پنجم ، شماره 1360 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 20 شنبه 29
|
|
خبرها دنياي در گشتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
دزد پيرمردهاي
گذشته ماه يك در كه را مسلح سهدزد آرژانتين پليس - آيرس بوئنوس
.كرد دستگير بودند زده دستبرد مغازه به22
زندگي سالمندان خانه يك در هستند ساله و 74 و 72 كه 67 دزدها
.ميكردند
بيرون سالمندان خانه از جيب در اسلحه و دست به عصا صبح هر آنان
مسافرخانه يك در كه ميرفتند خود چهارم همدست سراغ به و ميآمدند
.ميرفتند بودند ، كرده نشان قبل از كه فروشگاهي به سپسميكرد زندگي
پيادهرو در سومي و ميبردند صندوقرا پولهاي اسلحه كشيدن با نفر دو
.بود مراقب
در نوهاش ميگفت شوند داخلفروشگاه ميخواستند كه مشترياني به او
از پسكنند مراجعه بعدا آنانبايد و است انبار از صورتبرداري حال
.ميگشتند باز سالمندان خانه به تاكسي با هم كار پايان
اين جالب و دزديدهاند دلار حدود 15هزار آنان كه است معتقد پليس
از و بود ديده سرقت محل نزديك چندبار را نفر سه اين پليس كه
هربار كه بود چنان پيرمردها اين ظاهر اما بود ، كرده هم سئوالاتي آنان
.باشند دزد كه نميكرد تصور هرگز و ميكرد رها را آنان پليس
ميارزند دلار چند جاسوسها
گران جاسوسانسيا خريدن روسيهميگويند جاسوسي ضد افسران - مسكو
خريد آنان گفته به.ميفروشند راارزان خود روسي جاسوسهاي اما است ،
يك قيمت برابر دو كند كار دوجانبه جاسوس عنوان به كه مامورسيا يك
فدرال امنيتي سرويس مقام يك گفته به.است مشابه كار براي روس مامور
ماموران اما خريد ، دلار ميليون يك با ميتوان را روس جاسوس يك روسيه
از پسميكنند كار مقابل طرف براي دلار ميليون دو مقابل در سيا
خود ، كارهاي مهمترين پيشينسيا مرزهاي برهمخوردن و شوروي فروپاشي
كرده منتقل روسيه همسايه جمهوريهاي به روس ، را جاسوسان با تماس يعني
.است
شد اعدام چين قاتل بزرگترين
ساله تاريخ 48 در را قتل پرونده بزرگترين كه ينيگ ژن هان:هنگكنگ.
به ساله مرد 24 اينشد اعدام كرد فراهم خود براي چين خلق جمهوري
در 14 را قتل اولين گفت دادگاه در او.بود كرده اعتراف نفر قتل 63
در 13 را نفر 63- دستگيري زمان - گذشته سال تا و شده مرتكب سالگي
گاهي فقط ندارد كار اين براي دليلي هيچ گفت او.است كشته چين استان
.است كشته آدم تفريح براي همفقط وقتها بعضي و نداشته خوشي حال
تامين مقتولان قيمتي اموال و پول طريق از سال اين 9 در او زندگي
كارگر يك ماهه شش دستمزد از دلاركه از 950 بيش يكبار مثلاهان.ميشد
(چين ديوار هتل) پكن لوكس هتل در تا كرد پرداخت است بيشتر هم متوسط
!بخورد ناهار وعده يك
پليس تلفن سرقت
سازمانهاي و تبهكاران باره كنفرانسيدر برگزاري جريان در - بخارست
ارشد مقامهاي از يكي باجرايم ، مبارزه چگونگي و شرقي اروپاي آنهادر
معاون.بردهاند سرقت رابه همراهش تلفن كه شد متوجه پليسلتوني
اتاق از را تلفن گفت ، تعقيبميكند را پرونده كه روماني سرويساطلاعاتي
.است نگذارده باقي خود از اثري هيچ دزد اما هتلبردهاند
دادستانها پليس ، ارشد مقامهاي تناز پنجاه حدود روزه سه اجلاس دراين
باره در تا دارند شركت كشوراروپايي بيست از اطلاعاتي وماموران
و بحث به سياه درياي و ناحيهبالكان در بزرگ جرايم مشكل حل چگونگي
.بپردازند نظر تبادل
زندان سال و 145 حبسابد بار 10
به 145 گوناگون جرم دهها بهدليل موفوكنگ سيلوستر- ژوهانسبورگ.
:گفت او محكوميت هنگام قاضي.شد محكوم ابد حبس بار ده و سالزندان
او.نيست پشيمان هم خودش كار از كه است بيرحم حرفهاي قاتل مرديك اين
كه است خشن و بيرحمانه آنقدر او قتلهاي ميكشت ، آدم شخصي بهخاطرسود
به 21 او.بماند زندان در هميشه بايد جامعهموفوكنگ حفظمنافع براي
به اقدام دزدي ، منازل ، به غيرقانوني ورود سرقت ، قتل ، ازجمله 12 جرم ،
.است شده محكوم مهمات و سلاح حملغيرقانوني و قتل
هند در قطار رانندگان اعتصاب
كشورهند غرب در شهربمبئي قطارهايمحلي رانندگان - نو دهلي.
با كه آن از پس بودند ، نفر كه 750 رانندگان.كردند اعتصاب ديروز
از و كردند اعتصاب نرسيدند ، توافق به حقوق افزايش براي محلي مقامهاي
.زدند سرباز مسافران كردن جابجا و قطارها دادن حركت
كارگران كارمندان ، كردن جابهجا اصليبراي نقليه وسيله محلي قطارهاي
اعتصاب اين نتيجه در و ميروند بهشمار بمبئي صنعتي واحدهاي كاركنان و
.است شده تعطيل شهر صنعتي و تجاري فعاليتهاي
.ميرود بهشمار صنعتيهند تجاري مهم مراكز از بمبئي
پارك نيمكت روي مرگ
دو شود ، او متوجه كسي آنكه آلمانيبدون ساله مرد 58 يك جسد - بن.
.ماند باقي ويسبادن در پارك يك صندلي روي روز
روينيمكت مرد اين بيحركت بدن پيشمتوجه شب دو ساله نوجوان 16 يك
.بود شده خم پايين به او سر و بود مرده نشسته حالت به كه شد
خبر را پليس و است مرده فهميد شد نزديك مرد به كه هنگامي نوجوان
.كرد
از پيش روز دستكم 2 مرد اين كرد اعلام جسد معاينه از پس قانوني پزشكي
.بود مرده شود ، پيدا نيمكت روي كه آن
پاركهاي پررفتوآمدترين از يكي در روز دو حداقل او جسد ترتيب اين به
.بود نشده او مرگ متوجه كسي و مانده باقي خود حال شهربه اين