پنجم ، شماره 1376 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 8 چهارشنبه 16
|
|
ديني معارف منظر از مدني جامعه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آخر قسمت - ديني انديشه و مدني جامعه
كه شد مدنياشاره جامعه استقرار مانععملي چهار به گذشته بحث در
:انجمنها و احزاب دولتو بين اعتماد عدم از عبارتاست آن پنجمين
آنكه چه است سياسي فعال و كارآمد نيروهاي برآيند دولت مدني جامعه در
اعمال و بابرنامه توام امور جريان هدايت:استاز عبارت تحزب ماهيت
.خاص آرمانهاي جهتاجراي در قدرت
ادعاي و دين از خاص قرائتي با دين انحصارياز و نابجا استفاده (6)
و ارشادي استفاده جاي به رقيب گروههاي از گروه يك عقيده در آن حصر
.جامعه طيفهاي همه براي دين از راهبر
.اقتصادي رشد با همگام-سياسي -فرهنگي توسعه عدم (7)
يا مستقيم فشار و مميزي ايجاد مطبوعاتبا آزادي ضمانت عدم (8)
.فشار گروههاي يا دولت غيرمستقيم
مدني جامعه مخالفان
:گروهدانست سه ميتوان ما دركشور را مدني جامعه مخالفان
و مخالفآزادي عمدتا كه وانحصارگري طلب تماميت گروههاي (1)
همه آوردن بهدست خواستار نيز و سياسياند صحنههاي در مردمي مشاركت
آن قواعد رعايت و رقابت در شركت بدون اقتصادي -سياسي اهرمهاي
.ميباشند
ديدي با(فراتجدد) مدرنيستي پست ازموضع كه روشنفكران برخي (2)
.مينگرند جامعهمدني به نسبت منفي
با همگام آن وتحول فقه پويايي با سنتيمخالف گروههاي برخي (3)
اين طيفياز نقد در (قدسسره)راحل امام ;مكان و مقتضياتزمان
و اخبار از كهجنابعالي آنگونه بالجمله:فرمودند چنين گروه
مردم و برود ازبين بايد بهكل جديد تمدن داريد ، برداشت روايات
نامه به جواب).كنند زندگي صحراها در هميشه براي يا و بوده كوخنشين
(قديري...آيها
سياسي -گروههايمذهبي و روحانيون از برخيديگر كه است بهذكر لازم
عناصري وجود نيز و اسلام عالم در بحث اين از وجودسابقهاي به معتقد
اين كه است ، مدني جامعه جوهري اركان مويد كه اسلاماند ديني بينش در
.داد خواهيم توضيح بعد بخش در را موضوع
مفهوم به -جامعهمدني كه كرد اشاره بديننكته بايد هرچيز از قبل
طرح سابقه اسلامي معارف كهدر است نوظهور عنواني -امروزينآن
كه باخصوصياتي كه ميدانيم اما.مستحدثهاست مسائل از و نداشته
و اسلام فاضله مدينه كههمان نكرده ادعا كسي نيز ذكرشد آن براي
كرد ، خواهند برپا (عج)عصر امام كه جهاني متضمنعدل آرماني جامعه
و احاديث كتب در موعود و نهايي جامعه آن خصوصيات كه چرا.باشد
انطباقي نيز امروزي مدني جوامع از هيچيك با و است مندرج تفاسير
در جامعه و حكومت شيوه به مربوط فصول به ميتوان اينباره در)ندارد
طوسي شيخ كتابهاييهمچونغيبت به (عج)صاحبالامر حضرت زمان
(.كرد صدوقمراجعه شيخ مرحوم اكمالالدين و
حجهالاسلام جناب توسط اصطلاح اين طرح كردكه استنتاج ميتوان بنابراين
كه معنا بدان -شعاريايدئولوژيك بهعنوان قطعا نيز خاتمي والمسلمين
همچنانكه نبوده ، -بدانند اسلام فاضله مدينه همان را مدني جامعه
;است نبوده نيز مقطعي اهداف براي زودگذر و تاكتيكي شعاري بهعنوان
جامعه ، اين ايشان ، تشخيص به كه بوده راهبردي و استراتژيك شعاري بلكه
طي در و باشد مطرح هدفيدرازمدت بهعنوان ميتواند كه جامعهاياست
توانايي درحد حكومتاسلامي يك از كه حداكثرويژگيهايي زماني ، مدت
زمان بامقتضيات كه درعينحال.سازد است ، برآورده متوقع غيرمعصوم
پس البته.باشد منطبق افراد اسلامي و انساني ارزشهاي شئونو حفظ و
آن به جامعه ساختن نزديك براي حتيالامكان بايد نيز آن استقرار از
.نمود را تلاش نهايت آرماني جامعه
مقاله شد ، اين نقل مدني جامعه ديدمخالفان از سابقا آنچه بهزعم
اين در و است ديني مدني تحققجامعه ضرورت بلكه امكانو به معتقد
