پنجم ، شماره 1363 سپتامبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 23 سهشنبه 1
|
|
روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(2)مدني جامعه آسيبشناسي
ساختگي تقابل
نسلي كه گرديد آشكار كاملا هنگامي اسلامي ، نوين مدنيت ظهور نشانههاي
نظر از) و رسيده بنبست به دوراني در ما ، جانبركف ازرزمندگان
و رزمندگان.شوريدند روزگار هنجارهاي و مناسبات بر سترون ، (معنوي
و يگانگي به وصول طرق و كامل انسان رفته ياد از اسطورههاي ما شهيدان
انسان پرتوهاي خويش ، وجود منشور با و كردند احيا دوباره را جاودانگي
كاشفان آنان حقيقت در.فرمودند عرضه را ربوبيت به متصل و ذووجوه
را نازنين عطيه اين اصيل و بيمانند گوهر و بودند ايمان و اشراق معدن
كه دوراني در.كشيدند بيرون ماديگري و غفلت مغاكهاي اعماق از
اعلام نهايي و غايي هدف عالم ، محقر زخارف به دستيازي و سوداگري
اكتساب براي اخلاقي معيارهاي فاقد و خشونتبار مسابقهاي و گرديده
آسمانمردان ;ساخته آلوده را زميني بهشت اين چهره مادي ، منافع
برپاي را خود عارفانه معابد كفر ، جبهه تماميت رودرروي ما خاكيپوش
;داشتهاند
آي من نزد گو است ، مرگ اگر مرگ
تنگتنگ بگيرم آغوشش در تا
بو و رنگ بي برم زاوجاني من
رنگرنگ ستاند دلقي من ز او
ارج را گرامي هفته اين مقدس ، دفاع عاشقانه خاطرات سايه در هم باز
مدنيت احياي و تاسيس در بزرگواران آن كه پيماني و عهد بر و مينهيم
داشتهاند توحيد معنوي پيام ساختن جهانگير و اسلامي نوين
.پايميفشاريم
و اسلامي انقلاب باب در نظرگاه دو به گذرا اشارتي گذشته ، روز بحث در
و ماحصل كه آنجا از.داشتيم تاريخي خيزش اين متن در جاري وقايع
دستاورد اين اعلام و مدني جامعه به اعتقاد با جريان ، نتيجهاين
اين در اسلام شكوفايي حال در مدنيت تجديدد براي مناسب شكلي بهعنوان
.پيميگيريم نقطه اين از را بحث لذا است ، يافته پيوند عصر
عنوان را متفاوت كاملا مواضعي سابقالذكر ، ديدگاه دو زمينه ، اين در
و شرير تمدن با مرتبط دستاوردي را مدني جامعه اول ، ديدگاه.ميكنند
و (ص)پيامبر حكومت و اسلامي جامعه كه است مدعي و دانسته غرب ظلماني
در شويم؟ مدني جامعه دامان به دست بايد ما كه داد كم چيز چه (ع)علي
تحقق و دارد غريبه ماهيتي و بيگانه تعريفي مدني جامعه استدلال ، اين
خواهد وارد جدي آسيب مسلمانان ايماني مناسبات و اصول و مبادي به آن ،
.ساخت
غيرقابل اصل يك بهعنوان را تحول و دگرگوني بحث صريحا جريان اين
ميان به را موضوع اين هم هيچگاه اما نميكند ، رد جوامع ترديددر
يا مدت ميان هدف يك بهعنوان بايد كه جامعهاي بالاخره كه نميآورد
شرايطي و ويژگيها چه باشد مطرح ما برنامههاي و انديشه در بلندمدت
از بايد بود؟ خواهد مزايايي چه داراي ما اكنون و حال به نسبت و دارد
جامعه با چرا شما نظر مورد اجتماعي و تربيتي ضوابط ;پرسيد جريان اين
است؟ گرفته قرار تضاد در مدني
مدنيت تلاقي نهفته ، جريان اين قرائت گوهر و ذات در آنچه حال ، هر به
مستدام كار مستلزمآگاهي ، اسلام ، مدنيت مجدد ظهور.است تحجر با اسلام
آشنايي خودي ، فرهنگ ظرفيتهاي تمام از بهرهگيري شبانروزي ، تلاش و
