پنجم ، شماره 1371 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 2 پنجشنبه 10
|
|
غرب خارجي سياست در جهتگيري
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
درارزيابيمنافع تجديدنظر به...دستبدهد از را خود قدرت دولتي اگر
شد خواهد نيازمند خود ملي
خطوط كه كردهاند تدوين خارجياي سياستهاي برزگتر ملتهاي - دولت
سياست صحنه در شديد دگرگونيهاي برخلاف حتي طولاني مدت در آن اصلي
.شدهاست مداومحفظ صورت به داخلي
:اشاره
مورداصول در پژوهشگران اختلافنظر به معطوف مقاله اين در مطرح موضوع
به غربي سياستمداران سوي از امروزه آنچه.غربياست جوامع خارجي سياست
در خارجي سياست وبرنامهريزي جهان سطح در دموكراسي عنواندفاعاز
نوعي ميشود ، طرح توسعه حال در كشورهاي در دموكراسي گسترش راستاي
به.ميشود تبليغ عمومي افكار اقناع جهت كه است جهتگيريايدئولوژيك
نميسازد رانمايان خود عمل در نگاهايدئولوژيك ، نوع اين نويسنده ، نظر
خطوط كه است..بريتانياو آمريكا ، چون منافعكشورهايي واقع در و
دارد اصل همين بر تكيه نوشتهحاضر.ميكند مشخص را سياستخارجي اساسي
و پيشينهتاريخي جغرافيايي ، منافع ، موقعيت اساس بر خارجي كهسياست
غربي جوامع خارجي درسياست ايدئولوژيك اصول و تدوينميشود اينها نظاير
.جايگاهيندارد
مقالات سرويس
دو فرانسه انقلاب زمان از كم دست خارجي سياست زمينه در تاكنون
زمينهجويي.كردهاند رقابت يكديگر با غربي ، انديشههاي در زمينهجويي
تظاهر فقط جهان ، بقيه مقابل در دولتها سياست آن بنابر كه ايدئولوژيك
سياستهاي آن ، در و هستند مسلط عقيدتي و اجتماعي سياسي ، باورهاي
گرا ، جامعه يا آزاديخواه خودكامه ، يا دموكراتيك عناوين با خارجي
خارجي سياست ديگردر زمينهجويي.ميشوند طبقهبندي متجاوز يا صلحدوست
عوامل بر خارجي كهسياست ميشود پيشنهاد نظر اين دركنه.است تحليلي
منافع جغرافيايي ، دولت ، موقعيت تاريخي سنتهاي ازجمله متعددي
خارجي دركسياست براي لذا.شود امنيتيپايهگذاري نيازهاي و ملي ، هدفها
.تحليلكند و داشته نظر در را عواملمتعددي بايد پژوهشگر
ايدئولوژيك زمينهجويي
خارجي دارايسياست فرانسه يا كهبريتانيا ، ادعا اين بيستم ، قرن در
محافظهكار يا و جامعهگرا خواهانه ، آزادي اصول نسبتبه يا و نبوده
اعتبار از عاري منتقدان ديدگاه از نبودهاند ، وفادار مورد هر در
است راهي خود نيز اين سياستخارجي درباره تفكر براي.است بوده
دورههاي در.باشد زمينهجوييغالب چنين شايد نيز وتاكنون
يا سياسي ، حزب رهبرانسياسي ، گروه داخلي ، گوناگونسياستهاي
به نبودن وفادار و خارجي درسياست فرصتطلبي به متهم را دستگاهاجرايي
جوامعسرمايهداري حكومتهاي.كردهاند ايدئولوژيكخود و سياسي باورهاي
اجتماعي طبقه آزاديا تجارت دموكراسي ، از جانبدارينكردن خاطر به
از بيشتر مسلط اينزمينهجويي.شدهاند محكوم جهان درسراسر ويژهاي ،
و انگيزهها و.خارجيمينگرد روابط بر ديدگاهيروانشناختي
از نشمارد ، سياست تنهاعامل اگر را حكومتها و ايدئولوژيرهبران
نظامدموكراتيك يك كه است همچنينمعتقد.ميآورد شمار به آن عوامللازم
ديگر ، نوعي حكومتخودكامه ميكند ، دنبال را سياستخارجي از ويژهاي نوع
جامعهگرا دموكراتيك اجرايي دستگاه بالاخره و سوم نوعي كمونيست حكومت
و ميخورد چشم پريانبه داستانهاي سادگي چنينبرداشتي در را ، ديگري نوع
را آن درك داده ، قبولجلوه قابل گستردهاي صورت رابه آن نتيجه در