:عناصر از دسته دو زمينه
امر اين رامويد ديني بينش در وفقهي ، فرعي (2) و اصولي (1)
.ميداند
عناصر و عناصركلامي به ميتوان را عناصراصولي:اصولي عناصر (1)
:بدينترتيب.نمود تقسيم فقه اصول در موجود
:كلامي عناصر (الف)
تحديد و بهآن لزومسرسپردن و قانونگرايي:بهمثابهقانون شريعت (1)
براي فرديوگروهي منافع از پارهاي گذشتناز و بشر مطلق آزادي
و است جامعهاي انعقادهرگونه اساسي شرط تداوماجتماع بقاء
حقوق به تعديحاكميت يا و يكديگر بهحقوق افراد تعدي از جلوگيري
ضرورت و اثبات مباحث در چنانكه.نميشود ميسر قانون با جز افرادنيز
مبتنيبر اجتماعات پايهگذار انبياء ميشود مطرح كلام علم در نبوت
.بودهاند (الهي قانون) قانون
بهعنوان عدل(شيعه) اسلامي كلام در:ارزشذاتي بهعنوان عدالت (2)
منطبق آن با لزوما احكامدين و داشته عقلي و حسنذاتي كه امري
كه مصاديقعدالت يافتن در عقل نقش توجهبه است ، مطرح ميباشد ،
و است عقلانيت اهميت گيرد ، صورت كارشناسانه ديدي بايدبا غالبا
.مينماياند باز را مفاسد و مصالح بر آنها ابتناء و قوانين
است زمين بر الهي كهخليفه حيث آن از:ذاتيانسان ارزش اصل (3)
خاص حقوقي و حرمت از بودنش بهلحاظانسان و (بالقوه هرچند)
.برخوردار
:فقه دراصول موجود عناصر (ب)
احكام نظير اسلام احكامامضائي در عرف و سيرهعقلاء عقل ، نقش (1)
برخي نظر اسلام ، برطبق در موجود وجزائي اقتصادي و معاملي و سياسي
قوانينكه و معاملات -عقود-قراردادها از آنچه واصوليان فقها
نباشد تضاد اسلامدر ارزشهاي از ارزشي وبا نموده اختيار عقلاء
.دانست شارع امضاء اسلام ، مورد عقلايي و عقلي بهعنواناحكام ميتوان
فرمودهاند كتاببيعخود در سرهالشريف قدس خميني امام حضرت
نياورده ، مگر عقلاء بناي با مخالف چيزي سياسي امور اينگونه در اسلام
(ص 12 ج 3 بيع).بودهاست مفسدهاي واجد كه آنچه
نظير بزرگوار كهفقهايي نصفيه مالا الفراغوحيطه منطقه وجود (2)
اجتهادات زمينهساز را آن مطهري ، وشهيد طباطبايي علامه شهيدصدر ،
.دانستهاند زمان نيازهاي با منطبق
نفي لاضرر ، فالاهم ، لاحرج ، قاعدهالاهم فقهينظري قواعد نقش (3)
بهمنزلهلولاهايي (ره)مطهري استادشهيد بهتعبير كه...و سبيل ، عدل
امور با اسلام قوانين انعطاف و شده تعبيه شريعتاسلام در كه هستند
.ميكنند ضمانت را مستحدثه
پيچيده مشكلات حل در ثانوي احكام و حكومتي احكام -مصلحت نقش (4)
.امروزين جوامع
:اخلاقي و فقهي عناصر (2)
كه درمييابيم تاملبنگريم با نصوص روح و احكامفقهي بسياري به اگر
جامعه عقلايي اركان از بسياري فطرت ، و عقل و شريعت تطابق مقتضاي به
:جمله از است شده تائيد آن بر و گرفته قرار مدنظر احكام اين در مدني
رهبر و حكومت با مردم رابطه مبين كه:المسلمين لائمه النصيحه اصل 1ـ
.است مطرح حكومت ، براي خيرخواهي بالاترينسطح بهعنوان و بوده
به نسبت مردم مبينرابطه كه:منكر از ونهي معروف به امر اصل 2ـ
.تلقيميشود جامعه بر عمومي بهعنواننظارت و بوده يكديگر
و است بهحاكميت نسبت مردم رابطه كهمبين:امر ولي ولايت اصل 3ـ
.است مطرح بهقانون پايبندي و قانونپذيري نمونهاعلاي بهعنوان
نصوص و متون يكديگردر به نسبت مردم و متقابلوالي حقوق ذكر 4ـ
.ديني
.شرع در امنيتانسانها و -آبرو -مال -بهجان تعرض حرمت 5ـ
مسلطون الناس:تسليط اصل) انسانها مشروع مالكيت حرمت 6ـ
.(علياموالهم
اقتصادي امور طرفيندر تراضي مورد ومعاملات عقود به احترام 7ـ
.(شروطهم عند والمومنون قاعدهتصرف -قاعدهيد مفاد)
مميزات از ديدگاهاسلامي از مطهري تعبيراستاد به كه آزادي اصل 8ـ
حتيدين كه بهنحوي.است غيرانسان به نسبت انساني وعمل انسان
ارزشي اكراهي دين كه شود ، چرا انتخاب عنصر دخالتاين با بايد نيز
