پنجم ، شماره 1374 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 6 دوشنبه 14
|
|
ميشود؟ سلب حضانت مواقعي چه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) نيست؟ بازنگري نيازمند حضانت قوانين آيا
شدت به كه حالي در و كرد روزنامهتلفن تحريريه به خانمي پيش چندي
پسر 4 دادگاه.شدهام جدا شوهرم از كه است سال يك:ميگفت ميگريست ،
دو هر همسرم و من اينكه با.است داده پدرش به قانون طبق را سالهام
بچه و من ملاقات مانع آنكه براي شوهرم اما ميكنيم ، زندگي تهران در
ادامه در خانم اين.بردهاست خانوادهاش نزد شهرستان به را بچه شود ،
تنها زن يك ديگرچطور طرف از ندارم ، آنها از منآدرسي:ميگفت
مراجعه شهرستان به فرزندش ديدن براي ماه ياهر هفته هر ميتواند
درنگهداري بچهها اين مادربزرگ و پدربزرگ آيا آنكه ديگر و كند؟
هستند؟ ارجح من از او
خصوص در دادگاه دستور به كسيكه:مينويسد مورد اين در عبادي خانم
ملاقات از مانع و توجهنكرده نزديكانش و اقربا با ملاقاتكودك
بدين و برده شهرستانديگري به را كودك اجازه ، بدون ياآنكه ميشود ،
اين رفع به دادگاه دستور به ميكند ، ايجاد ملاقات راه در موانعي جهت
حق از مانع و دهد نشان بيتوجهي بازهم اگر و شد خواهد محكوم موانع
فرد به و كرده سلب او از را حضانت ميتواند ، دادگاه شود ، طفل ملاقات
مانع لجاجت خاطر به صرفا كه پدري زيرا.نمايد واگذار ديگري ذيصلاح
كودك احساسات و عواطف به واقع در ميشود ، مادرش با كودك ملاقات از
صلاحيت بنابراين نيست ، مطرح او براي طفل رواني سلامت و ندارد توجهي
به و گرفت او از را حضانت ميتوان نتيجتا ندارد ، را كودك نگهداري
.كرد واگذار -مادر فرضا -فردديگري
ميشود؟ سلب حضانت مواردي چه در
يا عارضه اثر در كه ميآيد گاهپيش:است آمده كودك حقوق كتاب در
داشته حق قانون موجب به كه يعنيكسي ميشود ، سلب حضانت حق حادثهاي
و ميدهد دست از را خود كند ، صلاحيت سرپرستي كودك از كه بوده ومكلف
كه افرادي به و گذاشته پاپيش كودك منافع حفظ براي قانون اينحالت در
نگهداري كودك از نميدهدكه اجازه دادهاند ، دست از را صلاحيتخود
...كنند
:از عبارتند حضانت حق اعمال موانع
صورتي در حتي شوند ، جنون به مادرمبتلا يا پدر كه صورتي در:جنون ـ
خواهد سلب او از حق باشد ، اين داده وي به را حضانت حق كهقانون
.شد
عهده را طفل حضانت مادر صورتيكه در جدايي از پس:مادر ازدواج ـ
-باشد زنده طفل پدر كه صورتي در -نمايد مجدداازدواج باشدو دار
.ميشود گرفته مادر از حضانت حق
.ميرود شمار به حضانت ازموانع نيز صعبالعلاج بيماري به ابتلا ـ
اثر در گاه قانوني ، هر اينماده براساس:مدني قانون ماده 1173 ـ
اوست ، حضانت تحت طفل كه مادري يا پدر اخلاقي انحطاط يا عدممواظبت
به است ، مكلف محكمه باشد ، خطر معرض در طفل اخلاق تربيت يا جسماني صحت
هر العموم مدعي تقاضاي به يا او قيم تقاضاي به يا طفل اقرباي تقاضاي
.كند اتخاذ بداند ، مقتضي طفل حضانت براي كه را تصميمي
و كارشناسان از بسياري ازنظر كه است مواردي از يكي اخير مورد
اخلاقي زيرامواردانحطاط.دارد بازنگري به نياز حقوق متخصصانعلم
نشده ، مفهوميتعريف و شده بيان كلي طور به مادهقانوني اين در پدر
اين.است شده گذارده قاضي برعهده آن تشخيص كه است شفاف غير و مبهم
كردن عمل سليقهاي نهايت در و قضات نظر اختلاف و آرا تشتت سبب امر
.شد خواهد آنان
اقداماتي به دست ابهام رفعاين براي مجلس ، نمايندگان پيش چندي
چون مصاديقي.نشست ثمر به اول شور در سرانجام عده اين تلاشهايزدند
طولاني ، غيبت يا محكوميت اخلاقي ، فساد مخدر ، مواد و الكل به اعتياد
يا جسماني سلامت عليه جرم سكنه ، از خالي محيط در طفل كردن رها جنون ،
