پنجم ، شماره 1371 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 2 پنجشنبه 10
|
|
خرمشهر آزادي از نمادين تصويري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
نجفزاده فواد:از عكس
خورشيد سرزمين فيلم كارگردان درويش احمدرضا با گفتوگو
:كارگردان درباره
و معماري رشته در.شد تهرانمتولد در سال 1340 در درويش احمدرضا
سال 1368 در را سينمايياش بلند فيلم نخستين و كرد گرافيكتحصيل
سرزمين.اوست سينمايي ساختههاي ديگر از كيميا و آذرخش ابليس ، .ساخت
فيلم سراسري جشنواره پانزدهمين در فيلم اين.اوست فيلم آخرين خورشيد
را داوران هيئت ويژه درويشجايزه.داد اختصاص خود به را هفتجايزه فجر
محمد شهيد پدر بود ، به گرفته تعلق او به كارگرداني خاطربهترين به كه
.كرد تقديم خرمشهر دليرسپاه فرمانده جهانآراء
گفتوگو اين درباره
اما كنيم ، نقد را خورشيد داريمسرزمين قصد گفتيم ، درويش احمدرضا به
را ما ابهامات باشد ، پاسخ داشته فرصت او تا.كارگردانش با رودررو
صدر يكساعته ، باسعه نشست يك در و كرد شيوهاستقبال اين از.بدهد
بعضي و داد پاسخ را انتقادها برخياز شنيد ، را انتقادهايمان
.است نقدگونه وگوي گفت اين حاصل ميخوانيد آنچه.راپذيرفت
آمد؟ نظرتان به چگونه خورشيد اوليهسرزمين فكر
كه گرفت شكل ذهنم در تصويري راميساختم ، سينماييكيميا فيلم وقتي
در برآب ، شناور مهمات ، يكجعبه درون نوزاد يك:بود قرار اين از
.بود ذهنم در يكسال از بيش تصوير اين.جنگ سروصداي از آكنده فضايي
شد؟ پيدايش كجا از يعني راهيافت ، شما ذهن به چگونه تصوير اين
و پدر و بود محلي فيلمكيميا نوزاد.نيست راحت خيلي نوزاد با كار
.كمكميكردند ما به و داشتند حضور صحنهها همه در مادرش
كه كارهايي.ميكرد گريه نوزادبايد كه داشت وجود صحنهاي كيميا در
به نوزاد اما داديم انجام بود ، معمول نوزاد انداختن گريه به براي
گريهاش كه فشارداد آنچنان را او گوش ناخن با مادرش.نميافتاد گريه
فيلمبرداري روز آن كه شديم متاثر بقدري شد ، همهما بلند آسمان به
بود ، هم عصبانيت با توام كه ناراحتيزياد با من و.شد تعطيل
ميكنم خواهش:گفت و افتاد گريه به كه كردي؟ را كار اين چرا:گفتم
مخارجشان ازعهده و داريم زيادي بچههاي بخريد ، من رااز بچه اين
...و برنميآييم
.شدم اندوهگين خيلي و دگرگونكرد مرا خيلي جنوبي زن اين حرفهاي
كردم قرآن در تورقي بعدها...گرفت شكل ذهنم در تصوير آن موقع همان
بشارتميدهد موسي حضرت مادر به كه رسيدم ششم آيه قصص ، سوره به تا
.ميگردانيم باز را او ما محزونمباش ، و نگران بده ، شير را فرزندت
شكل ذهنم در خورشيد داستانسرزمين كريم قرآن آيه اين از الهام با
.گرفت
.دارد كيميا قبليتان فيلم به شباهتزيادي خورشيد نخستسرزمين بخش
را؟ خودتان واقع در و كردهايد؟ تكرار را كيميا شما آيا
.باشند داشته هم با خورشيدشباهتهايي سرزمين و كيميا كه است طبيعي
ماجرا دو هر.است فيلميكسان دو هر در موقعيت و مكان و زيرازمان
دو هراست مشابه جغرافيايي موقعيت پس.ميافتد خرمشهراتفاق در
فيلمسازي همان اين بر علاوه.ميدهد نشان را خرمشهر به تجاوزعراق شروع
نوع بنابراين.است ساخته هم را خورشيد سرزمين ساخته ، را كيميا كه
اگر.باشد نميتواند هم اين جز و است مشترك كاملا اجرا و ساخت نگاه ،
دارد زماني و مكاني شباهتهاي كه بگيرد قرار موقعيتي در فيلمساز
.دارد را نگاه همان قطعا
متهمبشويد؟ بهتكرار كه نيستيد نگران
كردهام ، تكرار را سينماييام نگاه نوع كه باشد اين معنايش تكرار اگر
سينمايي مشترك نوعنگاه يك دنيا بزرگ فيلمسازان از خيلي.نيستم نگران
.وجوددارد آثارشان تمام در
هم را تفاوتهايش گفتيد ، را سرزمينخورشيد و كيميا مشابهتهاي كه حالا
