پنجم ، شماره 1378 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 11 شنبه 19
|
|
شهروندان و شهرها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(1)شهرها كاركرد و چگونگي پيدايش ، در جستاري
فرايندي اين و است شهرها دنيايياز به شدن تبديل حال در زمين كره
است بينهايتمتغير
دست ساخته كه ساختماني تركيب نوع هر از پيش سال هزار ده چند تا زمين
بود خالي هم ، از مجزا مانند كلبه سكونتگاههاي جز به باشد ، انسان
نيست نهر كاندر كوزه ، اندر نيست
نيست شهر كاندر خانه اندر چيست
مولوي
نتيجه در و مردم آگاهي سطح رفتن بالا معاصر ، جهان ويژگيهاي از يكي
و بزرگتر شهرها سو يك از ويژگي ، اين راستاي دراست خواستها تنوع
ديگر سوي از.ميشود وسيعتر تقاضا مورد خدمات دامنه و بيشتر شهروندان
از استفاده با شهرها ، مردم متنوع خواستههاي تامين در دولتها توانايي
همه اينمييابد كاهش روز هر فرزندي -پدر وضعيت بهويژه سنتي روشهاي
باقي نخورده دست عموما شايستگيشهروندان و قابليت كه است دروضعيتي
خودشان شهر امور اداره در مردم مشاركت طريق از كه قابليتيماندهاست
همان اين واقع در.باشد داشته شايسته نتيجهاي و متجليشود ميتواند
- مردم توسط امورشهر اداره در آن ساده كهتعريف است شهري مديريت
و آرامش براي ويژگيهايي و كيفيت داراي بايد شهر.است - شهروندان
زندگي تا باشد دلپذير و صميمي و گرم محيطي خانه مانند نيز و آسايش
چه كه ميدانند بهتر بزرگ خانه اين ساكنان.سازد مطلوب و مرفه را
مشاركت.است بزرگ خانه اين اداره اساس مشاركت بنابراين و ميخواهند
و ملي رشد شيوههاي اصيلترين از يكي محلي و شهري كارهاي در مردم
بزرگ خانه اين شناخت.ميشود محسوب شهرها بالندگي براي محتوم ضرورت
مهم اركان از يعنيشهروندان بزرگ خانه اين ساكنان هويت و يعنيشهر
وهويت شهر عناوينشناخت با مقاله اين در كه هستند ، شهري مديريت
.ميشود تقديم شهروند
باقريزاده سيدمحمد
فرايندي اين و است شهرها دنيايياز به شدن تبديل حال در زمين كره
به شهري پردرآمد ، ساختارهاي صنعتي كشورهاي در.است بينهايتمتغير
بين روندمهاجرت و است حداقل در جمعيت رشد-شدهاند تعريف روشني
يك با شهرها چشمانداز توسعه ، حال در كشور يك در اما.است ناچيز شهري
.است گيجكننده خوشبينانه ، ارزيابي
ساخته كه ساختماني نوعتركيب هر از پيش سال هزار ده چند تا زمين
خالي هم ، از مانندمجزا كلبه سكونتگاههاي جز به انسانباشد دست
پس و دهكده صورت به سپس.شدند فشردهتر تدريج به سكونتگاهها اينبود
از شهرها سو ، اين به گذشته قرن چند از.درآمدند شهر صورت به آن از
.شدند پيچيده بسيار واحدهاي به تبديل انسان ساده سكونتي هستههاي
ويژگيهاي همه با را انساني مسكوني واحدهاي پيچيدهترين آنها امروزه
.ميدهند تشكيل آن
سطح در شهرنشيني اما.دارد نسبتطولاني به تاريخي شهر ، پيدايش گرچه ،
سال 1850 از پيش.است دويستسال از كمتر تاريخي داراي گسترده ،
يافت زمين روي در جامعهاي هيچ (شمسي هجري با 1230 مطابق)ميلادي
از را امروز جهان آنچه لذا.باشند شهرنشين ساكنانش بيشتر كه نميشد
شهرهاي و شهرها سريع رشد و گسترش ميكند ، متمايز عميقا ديروز دنياي
.است شهرنشيني پديده و غولآسا
را اوليه شهرهاي پيدايش زمينهساز و عامل مهمترين اينكه به توجه با
گسترش و اوليه صنايع بعضي توسعه نيز و كشاورزي محصولات مازاد در
در عمدتا اوليه شهرهاي كه است اين بر نظر ميكنند ، جستوجو راهها
:داشت وجود زير عوامل آنجا در كه ميگرفتند شكل مكانهايي
خوراكي كشاورزي محصولات مازاد وجود 1ـ
اوليه صنايع از برخي شكلگيري 2ـ
جوامع ديگر با ارتباطي راههاي وجود -3
آن منطقهامنيتي و شهرها از مطمئن دفاع امكان 4ـ
و افراد بين روابط كه واجتماعي مذهبي نهادهاي و باورها شكلگيري -5
.سازد ممكن تحملپذير ، گونهاي به را گروهها
