پنجم ، شماره 1357 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 16 سهشنبه 25
|
|
طبيعت به بازگشت غريو
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مسائل زمينه در هشت باسوزانا كوكبرن شنودالكساندر و گفت
(2)زيستمحيطي
كشتار و بودهاند ارعاب تحت قرنها براي كه آمازون بومي گروههاي
جنگل منابع بارآور و پايدار دادن سامان در و دانشند شدهاند ، ذخاير
دارند تجربه
پسانوگرايي دوران رهيافتهاي جمله از طبيعت ، و انسان يگانگي
انديشمندان و گران جو و جست از انبوهي ذهن اينك كه است(پستمدرنيسم)
پسانوگرايي از اينگونه ريشههاي شايد.است كرده خود درگير را اجتماعي
كه روزگاري در.اوبازميگردد انقلابي انديشههاي و روسو عصر به
خوش هيجدهمخواب سده اروپاي در صنعتي بزرگ و كوچك كارخانههاي
درشهرهاي زندگي از سرخورده- روسو ژاك ژان برميآشفت ، را طبيعتگرايان
سر پيشاصنعتيرا ساده زندگي و جنگل و طبيعت به بازگشت غريو -آلوده
سده آستانه در اينك و كرد پيدا هواداراني رفتهرفته فراخوان ، اين.داد
هوايي و حال طبيعت و انسان نظرييگانگي طرح چارچوب يكم ، در و بيست
دو هشت سوزانا و برن كوك الكساندر شنود و گفت.گرفتهاست خود به تازه
دنبال را گونه اين از گرايشي درواقع محيطزيست ، كوشنده و پژوهشگر
.ميكند
در...قاف كوه سوي عنوانآن با را شنود و گفت اين بخش نخستين
.جستار اين ادامه اينك و خوانديم زيست محيط صفحه پيشين شمارههاي
گونههاي نابودي در نيز فلسفي و اخلاقي و مذهبي مسائل البته:برن كوك
به بايد البتهاست همينطور:هشت.دارند را خود جاي آمازون طبيعي
.كرد اشاره نيز منطقه بومي ساكنان
يكي بركنار (پرو شرق جنوب در اينكا تمدن باستاني شهر محل) بيچو ماچو
ماراجو فرهنگ.دارد قرار ميريزد عليا آمازون به كه رودهايي از
معتقدند تحليلگران از برخي.است گرفته پا دهانهآمازون در (Marajo)
از پيش كه ميرسيم جمعيتي انبوهي به اينكداريم تازه آمازون در كه
تحت قرنها براي كه بوميبازمانده ، گروههاي.داشت وجود كلمب دوران
پايدار دادن درسامان و دانشند ذخاير شدهاند ، كشتار و بودهاند ارعاب
.دارند تجربه جنگل منابع بارآور و
روزگار كه نيستند تاريخ از تنهاخارج نه بومي مردم از بسياري
سامانههاي از بخشي ترتيب اين به و پيوستهاند بازارها به درازيست
مخلوق دست دور نواحي با تجارت.اقتصاديشدهاند بزرگتر (سيستم)
امريكاي در كوهي رشته) ازآند آمازون نمك جاده.نيست اروپائيان
و دارو شاهوار محمولههاي سال هزاران براي و ميرفت آتلانتيك به (جنوبي
.بود حركت در رودخانهها طريق از گياه
نادان و بيقابليت وحشي مشت يك عنوان به بوميان قديمي تصوير با اين
.است متفاوت كلي به دارند بيثمري زندگي كه
دليل اين به.است نژادپرستانه يكخيالپردازي از بخشي حرفها اين ـ
ميبرند ، دست آنها در ميدهند ، انتقال را گياهان بومي ، گروههاي كه
خود كه گفت بايد ميكنند ، منتقل را گياهان و ميكارند ، ديگري چيزهاي
جنگل نابودي خاطر به مردم كه حيني در.است انسان عمل محصول جنگل
و (ميآيد پديد استوايي باران پر مناطق در كه انبوه جنگلي) باراني
اهالي كه اجتماعي هزينههاي قبيل از -بردارد در اين كه عواقبي همه
عزا -ميزنند را حرفش يا ميانديشند بدان كمتر شمالي امريكاي
ميشود ، افكن سايه مكارانهتر و دزدانهتر ديگري مصيبت گرفتهاند ،
خواهد بوم زيست سامانههاي نيز و محلي مردم بر شديدي آثار كه مصيبتي
.جيوهاي سمالودگي از عبارتست مساله.گذاشت
انسانها ، و حيوانات آب ، زمين ، چيزي؟ـ چه جيوهاي سمالودگي
آمازون آبگير در دارد حاضر سده در طلا هجوم بزرگترين شايد هماينك
آمازون كلمبيا ، آمازون در طلا بزرگ گنجينههاي.رويميدهد
شده يافت برزيل آمازون بويژه و پرو آمازون اكوادور ، ونزوئلا ، آمازون