بگوييد؟ ما براي
قابل كاملا فيلم دو اين در موضوع و ماجرا دارد ، عمدهاي تفاوتهاي
.دارد تفاوت كاملا هم روايت نوع و است تفكيك
قويتر را آن نخست بخش ديدهاند را خورشيد سرزمين كه كساني از بسياري
ميدانيد؟ جذابتر را بخش كدام شما يافتهاند ، آن دوم بخش از جذابتر و
اساس چيست؟ فيلم دوم بخش و نخستفيلم بخش ميگوييد اينكه از منظورتان
است؟ چيز چه اينتفكيك
و اول پرده اول ، سكانس نخستميتوانيد جايبخش به شما !درويش آقاي
بخش از من منظور اما بگذاريد ميپسنديد ، كه را ديگري هرواژه يا
من.آناست غيرجنگي دومصحنههاي بخش از و فيلمصحنههايجنگي نخست
چيست؟ نظرتان شما.جذابتريافتم را فيلمتان نخست بخش
ادامه آخر كردهامتا شروع كه ضربآهنگي همان با فيلمرا نيست قرار
يكضربآهنگآرامتر با را فيلم كه ايجابميكرد ماجرا منطق.بدهم
ازبخشنخست تندتر دروني لحاظ به اينضربآهنگآرام اما.بدهم ادامه
.آشوبدروني و تلاطم يكوقت و است وظواهرمهم فضا صرفا وقت يك.بود
در مانيست بهمعنايشلوغي لزوما سينما در ضربآهنگ
بطور.بينندهافزايشدادهايم براي را دروني صحنههايغيرجنگياضطراب
نماهايدور طولانيبا بسيار پلانهاي كه توجهكنيد صحنهروستا به مثال
اتفاقخاصي.است حاكم صحنهها براين وسكوت سكون حالت يك دارد ،
اضطراب نوع يك دچار رادردرون تماشاگر سكون ، اين اما.نميافتد
.بگيرد قرار يكمسيرمنطقي در فيلم يك شدت و بايدضربآهنگ.ميكند
چيزشلوغ همه است ، بيمارستان بحراني اصليداستانشرايط خط وقتي
جنگدر و ميشود خارج محاصره شرايط از فيلم داستان وقتي اما.است
نگاه...و مونتاژ دوربين ، استكه طبيعي ميشود مطرح وسيعتري شرايط
پوستههاي از فيلم از بخش اين در كه است قرار زيرا.ميطلبد را ديگري
و تعليق حس و برسيم دروني نگاه يك به و كنيم عبور حوادث بيروني
محاصره محيط در را خود رفتهرفته تا كنيم ايجاد بيننده در را نگراني
محدود بيمارستان كوچك مكان به فيلم شروع در بحران شرايط.كند احساس
مرزي و محدوديت حوادث ، منطقي مسير در و فيلم ادامه در اما.ميشود
كه باشيد داشته انتظار نبايد بنابراين.ندارد وجود بحران اين براي
.باشد داشته ادامه پايان تا شده ، آغاز كه تندي ضربآهنگ همان با فيلم
آن غيرجنگي بخش با را فيلمتان جنگي بخش تفاوت من البته درويش ، آقاي
بهتري اجراي و ساخت از شروعفيلمنديدم آن تندتر حركت و درضربآهنگ
.بود تاثيرگذارتر مجموع در بودو برخوردار
غيرجنگياش صحنههاي از فيلم جنگي صحنههاي شما نظر از يعني
.است تاثيرگذارتر
.نكرد ادامهپيدا شد ، شروع كه قوتي آن با فيلم بله ،
.درستباشد هم شايد و شماست نظر اين خب ،
هم قبلي پرسش با بيارتباط كه برويم بعدي پرسش سراغ به است بهتر
جنگي صحنههاي ساختن در شما ميدهد نشان كيميا و خورشيد سرزمين نيست ،
باشيد؟ موفقتر بسازيد ، جنگي كاملا اگرفيلمهاي نميكنيد فكر.موفقتريد
.چيست غيرجنگي و جنگي از منظورتان بگوييد اول
.است مشترك اذهان بين كه است معنايي همان جنگ از من منظور
.چيست غيرجنگي و سينمايجنگي از شما منظور بدانم ميخواهم
سينماي با جنگ سينماي بهتفاوتهاي را بحث اين ندارم قصد اصلا من
مقدس دفاع سينماي با جنگ سينماي تفاوتهاي احيانا يا و غيرجنگي
وجود لغت فرهنگهاي تمام در كه است همان جنگ از من منظور.بكشانم
.است مشترك آدمها همه و شما من ، كهبين دارد مشخص معناي يك جنگ.دارد
نميكنيد فكر:ميكنم راتكرار سوالم گفتم ، جنگ از كه معنايي باهمين
نيست يعنيبهتر باشيد ، موفقتر بسازيد ، جنگي فيلمهايكاملا اگر
با بطورمستقيم و بيشتر كه دهيد قرار دستمايهفيلمهايتان را موضوعهايي
دارد؟ ارتباط جنگ حوادث
و تدافع و جنگ ظاهري حوادث شلوغيهاو.نيستم موافق شما نظر با من
