پنجم ، شماره 1373 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 5 يكشنبه 13
|
|
نيازمندبازنگرينيست؟ حضانت قوانين آيا
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كه سال از 2 پس وپسري سال از 7 پس دختري كه صورتي در
شوند ، طبيعتا واگذار بهپدر قانوني بهلحاظ ميشدهاند ، توسطمادرنگهداري
كردهاند ، پيدا مادروابستگي به مدت اين در رواني و ازنظرروحي چون
ونابسامانيهاي بحران دچار شود ، قطع مادر و آنها ارتباطبين چنانچه
نخواهدبود جبرانپذير عمر پايان كهتا خواهندشد عاطفي و روحي
بازي و شادي.بود وجودشپركشيده از پيش مدتها اميد و نشاط
و خنديدن دويدن ، بهجرم وقتيمينمود نامفهوم و گنگ كودكانهبرايش
و ميزدند مرگكتكش تاسرحد ميگذاشتند ، داغ بدنكوچكش بر كردن بازي
نحيفتر ضعيفتر ، روز هر.ميپژمرد لبانش روي گللبخند ميكردند ، زندانيش
پدر ، وبيعدالتي ظلم اينهمه از ميخواست.گذشتهميشد از رنجورتر و
.كند درددل.بزند حرف.برد پناه مادر بهدامان....و نابرادري نامادري ،
ديگر.شوهر جور از.بود رفته مادر اما.بگريد و بگذارد دامنش در سر
.نگهداريكند او از ميخواست بچه؟ اما.زندگيكند او با نميتوانست
بچهام بود گفته و كرده گريه بود ، دادگاههادويده راهروهاي در بارها
:گفت.نكردند حرفش به اعتنايي اما.نجاتدهيد پدرش شكنجههاي از را
بعداز 7 دختر نگهداري:شنيد.مراقبتكنم بچه از خودم ميخواهم
و عياشي دنبال مدام پدرنيست ، او اما:گفت.است پدر سالبرعهده
.ميشود رفتنش مدرسه ميكند ، مانع شكنجه را بچهام خوشگذرانياست ،
دوباره.بياورد دخترم سر بلايي ميترسم نميرسد ، او بهداشت و بهتغذيه
.ميدهد بهپدر را بچه شنيدقانون
جمله يك فقط.نداشت فايده هيچيك بهقانون ، تمسك التماس ، خواهش ،
خودش از بارهاپدرميرسد به سال از 7 پس قانوندختر ازنظر
را پدر تنهانام اگر چه؟ باشد صلاحيتنداشته پدر اگر بود ، پرسيده
رفتار اسير يك مثل او با دهد ، شكنجه را بچه اگر چه؟ بكشد يدك خود با
تنها قانون اما..كند محروم حداقل زندگي يك داشتن از را او كند ،
.داشت را جواب همينيك
...سال بعداز 7 دختر
اخلاقيپدر ، انحطاط يا نكردن مواظبت دراثر اگر قانون طبق بود ، شنيده
ميتواند ، نگهداري دادگاه بيفتد ، بهخطر اخلاقبچه و تربيت جسماني ، صحت
.دهد مادر به را طفل
پزشكي.نمود مراجعه قانوني پزشكي به برخي پيشنهاد به
در بهداشتي ازنظر بچه نوشت.كرد تائيد را گفتههايش قانوني
دادگاه به را قانوني برگهپزشكي.ميبرد بسر نامطلوبي وضعيتبسيار
بازنگري مورد حضانت شنيد ، قانون قبل مدتي اينكه تا...برد ، اما
باخوشحالي.است شده روشن ديگر پدرحالا اخلاقي انحطاط موارد قرارگرفته ،
در فقط تبديلنشده ، قانون به هنوز مذكور مورد شنيد.رفت دادگاه به
اجرا مرحله به تا طولميكشد ماهها شود ، تصويب اگر استو شده مطرح مجلس
را خبرها.ميشمرد را روزهاگرفت جان دلش در اميدي بارقه.درآيد
...شايد ميرفتتا دادگاه به مرتبا.پيگيريميكرد
.ميشد گذشته از لاغرتر و نحيفتر روز به روز دخترك پيكر گذشت ، چندي
هر دل كه بود گذاشته جاي بر نگاري و نقش بيجانش بدن بر داغ آثار
شدت روز هر پا و دست استخوان شكستگيهاي.دردميآورد به را بيننده
آن تاب رنجورش اندام سرانجام اينكه تا ميشد عميقتر زخمها مييافت ،
و شد مغزي خونريزي ضربهدچار آخرين با و نياورد را وشكنجه رنج همه
.شد بسته هميشه براي بود ، ورقخورده آن برگ تنها 9 كه دفترزندگانيش
خود نابرادري و پدر ، نامادري توسط كه دختربچه اين ماجراي
را آن تاكنون كه نادريباشد موارد جمله از شايد شكنجهميشد ،
زندگي پدر با والدين ازجدايي پس كه فرزنداني نيستند كم اما.شنيدهايم