در طلا عمده كنندگان توليد شمار در اينك برزيل آمازوناست
جريان 300 اين نتيجه در كه زدهاند تخمين متخصصان و است بازارجهاني
.گرفتهاند قرار جيوهاي سمالودگي معرض در نفر هزار تا 500
بسيار فيزيكي شرايط از گذشته است؟ـ افتاده اتفاق اين چطور
در كاران معدن ميگيرد ، صورت درآن كاوي معدن اين كه وحشيانهاي
از طلا تا ميآميزند آب در را ولاي گل ميكنند ، كار آب در اوقات بيشتر
مشهور ملقمه يا روشآمالگام به كه دارد وجود روشي (شود استخراج آن
جيوه بر را طلا حاوي كاني واقع در يا گلاب اصل در روش اين در.است
طلا آوردن دست به براي ميشود ، تركيب جيوه با طلا ذرات.ميدهند عبور
.ميشود حاصل نيز جيوه بخار البته و ميدهند حرارت را ملقمه اين
هر اينترتيب به و ميبرند فرو اينمعجون در نيز را خود دست آنها
جيوه مسموميت.ميافتد كار به -دهان پوست ، شش ، -جيوه جذب راه سه
.بيانجامد الخلقه ناقص كودكان تولد و بيمار ديوانگي به ميتواند
گريبانچهار تنها عمل در ژاپن ، جيوهدر مشهور فاجعه متا ، ميني
انسان نيمميليون به نزديك برسر سخن درآمازون.گرفت را نفر صد
در كه بشقابي و كاسه.نميماند محدود نيز مستقيم جذب به مساله.است
به خانگي مصارف براي كم و بيش ميگيرد قرار استفاده مورد طلا تصفيه
.ميشود برگردانده مردم
ازمحوطه سر ميشوند استفاده دوروبرمعدن در كه بوتان گالنهاي
جيوه زيرا است حساس بسيار جيوه مقابل در جنين.ميآورند در آشپزخانه
مقادير حتي گونه بدين.مينهد تاثير ياختهاي تقسيم عمل بر سرعت به
آثاري كودكان و باردار زنان بر ميتواند نيز جيوه ناچيز بسيار
و ماهيها جذب و ميريزد نيز رودخانهها به جيوه.بگذارد وحشتناك
يكي ماهي.ميگذارد غذايي زنجيره به پا هم جا آن از و ميشود حيوانات
باره اين در و است آمازون حيوانات و انسانها پروتئين عمده منابع از
ماديرا ، مانندرياو نواحياي در.ساختهاند نيز فراوان تلخ لطيفههاي
ترسآور گونهاي به ماهي صيد اينك داشتند ، شهرت ماهيشان خاطر به كه
و مستقيم غير آثار كاني ، نواحي و رودخانهها اين پائين در.است ناچيز
ملي ، بوستانهاي همچون گسترههايي.است آمده پديد فراواني هولناك
براي.شوند آلوده است ممكن بومي اقوام زندگي محل و طبيعي ذخاير
را جيوه شديد غلظت ميتوان ديگر اينك بوميانكاياپو ميان در نمونه ،
.داد تشخيص كودكان بدن بافتهاي در
ميخورند؟ چشم به هم بسياري بيماران لابد و
پيشبيني قابل غير بيمار ، واقعا است آدمي جيوهاي ، مسموميت قرباني ـ
خطرند ، در ديگران از بيش كه زده فقر و بيزمين اهالي براي.مجنون و
در.است آن انجام داوطلب كسي نه و داد انجام ميتوان نه كاري چندان
سامانه به نيز جيوه تن يك ميشود ، توليد كه طلايي تن يك هر مقابل
صورت قاچاق طور به برزيل در طلا توليد بيشتر تازه و ميريزد بوم زيست
ميخواهم.باشند مساله گوياي نميتوانند آمارها بنابراين ، ميگيرد
خيره واقعا ابعادي در زيست محيط فاجعه يك ناظر كه ميرويم بگويم
است مصيبتي سوم ، جهان در محيطي -صنعتي مصيبت بزرگترين.باشيم كننده
چنين مانند.ميدهد قرار شعاع تحت يكسره را هندوستان كهبوپال
پرندگان جمله از ديگر چيزهائي البته.نداشتهايم هرگز را فاجعهاي
خواهند قرار تاثير تحت ميگذرانند ، استوا در را زمستان كه مهاجر
كاران معدن غم در هم اگر پرندهها ، دوستداران حساب ، اين با ;گرفت
.شد خواهند آشفته پرندگان وضع از نباشند ،
روي چيزهايي چنين نيز نوزدهم سده در كاليفرنيا طلاي هجوم در آيا
داد؟
نشاندن.داد انجام نميتوان چنداني كار آمازون درمورد.حدي تا بله ، ـ
افزايش معدن ، كارگران از بيشتر حمايت قدري جيوه ، جاي به آرسنيك
معدنداران سرسختانه مقاومت با ماشيني شيوههاي اما.ماشين كاربرد
.است شده روبرو
دارد ادامه