پنجم ، شماره 1356 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 15 دوشنبه 24
|
|
خبرها دنياي در گشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
زدند پيوند دوباره جراحي عمل با و رابريدند زني سر
و بريد را زن يك سر بيسابقه جراحي يك در انگليسي جراح يك - لندن
بود ناراحتي يك دچار كه زن اين.كرد وصل خود جاي به پيچ با دوباره
ويژه بيماري يك از كه فاجل 36ساله بريجت.است يافته بهبود اكنون
ميچسبند هم به بدنش مهرههاي بيماري اثرپيشرفت بر ميبرد رنج استخواني
چهار بود ، بيماري دچار كه حالي در او ، .ميدهند دست از خودرا حركت و
اين.پايينماند به رو او سر و شكست گردنش و كرد سقوط زمين به سالقبل
باقي بيحركت وبايد كاريبكند هيچ نميتوانست وي كه بود شده باعث وضع
درمان را او بيسابقه جراحي يك با گرفت تصميم گيل دكتراستير ميماند
زن سر ابتدا كشيد ، طول ساعت كه 17 دشوار يكجراحي در گيل دكتر.كند
جلو پوست و نخاع اصلي ، رگهاي با فقط كه بهگونهاي جداكرد تن از را
ازروي و جمجمه پايه از شكل مثلثي تكهاي سپس.بود وصل تنش گردنبه
دو و صفحهفلزي يك با را سر دوباره بعد.بريد او بدن مهره بالاترين
دور زدن بخيه و رگهايگردن و اعصاب دوختن با و كرد نصب مهره روي پيچ
وقتي حساس زمان عمل اين در گفتهجراح ، بهبرد پايان به را جراحي آن
كه چرخاند طوري را سر بايد و ميشود گردنمتحرك به نسبت سر كه است
رگهاي بريدن و كشيدن يا نخاع احتمالي قطع و نخاع فشارروي از مانع
.شود اصلي
بهبودي پساز گذشته ، هفته و شده قبلانجام ماه هفت جراحي عمل اين
بريتانيا واعصاب مغز جراحان جامعه نشست آندر از گزارشي بيمار ،
عمل جزئيات شنيدن از داشت اظهار گفتگويي در خانمفاجل.شد ارائه
.است شده مبهوت جراحي
و بازيافته را خود سلامت پيشرفته و بيسابقه جراحي اين با كه آن حال
.دهد ادامه دراز ساليان را خود عادي زندگي دارد امكان
پيشيونل ماه سه حدود - برودبخارست مدرسه به بايد كه مردهاي
شده گم سالهشانكلوديو پسر 12 دادندكه خبر پليس به همسرش و نوواك
پيدا استخر يك در را پسرشان كهجسد داد اطلاع پليس بعد هفته چند.است
مادركلوديو.كنند راشناسايي جسد خواست آنان از پليس.است كرده
طوري پليس اما نيست ، ما اوپسر كه بود معلوم اول نگاه همان در ميگويد
جسد بگوييم شديم مجبور و بياحساسهستيم افرادي ما گويي كه كرد رفتار
در و آورديم شهر به باخود را جسد هم بعد.است بهكلوديو متعلق
.كرديم دفن پدربزرگش كنار در مراسمي
در را گذشته ماه سه او.شد پيدا سروكلهكلوديو گذشته پنجشنبه اما
به سرانجام و بود خوابيده كوچهها كنار و پرسهزده بخارست خيابانهاي
.بازگشت خانهاش
سرگرداني مشكل اين.هستند روبهرو تازهاي مشكل با او خانواده اكنون
او ثبتنام و مردگان دفتر از نامكلوديو حذف براي ادارات آناندر
.مدرسهاست در
انگليس ملكه محبوبيت كاهش و مرگديانا
ازمردم بيشتري عده است شده شاهزادهدياناباعث مرگ - لندن
درصد تازه 70 نظرخواهي يك در.شوند ملكه كنارهگيري خواستار انگليس
نظرخواهي اين طبق.است مردمقطع با ملكه ارتباط كه انگليسگفتند مردم
ديگرميگويند درصد و 30 بگيرد حالاكناره همين بايد او معتقدند 42درصد
نكته اماكناربگذارد را سلطنت (ديگر سال 3)سالگي در 75 بايد وي كه
كنوني ، وليعهد كهچارلز ، موافقند درصد فقط 31 استكه آن جالب
پسر 15 ويليام ، درصدخواستهاند كه 60 حالي در.شود جانشينمادر
.برسد سلطنت به مرگمادربزرگش از پس ديانا ، و سالهچارلز
