پنجم ، شماره 1361 سپتامبر 1997 ، سال شهريور 1376 ، 21 يكشنبه 30
|
|
پشت دادگاهتاجران جلسه سومين از گزارشي
بسته درهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
قضائي مجتمع در منطقه 20 شهردار تاجران داوود محاكمه جلسه سومين
.شد برگزار خبرنگاران حضور بدون ويژه
ساعت 10 راس تاجران داوود محاكمه سومينجلسه ما ، خبرنگار گزارش به
سالن در پشت جمعي رسانههاي خبرنگاران كه شد برگزار حالي در صبح
.نبخشيد نتيجهاي دادگاه در حضور براي آنان اصرار و كرده تجمع محاكمه
جلسهدادگاه در خبرنگاران حضور از دادگاه رئيس ابوالحسني ممانعت
.بود گرفته صورت تهران استان دادگستري كل رئيس رازيني سفارش به بنا
به تهران استان دادگستري اطلاعات حفاظت مسئولان از يكي حال عين در
درج در كيهان روزنامه قانون خلاف عمل دليل به:گفت خبرنگارهمشهري
كرده شكايت دادگاه به روزنامه اين از تاجران ، دادگاه غيرعلني جلسه
.است
آمده بهدادگاه جانباز و بسيجي تاجرانچندين محاكمه ديروز جلسه در
به منطقه 20 ويژهشهردار توجه و فداكاري و واخلاص صدق بر كه بودند
در نيروها اين حضور از دادگاه رئيس اما بدهند ، گواهي خانوادهشهدا
.آورد عمل به ممانعت دادگاه جلسه
بهدرجه و داشته حضور جنگ درجبهههاي ماه كه 56 بابايي مهدي
شهرداري بگويمتنها ميتوانم جرات به:استگفت آمده نائل جانبازي
توجه جانبازان و رزمندگان شهدا ، خانواده به منطقهتهران در 20 كه
كه وي سوي از عنايت و توجه اين البته.است تاجران داده ، نشان ويژه
در امروز ما است ستودني ميباشد تهران نقاط محرومترين از يكي شهردار
با رفته فداكار انسان يك بر كه ظلمي به نسبت تا شدهايم حاضر دادگاه
.بكنيم دين اداي خود شهادت
خبرنگار سياسيبه علوم دانشجوي و وجانباز بسيجي كيوانفر محمدرضا
از نفعي هيچ و منطقه 16ميباشم در جواديه ساكنمحله من:گفت ما
واجب خود خداي و خود اماپيش نميشود نصيبم تاجران ناحيهتاييد
وبيشترين بوده شهردارفاو جنگ دردوران كه كسي از ميدانم شرعي
مرد اين درمقابل امروز اگر كنم دفاع دادهاست انجام را خدمات
.بود خواهم (ع)ائمهمعصومين شرمسار قيامت فرداي سكوتكنم ، پرتلاش
پيرامونعملكرد دادگاه در درپشت حاضر بسيجي ديگر مصلح محمد
كردارداوود و گفتار صدق به حاضرم من:گفت منطقه 20 شهرداري
چنين روزيكه فرداي اگر حتي بدهم منطقه 20گواهي شهردار تاجران
برايم اتفاقي چنين اگر.ببرند مرا و بيايند بهسراغم ميزنم را حرفي
دردسر و گرفتاري دچار راهي در زيرا شد خواهم مسرور و خوشحال بيفتد
و حقخواهي يادآور و ميبرد جنگ و جبهه دوران به مرا كه ميشوم
هيچ بگويم جرات به شايد است ، مقدس دفاع سال دوران 8 ظلمستيزي
جانبازان ، رزمندگان ، به خدمت براي همه اين كه نديدهام را شهرداري
.باشد داشته خاطر دغدغه بسيجيها و شهدا خانواده
اگر:ويژهگفت قضائي مجتمع در بسيجيهايحاضر از ديگر يكي نوري
داخل به و كرده گلچين را عدهاي چرا پس غيرعلنياست دادگاه جلسه
آقاي عملكرد با مخالفت جهت در بخواهد فردي اگر ميدهند ، راه جلسه
اما ميپذيرند ، دادگاه در را او مانعي هيچگونه بدون بزند حرفي تاجران
راه دادگاه جلسه به را كنيم دفاع او از ميخواهيم كه بسيجيها ما
به نسبت را مردم قطع بهطور بسيجيها با كردن برخورد اينگونه نميدهند ،
را شهرداري پرونده با سياسي برخورد شائبه و كرد خواهد بدبين دادگاه
.بخشيد خواهد قوت