در چه و كيميا در چه جنگندارد اهميتي من براي جنگي تهاجمهاي
بحران يك با را آدمها تا است بهانه يك من براي خورشيد سرزمين
مختل را زندگي طبيعي ميآيد ، جريان وجود به جنگي وقتيبكنم عظيممواجه
و رها درونيانسانها انرژي كه است بحران و اختلال اوجاين در ميكند ،
جالب من براي جنگ وجه اين.ميشود آشكار آنها دروني لايههاي
شرايط در كه دارد انرژيخاصي و تواناييها انسان ، شخصيت اساسااست
درگير كهمرا است فلسفي نگاه اين.ميكند بروز شرايطجنگي جمله از ويژه
خاص ، لايههاي شرايط در كه هستم عادي پيآدمهاي در هميشه من.ميكند خود
ظهور به و پنهان لايههاي اين منبررسي دغدغه.ميكند ظهور پنهانشان
رفتار كردن تجربه بيشتر و مهمنيست من براي جنگ خود.آنهاست درآوردن
.دارد اهميت برايم جنگ درشرايط آدمها
فلسفي معاني به ميدهيد ترجيح استكه اين شما حرفهاي از من برداشت
حوادث تا بپردازيد ويژه شرايط اين در انسانها روابط وتحليل جنگ
سراغ به باشيد ، داشته هم كمتري توفيق اولي در اگر حتي.جنگ ظاهري
ميفهمم؟ درست را شما منظور آيا.رفت نخواهيد دومي
نه است ، مهم جنگ فلسفي و تصويركلي آن من براياست همينطور بله ،
استعارهها بلكه نيست ، ازجنگ سادهاي روايت من فيلم.حوادثظاهرياش
كند تلاش بايد بنابراينبيننده.بردارد در هم را معناهايديگري و
سرزمين در كليجنگ تصوير به بايد دريابد ، را درونيفيلم معناهاي
ظاهر فقط نكند ، توجه فلسفي تصوير اين اگربه و كند توجه خورشيد
.ديد خواهد را فيلم
تمثيلي خورشيد سرزمين آياكودك كه است اين بعدي سوال درويش ، آقاي
است؟ خرمشهر از
.باشد ميتواند
ندادهايد؟ قرار خرمشهر نماديبراي را كودك مشخص بطور شما يعني
اين هم فيلم آخر تاكيد و خرمشهراست از تمثيلي دقيقا كودك.چرا
نيز او مورد در قرآن نقل و موسي يادآور البته.راميرساند موضوع
.هست
چيست؟ كودك بازگشت از منظورتان
.خرمشهر بازگشت از است است ، بشارتي خرمشهر آزادي از نمادين تصويري
و:بست نقش تصوير بر آيهاي برآبميرفت ، كودك وقتي فيلم ، پايان در
وضوح به و خود خودي به تصوير گرداند ، بازخواهيم تو به را موسي ما
چه ديگر ميكرد ، القاء بيننده به را آن و بود قرآني مفهوم اين يادآور
پايان است ممكن نكرديد فكر بود ، آيا آيه مستقيم بيان به ضرورتي
بشود؟ شعاري فيلمتان
ميشود حك تصوير بر آيهاي برآبميرود ، كودك وقتي نيز فيلم آغاز در
به را او و بده شير را طفلت كه كرديم وحي موسي مادر به و...كه
حك تصوير بر فيلم پايان در كه آيهاي..محزونمباش او بر و بيفكن رود
را فيلم آغاز آيه كه بود اين قصدم.است آيه همين ادامه ميشود ،
.كنم القاء بيننده رابه بشارت اصل و آيه نتيجه ميخواستم.تكميلكنم
بيننده به را آيه نتيجه و مفهوم ميتوانست خوبي به فيلم پاياني تصوير
ديده پرده بر درشروع هم را آيه نخست بخش اينكه بويژه كند ، القاء
تا كنم تاكيد بايد فكركردم اما.ميگوييد كه باشد همينطور شايد.بود
.بگيرد را حتماپيام تماشاگر
دارد؟ تفاوت چقدر ديديم ، ما آنچهكه با خورشيد اصليسرزمين فيلمنامه
البته.ندارد نوشتم ، من كه فيلمنامهاي با خاصي تفاوت ديديد كه آنچه
و نكردند تصويب ابتدا خورشيدرا فيلمنامهسرزمين كه بگويم هم اينرا
و !است مقدس تحريفدفاع گفتندفيلمنامهات و ندادند پروانهساخت آن به
پانزدهمينجشنواره در شد ، ساخته فيلمنامه رويهمين از كه فيلمي بعد
.گرفت جايزه هفت فجر فيلم
جنگ درباره هم بعديتان فيلم آيا ساختهايد ، جنگي فيلم سه تاكنون
بود؟ خواهد
حتما.بله
بسازيد؟ جنگي فيلم ميخواهيد كي تا
فعلا اما ساختهام ، هم فيلمغيرجنگي قبلا.باشد لازم كه وقت هر تا
.بسازم جنگي فيلم فقط بايد احساسميكنم
بنييعقوب ژيلا