توان از استفاده سوء و حد از خارج تاديب و شتم و ضرب طفل ، روحي
انحطاط يا نكردن ، مواظبت مصاديق از طفل اقتصادي و مالي جسمي ، روحي ،
مردم نماينده جلودارزاده ، سهيلا.شد مطرح طرح اين در والدين اخلاقي
نبود:ميگويد مدني قانون ماده 1173 اصلاح درباره مجلس در تهران
اين از گوناگوني تفسيرهاي سبب اخلاقي ، انحطاط مصاديق از مشخصي تعريف
.ميشود متفاوتي احكام صدور سبب امر همين و است شده واژه
از شوهرش اعتياد علت به موارد ، زني از بسياري در:ميدهد ادامه او
به شوهر نداشتن صلاحيت رغم به آنها اطفال حضانت اما طلاقگرفته ، او
طفل شدن كشيده بيراهه به احتمال حالت اين در.است شده واگذار وي
.است زياد بسيار
قانون نداشتن صراحت بهدليل اگر:حقوقدان شيد ، ناهيد عقيده به
نيست ، صلاحيت داراي فرديكه به كودك اخلاقي ، انحطاط دربارهمصاديق
اين به است ، ممكن چونميشود وارد خلل جامعه امنيت به شود ، سپرده
.باشيم كرده فراهم طفل آينده كجروي براي را زمينه ترتيب
واژه مورد در دادگستري سابق وقاضي رسمي اسناد دفتر سر الفتي فوزيه
طفل از نگهداري صلاحيت درباره افراد تمام:ميگويد اخلاقي انحطاط
ملاك را..و آموزش مناسب ، نگهداري اعتياد ، نداشتن.دارند واحدي تصور
طفل حضانت كه كودك والدين از يكي است ممكن كه حالي در.ميدانند آن
وادار را او اما اخلاقينباشد ، انحطاط داراي است ، شده سپرده او به
اين در آيا ;بنمايد..و مخدر مواد جايي به جا دزدي ، گدايي ، به
وي حضانت اخلاقينيست ، انحطاط داراي او كه اين بهصرف محكمه حالت
صلاحيتنداشتن مصاديق از موارد اين كه درصورتي ميكند ، تاييد را
انحطاط) جاي به (صلاحيت فاقد) عبارت از است ، بهتر دليل همين به.است
.شود استفاده (اخلاقي
ماده عبارات و واژهها نشدن دليلتعريف به ميشود ، ملاحظه كه همانطور
مشكل با اجرا موقع در قوانينديگر از برخي مانند ماده اين 1173
انحطاط مصاديق كردن روشن با مجلس در محترم نمايندگان.روبروميشود
كه مصاديقي آيا اما.كنند كمك مشكل اين رفع به كه داشتند سعي اخلاقي
تعريفي به نياز خود است ، شده گرفته نظر در اخلاقي انحطاط تعيين براي
مورد در يا است؟ مواردي چه شامل اخلاقي فساد مثال براي ندارد؟ مجدد
روحي ، توان از استفاده سوء چيست؟ تشخيص ملاك كودك ، حد از خارج تاديب
...و ميشود؟ تعيين چگونه طفل اقتصادي و مالي جسمي ،
مربوط ديگر قوانين بلكه قانونمدني ، ماده 1173 تنها نه گفت ، بايد
.هستند مجدد بازنگري نيازمند بهحضانت
فرزند از جدايي اثر در مادر وحرج عسر به ميتوان موارد اين جمله از
-دختران خصوص به -كودكان عاطفيكه و رواني روحي ، مشكلات متقابلا و
.كرد ميشوند ، اشاره مبتلا بدان مادر از اثرجدايي در
و ماهها و ميسپارند مادر به را خود فرزندان كه پدراني بسيارند چه
حضانت قانون ، كه سنيني در اما.نميگيرند سراغي ازآنان سالها بلكه
و ميشود پيدا كلهشان و سر يكباره ميكند ، واگذار پدر به را بچه
ايام اين طي بسا ، چه و نديدهاند است ، سال كه 7 را دختري ميخواهند ،
.كنند جدا مادر از قانون حكم به كردهاند ، فراموش هم را چهرهاش
با كه بچههايي دختر.وخواندهايم شنيده ديده ، زياد موارد ، اين از
نزد سالگي از 7 پس كههمچنان ميخواستند او از قاضي ، به نوشتننامه
كه پدري نزد نيستند مايل كه بودند نوشته همچنين.بمانند مادر
.برگردند دارد ، را بيگانه حكم برايشان
است ، ناچار قاضي نشود ، موجودايجاد قوانين در تغييري كه مادامي اما
.نمايد عمل فعلي قوانين درچارچوب تنها
و اصلاح در مجلس محترم نمايندگان تاكنون كه همانگونه كه است اميد
موثري گامهاي -خانوادگي مسايل خصوص به - موجود قوانين بازنگري
.باشيم زمينه اين در آنان موفقيت شاهد نيز آينده در برداشتهاند ،
...ا انشاء