پنجم ، شماره 1364 سپتامبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 24 چهارشنبه 2
|
|
رفته ياد از محتواي روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
صورت.محتوايي و دارد صورتي مدني جامعه 3- مدني جامعه آسيبشناسي
است مديران و قوانين ساختارها ، نهادها ، از پديده ، مجموعهاي اين
تكامل و سنتي ، حركت جهتگيريهاي و روندها از متفاوت اهدافي كهبراساس
از تازهاي تلقي براساس جامعهمدني تجربههاي.شدهاند عهدهدار را جامعه
ما تعريف كه هنگامي روشنتر ، عبارت به.شدهاست استوار اجتماع و انسان
واحدهايزنده اين اجتماعي و حقوقي اعتبار و جايگاه و آحادانساني از
تكامل و شرايطزندگي عهدهدار كه نيز نظامي ناچار به شد ، دگرگون
.شود درانداخته نو براساسطرحي ميبايد بود ، خواهد آنان اجتماعي
ديگران از منفرد و هستي كل ممتازاز موجودي مدني ، تعريف در انسان
برابر در مجبور حالتي از موجودنيز اين جايگاه حال عين در.نيست
تعالي آزاد اراده و مرحلهاختيار به سياست ، و اجتماع كليتحركت
جامعه موضوع در و آدمي منشاءآزادي دو اختيار ، و اراده.يافتهاست
زندگي جمع در كه انساني.است جامعه از جمع تمايز مدني ، محور
ولي است ، ناگزير برابرروندهاي در متعبد و شرايط ميكند ، مقهور
و آن از متاثر جامعه ، آفرينندهعناصر اراده ، صاحب و انسانمختار
انسان وجود در ازاختيار بحث در كه محوري دو.است موثربرآن
آزادي و اختيار ، و اراده منشاء عنوان به آگاهي خاصمييابد ، درخششي
چرا كه دانست ميتوان همينجا از.است آن قطعي و قهري نتيجه مثابه به
ميشد تعبير رعيت به شهروند سنتي ، سياسي ديدگاههاي و سياستنامهها در
مدار از خروج عنوان به سياسي قاهره قدرتهاي به نسبت تشكيكي هرگونه و
مدني ، جامعه خاص بطور و جامعه.ميگرديد سركوب سختي به عصيان و اطاعت
.ميسازد اراده و اختيار صاحب و آگاه و آزاد شهرونداني رعايا از
و محور شايد كه ميشود كشيده پيش به مهمي بسيار مسئله نظرگاه ، بااين
و اختيار صاحب انساني كه هنگاميباشد نظري لحاظ به مبحث اين مركز
پاسخگوي و مسئوليت صاحب بيترديد بود ، اراده و آگاهي برمبناي آزادي ،
موثر و خويش سرنوشت در دخيل وي زيرا بود ، خواهد نيز خود قول و فعل
.ميباشد ديگران سرنوشت بر
هم چندان و - دارد تجريدي و ذهني خصلتي كه مباحث ، اين كه است طبيعي
آن مبادي روشنكردن پي در ما كه بحثي جوابگوي نميتواند - نيست تازه
دگرگوني:است ضروري قضيه اين فهم براي مقدمات اين اماباشد هستيم
و تنها ميشود ، اداره سلطهگر و ذينفع اقليتهاي توسط كه جامعهاي در
خويش حقوق به نسبت آگاه اكثريتي مسئوليت به اعتقاد روزن از تنها
موضوع اين لوازم از نيز است پيچيده مبحثي كه بحثحق.است ميسر
انسانها حقوق چه و بدانيم طبيعي حقوق صاحب را انسان چه لذا و ميباشد
آحاد آگاهي و ذهنيت ميبايد كنيم ، اعتبار ديگري منشاء از را
بالاخره و حقوق اين استيفاي در آنها اختيار و خويش حقوق به جامعهنسبت
و شده متحقق دارند ، اجتماعي خود و فردي خود برابر در كه مسئوليتي
كه هنگامي.باشد شده پذيرفته بديهي اصلي همچون جامعه پنهان درضمير
و يافته وقوف خويش حقوق بر جامعه ، متشكل عناصر عنوان به مردم
ارشدجامعه مسئولين آنگاه شوند ، عهدهدار نيز را حق استيفاي مسئوليت
طبيعي و بديهي حقوق استيفاي براي لازم سازوكارهاي شد خواهند موظف نيز
.نمايند طراحي را ملت اضافي حتي و
به نسبت جامعه جهل اول.است مانعداشته دو همواره مهم ، اين پذيرش
اين اعاده برابر در حكومتها دوممقاومت و خويش ، مسئوليت و حقوق
و سياست از جامعه اركان حقوقهمه اين ابعاد كه است طبيعي.حقوق
دربر حكومت تا خانواده از مختلف ، سطوح در را.. و اقتصاد و فرهنگ
علل و قانون از بحث آنگاه بپذيريم ، را نظري مقدمات اين اگر.ميگيرد
ضعف و اشخاص برخي قانوني فرا عملكرد و قانون با اقليتها معارضه
.بود خواهد پيگيري قابل راحتي به قانون اقامه مجراهاي
