پنجم ، شماره 1360 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 20 شنبه 29
|
|
...رسد مي پايان به جنگل وقتي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
زيست مسائل زمينه در هشت باسوزانا برن شنودالكساندركوك و گفت
(3)محيطي
رفت خواهد ميان از نيز پراكندهساز عامل يابد ، زوال جنگل وقتي
زمين كه گرفت نخواهد شدت شرطي به زدايي جنگل درمورد مردم نگراني
باشد كشت زياديآماده شده پاك
برخي يكديگرند؟ ملزوم و لازم طبيعت وتخريب آياشهرنشيني
در كم دست - توسعه فرايند كه برآنند سرمايهداري اقتصاد نظريهپردازان
از ديگر برخي !برميگذرد طبيعت ازويرانههاي - خود شتاب و اوج مراحل
به كوچك پاركهاي وجايگزيني نوين شهرهاي پيريزي و درياچهها خشككردن
.گفتهاند سخن انبوه جنگلهاي جاي
كارشناسان زبدهترين كه آفرينند پرسش بس استدلالهايي همه ، اين اما
سره يك را آنها خود علمي يافتههاي بر تكيه با زيستمحيطي مسائل
در كه زيست محيط بهنام نظريهپرداز هشت سوزانا همچون ميكنند ، انكار
و بايد و رازها از كوكبرنپرده الكساندر خود همتاي با گفتوشنودي
اينگفتوشنود از ديگر بخشي.برگرفت سحرانگيز طبيعت نبايدهاي
:بخوانيم باهم را بحثبرانگيز
معناي به الزاما اقتصادي پيشرفت و تمدن كه ميكنند استدلال خيليها
باشد چه هر.است آنها ساكنان متاسفانه ، و جنگلها برداشتن ميان از
.داشتند را وضع همين روزگاري نيز شمالي اروپاي و متحده ايالات
زمين كه گرفت نخواهد شدت شرطي به زدايي جنگل مورد در مردم نگراني
زمينها بيشتر ايننواحي ، در اماباشد كشت زياديآماده شده پاك
خاكسترش و ميسوزانيد و ميتراشيد را جنگلي وقتيفوقالعادهفقيرند
سپس اما باشيد ، داشته خيز حاصل كشاورزي سالي چند است ممكن ميكنيد ،
آفت ، هجوم:دهشتناك مسائل و ميمانيد شما.ميرسد پايان به چيز همه
هزار دويست از نيمي از بيش.باخته ارزش خاك گياهي ، بيماريهاي
هماينك است ، شده پاك اصطلاح به كه برزيل آمازون جنگل مربع كيلومتر
.است شده تبديل فرسوده چراگاههاي به و شده متروك نيز
گياهانجنگل از بسياري جانوران.خواهدشد بدتر نيز اقليمي وضعيت
پراكنده يابد ، عامل زوال جنگل وقتي.پراكندهكردهاند را استوايي
سوزانده خاك در موجود دانه ذخيرههاي.رفت خواهد ميان از نيز ساز
ارزش چراگاههاي دشوار وضعيت در نميتوانند جنگلي دانههاي.ميشوند
شده پاك زمينهاي حيات تجديد احتمال بنابراين ، .بياورند دوام باخته
معلوم آنگاه بگيريد حساب به نيز را خاك فشردگي و فرسايش.است كم
اينها بربود خواهد دشوار چه فرسوده و تراشيده زمين ترميم ميشود
كشاورزان ، گريبانگير كه افزود نيز را اجتماعياي هزينههاي بايد
.ميشود منطقه خويشاوندي گروههاي و بوميان
نابود را جنگل خود سهلانگاري با اينها آيا چيست؟ كشاورزان نقش
نميكنند؟
بيشتر كشاورزانزمينهساز افروزي آتش كهجنون است اين معمول نظر يك
