنها فيلم بخشنخست.ميرفته را مخالف مسير بايد و
از اجتماعي انتقاد با همراه گيرا ، تصاويري و است شده فيلمبرداري
.ميدهد نشان را تهرانيها روزمره زندگي
بيشتر هم شايد ويا است ديگري چيز درصدد كه است ، كارگردان اين اما
!دارد سر در نقشهاي كه است اول نقش هنرپيشه
بايد شهر طرف بهآن را او كه است اتوبوسي بر سوار هم باز كه مينا
.ميشود پياده اتوبوس از و ميزند فيلمسرباز در بازي ادامه از ببرد ،
:ميگيرد قرار وضعمينايفيلم همان در واقعي كهميناي اينجاست
تعقيب شود متوجه آنكه بدون را او فيلمبرداري گروه.خانه راه در تنها
.ميكند
است ، كرده راشگفتزده همه مجابكنندهاش و طبيعي بازي با كه مينا
نشان اين و ميرسد آگاهي خود يك به نقشخود ايفاي حين در ترديد بدون
.ايران سنت بر مبتني جامعه براي اميدوارياست
آرگافر روزنامه:منبع
آگوست 97 11
فتوحي مهرزاد از:ترجمه