همين در اجتماعي نظام با آن تفاوت و تاريخي پديدهايست مدني ، جامعه
اما است ، نياز بر مبتني و خودبخودي واقعيتي اجتماعي نظام.است
بر مبتني و بشريت تمدني ازدستاوردهاي برآمده نمونهاي مدني ، جامعه
نظام.است شده پايمال حقوق اعاده براي انسانها تاريخي اراده و آگاهي
.كرد طراحي بايد را مدني جامعه اما كرد ، توصيف ميبايد را اجتماعي
وجود زمين جغرافياي و تاريخ در موجود جوامع تعداد به اجتماعي نظام
قبيلگي و آنارشيستي و استبدادي از اعم مختلفي كلي شكلهاي و داشته
شرايط با متناسب تجربهاي مدني جامعه اما است ، ديده خود به..و
پيشرفت و تكنولوژي و آگاهي عصر در موجود الزامات و شهرنشيني زيستي
ماهيت مدني ، درجامعه هم و اجتماعي نظام در هم حال ، بااين.است
با دو ، ظرفهايي اين.باشد موثر ميتواند معنويجامعه و اقتصادي
استبداديميتواند اجتماعي نظام يكمتعدديهستند معنوي مظروفهاي
در هم اديان اين ظواهر از برخي و باشد هم اديان جغرافيايي حوزه در
چارچوب در ميتواند هم قبيلگي اجتماعي نظام يك.ساريباشد و جاري آن
جمهوري نظام براي.باشد موجود يهود و گبر و كافر يا مسلمان گروهي
.نيست مظروف اين از فارغ نيز مدني جامعهاست متصور مسئله همين نيز
پذيرفته جمهوريت نام به اصلي اسلامي ، كشور يك در كه هنگامي بالاخره
تفكيك مدني ، حقوق اساسي ، قانون مجلس ، همچون بنيادهايي يا و ميشود ،
قرار پذيرش مورد..و شهري اجتماعي مناسبات رفراندوم ، سهگانه ، قواي
و اسلام ذاتي غناي بلكهنميشود ملت دين تغيير مدعي هيچكس ميگيرد ،
و ميكند تكميل را عاليبشري تجربههاي اين آن ، الهي حقانيت
با مدني ، جامعه.پيريزيمينمايد استوارتر مبنايي بر قانونگذاريرا
موضوع اين در نبايد و اسلامياست معاصر دوره تمدن آغاز مظروفاسلام ،
و سياست زمينه در بشري عالي تجربههاي كه هنگامي زيرا.ترديدداشت
مستحكم الهي شريعه آخرين معتقدات و اصول بر جديد اجتماعي مناسبات
.بود خواهد متناسب و همگون مقدمه با نتيجهنيز بيگمان شود ،
نوميناليستها سبك به و ميكنند تشكيك ظواهر و عنوانها در برخي اينكه
از ناشي ميدهند قرار تاختوتاز مورد مسمي از فارغ را اسم اخباريون ، و
صورت در ما بحث اتفاقا وگرنه است واقعيت اين به نسبت آنان جهل
ادارات ما مثال براي.است آن مفيد محتواي در بلكه نيست ، مدني جامعه
اين صوري پذيرش دليل به اما پذيرفتهايم ، را گسترده اداري بخشهاي و
سنگين بار و ارتشا ناكارآمد ، بوروكراسي نام به مصيبتي نهاد ،
اگر بوروكراسي ، آيا.ميكنيم احساس خود بردوش را اداري هزينههاي
و آگاه اداري نيروهاي تربيت با همراه متناسب ، طراحي و فلسفه براساس
پويش در اساسي نقشي نميتواند گردد ، متحقق زايد سيستمهاي و ضوابط حذف
قياس همين به هم پديدهها ساير كند؟ ايفا ملي رفاه و جامعه ، تكامل و
است رفتهاي ياد از محتواي سر بر بحث.نفياند و اثبات و بررسي قابل
بروز و ظهور مجال آشوبزدگي و استعمار و استبداد سالها دليل به كه
جامعه محتواي مهمترين عنوان به ضابطه و قانون سر بر بحث نيافته ،
اين صورتهاي همه كه ميدانند نيك مدني جامعه با مخالفان است ، مدني
و ضعفها و ناآگاهي دليل به آن مفيد محتواي اما شده وارد جامعه
امكان دليل همين به.است گرفته قرار غفلت مورد تاريخي نقصهاي
و ملي منافع مخل كه ممتاز و فراقانون تفكر ايجاد و سوءاستفاده
رفته ياد از محتواي اين ميبايد فلذا آمده ، فراهم هستند عمومي حقوق
و حقوقطبيعي آن پرتو در و شود شناخته مفيدآن كاركردهاي همه با
هيئت پيشدر سالها مدني جامعه باري ، استيفاگردد نيز ملت اعتباري
در شدهاست؟ گم كجا در آن محتواي و اماضوابط شده ، وارد آن زوائد
اقامه سازكارهاي وجود عدم قوانين ، ضعف قانون ، مسئله بحث ، اين دنباله
دشمنانقانون ، بالاخره و پديده اين به نسبت عمومي قوانين ، ناآگاهي
توجه مورد بضاعت حد رادر فراقانون جريانات و آن ريشههاي و قانونشكني
انشاءالله.داد خواهيم قرار تحليل و