پنجم ، شماره 1357 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 16 سهشنبه 25
|
|
مدني زندگي در مشاركت و شهروندي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
و تحصيل ايجاد و (Ideal of citizenship) شهروندي ايدهآل بين رابطه
آيا.است برانگيخته را زيادي مباحث قرون طول در ثروت مالكيت
شهروند يك كاركردهاي خور در ايفاي جهت ثروت از معيني سطح دارابودن
است؟ ضروري (citizen)
تاييد عامل يك عنوان به را ضرورتي چنين (Aristotle) ارسطو
.باشند مالي پشتوانه داراي بايد ما شهرونداندولت:كرد
داشته را خوشايند و سياسي فعاليتهاي براي كافي فراغت كه چرا]
.آنها فقط و آنها.شهروندند اشخاصي اينچنين و [.باشند
ثروت دارابودن كه است اين نگرشها از بخشي:است بخش دو شامل ما بحث
در انگيزهاي فقرا پس ميشود ، قائل را شرطي اجتماع در افراد براي
عقيده اين بر ديگر نظرنميدهند نشان خود از عمومي بهامور علاقه
نيز و مسائل مطالعه جهت فرصتي نيازمند مدني زندگي در مشاركت كه است
برآنها فشاري چنان اقتصادي شرايط كه آنهايي.است همايشها به توجه
جهت كافي فراغت كارند ، مشغول را خود ساعات عمده قسمت كه ميسازد وارد
.ميدهند دست از را خوب شهروند يك نقش ايفاي
بيان اول نگرش.است شده مطرح ديگر نگرش دو بوسيله مخالفي موارد
و است خواهانه خود فعاليت يك ثروت تحصيل از فرايندي هر ميداردكه
از كه اجتماع روح نوعدوستي ، از را افراد ذهن طوراجتنابناپذيري به
رد كه است معتقد دوم نگرش.ميدارد باز است حقيقي شهروندي نشانههاي
اصل رد اصل در خود هستند -دارايي -شرط اين فاقد كه شهرونداني منزلت
شهروندي كامل نقطه.ميگيرد قرار عالي شهروندي قلب در كه است برابري
و سياسي [نابرابري]تقسيمات براي ارجحيتدار جايگزين يك كه است اين
استبدادي ، رژيمهاي بارز ويژگيهاي جمله از ميكنندكه فراهم اجتماعي
بين ارتباط در متناقض نسبتا نگرش دو رقيب جايگزيناست فئودال
پيرامون (، 18831818Karl Marx ) ماركس كارل اثر در ثروت و شهروندي
تقسيمات سرمايهداري جانبي از.است شده مطرح سرمايهداري و شهروندي
ظلم موجد ديگر جانب از و برد بين از را فئوداليسم در موجود اجتماعي
سرمايهداري كاركردآن اولين اثر در شده كارگر طبقه به بورژوازي
كنار در و ساخت فراهم شهروندي توسعه جهت مدرن دولت در را شرايطي
تا داد اجازه شهروندي ، منزلت در مفروض تساوي با كاركردش دومين
توده وسيله بدين تا شود پوشيده واقعي اجتماعي و اقتصادي تقسيمات
ماركس.كند حفظ كارگري انقياد تحت را شهروندان اصطلاح به از عظيمي
مدرن انسان شيزوفرنيك اوضاع به فئوداليسم فروپاشي كه ميكرد ارزيابي
.جزئي اخلاقي شهروند و خودخواهي جزئي ، آزادي:ميانجامد
پس كه گرفتند نظر در موقت پديده يك عنوان به را شهروندي كمونيستها
برعكس ، .گرفت خواهد را آن جاي واقعي انس و دوستي دولت ، ازفروپاشيدن
با را شهروندي خواستهاند (Social democrats) اجتماعي دموكراتهاي
تقويت اجتماعي رفاه ايجاد بواسطه و برابر مدني فرصتهاي و حقوق اعطاي
.بنمايند
رفاه ايجاد در دولتها نظر مورد اهداف اگر است اهميت داراي مسئله اين
جهت رشوه حكم در نارضايتي ، از ترس مثلا.كنيم جدا هم از را اجتماعي
تلقي نوعدوستانه مساعدتهاي عنوان به يا حزبي ، نظامهاي در راي اخذ
شهروندي به ربطي ولي باشد مطلوب اصلاحات موجد شايد ملاحظات اينشود
خدمات دولت كه است امر اين پذيرش شامل شهروندي اجتماعي بعد.ندارد
از كه خدماتي و وفاداري مقابل در حق يك عنوان به شهروند به را معيني
شهروندي از بخشي چيزي چنين.است بدهكار ميدارد دريافت شهروند
مركزي جنبه شهروندي مفهوم براي كه است دولت و فرد بين دوجانبه
طلبي تساوي تحقق براي اجتماعي رفاه حمايت فرايند ساختن علاوه به.دارد
آموزش نهايتا.است ضروري ميگنجد عالي شهروندي بطن در كه شاني و
در لحاظ بدين ناآگاه شهروند چراكه ;است لازم نيز دولت توسط شده فراهم
.ميشود محسوب تناقض حكم
سال به كه كتابي در (T.H.Marshal) مارشال.اچ.تي انگليسي جامعهشناس
سه به ميتواند شهروندي كه كرد مطرح را ايده اين ساخت 1950منتشر
اجتماعي و (Political )سياسي ،(Civil )مدني:تقسيمشود جزء
بوسيله كه است عدالتي و شخص آزادي به مربوط مدني شهروندي.(social )
انتخاب حق به مربوط سياسي شهروندي ميشود ، تامين منصفه هيئت و دادگاه
تصميمگيري و سياست در (Participation )مشاركت كه است فرصتهايي و
كه زندگي مناسب استاندارد -اجتماعي شهروندي ميآورد ، فراهم را محلي
به نماياني كمك -ميشود تامين رفاهي و اجتماعي خدمات و آموزش با
سمت به جديد گرايش:ميگويد مارشال.است بوده بيستم قرن ايدهآل
پيشرفت يك در است شهروندي تحول از مرحله آخرين كه اجتماعي برابري
.است بوده جريان در سال مدت 250 به دائمي
انگلستان از زودتر فرانسه در روشن طور به اجتماعي شهروندي مفهوم
در كه شهروند و انساني حقوق اعلاميه در ژاكوبن ويژه شرح.ظهورنمود
وظيفه يك عمومي مساعدت:است صريح بسيار بويژه شد سال 1793مطرح
خواه حال ;است مسئول شهروندان معيشت سياهروزي براي جامعه.است مقدس
كه آنهايي براي زيست وسايل تامين با يا آنها براي كردنكار فراهم با
.دستندارند در كاري
اليور دون -هيتر درك:نوشته
عليخواه فردين:ترجمه