پنجم ، شماره 1366 سپتامبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 27 شنبه 5
|
|
تصوير هزاران ميان از تصويري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
صادقي ماني:عكاس توفان ، فيلم از صحنهاي
سينما خانه در عكس نمايشگاه برپايي انگيزه به
نيز را ماندگارياش و است عكاسي مديون را تولدش سينما
كه آورند ياد به خاطرهانگيزرا عكسهايي ميتوانند سينما دوستداران
آوردهاند دوام تاريخسينما در فيلمها نام اندازه به
كه باشد جذاب بايدخيلي سينماها ويترين داخل عكسهاي به كردن نگاه
اين اگرميكند مشغول خود به خيره و ثابت را زيادي افراد روزه هر
پس بدانيم ، بيشتر تماشاگر جلب براي تبليغاتي تمهيد يك تنها را عكسها
ميآيند؟ عكسها سراغ به دوباره نيز فيلم ديدن از بعد عدهاي چرا
شده فيكس صحنههاي و چشمنواز نماهاي ويتريني عكسهاي كه ميدانيم همه
لذا.كند انتخاب ديدن براي را آن است قرار تماشاگر كه هستند فيلمي
هرچند) عكسها كه چرا نيست فيلم خود ديدن جذابيت از كمتر آن جذابيت
اين در تماشاگران.ميكند آشنا فيلم فضاي با را ما (محدود شكلي به
اما ميشود ، فراموش عكس خود اغلب و ميكنند جستجو را فيلم عكسها
كه آورند ياد به را خاطرهانگيز عكسهايي ميتوانند سينما دوستداران
.آوردهاند دوام سينما ساله صد تاريخ در فيلمها نام همپاي
.است گروهي كار يك متن در تجريدي كاري سينما عكاسي كه است آن واقعيت
به كارش كه است عكاس تنها سينمايي گروه يك ميان از گفت بتوان شايد
اين براي هنوز كه است تاسف جاي و ندارد تاثير اثر روي مستقيم طور
ندارد وجود ما دانشگاههاي عكاسي رشته از درسي واحد هيچ سينمايي شاخه
دانش و تجربه بر تنها ميكنند فعاليت زمينه اين در كه كساني اغلب و
.دارند تكيه عكاسيشان
فيلم عكاسي ريشههاي
به سينما ورود پيشاز.دارد تئاتر در ريشه ايران در فيلم عكاسي
پرشور استقبال مورد ميشد برپا سالنهايتئاتر در كه نمايشهايي ايران
و تبليغي وسايلي پي در نمايش صاحبان اينرو از.ميگرفت قرار مردم
از خواستند آنها از و رفتند زمان آن آتليه عكاسان سراغ به جذبكننده
را خود جايگاه زود خيلي عكاسي شكل بدين.كنند عكسبرداري نمايشها اين
.كرد پيدا پلاكارد و پوستر چون وقت تبليغاتي وسايل ميان در
مسايل و شد بيشترمطرح تماشاگران مسئله ايران به سينما ورود از بعد
وارد هم تئاتر عكاسان اغلب و انتقاليافت سينما به تئاتر تبليغاتي
نقش به سينمايي فيلمهاي صاحبان آغاز ، همان از.سينماشدند حيطه
يكسويه شكل اما پيبردند تبليغاتي قوي عامل يك عنوان به فيلم عكاسي
بر نيز امروزه آنچه.كشاند مفرط لوكسگرايي به را فيلم عكاسي تفكرشان
.دارد عامهپسندانه تبليغاتي تفكر همين از نشان سينماهاست ويترين
امروز سينماي عكاسيدر درباره سينمايي عكاسان از يكي عطار هاشم
با هنوز خيليها و ندارد جايگاهي درايران هنوز سينما عكاسي:ميگويد
به تهيهكنندگان ، بيشتر اغلب كه است آن واقعيت.آشناييندارند آن
و زيباييشناسي شدن قرباني يعني اين و هستند سود و سرمايه بازگشت فكر
.عام سليقههاي به دادن بها
است انتظاري نميآيدچه پلاكارد و فيلم پوستر در حتي عكاس نام وقتي
خيلي جهت همين به.كند مشورت عكاس عكسبا انتخاب براي تهيهكننده كه
است عكاس اين هميشه اما ميشوند درگير تهيهكنندگان با من ازهمكاران
.باشد سليقهپذير و بيايد كوتاه بايد كه