;ديگر فرد بر احدي ولايت عدم فقهي تحتعنوان گاه اصل اين.ندارد
(...و شوهر -پدر -حاكم ولايت مثل) شود ثابت شرعي دليل با آنچه مگر
.است شده بيان
(ص)اكرم حتيپيامبر مومنان همه كريم ، درقرآن كه اصلشوراء 9ـ
اصل اين و شدهاند بدانسفارش هستند ، امت الگوي بدانجهتكه
.است امور در مشاركت ايجاد و امت به شخصيتدهي زمينهساز
عباديالذين كريمهفبشر آيه بهمفاد احسنكه اصلاتباع 10ـ
و شايستهخداست بندگان ازويژگيهاي احسنه فيتبعون يستمعونالقول
آزادي نيز و عقلانيت مسئله به رهيافتي زمينهساز اصلميتواند همين
.باشد سعهصدر از همگان برخورداري لزوم و بيان و تفكر
و اصول برسر سازش و تسامح بهمعناي نه:شريعت بودن سهله و سمحه 11ـ
جهت در تلاش و برخوردها در صدر سعه و مدارا بهمعناي بلكه ارزشها ،
.دين به مردمان رغبت و طوع با توام و تدريجي حاكميت
حكومتي سنخاجتهادات از مدني جامعه پيشنهاد:گفت ميتوان نهايت در
حضرتامام بهتعبير كه مصطلححوزهها اجتهاد نه است كلانفقهي و
.است كاراييلازم فاقد جامعه براياداره (ره)خميني
شريفهواعدوالهم آيه اجراي كه كلان ، همانطور اجتهاد اينگونه برحسب
بالاينظامي تكنولوژي باتحصيل تنها زمان اين در منقوه مااستطعتم
و توالب به منحصر و ميسراست جديد كاربردجنگافزارهاي با آشنايي و
-منكر از نهي و بهمعروف امر همچون وظايفي نيست ، قديم عهد رزمي فنون
جز زمانه اين در مردم و والي متقابل حقوق تحقق و مسلمين ائمه نصيحت
-مطبوعات نظارت قالب در امور اين كردن قانونمند و ساختن نهادينه با
كه همانطور و نيست ميسر آن نظائر و مردم سياسي مشاركت احزاب ، رقابت
حكومت ، اين بدون:كه ميشود استدلال چنين اسلامي حكومت اصل بر فقه در
از بسياري مورد در ميآيد ، لازم مسلمين نظام انحلال و شرع احكام تعطيلي
كه اينجاست كلام اصل.كرد استدلال نحو بدان ميتوان نيز مذكور نهادهاي
ولايت عرض در نظريهاي مدني جامعه ميپندارند ، مخالفان برخي آنچه برخلاف
در است نظريه بلكه ندارد آن با رقابتي و نيست آن با متعارض و فقيه
با كهميتواند است مطرح كردن حكومت در شيوهاي بهعنوان يعني آن ، طول
مينگريم فنون و علوم درزمينه همچنانكه باشد مختلفسازگار نظامهاي
ميشود استفاده سياسيمختلف نظامهاي در علماقتصاد از فيالمثل كه
راهكارهايوصول ميتواند خود ارزشهايخاص با اقتصادي هرمكتب و
.باشد داشته انتظار اقتصاد علم از را اهدافش به آسانتر
بخصوص و دينداران دراجتماع مدني جامعه هدفگيري:اينكه ديگر نكته
بهثمررسانده ، را اسلامي انقلاب قرنيعني رخداد بزرگترين كه ملتي
(ص)نبوي شريعت و اسلام وضوابط اصول و ارزشها جهتتحقق در مسلما
به بخشيدن حاكميت ضرورت در نبايد بههيچوجه لحاظ بههمين و.بود خواهد
مديريتي و سنجيده برنامهاي با عقلاني و ريشهاي بهطور ارزشها اين
فقر امحاء نظير) اجتماعي ، -فرهنگي مهم مسائل و و كرد ترديد حسابشده
و مالي فسادهاي ريشهكنكردن و اجتماعي بهعدالت وصول و تبعيض و
تهاجم ديگرمظاهر و (گناهان و انحرافات ، جرائم اخلاقي ، فسادهاي
وحيثيت دين عزت -مردم ازايمان صيانت راستاي در رابايد فرهنگي
.دانست جامعه دراين اساسي قانون
و ژرف فرهنگ بر باتكيه ميتواند ما اسلامي نظام:آنكه مطلب ختام
از كشورهاياسلامي اوضاع و شرايط منطبقبا نسخهاي خود ، غنياسلامي
نامطلوب عوارض و فاقدضايعات كه نمايد دينيارائه مدني جامعه
-غرب برابر در -خودباختگي به نه آنكه به مشروط باشد ، غربي جوامع
از شبانهروزي تلاش با بلكه.مبتلا بيجا غرور به نه و شود دچار
استفاده فرهنگ و فكر اهل و دانشگاهها و حوزهها در خود غني سرمايههاي
وفاق محور بر يكديگر به احترام با فرهنگي و سياسي نيروهاي و كرده
نوين جهان در تمدنسازي و فرهنگي توليد انديشه در اساسي ، قانون و ملي
.والعاقبهللمتقين.باشند