لاتين امريكاي جنگلهاي وديگر آمازون جنگلهاي در كه ويرانيهايياست
براي است ممكن.ميكند وارونه را نظر ، حقيقت اين.است داده روي
زراعت است شده پاك جنگل از كه زمينهايي در كشاورزان كوتاه ، دورهاي
به كه ميشوند چراگاههايي به بدل يكراست زمينها اين معمولا اما كنند
نازا سال ده حدود ظرف عمل در و ميدهند دست از را خود رمق سرعت
.ميشوند
گياهان رو ، اين از ;بسيارفقيرند استوايي جنگل چرا؟خاكهاي
به.اختياركردهاند غذايي مواد دورگرداندن براي پيچيده شيوههائي
و رفت در زنده شكلموجوداتي در غذايي مواد عملاهمه كه معنا اين
وقتي.نمينشينند زمين بر مواد اين معتدل ، مناطق برخلاف.هستند آمد
براثر نخست ، سال چند در ميكشيد آتش به و ميبريد را جنگلي درختان
لبريز و فراوان يكباره گياه زندگي براي لازم مواد كودسازي ، نوعي
حتي آنها از برخي يا ميفرسايد و ميشود شسته چيز همه سپس اما ميشود ،
پس خاك بارآوري افزايش حتي.ميشوند محبوس رس خاك رگههاي از برخي در
براي كه برسد خاك بارآوري از سطحي به نميتواند معمولا آتشسوزي از
-است دخيل وضع اين در خاك فشردگي.دارد ضرورت چراگاهي توليدات بقاي
ريشهها هوابه شود ، داخل نميتواند دانه شود ، زمين داخل نميتواند آب
برآن يا كنيد سفر آمازون در قدري اگر.دارد وجود نيز فرسايش -نميرسد
كم تعداد كرد خواهد را نظرتان جلب كه چيزهايي از يكي كنيد پرواز
فوايدي داراي اهلي ، حيوانات.چراگاههاست وسعت با مقايسه در حيوانات
مهمتري نيروهاي.ندارد پوست و گوشت توليد به ربطي هيچ كه جنبياند
.كارند در دست
در عمده زدايي جنگل دهه 70 ، نخست سالهاي نيروهاييتا چه
دوره مانند پيشين ، دورههاي دربود نيفتاده اتفاق چندان آمازون
بيرون جنگل از ميشد كه بودند علاقهمند محصولاتي به بيشتر كائوچو ، رونق
آن در طبعا.دارويي مواد شيرابهها ، خوراكي ، هستههاي مانند كشيد ،
را قدرت نظاميها در 1964 ، نبود جنگل خود كردن نابود به نيازي زمان
درصدر را ملي امنيت سرهنگها معمول شيوه به و گرفتند دست به برزيل در
جنگلي نواحي در غالبا هم آن ملي ، مرزهاي تحكيم:گذاشتند خود آمال
اكوادور ، يعني برزيل بالقوه دشمنان با سرهنگها زعم به كه دوردستي
منطقه گشودن به سرهنگها ، .بود همجوار بوليوي گويان ، كلمبيا ، پرو ،
.پرداختند
باشد دفاع قابل ميخواستند كه متروكي نواحي به.قديمي داستان همان
دادند قرار نابودي معرض در را آنها ترتيب اين به و جادهكشيدند
از 50 بيش آمازون آبگير.بودند نيز ملي اقتصاد وحدت پي در نظاميان
اين كه تاجري سه و ژنرال سه.ميدهد تشكيل را برزيل ملي قلمرو درصد
در سرمايهگذاري براي را گروههايي بودند مايل بودند چيده را برنامه
رفتند برزيل جنوب پرتحرك كارفرمايان پي در آقايان.كنند جلب آمازون
زمين ، بزرگ قطعات واگذاري:نكردند دريغ مرحتمي ، هيچ از آنها حق در و