ما كه است جامعهاي به اعتقاد و عشق بالاخره و روزگار بزرگ بافرهنگهاي
بدينترتيب.داريم آنرا اعتلاي قصد و زيستهايم آن اسلامي متن و دربطن
اصيل اصل اين اگر و ما و دنيا ميشود نو زمان كههر بود ميبايدمعتقد
در و افلاطون تمثيلي غار در نوشونده ، دنياي اين در ناديدهبگيريم ، را
.شد خواهيم گرفتار متحجر روابط و عادات زنجير
در اسلام بزرگ تمدن.است امر همين مويد نيز تاريخي بررسيهاي
ساختمان در آنها از بهرهگيري و بزرگ فرهنگهاي تلاقي تحت ماضيه ، قرون
حتي و اندلسيان و ايرانيان مدني مشاركت.يافت تحقق اسلام جهانبيني
گزينشگري و تسامح و علمي مراكز و مراجع در...و صابيان و نسطوريان
نبوي سنن و قرآن برمبناي را اسلامي تمدن كه بود مسلمانان خردمندانه
را موفق تجربه اين و تاريخي درس اين بايد چراكرد عرضه جهانيان به
اسلامي نوين مدنيت تشنه جامعهي از را فروزان چراغي و انگاشت ناديده
كرد؟ دريغ پيشرفت و
تفاوتظريفي اسلامي ، تمدن و مدني جامعه كه شود منكر نميتواند كسي
و ماهيت بهلحاظ مدني جامعه كه است اين تفاوت آن و دارند يكديگر با
اين اماميشود تعريف نوين تمدني تجربههاي از بخشي چارچوب در محتوا ،
و ميشود محسوب عرضي پرسماني اما است عميق و فني بحثي اگرچه نكته
;است نهفته تاريخي تجربه همان در مسئله اين گوهر و ذات.جوهري نه
و اجتماعي فرهنگي ، دستاوردهاي همه از بهرهگيري هنگام در كه يعني
پديدار تمدن بنيادهاي و شكوفايي و رشد جرقههاي اقتصاديهمروزگار ، ،
.شد خواهد
كهمعيارهاي مييابد تقدم ما ارزشي اساسي ، پرسش اين راستا ، همين در
آيا كجاست؟ اسلام در اقتصادي و اجتماعي و فرهنگي پديدههاي رد و قبول
هست ، نيز متفاوت مظروفهاي با كلي چارچوبي كه مدني جامعه طرح و پذيرش
(ص)رسول حضرت حكومتي تجربه در مطروحه اجتماعي سنن با تعارضي و تضاد
جمهوري نظام چارچوب در و تاكنون آيا بالاخره و دارد؟ (ع)علي امام و
...و اساسي قانون نگارش قوا ، تفكيك نظير بنياديني مناسبات اسلامي ،
و گرفته قرار بديهيات زمره در اكنون كه نبوده مدني جامعه از اجزايي
.شود تعريف اسلامي حاكميت انديشه با تعارض در است ممكن چگونه
بهطرح فني تحليل و لفظي ازتعقيدهاي بهدور كه نوشته اين حال ، هر به
و عاميانه سفسطهاي نمودن شفافتر براي صرفا است ، پرداخته موضوع
چند كردن روشن به اين ، از پس و خورده رقم ساختگي تقابلي تجزيه
و چيست مدني جامعه صورت اينكه اول.كرد خواهيم اهتمام مسئلهمهم
ضوابط ايجاد و قانون اينكه دومپذيرفتهايم را صورت اين ما چرا
و دارد جامعه يك اعضاي مناسبات در جايگاهي چه ورستگاريبخش خردمندانه
تمايلاتي و شوائب براساس قانون ، اصلي مظاهر كه ميكنيم ملاحظه گاه چرا
اوج از و ميشكنند درهم را ارزشمند پديده اين بياعتبار ، و ساده بس
جامعه بالاخره و.مينمايند ساقط عامهپسند نمايشهايي حضيض به اعتبار
با تمايلاتي ، و انگيزهها چه با دشمنان اين و دارد دشمناني چه مدني
.درميآيند ستيز در از قانون بر مبتني مدنيت
انتخابات در كه است شگرفي تاريخي وقايع ميزند ، دامن را بحث اين آنچه
.يافت عيني نمود و برجستگي خرداد دوم