پنجم ، شماره 1379 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 12 يكشنبه 20
|
|
تشيع سايه در عرفان
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
فراواني سترگ و ژرف معاني دارنده خود ، ذات در شيعي انديشه:اشاره
نويسندگان و پژوهشگران از برخي كه آنچه برخلاف -عرفان اصيل خط.است
پروريده ، سپس برآمده ، تشيع جوشان و بيكران چشمه از -پنداشتهاند
و نظري گرانسنگ تجربههاي از خودآگاه نيلوفري چونان سرانجام و باليده
.است داده ادامه خود حيات به آن بستر بر عملي
محترم نويسنده اينزمينه ، در تامل خور در است كوششي حاضر ، جستار
پيگيرد شيعه امامان و پيامبر سخنان از را عرفان ردپاي تا كوشيده
اين در شيعي عارفان و انديشمندان نوشتههاي به آن دنبال به وآنگاه
.است پرداخته زمينه
.مينماييم مطلب ، جلب اين به را ارجمند خوانندگان توجه
معارف سرويس
موحد صمد دكتر:نوشته
باطني معارف و اسرار با وآشنايي باطنگرايي و باطن به تمايل عرفان ،
خصوصياتي ولايت ، همان به اعتقاد و (ع)اطهار ائمه طريقتعاليم از
.پيوندميدهد كلمه عام معناي به بهعرفان را شيعي حكمت كه است
به آشنايي راه خود بخودي و لذات با طرفتشيع يك از آنكه توضيح
با شيعه و بوده معارف و اسرار تعليم محيط شيعه محيط.است اسرار
اين كه بود آماده دارد (ع)معصوم امامان به نسبت كه خاصي عقيده
از.(كربن1/256 اسلامي ، فلسفه تاريخ) كند اخذ آنان از را تعاليم
(ص)پيامبر سوي از باطن علم و وباطني ، دارد ظاهري شريعت ديگر طرف
امام ارشادي ولايت ، هدايت همچنينمفهوم.است شده منتقل بهامامان
جهتي از مفهوم اين.ميكند القاء ميآموزد عقايدرا اصول اسرار كه را
تفكرات مجموعه.محبت معني واجد ديگر جهت از و است معرفت مفهوم شامل
.است اسلامي و الهي عرفان همان ديدگاه اين از تشيع اعتقادات و
تشكيلدهنده عنوان به ولايت و معرفت ، محتواي عنوان به باطن بنابراين
و شده قرين يكديگر با است معرفت آن مستلزم كه روحانيتي خاص نوع
اسلامي ، فلسفه تاريخ) است ساخته نمايان تشيع در را اسلامي عرفان
شيعه بزرگان از برخي نوشتههاي و (ع) ائمه سخنان در اينكه.(1/4434
مفهوم به اگر زيرا نيست ، بيعلت است شده مخالفت صوفيه و تصوف با گاهي
تصوف در كه را تحريفاتي و كنيم توجه دارد جاي تشيع قلب در كه ولايت
و عتاب آنگاه بگيريم نظر در است شده تحميل مفهوم اين بر سنت اهل
در كم دست -صوفيان مورد در شيعيان و (ع)ائمه طرف از كه را توبيخي
در.فهميد خواهيم است گرفته صورت -صوفيان از معيني فرقههاي مورد
در بار نخستين براي كه است امامت بدون ولايت پديده مهم مساله اينجا
سنت ، اهل تصوف در ميبينيم وقتي.برميخوريم آن به ترمذي حكيم آثار
جستجو را علت بايد هم باز آيا است شده حذف است كار اساس كه امامت
و توبيخ حال بههر اما سازيم؟ ديگر مطالب متوجه را خود ذهن و كنيم ،
ولايت به معتقدان يعني) صوفيان از دسته اين به نسبت (ع) ائمه ملامت
