پنجم ، شماره 1370 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 1 چهارشنبه 9
|
|
ديني پژوهشهاي و تاويلي رويكرد
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:اشاره
وجود با كه است انساني علوم جديددر رهيافتي تاويل ، يا هرمنيوتيك
(متدولوژي) شناسي روش در واحديرا نحله آن ، در موجود گوناگون آراء
آراء بررسي و هرمنيوتيك مفهوم تشريح ضمن حاضر مقاله.است بنانهاده
.ميدهد نشان هرمنيوتيك در را مسيحيت تاثيرگذاري چگونگي آن ، به مربوط
شده گذاشته بحث به رويكردتاويلي و ديني مطالعات ميان پايان ، رابطه در
.ميشود نيزاشاره طباطبايي علامه و اقبال نظريات به و
مقالات سرويس
توكل محمد دكتر
ميپردازد ، تفسير نيز و متن واعتبار اصالت به كه فكري مكاتب از يكي
علوم حوزه در بيشتر تفكر اخيراين دهههاي در.است مكتبتاويل
شليرماخر ، چون انديشههايبزرگاني شامل و است رفته كار اجتماعيبه
.ميشود ريكور و هايدگر ، گادامر وبر ، ريكرت ، ديلتاي ، ويندلباند ،
همگي تقريبا ولي وجوددارد ، اينان نظرات در مهمي چهتفاوتهاي اگر
روشهايي به (جهانانساني) تاريخي اجتماعي جهان كهمطالعه برآنند
.دارد نياز طبيعي پديدههاي مطالعه روش از متفاوت
علوم حوزه در اخيرا مكتبتاويل -كرديم اشاره چنانكه -چه اگر
علوم از خارج آن خاستگاهتاريخي است ، شده گرفته كار اجتماعيبه
.است بوده اجتماعي وفلسفه اجتماعي
به يوناني (hermeneutiko,s) كلمه از (Hermeneutics)هرمنيوتيكس لفظ
يك از برداشتن كردن ، پرده واضح و توضيح ، روشن به معنايمربوط
.دارد ريشه مسيحيت فرهنگ در كلمه كاربرد.است پيام
اين.ميشدند يافت متفاوت گوناگونو نسخ در مسيحي جهان اساسي كتب
و متفاوت نسخهبرداران ، سهلانگاري جمله از و گوناگون ، دلايل به نسخ
گاه و طولاني زنجيره به توجه با نيز و دليل اين به بودند ، متضاد گاه
در حقيقي ، نسخه و نسخه (Authenticity) اصالت مساله ناقلين ، ناشناس
.شد مطرح مهمهرمنيوتيكس بسيار مساله خورده ، دست نسخ مقابل
جهت (Philological) شناسانه لغت روشهاي بهكارگيري آن كار بنابراين
و اصلي نسخه به دستيابي نهايي هدف با نصوص و نسخ اين انتقادي بررسي
معناي كشف مرحله آن در.بود متن يا منبع حقيقي يعنيمعناي صحيح ،
كه است واضح بنابراين.شد تلقي مساوي متن اصالت دادن نشان با حقيقي
.بود هرمنيوتيكس سخت جانبداران از يكي نگاري تاريخ
مكان نقل علمي مباحث مركزيت ابهامبه يك از هرمنيوتيكس قرن 16 از
مباحثاتي ;بود كاتوليكي -پروتستاني مباحثات مديون امر اين.كرد
اساسي منظور خصوص به كه آنچه و انجيل صحيح و اصيل متن معضل درباره
.آن پيام از حقيقي معناي يعني است ، آن از
اين در هرمنيوتيكس.بود واضح روزگار آن در بحث اين اهميت و ضرورت
روز آن تا كه را بطلانمنابعي آنكه از پس و ;شد پراهميتي دورهمطلب
هرمنيوتيكس نتيجه در.يافت بيشتري اهميت داد ، نشان ميشد شمرده متقن
Methodological) علمي روش يك عنوان به را منابع تاريخي نقد
.كرد مسجل (Scholaroship
تفكر از را خود هرمنيوتيكس:اتفاقافتاد مهم تحولي قرن 18 پايان در