شهر تعريف
آن از رضايتبخشي تعريف وليهيچكس هستند آشنا شهر با همه كه اين با
تاكنون و است بسياردشواري كار شهر دقيق تعريف.است دستنداده به
و شهريرنگ هر گفت ميتوان.است نگرفته قبوليصورت قابل شكل به
همين.ميگيرد خود به را معين درزمان معين ، جامعهاي خوي و خلق بو ،
را شهر از شمول وجهان مانع و جامع تعريفي به رسيدن نكتهامكان
كه ميشود محسوب قراردادي زمينه اين در هركوششي و ميسازد منتفي
.نميشود شامل را ديگري بسيار وشهرهاي.برميگيرد در را خاصي شهرهاي
شهر (معيني مقياس) در استقرارانسانها و اجتماعي شكل تجمع ، مكانهاي
فضاي و حد ، يك در جمعيترا كم يا كوچك هستههاي اگر.ناميدهميشود
ده چند به آن قطر يا طول كه را مسكوني بيپايان ظاهر با و گسترده
نفر ميليون پانزده -ده از بيش يا حدود در جمعيتي به و ميرسد كيلومتر
مسكوني مراكز توسعه و رشد از ديگر حد در ميدهند سكني خود در را
بنا سطح از اندازههايي به دو اين بين فاصله در كنيم ، تصور انساني
از و تاريخ از مدني ، شالوده كه برميخوريم يافته استقرار جمعيت و شده
معمولا آنچه به ميتوانند باشند ، برخوردار خود سرزمين با پويا روابطي
.باشد داشته نزديكي حداقل يا تطابق نهفته ، شهرنشيني و شهر انديشه در
جغرافيايي مكان در تمركزجمعيت از فراتر را شهر بايد واقع در
و انسجام و حرفههايغيركشاورزي به دستيابي مكان ازروستا ، وسيعتر
به آن در اقامتدولتمردان و اداري سازمانهاي ووجود قراردادي وحدت
قانونمنديهاي تحليل براي.گرفت نظر در وابسته متغيري يا معلول عنوان
-اجتماعي تحولات برگيرنده در كه كلانتر حيطهاي به بايد شهر بر حاكم
.افكند نظر است شهر جمله از و جامعه اقتصادي
آن متشكله عناصر ولي است يكتجريد ديگر اجتماعي مقوله هر مانند شهر
وجودهاي همه..و تاسيسات نقل و حمل وسايل ساختمانها ، ساكنان ، مانند
عددي ارزش يك تنها كشورها ، از برخي درمتنوعند ماهيتهاي با عيني
از برخي كه حالي در.است شده گرفته كار به روستا از شهر تميز براي
نميتواند تنهايي به ملاك اين لذا دارند زيادي جمعيت روستايي مناطق
.باشد تعيينكننده
تعريف برونزا توسعه مراحل پيشاز شهرنشيني ، و شهر فارسي ، ادبيات در
:است چنين فرهنگمعين از نقل به آن چكيده كه محدوديداشته
دكانها و خانهها كوچهها ، خيابانها ، داراي كه است بزرگي آبادي شهر ،
.است بسيار سكنه و
پديدههايي عنوان به ابنخلدون ، شهرها تاريخ فلسفه كتاب مقدمه در
تبعيت موجودزنده هر مانند حيات كلي جريان از شدهاندكه معرفي
جايي شهر يا.پذيرند مرگ و ميكنند طي حياترا دورههاي همه و دارند
و معقول حيات ادامه و زندگي امكان تا ميدهد هويت انسان به كه است
.سازد فراهم را او بلوغ و رشد
تشخيص ميزان و ملاك وانسانشناسان ، جامعهشناسان باستانشناسان ، براي
حوزهها ، اين انديشمندان نظر طبق است ، تمدن واژه شهرازغيرشهر
تجربي پژوهشهاي نيازهاي كه نحوي به شهر براي واحد تعريفي يافتن
تلقي مختلف ، جوامع و زمانها در شهرها انواع براي و برآورد را متنوع
.است غيرممكن ميرسد نظر به شود ،
شهر ديگر تعاريف
فعاليتهاي جايگاه كه تجمعي راهر شهر مولير:شهر كاركردي تعريف 1ـ
آن گسترش با كه جاييميداند را شهر شومبارت ، ميداند ويژهباشد
.رانميشناسند يكديگر مردم
خيابانها ، از كه مصنوعيميدانند منظرهاي را شهر:جغرافيدانان 2ـ
زندگي و شده درست بناها و دستگاهها ديگر و آب جدولهاي ساختمانها ،
.ميكند امكانپذير را شهري
جمعي بهطور ده و شهر تميز رابراي خصيصه هشت سوروكين ، و زيمرمن 3ـ
.عنوانميكنند
و تفاوتها جمعيت ، تجانس انبوهيجمعيت ، اجتماع ، اندازه محيط ، شغل ،
و -تماسها وقوع شمارش يعني متقابل كنش نظام تحرك ، اجتماعي ، قشربندي
فعاليتهاي در آن ساكنان بيشتر كه است جايي شهر:ميگويد شغل مورد در
.باشند سرگرم غيركشاورزي