يا و سياسي نظام يك وظيفه عنوان به خارجي سياست.آسانميسازد
تلقي ميكنند اجرا را آن برنامههاي كه رهبران باورهاي و اولويتها
.ميشود
تحليلي زمينهجويي
كمداراي دست كه دارد وجود سياستخارجي در نيز ديگري زمينهجويي
اين.است ايدئولوژيك زمينهجويي بهاندازه توجه قابل سابقهاي
چه غالب نظر نوزدهم و هيجدهم قرن سراسر در زيادي مدت براي زمينهجويي
بوده تاريخي گستردهتر درتعبير يا و دولت ، مصالح بر آموزههايمبتني در
به پژوهشگران و تحليلكنندگان از وسيلهعدهاي به ما زمان در ومجددا
.است شده توجه آن
روانشناختي زمينهجويي آشكار كمبودهاي نتيجه آن دوباره حيات
بينالمللي پيشرفتهاي گرفتن نظر در با ويژه به ايدئولوژيك يا
كشورهاي خارجي سياست عرصه ايدئولوژيكدر زمينهجويي.است كنوني
درتشريح شده ، بياعتبار و متزلزل تضادهايدروني توسط كه سرمايهداري
بدون.است ناموفقبوده و نارسا دولتها سياستهاي مقاصد و هدفها تداوم
آنان عمومي يا و فلسفههايشخصي و رهبران يا حاكم ، گرفتنحزب نظر در
يگانگيهايي روسيه يا فرانسهو آمريكا ، بريتانيا ، سياستهايخارجي
دردوران.است فردي وايدئولوژيهاي باورها از برتر كه رامينماياند
اعتراضهاي برخلاف بريتانيا كارگري حكومت جهانيدوم جنگ از پس بلافاصله
كشورهاي غربي ، اروپاي توري ، در قدرت سياست و عليهامپرياليزم ريشهدار
به ميانه و نزديك خاور در و ليبريا جزيره شبه مشتركالمنافع ،
و توريها كه پرداخت اساسي منافع همان از اجتنابناپذير جانبداري
متحده ، ايالات در.ميدانستند حياتي متعدد قرنهاي براي را آنها ويگها
به كلينتون و بوش امروزه و نيكسون و جانسون كندي ، خارجي ، سياستهاي
و روزولت اجرايي دستگاههاي كه پرداختهاند اساسي هدفهاي همان تحقق
دگرگون فنون يا و روشها وسايل ، كه است ممكن.بودند آن متوجه ترومن
.باقيماندهاند پايدار تقريبا هدفها منافعو اما باشند شده
بازمينهجويي مخالف واكنشهايي دهه ازدو بيش كمي دوراني در اين بنابر
كاملا شايد.آمدهاست بوجود بينالمللي مطالعهروابط در ايدئولوژيك
حاصل از بيش چيزي سياستخارجي آن مطابق كه مفهومي شدهباشد آشكار
تداوم بهعوامل نسبت را مطلب حق سختيميتواند به نيست داخلي جنبيسياست
نيازهاي كه است نيزلازم مورد اين درك حدودي تا.اداكند ملي سياست در
كه هرسياستمداري براي تغيير محدوديتهايغيرقابل برخي ملي ملموسمنافع
گرفتن نظر در بدون.ميآورد بوجود ميپردازد سياستخارجي ساختن به
كه دارند وجود استراتژيكبسياري منافع اجتماعي ، وفلسفه خواستها
براي بايد و ملتاند يك بينالمللي نقش و جغرافيايي وضعيت به وابسته
براي منافع اين بودن هميشگي فقط نه.شوند تامين آن استقلال حفظ
همچنين تداوم بلكه است يكسان روسيه كنوني حاكمان و بلشويكها تزارها ،
در كه سياستمداراني ميخورد ، چشم به نيز ملي سياستمداران برداشت در
الگوي و شكل آنان براي امنيت اين مفهوم و بوده كشور امنيت حفظ پي
بيانگر كه ملي انديشه.است گرفته مشابه سازمانهاوسنتهاي از را خود
خارجيبه سياست تداوم در عاملي نبودنخود ملموس وجود با است منافعملي
دوامبا قابل بينالمللي شرايط دوجانبه تاثير از خارج.ميآيد شمار
سياستهايخارجياي بزرگتر ملتهاي - خود ، دولت ويژه سازمانهاي و سنتها
دگرگونيهاي برخلاف حتي طولاني مدت در آن اصلي خطوط كه كردهاند تدوين
.است حفظشده مداوم صورت به داخلي صحنهسياست در شديد
گزينشها خود طراحان از خارجي سياست دوم ، زمينهجويي موجب به