واقع در و تاريخي موقت واهداف طبيعت مقوله به متون ، به انتقادي
.كشاند اجتماعي بهمعرفت
پس.مولفين درباره نه متنبود ، برخود هرمنيوتيكس دقت آغاز ، در
ولي ;شناسي روان نه بود ، بحث و تحقيق چارچوب شناسي لغت و زبانشناسي
.گرفت قرار توجه مورد نيز مولف درباره دقت سپس
(Owner)راصاحب مولف كه اينذهنيت پيدايش با جديد دقت اين ورود
هنر بر حاكم فلسفه زمان آن تابود همزمان ميديد ، ايدههايش قانوني
و شخصي غير مهارتهاي و اصول سري يك كننده ابراز هنرمند كه بود اين
نظريهپرداز مهمترين Winkelmann نظريه به مثال براي) است فردي غير
تناسب بهعنوان -هنري كار معناي عميقترين -زيبايي مورد در زمان ،
درحوزه هنر ، مورد در نظر اين قرين.(توجهكنيد هنري محصول داخلي
است ، (Kantian Pre -) كانت از معرفتيقبل حاكم نظريه اپيستمولوژي
هست كه آنگونه است جهان انعكاسماهرانه اينكهمعرفت بر مبني
ذهن حاضر هميشه نقش آوردن با كانت معرفتي نظريه (as it is)
كه كشف اين از پس نيز و.داد تغيير را وضع اين تفكر ، در (Subject)
را هنري كار معناي اينكه و است هنرمند فرد فرديت هنري كار هر فراسوي
و -يافت (هنر) او مخلوق نه و (هنرمند) آن خالق در انديشه با بايد
...است هنرمند مشخص فرديت يا فردي ، مشخصات كننده مجسم هنر كه اين
عنوان با فكري تاريخ در هنري كار و هنرمند از جديد تصوير اين
.شد ثبت (Romanticism) رمانتيسيسم
آنها دادند ، دست از را خود قوت رمانتيسيسم هنري تئوريهاي چه اگر
بر خصوص به و اجتماعي و انساني علوم بعدي تحولات بر تاثيرماندني
.داشتند هرمنيوتيكس استراتژي و كار موضوع
واقعيتي انعكاس ديگر هنريكه كار معناي مانند) متن اصيل معناي
احساسات و باافكار همراه آن خالق طرح و انديشه نبود ، بلكه خارجي
حصول قابل(text) متن از داخلي تحليل يك بهوسيله ديگر (بود او
روحيمولف تجربه عمق به ميبايست آن رسيدنبه براي خوانندهنبود
تجربه يك به باشد قادر خواننده مگراينكه نيست ميسور اين و.برسد
.ميماند محروم حقيقي معناي درك از صورت اين غير در بزند دست مشابه
با متناسب را انعطاف پر و عيني تصوري بايد خواننده مهم اين براي
.گيرد كار به بود ، موجود نويسنده در كه آنچه
به و رود فراتر متن وفادارانه شرح از بايد هرمنيوتيكس توصيف ، اين با
يك ميتواند تنها متن خود.بپردازد متن نهان معناي باب در فرضياتي
اين در.آن از بيش چيزي نه باشد ، آن از تفسير بودن موجه در مشاور
متن نهفته معاني رسيدن براي نميتوانست شناسانه لغت روشهاي ماجرا ،
نقش هرمنيوتيكس در ماندند باقي آنها اينكه با نتيجه در و.باشد كافي
معنايي تفسير هرمنيوتيكس اصلي توجه.گرفتند عهده به را كمكي
.شد (Interpretation of meaning)
است نيت و اراده هدف ، بر كهمبتني انساني عمل يك فهم براي بنابراين
.دريافت را داده نيت آن به آن (عامل) دهنده انجام كه معنايي بايد
.است طبيعي علوم وظيفه از متفاوت ذاتا و فراتر ، وظيفه اين
و مسيحيت در ازمذهب برداشتهايي به را هرمنيوتيكس فهمي اينچنين
زندگي درس و ساده روش و راه به را پيروان كه ميكند نزديك اسلام بخصوص
فهم و دريافت شرط پيش بعنوان پيامبران ، و ائمه قديسان ، زندگي چونان