تا بايد عكاس دارد كهاعتقاد است سينمايي عكاس ديگر اختريراد آرش
او نشود ، خارج فيلم فضاي از كه كند فكر هنريعكسهايش كيفيت به جايي
او كند ، كپي را فيلمبرداري كادر حتما ندارد لزومي عكاس:ميگويد
فيلم فضاي خدمت در بايد اينها اما داراست را خودش نگاه و ابزار
خصوصا) گروه افراد بقيه به سينمايي فيلم چون هم سينمايي عكس.باشد
كنند اعتماد عكاس به دو اين وقتي.دارد بستگي (تهيهكننده و كارگردان
.مييابد دست هم شناسانه زيبايي ظرافتهاي به تبليغاتي وجه كنار در او
عطار هاشم:عكاس آسمان ، بچههاي صحنه پشت
سينما خانه در عكس نمايشگاه
در سينما جشن فيلمهايبرگزيده عكسهاي از نمايشگاهي شهريور از 15
و غيرتبليغاتي عموما عكسها انتخاب نوعشد برپا سينما خانه
.بود تامل و تعمق قابل هنري نگاه لحاظ به كه بود آثاري از مجموعهاي
گذاشته نمايش به هم كنار در (صحنه پشت و صحنه) عكس دو فيلم هر از
.ميرفت شمار به خاص لحظههاي شكار نوعي صحنه پشت عكسهاي كه بود شده
كنار در سينمايي نگاهي ارائه براي سعي عكسها اين ويژگي مهمترين
عكسي در عطار هاشم.بود عامهپسندي از دور به و تصويري جديد قالبهاي
دويدن حال در را (مجيدي مجيد) فيلم كارگردان آسمان ، فيلمبچههاي از
بودن صحنه پشت اينكه با.است كرده ثبت فيلم خردسال بازيگر كنار در
او از گويي كه است گونهاي به مجيدي دويدن شكل اما است واضح عكس اين
.است بازيگرش با دادن مسابقه حال در فيلم در
در را آن اماوقتي باشد خاصي مفهوم فاقد تنهايي به عكس اين شايد
و بازيگر رابطه ميكنيم ، تحليل (مسابقه) فيلم اوج نقطه با تقابل
.مييابد ديگر مفهومي كارگردان
فيلمتوفان (!ياصحنه و) صحنه پشت از عكسي در ميرصادقي ماني
اثر اين غيرمعمول فرم.است كرده محوثبت و كشيده حالت به را شخصي
عكاسي تخصصي نمايشگاههاي در اكسپرسيونيستي عكسهاي ياد به را ما
.نميشود ديده آن در فيلم و سينما به وابستگي هيچ واقعا و مياندازد
گاز لولههاي از آمده بيرون شعلههاي ميان هماهنگي او از ديگري عكس در
ايستايي و همخواني نوعي بازيگر روسري شكل و (زمينه پس) گراند بك در
.ميكند ايجاد ذهن در را
احمدي حافظ:عكاس سينماست ، سينما صحنه پشت
پشت از احمدي عكسحافظ به ميتوان مجموعه اين خوب عكسهاي ديگر از
عكس يك همچون كه حالي در كرد ، سينماستاشاره فيلمسينما صحنه
دوربين به و ايستاده فيلمبرداري دوربين كنار در همهعوامل يادگاري
حال در همه از متفاوت كه است كارگردان تنها ميزنند لبخند عكاس
.است سينمايي مجله يك خواندن
شكلي به را فيلمليلا در حاتمي ليلا چهره نيز شريفينيا محمدرضا
.است شده غرق خيالاتش و اوهام در گويي كه كرده ثبت
برپا هم سينما جشنخانه عكسهاي از نمايشگاهي مجموعه ، اين كنار در
اين عكسهاي.ميرود شمار به خود نوع نمايشگاهدر نخستين كه است شده
اهداي مراسم و سينمايي شخصيتهاي عكسالعملهاي از مجموعهتلفيقي
.است جوايز
عكاسانشان نگاهدقيق از نشان كه غافلگيركننده و ديدني عكسهايي
عكاسان همه از و نميشد اكتفا دوعكاس يكي به فقط كاش اي اما.دارد
مجموعهاي تا ميشد دعوت داشتند حضور جشن دراين كه مطبوعاتي
.آيد پديد پربارتر
ماندگارياش و مديوناست عكاسي به را تولدش سينما اينكه آخر سخن و
.نيز را
باقي عكسي آنهاتنها از و رفتهاند بين از كه فيلمهايي بسيار چه
.است مانده
....تصوير هزاران ميان از تصويري تنها
شريف شهرام