پنجم ، شماره 1377 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 9 پنجشنبه 17
|
|
!نگهداريد دست
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
كودك جهاني روز مناسبت به
كنيد راهنماييشان ازكودكان انتقامجويي و تنبيه بجاي
:اشاره
قرار پرورشخود محيط تاثير تحت كودكشديدا كرده ثابت روانشناسي
فرا را رايج ارزشهاي تنها نه جامعهپذيري ، فرايند خلال از و ميگيرد
هرگونه از شدت به بلكه مييابد ، انطباق آنها با گونهاي به و گرفته
شيوههاي بررسي لذا.ميشود متاثر تربيتي و محيطي نارسايي و اختلال
زير مطلب.ميپذيرد را خاصي توجه والدين سوي از كودكان تنبيه و تشويق
را موضوع اين است شده تهيه روانشناسي مشاور نودرگاه آقاي توسط كه
:ميخوانيم هم با است داده قرار بررسي مورد
آورد نتواندبدست مثبت شكل به را واهميت تعلق احساس كودك اگر
و نابجا هدفهاي از منظور.ميشود غيرعادي رفتارهاي و حركات به متوسل
برطرف براي بلكه نميكند بدرفتاري آگاهانه طفل كه است اين ندانسته
به دست نيست روشن هم خودش براي كه مبرمي نياز بدليل و نيازهايش كردن
كار اين دليل كودك ، به كافي توجه عدم است ممكن يا.ميزند بدرفتاري
غذاي ميكند ، پرتاب را اشياء ميكند ، شلوغ ومدرسه خانه در مثلا.باشد
واقعا يا و ميزند مريضي به را خود حتي يا و ميريزد ميز روي را خود
.ميشود مريض
شمرده كوچك و ميشود نهي و امر بهطفل حد از زياد چون اوقات گاهي
اين است ممكن نميدهيم شركت را آنها خانوادگي تصميمگيريهاي در ميشوند
با مثلا دهد ، نشان منفي صورت به هم آن قدرتنمايي ، صورت به را تحقير
نمايش به را خود قدرت و كند قدرتنمايي نخوردن ، غذا نكردن ، گوش
به بخورد شكست والدين از هم باز قدرت نمايش در كه صورتي در.بگذارد
.افتاد خواهد گرفتن انتقام فكر
والدين قدرتنماييبه در كه مواقعي طفلدر كه است راهي انتقامگرفتن
دست طفل به ضعف و بياهميتي و تعلق عدم يااحساس و ميخورد شكست
شكستن به شروع احساس اين مقابل در مثلا ميدهد ، نشان خود از ميدهد
.مينمايد منزل اسباب
به شودكه باعث ميتواند ازبدرفتاري كودك نابجاي هدفهاي داشتن
:بدانيم يعني كمككنيم ، آنها به نحو بهترين
.شود برطرف كودكان بدرفتاري تا دهيم نشان واكنش آنها به چگونه
با را نياز اين ممكناست باشد توجه جلب طفل وقتيهدف مثال بعنوان
تعلقو احساس زماني من:بگويد و سازد برآورده نادرست انجامرفتارهاي
بگويد من به مرتب مامان مثلا شود توجه من به مرتب كه ميكنم اهميت
.نكن را كار واين بكن را كار اين
بهاين ميتواند ميكند بهانتقامگيري شروع طفل كه مرحلهاي در يا
آنهاست حق باشد ، پس شده جريحهدار ما طرف احساساتشاز كه باشد دليل
.بگيرم انتقام آنها از دارم حق و صدمهبخورند من از كه
:كنيم رامشخص طفل نابجاي و هدفهايندانسته ميتوانيم طريق دو از
ماايجاد در كودك بدرفتاري اثر كهدر (عكسالعملي) حساس نوع يكي
بدرفتاريش درمورد او به وقتي طفل نوععكسالعمل ديگري و.ميشود
.كند قطع را اينكار وميگوييم ميدهيم تذكر
مقابل عصبانيتدر و عجز والدين موارداحساس اكثر در:اول مورد در
به بكند را ما جلبتوجه ميخواهد طفل كه مواردي معمولادر.است طفل
جاي به شرايط اين در.ميكند راخشمگين ما كه ميزند اعماليدست
آشپزخانه در كه حالي در مثلا.شود داده مناسببهاو توجه بايد عصبانيت
او كار اين و مياندازد راه بيجهت فرياد و داد وطفل هستيم كار مشغول
كرده رها دقيقهاي چند را خود كار خشم ابراز جاي به ميكند عصباني را
آغوش در را او كه حالي در برده اتاقش به خود با را طفل مثلا سپس
كمك به من بگوييم او به سپس بگذرانيم او با را لحظهاي چند گرفتهايم
.كنيد محول او به را ساده كارهاي و دارم احتياج آشپزخانه در تو
به تنها وقتي كه است اينصورت به توجه ، جلب شرايط در طفل عكسالعمل
كار اين دقيقهاي چند است ممكن شويم متذكر او به فريادش و داد خاطر
.نمايد جلب را شما توجه تا ميكند تكرار مجددا ولي كند قطع را
كنيم طفلمان رفتار مقابل در را تهديدشدن احساس ما وقتي معمولا
خانواده مطلق قادر ميخواهد دلمان خودمان ما چون است قدرتنمايي مسئله
مقابل در نيز ما اگر حال.نباشد ما مقابل در ديگري قدرت و باشيم