از عرفان و تصوف داعيه -ميكنند توصيه آنها تعاليم و پيام حقيقي
و مبرا قواعد از مجموعهاي تحت و تابع ديگر عمل ايناست اينگونه
هنر يك (Understanding) فهم نتيجه در و نبود هدفدار ذهن از مستقل
.علم يك تا بود
در اجماع براي علمي ، مانعي جنبه تا فهم داشتن هنري جنبه بيشتر اين
.بود علم ، به موسوم فعاليت يك درساخت اول اساسي قدم يعني تعابير
حقيقت مساله مهمترييعني و حساستر مساله به خود مباحث ، اين اما
به نميتوانست معنا تفاسير اعتبار استكه واضح.ميشود منجر (truth)
زماندارنبودن حقيقت در و ،(Impersonality)سطحغيرشخصي به آساني
.يابد ارتقاء بود دسترس قابل طبيعي علوم در كه (a-temporality)
unification)روحي وحدت نوعي در موجود را فهم هرمنيوتيكس
كار ، تفسيركننده و ياانجامدهنده خواننده ، و نويسنده (Spiritual
موضوع يك از بود مجبور نشده ، حاصل يا شده وحدت ، حاصل اينميديد
اگر حتي.كند شروع بيوگرافيك و تاريخي يگانه حدي تا هميشه و معين ،
به انگارند ، ناديده را خود بين شخصي تفاوتهاي ميتوانستند مفسرين
ارائه آنها به سنت كه بودند تجربه از نوعي محصور هنوز تاريخي لحاظ
.نميكند تضمين را حقيقت ارائه هم اجماع نتيجه در.ميكرد
به هرمنيوتيكي براينگاه سرنخهايي طرح حد در ميآيد ذيلا كه اشاراتي
حتي نه و است مسيحيت و اسلام در انديشههايآنان و ديني نظريهپردازان
ديگر جايي در بيشتري شرح با را اين -آنان نظريات به ورودابتدايي
.دادهايم انجام
سه رواني كهحيات كند اثبات را مطلب اين كه داشت سعي شليرماخر
مشروع بروز علم ، كردن ، دادن ، احساس انجام دانستن ، :دارد مولفه
و.است انساني دادن انجام مشروع بروز است ، اخلاق ، انساني دانستن
مذهب جوهر شليرماخر كه ميبينيم.است انساني احساس مشروع بروز مذهب
.ميدهد ذهني مكاني را
آن توسط جوامع و كهافراد ميداند راهي از عبارت را مذهب فهم تيليچ
اعم) كند مراجعه معني عميق سطوح به اگرشخص.دارند خود فهم در سعي
كرده ميل مذهبي سطح طرف به (اخلاق يا هنر ، يا باشد ، علم در اينكه از
مذهبي بعد مختلف مسايل لحاظ به متفاوتي تحليلهاي در تيليچ اما.است
اجتماعي -حياتي وضعيت به (دسترسياند قابل سمبلها و علايم توسط كه) را
مذهب از رابطهاي يا ديالكتيكي تعاريفي بوبر و الياد.ميدهد ربط
كه آنچه برحسب نه خود شكل بهترين در مذهب كه معتقدند و ميدهند ارائه
كه تواناييهايي برحسب نه و ميشود تعريف است نظر مورد ديني رفتار در
انسانها كه راهي برحسب بلكه ;دارند مذهبي رفتار انسانها آنها توسط
دوتايي بر الياد تحليل.ميدهد پيوند آنها توجه مورد اهداف به را
.وتو دوتاييمن بر بوبر تحليل و است استوار وغيرمقدس مقدس
متاخر بزرگترينانديشمندان از تن دو نظر به گذرا صورت به باز ما
كنم اضافه بايد.طباطبايي علامه و اقبال به يعني -ميپردازيم مسلمان
خود توسط شخصيت دو اين به هرمنيوتيكي يا تاويلي رويكرد دادن نسبت كه
ديني تفكر ادبيات در حداقل ميدانم ، كه آنجا وتا گرفته انجام من
اين ، كه ميكنم اذعان نتيجه در.است نشده مطرح استنادي چنين ايراني ،
