پنجم ، شماره 1367 سپتامبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 28 يكشنبه 6
|
|
روز يادداشت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آخر بخش - مدني جامعه آسيبشناسي
مدني جامعه و ديني جامعه
دين كه ميشود كشيده پيش موضوع اين بدرستي ديني ، جامعه از بحث هنگام
عبادات و اخلاقيات به منحصر فقط و است زندگي براي حاويبرنامههايي
جهت انسانها حيات مختلف شئونات به برنامه ، اين پرتو در لذا.نميباشد
ارتباط در جهان اين در زندگي شيوه با جهان آن رستگاري و ميشود داده
است هنگامي مرحله ، اين از بالاتر.ميگردد محسوب ديگري علت يكي بلكه و
و سيستمسازي متولي دين و ميشود مطرح ديني حكومت بحث جامعه ، يك در كه
جامعه يك در مردم زندگي جزئي و كلي قواعد و نهادها براي ضابطهپردازي
.ميشود
تاييد با سپس و شد پديدار ايران در اسلامي انقلاب حدوث با رخداد ، اين
اساسي ، قانون تاييد و حكومت نوع تعيين رفراندوم دو در مردمي
.آورد بهدست را خود مقبوليتنهايي
.نيستند خاص محتواي يك با ايستا پديدههايي ديني ، حكومت و ديني جامعه
منحصربهفرد ، محتواي منابعي و اساسي اصولي كه است درست ;ديگر بهعبارت
بهواسطه رحمان خداي اسلام ، مكتب در بهويژه و كرده ، تضمين را دين ابدي
معنا اين اما ;فرموده تمام بندگان بر را خود رحمت و نعمت قرآن ، نزول
حيات ساختن قاعدهمند براي را لازم تلاش نبايد بشريت كه نميرساند
از مترقي ، و اساسي اصول و جهت كه هنگامي برعكس ، .دهد انجام اجتماعي
سالمترين و برترين يافتن ضرورت افكند ، سايه آدمي زندگي بر وحي منبع
بيشازپيش مقدس شارع اهداف تحقق براي زمينهها مطمئنترين و مجراها
.ميگردد مطرح
به مسبوق كه ديدگاه يكميكنند تصادم هم با ديدگاه دو نقطه ، همين در
و ظاهرگرايي در ريشه نظري بهلحاظ و ماست ، معاصر تاريخ در سوابقي
اجتماعي الزامات مقدسات ، به عشق و ارادت عين در دارد ، اخباريگري
و نهادسازي و قانونگزاري فيالمثل.ميكند نفي بهشدت را ديگر
اين تازيانه به را..و سياسي نظريهپردازي و تحزب و سيستمپردازي
اشكال چه الهي نازله قوانين مگر:كه مينمايد رد عاميانه استدلال
جامعه مگر:يا و كنيم درست عدالتخانه و دارالشوري كه دارد
جامعه بهدنبال عدهاي كه دارد اشكالي چه (ع)علي حكومت و (ص)پيامبر
...و ميروند مدني
زمان در حادثه وقايع باب در مضمونپردازي يكي كه استدلال نوع اين
همين در جرايد از يكي اول يادداشت به مربوط ديگري و انقلابمشروطيت
نيز آن اساس و است سابقالذكر ديدگاه همان به متعلق اخيراست ، ايام
را جامعه آنان ، يعني.ميباشد پويا سيستم يك بهمثابه جامعه نقادي
ديگر سوي از.ميپندارند لايتغير و همسان و يكسان خود انديشههاي همچون
خوانده غيرقابلترديد اصول و آخر حرف نيز دين از را خود خاص تفسيرهاي
عليرغم كه آنجا از اما.ميشوند قائل آن نقدناپذيربراي اعتباري و
دارالشوري بالاخره شود ، متوقف نميتواند جامعه گروه ، اين دل شدن شكسته
و لوازم و ميآيد پديد...و!رعايا راي بر مبتني دولت و عدالتخانه و
تكامل و آگاهي رشد با نيز مدني نهادهاي و مردمي مشاركت گسترش تبعات
.ميكند پيدا ظهور شهروندان اجتماعي روابط
در جامعهمدني.نيست ديني جامعه عرض در يا و مقابل در مدني ، جامعه
اگر.است دين اصول و اهداف تحقق براي مجرايي و ديني جامعه طول
ضوابط و قواعد برترين و نهاييترين به ميبايد دين پرتو در انسانها
و شود يافته قوانين برترين ميبايد پس يابند ، دست رستگاري براي زندگي
ما كه سود چه.كند اثبات را خود سلامت و صحت بشري ، تجربههاي براساس
سازگار ، برخي تلقيات با الفاظ و ظواهر در كه كنيم وضع قواعدي
.باشد بوده مردم اجتماعي ديني حيات بر مشكلآفرين امازائدهاي
اجتماعي زندگي برتر وشرايط انسانها عيني مشكلات و مسائل پسنميتوان
حلوفصل مورد ظاهرگرا انديشههايي و تفسيرها و ذهنيات را ، براساس
از بسياري نهج بر ميخواست هم عليه سلامالله راحل اگرامامقرارداد
منتفي حكومت بحث بردارد ، گام -اجمعين عليهم رحمهالله - درگذشتگان
متوقف انتقادآميز تقيهاي در حداكثر نيز ايشان ميبايد و بود
بزرگترين.ميطلبد جديد انديشههاي و آزمونها جديد ، نيازهاي.ميماندند
ايران ، اسلامي جمهوري نظام و انقلاب روند در جديد انديشههاي عرصه
تكامل و شكوفايي براي مطمئن ضابطههاي و قانوني زمينههاي ايجاد
.است اقتصادي و فرهنگي و سياسي و اجتماعي
چارچوب در ميبايد پديده اين.است معاصر نياز يك طرح مدني ، جامعه
عنايت با ما ، اجتماعي ظرفيتهاي و جديد عصر الزامات ديني ، معتقدات
ريشههاي عامهپسند ، هراسهاي.يابد تحقق ديگر جوامع مفيد بهتجربههاي
تهديد را جامعه تحرك و رشد نبايد كه دارند تاسفانگيزي و نامطمئن
قبيل از است چيزي ماهوي بهلحاظ هم مقوله اين ;نمايد سد كنديا
جامعه نبايد...و اساسي قانون مردمي ، مشاركت و رفراندوم قوا ، تفكيك
محروم ماست روزگار الزامات برترين از كه راهگشايي آزمون چنين از را
.ساخت
والسلام