ازنظر ملت يك منافع اگرچه.ميطلبد بنيادي نظمي اساس بر اولويتهايي و
كم و منافعمستمر مراتب سلسله در اينمنافع اما است دائمي ويژگيها
از يكي در (Paul-HenriSpaak) هنرياسپاك پل.طبقهبنديميشوند اهميتتر
يك عنوان به بلژيك سياستخارجي تدوين در ميتواند كه اظهاراتخود
استگفته صادق خارجي سياستهاي موردهمه در ولي آيد شمار به راهنما
:است
از.باشد داشته وجود مراتب سلسله ميبايست بينالمللي تعهدات در
هزاران كه را وقايعي كه خواست نميتوان منطقا قارهاي اروپاي ملتهاي
روي نفوذينيستند يا منافع هيچگونه داراي مناطقيكه از دورتر كيلومتر
آنان به مربوط كهمستقيما اموري همچون قضاوتي واقعگراييو يا ميدهند
.دهند قرار بررسي استمورد
تحت ديگربايد منافع شود دفاع هرقيمتي به ميبايد منافع پارهاي از
نميتوان هيچگاه تقريبا ديگر پارهاي از و شوند حفظ ويژهاي شرايط
سياست وظيفه اولينمرحله در.باشد موجود تمايل اگرچنين حتي كرد دفاع
به سپس و كند تعيين خودرا منافع مراتب سلسله كه آناست خارجي
كشورها ساير خارجي عملسياستهاي يا اصول در كه منافع مطالعهحدود
سلسلهمراتب تركيب ملي رهبران هنگاميكه حتي.بپردازد ميخورد بهچشم
را حياتي نهانمنافع مفاهيم عمل در ميكنند ، غالبا انكار را منافع
بر داير دوم جهاني هنگامجنگ به متحده ايالات تصميمميسازند آشكار
بهصورت را نبرد ابتدا آرام دراقيانوس دشمن ساختن نابود از اينكهپيش
انتظار برسانديا پايان به شمالي وآتلانتيك اروپا در موفقيتآميز
به ناپلئون اتحادعليه تشكيل از قبل كه قرننوزدهم آغاز در بريتانيا
اساسي درك اساس بر ازاقدام نمونههايي بنشيند بهلهستان حمله انتظار
.منافعهستند
اين به تنها خواستهايشان كردن دنبال براي آنان قدرت و دولتها منافع
چهارچوب در كه ايجادميكنند گستردهاي محدوديتهاي كه است ثابت معني
لازم چهارچوبي قدرت و منافع اين همچنين.ميشود ساخته خارجي سياست آن
رقابتدر آن در كه ميآورند سياسي ، بوجود داخلي برخوردهاي رابراي
.ميشود خارجيپديدار سياست با ارتباط
جهاني جنگ در بريتانيا مانند بدهد ، دست از را خود قدرت دولتي اگر
.شد نيازمندخواهد خود ملي منافع ارزيابي در نظر تجديد به دوم ،
ارزشيابي مداوم بهصورت آن حفظ وسايل و ملي ميشودامنيت موجب تكنولوژي
بزرگ قدرتهاي ردهبندي دگرگونيهاييدر به منجر است وممكن شوند
گرفتن نظر در با ممكناست قدرت ردهبندي در بريتانيا.گردد
باشد ، اما كرده سقوط صنعتي زمينهانقلاب در ديگر ملتهاي تجربههاياخير
وبمب اتمي انرژي دوران در را دلخواهخود برتري دستكم ميتواند
موضوع بهعنوان دولتها خارجي سياست در وجودتداوم.آورد بدست هيدروژني
از يكي دگرگونيهايتكنولوژيكي شديد تداوم آهنگ دورانيكه در بحث قابل
.است شده پذيرفته است ، مسلم امور
دست آن كه معتقدند سياستبينالمللي پژوهشگران بيشتر هنوز
بيشتر ميرسد نظر به كه خارجيملتها سياست معمول الگوهاي از
توسط وتحليل مطالعه موضوع باشند ، چراپذيرفته و بيچون سياستپيشگان
ولي مشخص ازراههاي زمينهجويي الگوها اين درباره.است جديد پژوهندگان
صنعتي ، جغرافيايي ، دربارهوضعيت پژوهشگران.است انجامشده متعددي
عمل ملي عوامل چنين آن در كه ويژهاي تاريخي شرايط طبيعيملتها ،
احوال اوضاعو يا موجود عينيتهاي اساس بر ملتها كنوني تطبيق كردهاند ،
برخي ادامه در سياستمداراندرگير اظهارات و وادعاها آن متعاقب تاريخي
.انجامدادهاند كلي مطالعات تاريخ ، سياستهايخارجي
تامپسون كنت:نوشته
غلامي احمد:ترجمه