.هرمنيوتيكس از و است متفكر دو اين از من شخصي فهم و برداشت نتيجه
عام زندگي عنوان چيزيبه.است فردي همهاش زندگي كه است معتقد اقبال
يا وحيدترين او.است فرد هم خودخدا.ندارد وجود شمول جهان و
ميگويد (Mc Taggart) تاگارت مك كه همچنان جهان ، .است فرد يگانهترين
در كه سازگاري و نظم كه كنيم اضافه بايد اما است ، افراد از اجتماعي
.نيست كامل خود در و نيامده دست به ابدي طور به ميبينيم اجتماع اين
جهاني به آشفتگي ، از بتدريج ما.است سنجيده يا غريزي كوشش نتيجه آن
همين.دارند وجود دستاورد اين در كمككنندگاني و ميكنيم سير نظاممند
تا ميشوند متولد مرتبا جديد اعضاء ;نيستند ثابت اجتماع اعضاء طور
و نيست يافته پايان عمل يك جهان پس.كنند همكاري بزرگ وظيفه اين در
وجود نميتواند جهان مورد در كامل حقيقت.است شكلگيري فرايند در هنوز
هنوزادامه خلقت فراينداست نشده يككل هنوز جهان چون باشد داشته
در حداقل نظم ، آوردن فراهم در كه اندازه همان به نيز انسان و دارد
و اخلاقي ايدهآلدارد سهم خلقت در ميكند ، كمك آشفتگي اين از بخشي
و (Self-afflmation) است خود تاييد بلكه نيست خود نفي انسان مذهبي
و شود ، فردي بيشتر و بيشتر كه ميآورد دست به وقتي را ايدهآل اين وي
.يگانه بيشتر و بيشتر
و فيزيكي لحاظ به هم.كنيد خلق را خدا صفات خودتان در:فرمود پيامبر
يك اما است ، (Self-contained) مستقل مركز يك انسان معنوي لحاظ به هم
برگسن و (ward) وارد مثل اقبال ، نتيجه در..نيست كامل فرد
شروع فردي تجربه از ايتاليايي ، جديد ايدهآليستهاي مثل و (Bergson)
بجز كنيم تصور را خدا نميتوانيم ما كه باشد درست شايد حتي.ميكند
كيفيت اين بناميم ، هرچه را آن هرحال بهخودمان ايدهآلهاي برحسب
جزء وجود وحدت كه فكري وراء به را (Self) خود كه است فردي تجربه
اقبال ، نزد كه ، حالتي آن تصاحب با را خودش تا ميبرد است آن لاينفك
به براي سنجيده كار مذهبيك اقبال تعريف بنابر.كند كامل است مذهب
خود شخصي نيروهاي فرد وسيله بدان كه است ارزشي نهايي اصل آوردن دست
تمركز به اندازه چه تا اقبال كه ميبينيم.كند تكميل و جمع را
.ميشود نزديك فردي تجربه و فرد بر هرمنيوتيكي
مستقيما فردي طباطباييتجربه علامه فكري سيستم در ما نظر به چه اگر
مركزياعتباريات مفهوم ولي ايفانميكند ، را مسلطي نقش چنين
از علامه بحثهاي براساس.بكشاند مشابه نتيجهاي به را ما ميتواند
واقعيت توسط كه فهم نوعي:اخذند قابل زير ويژگيهاي اعتباريات
ذهني ماهيت واقعيت ، اين واسطگي ماهيت ميگيرد ، شكل حياتي و انساني
فرد بر تاكيد طبيعت ، با مقايسه در واقعيت اين بودن خاص واقعيت ، اين
ارزش به آغشته اجتماع ، هسته عنوان به (تحول و تغيير حال در فرد)
.انساني عمل بودن
بسياري نظر به نكاتيكه طباطبايي ، علامه توسط استثنايي نكاتي طرح با
را تكاندهندهاي تشابه ميتوانيم كمياباست ، اسلامي تفكرات تاريخ در
اعتباري اجتماعي -فردي ادراك اصطلاح.كنيم مشاهده ديلتاي و علامه بين
طور همين -است نزديك ديلتاي زندگي از يافته عينيت معرفت به علامه نزد
.ديلتاي شده زيست باتجربه مقايسه در علامه حضوري علم