پنجم ، شماره 1370 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 1 چهارشنبه 9
|
|
هاليوود درباره
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
سينما خانه در بلوار فيلمسانست بررسي و نقد جلسه از گزارشي
سينما خانه فيلم هفتگيكانون جلسه در امسال مهرماه هفته نخستين در
فيلم اين در.درآمد نمايش به وايلدر بلوارساختهبيلي فيلمسانست
هولدن سوانسون ، ويليام استگلوريا پارامونت كمپاني محصول 1950 كه
فيلمنامه فيلمآشنايي داستان.ميكنند بازي اشتروهايم فون واريك
نورمادزموند با (هولدن) جوگيليس نام به سرخورده و جوان نويسي
وفادارش مستخدم و صامت فيلمهاي مشهور سابقا هنرپيشه(سوانسون)
و ميشود آغاز مرگجو با فيلم.است (اشتروهايم) مايدلينگ فون ماكس
آخر گوشههاييازماههاي او خود روايت به گذشته به بازگشتي با
ماجرايي گرفتار را خود جو كه ازجايي.ميكشد تصوير به را زندگياش
درتخيلاتنورما كه ميبرد پي و مييابد دراسارتنورما و عشقي
سرانجام جو كه وقتي.شدهاست نيزاسير او آينده ، افتخار درباره
را ميكندنورمااو آشكار برايش را حقيقتخيالبافيهايينورما
.آورد در پا از باگلولهاي
فيلم تحليل به (كننده تهيه) شاهسواري فيلم ، منوچهر نمايش از بعد
درامي بلوار سانست:گفت اثر ، برتر بهنشانههاي اشاره ضمن و پرداخت
اسطوره حتي و افسانه مرزهاي به كه است تراژيك پاياني با عاشقانه
را داستانياش منطق اما است مرده يك فلاشبك هرچند فيلم.است شده نزديك
با او آشنايي و سرخورده نويسنده زبانيك از قصه اين بيان.ميكند حفظ
و كهنه وسايل خانهايبا و خورده شكست كارگرداني و شده ستارهايفراموش
متبادر ذهن به را رسيده پايان به باآدمهاي شده سپري دوران يك قديمي ،
.ميكند
را سينما همين سينمايهاليوود مايههاي از بهرهگيري با بلوار سانست
از فيلم عدهاي زعم به هرچند.تماشاميگذارد به ديگر منظري از
وايلدر كهبيلي است آن واقعيت اما است برخوردار اغراقيوحشتناك
آن با را تماشاگر و بدهد معنا پديدههايجزيي به هوشمندي ، با توانسته
سينما زندگيستارههاي غمانگيز پايان به فيلم ديگر سوي ازسازد شريك
آن ستارهسازي سيستم به انتقادي استديدگاهي تلاش در و دارد اشاره نيز
.باشد سينماداشته روز
.ميشود محسوب ازهاليوود تلخ (گراند بك) زمينهاي پس نظر اين از و
است دوربين جلو گرفتن قرار آرزوي در كه فيلم ، نورما پايان در هرچند
اشتباه دوربينسينما با را خبرنگاران دوربين دستگيري ، هنگام در
در شاهسواري.ميدهد انجام را بازيعمرش شيرينترين و بهترين و ميگيرد
آنهابا تشابه و فيلم بازيگران به اشاره با ازسخنانش ديگري بخش
حد تا فيلم اصلي بازيگر انتخابسه:گفت و كرد اشاره داستان شخصيتهاي
قوي بازيها دليل همين به است همخوان شخصيتهايداستان با زيادي
ما نور.است درفيلم جو و نورما رويارويي ديگر نكته.است وباورپذير
را دو هر آنچه.است راه آغاز در جو حاليكه در است شده سپري نسلي از
به آنها حالدلبستگي عين در و واخوردگي و شكست ميكند هممرتبط به
ماكس مثلث ، سوم ضلع كه موضوع شدناين آشكار و تقابل اين سينماست
را فيلم جذابيتهاي بوده او فيلمهاي كارگردان و همسر قبلا(اشتروهايم)
از نوعي به و دارند مطلق بيپناهي در شخصيتهاريشه اين.ميكند دوچندان
با ميبايد روزكه آن معمول فيلمهاي برخلاف داستان اما دسترفتهاند
ميشود آماده صحنه بلكه نميشود اينگونه گيرد پايان مرگ راز شدن آشكار
.شود تبديل واقعيت به يكبازيگر روياي تا
در و گفت پاسخ پرسشهايحاضران از بعضي به شاهسواري جلسه پايان در
با چندان من:گفت نبود ، نقد شما پرسيدصحبتهاي او از كه كسي جواب
تفكرات كردمتنها تلاش من نيستم ، موافق جلسه اين به نقد دادنعنوان
درباره كننده تهيه يك هم يكبار بگذاريد.بگويم فيلم مورد در را خودم
!كند نظر فيلماظهار يك