خطر معرض در پدرتربيتشان اخلاق و سوءرفتار دليل به ميكنندو
نامادري ازطرف پدر ، ازدواجمجدد دليل به اينكه يا قرارميگيرد
وروحي جسمي صدمات دچار گرفته ، اذيتقرار و آزار مورد او وفرزندان
.نيست امكانپذير آن جبران عمر پايان تا كه ميشوند
از آن بودن دور ميشود ، وارد طلاق كودكان به كه لطماتي و صدمات حداقل
و پدر فرزندانمشترك با بچهها قبيل اين تبعيضميان مادر ، محبت كانون
نامادري قبلي ازدواج حاصل كه است احيانافرزنداني و نامادري
.ميباشند
به همسر ، از جدايي از پس كه زناني هستند ، ميان اين در اما
از نگهداري در پدر صلاحيتنداشتن بهدليل و ميكنند مراجعه دادگاه
درخواستشان با هم اكثرا و فرزندشانميشوند از نگهداري بچه ، خواهان
.نميشود موافقت
اين در است ، پدر عهده بر تنها جدايي از پس فرزندان حضانت آيا اما
اينملاقاتها مانع پدر اگر دارد؟ را بچهها با ملاقات حق مادر آيا صورت
مسئوليت اينصورت در ميشود ، حضانت سلب پدر مواردياز چه در چه؟ شود ،
باز آيا باشد ، اخلاقي دچارانحطاط پدر اگر كيست؟ با ازفرزندان نگهداري
انحطاطاخلاقي تشخيص ملاك داشت؟ راخواهد فرزندان از نگهداري همصلاحيت
مورد اين در آنكهقضات يا است؟ شده واژه ازاين مشخصي تعريف آيا چيست؟
تا حضانت قانون در موردبازنگري در مجلس اخير طرح عملميكنند؟ سليقهاي
...باشد راهگشا زمينه اين در ميتواند حد چه
كيست؟ جداييبرعهده از پس فرزندان حضانت
نگهداري يكديگر ، از مرد و زن جدايي درصورت مدني قانون طبق
سال تا 7 دختر و سال تا 2 پسر فرزند طفل از (حضانت)مراقبت و
.است پدر با پس آن از و مادر با تولد هنگام از
خود بچهها ، حضانت مورد در جدايي هنگام به مرد و زن است ممكن البته
نفقه بدوندريافت را بچهها نگهداري مادر برايمثال.برسند توافق به
چون.كند تقبل راخود زندگيشان مخارج و گيرد شخصابرعهده آنان ، براي
اثاثيه ، مسكن ، پوشاك ، خوراك ، شامل فرزندان قانونينفقه ازنظر
متوسط زندگي يك گذران كهبراي مخارجي كليه و تحصيلي و هزينههايدرماني
.است برعهدهپدر است ، ضروري امروزي دراجتماع
فوت از پس و است پدر برعهده اولاد نفقه:مدني قانون ماده 1199 طبق
الاقرب بارعايت است ، پدري اجداد بهعهده انفاق به او قدرت عدم يا پدر
نفقه آنها ، عدمقدرت يا پدري اجداد و پدر درصورتنبودن و فالاقرب
با نباشد ، انفاق به ياقادر زنده ، هم مادر هرگاه.مادراست برعهده
واجبالنفقه پدري جدات و مادري وجدات اجداد بهعهده فالاقرب رعايتالاقرب
مساوي اقربيت حيثدرجه از مزبور جدات و اجداد نفراز چند اگر و است
.تاديهكنند مساوي حصه به بايد نفقهرا باشند ،
دختر) باشند رسيده بلوغ سن شرعيبه ازنظر فرزندان كه صورتي در
بهعهده -ياپدر مادر با زندگي -را انتخاب دادگاه (سال پسر 15 و سال 9
.است پدر فرزندانبرعهده نفقه حالتي چنين در.ميگذارد آنان خود
كه مدنيدرصورتي قانون ماده 1174 فرزندانطبق با ملاقات نحوه
نداشته سكونت منزل يك در طفل ابوين ديگر جهت هر به يا طلاق بهعلت
خود طفل ملاقات حق اونميباشد ، حضانت تحت طفل كه ازابوين يك هر باشند ،
آن به مربوط جزئيات وساير ملاقات مكان و زمان تعيينرادارد
.است محكمه با ابوين بين درصورتاختلاف
ملاقات حق كه درمييابيم قانون اين مفاد در دقت و تامل كمي با
حضانتفرزند دلايلي كهبه است حقوقوالديني مسلمترين از يكي بافرزند ،
سال پساز 2 پسري و سال از 7 پس دختري درصورتيكه.نيست آنان برعهده
شوند ، پدرواگذار به قانوني بهلحاظ نگهداريميشدهاند ، مادر توسط كه
پيدا مادروابستگي به مدت دراين رواني و ازنظرروحي چون طبيعتا
و بحرانها شود ، دچار قطع مادر و آنها بين چنانچهارتباط كردهاند ،
نخواهد عمرجبرانپذير پايان تا كه خواهندشد وعاطفي روحي نابسامانيهاي