دربارهخانواده مردم نظريات بر تاثيرزيادي درگذشتديانا حادثه
مردم ميان در حضور از كه را ملكه بهويژه آنان ، داشت انگليس سلطنتي
افكار به بيتوجهي به است ، مشغول تعطيلات گذراندن به و كرده خودداري
را خود نظرخواهي در كه افرادي از درصد سي حتي.كردهاند متهم عمومي
از آنان پشتيباني حادثه اين از پس ميگويند خواندهاند سلطنت هوادار
.است يافته كاهش سلطنتي نظام
پاسخ اضطراري تلفنهاي به كه پليس ، تلفنچيهاي - تلفنيرم زايمان
دانشجوي 20 يك حمل وضع به خود راهنماييهاي با يكشنبه روز ميدهند ،
روي به را حمام در كه جوان ، زن اين وحشتزده والدينكمككردند ساله
با ناچاري روي از ميكشيد ، فرياد درد از و بود كرده قفل خود
دختر و بشكنند را در كه گفت آنان به پليس.گرفتند تماس تلفنچيپليس
رسيدن از قبل اما آمبولانسيبفرستد ، او تا بخوابانند تخت راروي شان
پدر نتيجه در و نميكرد نوزادگريه.بود شده متولد پسر آمبولانسنوزاد
را آنان تلفنچي.است نوزادمرده كه ميكردند فكر ومادربزرگ
را بندناف و بزنند پشتش وبه نگهدارند را نوزاد چگونه كه راهنماييكرد
.يافت پايان تلفنچي تلاشموفقيتآميز نوزاد گريه صداي با سرانجام.ببرند
يك مشتري صدها كه حالي در شب شنبه:رستورانهنگكنگ در مار دهها
مار دهها هجوم با ناگهان بودند شام خوردن مشغول تايلندي رستوران
و رستوران صاحب كار در اخلال براي باجگير دو زيرا شدند ، روبهرو
به را مرده قورباغه چندين و زنده مار از پر مشتريانسطلهايي ترساندن
با وحشتزده رستوران مشتري از 30 بيش.كردند رستورانپرتاب داخل
بيكاريدر وقت در كه پليس ، مامور يك و كردند ترك را شتابرستوران
.گريخت نفرسوم كرد ، دستگير را باجگير دو از يكي ميخورد ، غذا رستوران
كرده پول اوتقاضاي از نيز اين از پيش دو اين كه گفت رستوران صاحب
.شنيدند رد جواب وي از اما بودند ،
خشمگين والدين از نفر 84- مدرسهجاكارتا مدير از شكايت
رسيدگي خواستار اندونزي در سوماترا روستاي يك در مدرسهاي دانشآموزان
آنان.شدهاند آن مدير سوي از محل مدرسه اداره روش به دولت سريع
دور برهنه است كرده وادار را آنان بچهها تنبيه براي مدير ميگويند
روش اين به كه هم معلماني دانشآموزان ، بر علاوه.بدوند مدرسه حياط
برهم مدير تصميم علت.شدند تنبيه ترتيب همين به خنديدهبودند ، تنبيه
اجراي به حاضر كه هم كوچك پسر چند.بود سويبچهها از كلاس نظم زدن
!سيليخوردند او از نشدند مدير دستور
جمعه روز دنور شهر حومه در كودكستاني - كوچولودنور هفتتيركش
بچهها ساير با بازي مشغول پنجساله پسر يك.بود عجيب رويدادي شاهد
افتاد زمين به كمربندش فشنگاز از پر هفتتيري ناگهان كه بود
و خبركردند را پليس كودكستان مسئولان.نشد شليك گلولهاي وليخوشبختانه
ايالت در ديگري درناحيه خودرو يك از سلاح اين بررسيگفت از پس پليس
را كودكستانهفتتير به آمدن هنگام گفتصبح كودك.است شده كلرادودزديده
.است آورده كودكستان خودبه با و كرده پيدا
ميخواستند كه تايلندي كارگر چهار - شدندسنگاپور جريمه سگخورها
.زدند آتش را سگ بخورند و بگيرند را سگ يك
سرش بر آهني لوله با و محاصرهكردند را ولگرد سگ تايلنديها
كه پليس.زدند آتش را آن مشعلاستيلن از بااستفاده بعد و كوبيدند
عمل قاضي.برد دادگاه به و كرد دستگير و ديد را آنها ميگذشت محل از
محكوم زندان ماه دو به را هريك و خواند غيرانساني بسيار را آنان
.كرد
دلار و 333 حبس ماه شش تا حيوانات آزار سنگاپور ، در قانون موجب به
.دارد جريمه