پنجم ، شماره 1365 سپتامبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 25 پنجشنبه 3
|
|
روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(4) مدني جامعه آسيبشناسي
قانون امر تحت ;ايدهآل جامعه
آن ، محور توابع و لوازم و بحثقانون كه داشت نميتوان ترديدي
قوانين وضع و بودن ضابطهمند.است مدني بهجامعه مربوط مباحث اساسي
قوانين ، اقامه براي مناسب سازوكارهاي ايجاد و افراد ، حقوق با متناسب
شده برگزيده جديد دوران در اجتماعي مناسبات بهبود جهت كه است راهي
اما نيست ، و نبوده گذشته در پديده اين نفي معناي به امر اين.است
از را آن كه است راههايي ميبخشد ، اعتلا را مدني جامعه در قانون آنچه
گرفتن ناديده و سوءاستفاده و شخصي تفسير قدرت و فرابرده همگان دسترس
.ميكند سلب آن با مرتبط جريانات و مسئولان از را
ضوابط به التزام و قوانين محك با اشخاص اعتبار مدني ، جامعه در
تسليم قانون ، مادون همگان.ميشود سنجيده مشخص و مكتوب و شده پذيرفته
.دارند قرار آن مقابل در برابر موقعيتي در و آن به
پذيرفته كاملا امروزه بودن ، وعقلاني بودن بديهي دليل به قضايا اين
ماهيت و قانون منشاء در گيرد صورت رابطه اين در بحثي اگر و است شده
همانا مهم موضوع و است ثانوي مسئلهاي اين اما بود ، خواهد قانونگزار
كه آنچه.است آن به نسبت شهروندان موقعيت و جامعه در قانون جايگاه
و تربيتي و فردي مكانيسمهاي ايجاد در ميشود محسوب مدني جامعه امتياز
قانون آمريت و قاهريت و اعتلا موانع كه است ويژهاي انتظامي و اجتماعي
.ميدارد بر پاي پيش از را
و كرد راحذف فراقانون نهادهاي مدني ، ميبايد جامعه به رسيدن براي
صاحب غالبا كه ذينفوذ نهادهاي اين.نمود مهار قانوني ضابطههاي تحت
ناديده بيراههها ، در قانون تفسير با ميباشند ويژه موقعيتهاي و منافع
قانونگزاري ، مراجع در نفوذ اعمال با گاه حتي و آن ازمواد برخي گرفتن
براي بهرهمندانهاي و واژگونه شرايط و ميكنند تضعيف را قانون موقعيت
جامعه در ضروري آگاهيهاي ميبايد زمينه ، اين در.مينمايند تدارك خود
و مكتوب آثار طريق از شهروندان تكتك به لازم آموزشهاي و آيد پديد
عمومي افكار فشار بدون كه است بعيد زيرا شود ، داده عمومي رسانههاي
ممكن ناحق برخورداريهاي و منافع از ذينفوذ گروههاي انصراف امكان
با گاه لذا و دريافتهاند نيز اقليتها همان را موضوع اين بيشك ، .شود
رشد مانع ميتوانند بخش ، آگاهي مراجع در نفوذ و رسانهها از بهرهگيري
!شوند آگاهيها
واقتدار عمومي حقوق تحقق كه شرايطياست وجود عدم ديگر ، مسئله
مجراهاي سازوكارهاو مدني جامعه درميسرميشود آن پرتو در قانون
كه ميدانند شهروندان.دارد وجود حق استيفاي سنجيدهايبراي و مشخص
بازداشتن يا خويش حق به دستيابي براي امكانات و مجراها كدام از
و مجراها آن.شوند بهرهمند ميبايد حقوقشان به تعدي از ديگران
.مينمايد تسريع را روند اين كه گرفته شكل گونهاي به نيز امكانات
قوانين مبناي بر حق اعاده صريح متصدي كه قضايي بخشهاي در بويژه
با مشورت و وكيل گرفتن قضايي ، دعاوي در فيالمثل.ميباشند موجود
براي را روند اين ميبايد قضايي مراجع و است شهروند هر حق قانوندانان
قوهقضائيه فساد يا و ضعف اينصورت غير در كنند ، تسهيل دعوي طرفين
مصونيت ديگرينظير آشكار حقوق است همچنين.بود خواهد مسلم و محرز
زمان تا متهمين نگاهداشتحرمت جسمي ، و روحي ازفشارهاي شهروندان
مراتب شدن طي افراد ، شغلي ماليو امنيت به توجه جرم ، اثباتقطعي
و قانون به را صدمه حداقل كه مراحلي به توجه قانوني ، عرف و اداري
....و ميكند وارد رجوع ارباب و قانون مجريان
حقوق اعاده براي قانوني و مجراهايحقوقي بودن روشن بحث پس
عنوان به قانون ، اعتبار وضوحو بحث از پس نيز شهروندان
جامعهاي در.ميباشد مباحث مهمترين از جامعه ، صيانت عامل برجستهترين
مطالبات و كنند رجوع مرجعي چه يا و كسي چه به نميدانند شهروندان كه
جاي به مربوطه مراجع يا و نمايند ، مطرح شرايطي چه تحت را خود حقوقي
كنند ، تصور التزام از منفك را خود قانون ، به التزام و مردم حق اعاده
روشن و دقيق قوانين نه و مبهم و ضعيف قوانين نه شرايطي ، چنين در
شدن جاري و حق ابقاي به منجر و باشد داشته اجرا تضمين نميتواند
.باشد بوده قانون
.موجود واقعيتهاي با قوانين از ناسازگاريبخشهايي بحث است همچنين
وضع به مستحدثه مسائل و جاري واقعيات براساس كه زماني تا زيرا
باشد ، داشته ابهام و تفسير امكان كمتر كه قوانيني آنهم قوانين ،
مطرح را قوانين از جامعه برخورداري انتظار نميتوان ;نشود پرداخته
را خود ديگر شكلهاي به و برآمده تعارض همين از نقايص از بسياري.كرد
ميبايد و هستند جاريه موضوعات آينه موضوعه ، قوانين.ميدهد نشان
.گردند وضع موجود واقعيتهاي براساس
ميبايد افراد همه قانونمداري ، به اعتلايجامعه براي اينكه ، آخر نكته
و شود شمرده محرز و مسلم شهروندان حق بايد.برسند كافي آگاهي خود به
غير درباشد شده پذيرفته جامعه ذيل تا صدر از قانون تسلط و آمريت
و انتفاع سائقه به نفوذ صاحب افراد و مراجع نفوذ اعمال اينصورت ،
حساسيت ايجاد بدون قانون و حق شدن پايمال و خاص ، گرايشات و تمايلات
هيچيك كه پديدهاي.بود خواهد اجتنابناپذير امري شهروندان ، ميان در
.نيستيم ناآشنا آن با ما از