ايجاد طلبانه قدرت كشمكش دهيم نشان مقاومت عكسالعمل طفل قدرتطلبي
.كرد خواهد رد را ما تقاضاي زبانا طفل و شد خواهد
كودك بدرفتاري موثر درمان
نكنيم تنبيهاستفاده روش از كه درصورتي كودك بدرفتاري درمان براي
وجود ما براي عملوالدين ابتكار به توجه با حلهايمتعددي راه
عصبانيت جاي به ميكند زدن نق به شروع توجه جلب براي طفلي وقتي.دارد
در.ببوسيم و گرفته آغوش در را طفل كه است اين آن صحيح راه تنبيه و
.شد خواهد برطرف نيز ما عصبانيت و شده برطرف بدرفتاري حالت اين
:باشد توجه جلب منظور به كودك بدرفتاري اگر بنابراين
يا فوق مثال زمانمثل ، همان و گرفت راناديده نامناسب رفتار بايد
را وقتمان از مقداري هرروز.بدهيم او به را لازم توجه مناسب زمان
داشته دوست او كه بازياي بازيكنيم ، آنها با و بگذرانيم باآنها
.بخوانيم داستان كتابهاي برايشان ما و باشد
اگر مثلا.بدهيم تفريح يا و شخصي خريدوسايل در انتخاب حق آنها به
بازي به ومرتبا باشد طفل تكليف ندادنكامل انجام موضوع
اختيار او به و ناديدهبگيريم را او ناتمام كار بايد.ميپردازد
و نيست توجه جلب براي صحيحي راه تكليف ندادن انجام كه بفهمد تا دهيم
يا و كند انتخاب را تكليفش انجام زمان خودش كه دهيم انتخاب حق او به
علاقهاش مورد كار در ميتواند تكليفش انجام از پس كه دهيد وعده او به
.است گرفته شما از را تعلق احساس طفل حالت اين در.كند كمك شما به
دادنقدرت نشان براي آنها است طفلممكن به مداوم نهي و امر با
يا غذا ومثلا بزنند صدمه نيز خود به والدينحتي درمقابل خودشان
پستانك سالگي تا 5 كه طفلي مثلا.نخورند را نيازبدنشان مورد داروي
مادري و پدر مقابل در قدرت دادن نشان هدفش ميخورد شير شيشه ، با يا
حل راه بهترين بنابراين.است خانه رئيس شدهاند متذكر او به كه است
.است قدرت برسر مبارزه در عقبنشيني و مستبدانه روشهايي از اجتناب
استفاده زير روشهاي از سپس برده بسر آرامش در را مدتي بايد بنابراين
:كنيد
در و همدرديكنيد ، او با كنيد ، درك زدهو حدس را كودك احساسات ـ
.كنيد مشورت او با مورداختلاف مسايل مورد
سالم جهت در را طفل توانايي و قدرت و كنيد خودداري زياد موعظه از ـ
وقت گذراندن براي را دايمي برنامهاي و كنيد هدايت و مصرف سازنده و
.كنيد طراحي طفل
تعلق واحساس است ديده صدمه ما ازجانب كه كند احساس طفل وقتي
براي و انتقامبگيرد خود و ما از كه حقميدهد خود به نميكند
جلوگيري وانتقامگيري طفل اعمال تلافي از بايد اينامر از پيشگيري
كودكاوقات با كنيد ، تشويق اورا مثبت اعمال سرزنش ، بهجاي شود ،
در همچنين.حاكمباشد شما روابط بر وصميميت بگذرانيد ، را فراغت
و تعليم براي و كنيد ، تشويق را وي او ، مناسب اعمال جزييترين مقابل
ازبيماريها واكسن كه همانطوري كنيدبنابراين صرف وقت او تربيت
سپري و مسئوليت وتعلق ، اهميت احساس دادن ميكندمحبت ، جلوگيري
.ميكند جلوگيري او بدرفتاري از كردنوقت
جايتنبيه به منطقي روش بكارگيري
از روشجلوگيري مدتترين كوتاه آسانترينو اول وهله در تنبيه
كه ميكنند فكر ازوالدين برخي و ميآيد حساب كودكانبه بدرفتاري
شدت بر بنابراين است تنبيه بودن ناكافي بدليل طفل ادامهبدرفتاري
انتقامگيري براي تازهتري روشهاي نيز طفل مقابل در ميافزايند ، تنبيه
بنابر مييابد ، گسترش انتقامگيري تسلسل دور و ميكند پيدا والدين از
و كند جلوگيري قدرت سر بر كشمكش از بايد تنبيه از اجتناب براي اين
احترام مسايل ، حل در همكاري درون ، از كنترل مسئوليت ، احساس طفل در
روش بكارگيري راههاي از يكي.نمايند ايجاد اهميت احساس و متقابل
خانواده در حاضر افراد ساير يا بزرگترها دخالت آن لازمه كه است منطقي
انتقامگيري يا و تنبيه هدف:نتايجطبيعي مورد در مثال.است
مدرسه به فراموشميكند روز هر را غذايش طفليكه مادر مثلا.نيست
نكرد را اينكار مدتي سپسبراي ميكرد را كار اين هرروز خودش ببرد
و معلم آگاهي با بعد خورد دوستانش غذاي از ابتدا طفل كه شد ديده
تقاضاي يا گرسنگي كه كرد تجربه را خود عمل نتيجه وي او ، همكاري
روش اساس.نكرد فراموش را ناهارش آن از پس است دوستانش از نامناسب
.باشد ارتباط و عدالت احترام ، :بايد منطقي نتيجه