.بود
ناگوارو بسيار نيز مادر براي فرزندي ، و مادر رابطه قطع ديگر ازطرف
.است تحمل غيرقابل
دستور به:مينويسد مورد اين در كودك حقوق كتاب در عبادي شيرين
كودك با ملاقات نحوه درخصوص ميتوانند والدين مدني قانون ماده 1174
اختلاف حل مرجع نرسيدند ، توافق به اگر اما ;كنند توافق يكديگر با
مصوب1358 ، خاص مدني دادگاه لايحهقانوني ماده 3 استناد به مورد ، دراين
انجامتحقيقات از پس دادگاه.ميباشد سكونتكودك محل خاص مدني دادگاه
والدين كودكو عاطفي و روحي وضعيت و شرايطزندگي و سن به باتوجه لازم
.ميكند معين را آن ومكان زمان و ملاقات نحوه او ،
شود فرزند ملاقات مانع والدين از يكي اگر
را مادر وي ميشود ، واگذار پدر به طفل حضانت وقتي كه ميآيد پيش بسيار
مواردي در هم قضيه اين عكس البته.ميكند محروم فرزندش با ملاقات از
پدر مانعملاقات دارد ، برعهده را كودك كهسرپرستي مادري يعني.است صادق
آن محاكمبا اكثر در زنان حاضر درحال مشكليكه اما.ميشود او با
.است مادر با فرزند ازملاقات پدر ممانعت هستند ، روبهرو
پدر توسط ساله دختربچهاي 9 اذيت و آزار مورد ، اين نمونههاي از يكي
كودك اين مادر.شد او منجربهفوت نهايت در كه بود ونامادريش
طلاق ، از پس:بود گفته اينمورد در صبح نشريات از يكي بهخبرنگار
به او ميكنند ، زندگي كجا نميدانستمآنها.گرفت من از را شوهرمبچهها
بودم دلخوش.ندارم را ازبچهها نگهداري صلاحيت من كه بود قاضيگفته
ديدار اين از مرا حتي ولياو ببينم ، را بچهها ميتوانم ، كهگاهي
دادگاه ، اين راهروهاي در ديدنبچههايم براي تمام سال دو..محرومكرد
كه كنم شكايت تا رفتم آندر به در اين از و دويدم دادگاه وآن
جرم به مرا دادگاه هم است ، آخر كرده پنهان را بچهها شوهرسابقم
.كرد تومانجريمه سههزار مبلغ بچهها ديدارمخفيانه
تربيت و پرورش بهپاي را خود جواني و عمر كه مادري است ، سزاوار آيا
آنان مراقبت براي عمرش لحظات شيرينترين از و ميگذارد فرزندانش
در اينچنين گوشههايش جگر ملاقات ساعت چند براي تنها ميكند ، چشمپوشي
ماده 98 طبق كه است حالي ايندر بماند؟ سرگردان دادگاهها راهروهاي
در شده ، سپرده او به طفليكه دادن از كسي اسلامي ، اگر قانونتعزيرات
به كند ، دارند ، امتناع مطالبه حق قانونا كه مطالبهاشخاصي موقع
حمايت قانون ماده 14 در.شد خواهد ضربهمحكوم تا 74 شلاق مجازات
كسي دهد ، تشخيص خانواده دادگاه هرگاه:است آمده چنين نيز خانواده
حضانت به مربوط تكاليف انجام از است ، شده محول او به طفل حضانت كه
بار هر براي او شود ، حق ذي اشخاص با طفل ملاقات مانع يا كند خودداري
مبلغ حداكثر به تكرار صورت در و ريال دههزار تا هزار از مبلغي تخلف ،
.ميشود محكوم
مبلغ و شده وضع انقلاب از پيش سالهاي در قانون اين اينكه از صرفنظر
معلوم اما ندارد ، مناسبتي چندان ما كشور در تورم نرخ با نظر مورد
كودك ملاقات مانع آنكه براي را كودك پدر آنكه جاي به قاضي چرا نيست
!نمودهاست؟ محكوم را مادر كند ، جريمه است ، شده مادر با
ميشوند؟ روبرو مشكل با قضات سوي از اجرا موقع در ما قوانين چرا اما
اينباره در مجلس در مردمهمدان نماينده (دباغ) حديدهچي مرضيه
ميشود دريافته بهراحتي قضايا نوع اين به اجمالي نگاهي با:ميگويد
...است او قضاوت در نقص و قاضي اهمال از ناشي اينحوادث تمامي كه
قاضي كه است تعجبآور موضوع اين افراد تمامي براي:ميدهد ادامه وي
از سالگي تا 7 دختر فرزند حضانت درباره قانون شفافيت رغم به دادگاه
نهايت در بودهو عاجز مادر به وي واگذاري و پدر از كودك گيري بازپس
محكومكرده جريمه پرداخت به را وي اينزمينه در مادر اصرار دليل به
.است
پورناجي بنفشه
دارد ادامه