منطقه رشد براي كه سرمايههايي درصد پنج و هفتاد معادل)وام پرداخت
با بهرهاش نرخ كه) يارانهدار اعتبارات گرفتن نظر ، در(ميشد گذاشته
-مالياتي شيرين بسيار معافيتهاي و ،(بود منفي تورم ، وضعيت به توجه
فولكس شركت انگار ، وامگيرنده كه معاملهاي -سال براي 17 درصد صد تا
دام نوين مراكز ;كارفرمايان اين كه بود اين هدفاست برزيل واگن
كه مردمي ;كنند تغذيه را برزيل گرسنه مردم و آورند وجود به پروري
حاكمان اگرشوند عاصي و ناآرام نظامي جديد حكومت زير در ميرفتند
نارضايي از داشت احتمال دارند نگه پائين را گوشت قيمت ميتوانستند
گوشت جهاني بازار به بودند اميدوار همچنين سرهنگها.شود كاسته مردم
.يابند راه ميگرفت ، توسعه سرعت به زمان آن در كه
بزرگ گلهداري حدود 350 بود؟در چگونه جنوبي كارفرمايان واكنش
دو بزرگ ، از منظورم.شد احداث مالياتي معافيتهاي از استفاده با
كارفرماي زيادي تعداد البته.است غالبابيشتر و مربع كيلومتر هزار
لقمهاي تا آمدند منطقه به تاخت به -نفر هزار نزديك 60 چيزي -كوچكتر
به دولت.شوند برخوردار سهلالوصل وامهاي از و ببرند سفره اين از
ترتيب ، سرهنگها اين به.دهد اسكان را مهاجران برآمد درصدد زودي
كهبر برنامهاي.انداختند راه به منطقهاي توسعه براي برنامهاي
و ساختن كلني يا دادن اسكان بر نيز و برجنگلزدايي ، ولاجرم دامداري ،
منجر بيشتري جنگلزدايي به خود ، نيز همه اينبود مبتني جاده ايجاد
طرحهاي از يكي افتاد ، راه به معدنكاراجاس پروژه كه هنگامي.ميشد
زغال از استفاده با بلند كورههاي در را چدن شمش كه بود آن جنبياش
كاملا كه تازه فشاري گذشته سال يك در ترتيب ، اين به.بگدازند جنگل
از بيش سالانه زغال ، براي تقاضا.است گذاشته صحنه به پا جديست
.كرد خواهد نابود را شرقي آمازون جنگلهاي از مربع چهارصدكيلومتر
گونهاي به و دارند ساله صدها قدمت آمازون در زمين بر مالكيت عناوين
زمين ، سطح از بالاتر منابع بر آنها از بسياري.پيچيدهاند كريه ،
حق ديگر انواع كائوچو ، رونق دوره درهستند درخت ، مبتني مانند
واگذار اجاري زمينهاي بر پيچيده مالكيت حق مانند نيز زمين بر مالكيت
.آمد وجود به دولت سوي از شده
حقوقي يكسنت دنبال به بودند كرده غصب را زمينهايي كه كساني همچنين
ناحيهاي بر مالكيت مدعي باره يك به عدهاي ديگر موارد در.بودند
گلوله به پانهد آن به كه را كس هر كه ميخوردند سوگند و ميشدند
جديد رونق يك چهارصدساله ، پيچيدگيهاي اين اوج در ناگهان ، .ببندند
.گذشت حساب و حد از تقلب.گذاشت صحنه پابه سرمايهداري بازي زمين
چيزي يا سرقفلي يا وروديه بيآنكه زمين ، تصرف براي راه يك زيرا
بيشتر ماتوگروسو ايالت مقامات.بود مالكيت عنوان يك جعل بپردازند ،
زمينشان ، موجودي از بيشتر درصد پنجاه واقع در داشتند ، زمين آنچه از
زمينهاي يك هر نيز ايالتي و مركزي مقاماتكردند صادر مالكيت سند
.كردند واگذار را واحدي