دستهاي سو يك از زيرا است ، نبرده ميان از را شيعي عرفان (امامت بدون
كه -ملاصدرا و جمهور ابي ابن و آملي سيدحيدر مانند -شيعه بزرگان از
فرق و تصوف به وابستگي بدون بودهاند شيعي حكمت در درخشاني چهرههاي
ديگر سوي از.بردهاند بكار را عرفا فني اصطلاحات و تعابير صوفيه ،
فرقههاي و ميرسد (ع)ائمه از يكي به صوفيه سلسلههاي اغلب نسب شجره
بزرگان امتناع.است باقي شيعيان ميان در امروز به تا آنها گوناگون
صوفيه انتساب سلسله بيان در تاريخي سكوت و تصوف به وابستگي از شيعه
امتناع ، اين علت شايدداشت دور نظر از را آن نبايد كه دارد علتي
نقش و وش صوفي مترسمان كردار و خانقاه نام به صوفيه خاص مجامع تشكيل
همچنين.داشت گرايش غايب ، امام بخصوص امام ، جانشيني به كه باشد شيخ
تا ميكرد موظف را شيعه سلجوقيان ، و غزنوي محمود متعصب حكومت ظهور
را شيعي عرفان و كنند تقيه دقت نهايت با (ع)اطهار دستورائمه برحسب
در.دارند پنهان بود معصوم ائمه امامت و ولايت به اعتقاد براساس كه
مانند او شايسته شاگردان و نصيرطوسي خواجه ظهور با هفتم قرن
انديشمندان از ديگري چهرههاي به حلي علامه و بحراني ميثم كمالالدين
و كلام و فلسفه ميان تقريب در آنان كوششهاي شاهد و برميخوريم شيعه
است شيعي انديشمندان از دسته آن زمره در بحراني ميثم.هستيم عرفان
كه همينبس بحراني اهميت در.كردهاند توجه فلسفه و عرفان و كلام به كه
و انبياءاند وارث كه ميكند محسوب حقيقي حكيمان از را او سيدحيدرآملي
نمايانگر نهجالبلاغه بر بحراني شرح.نميكنند اكتفا ظاهري علوم به
حضرت سخنان كه بود اين او اصلي كار.است حكمت و تشيع و تصوف آميختگي
است كساني پيشرو بحراني.بريزد عرفاني و فلسفي قالبي در را (ع)علي
منظور به جهت همين به كنند ، يگانه را تصوف و تشيع كوشيدهاند كه
به عارفانه صبغهاي نهجالبلاغه از فلسفي -عرفاني معاني كشيدن بيرون
و آملي سيدحيدر سرمشق ترتيب بدين و است داده (ع)اميرالمومنين سخنان
افضلالدين از بايد اينجا دراست گرديده طريق اين سالكان ديگر
كتاب در سيدحيدرآملي و است شيعي اشراقي حكيمي كه ببريم نام كاشاني
از پس كه ميكند ذكر كساني شمار در را او صراحت به جامعالاسرار
و نهادهاند رو حق اهل صراط به ظاهري رسمي علوم و فلسفه به پرداختن
فلسفهاسلامي ، 2/120 ، تاريخ) بود آنان بزرگترين از يكي افضلالدين
محتواي و شكل كه امري مهمترين.(مصطفي ، 9795 كامل تصوف ، و تشيع
انديشه ادغام ميبخشد تعين بعد به هفتم قرن از را شيعي عرفاني انديشه
الهيات در عربي ابن عرفان ادغام جريان.است شيعي الهيات در عربي ابن
تركه محمد صدرالدين (است1 گرفته انجام زير متفكران بوسيله شيعي
صاينالدين او نوه (است2 قواعدالتوحيد كتاب او مهم اثر كه اصفهاني
تمهيدالقواعدفيالوجودالمطلق نام به فوق كتاب بر شرحي كه تركه علي
و بوده اهميت حائز شيعي حكمت به بردن پي براي كتاب اين.است نوشته
برسي رجب حافظ (است3 نظري عرفان در درسي كتب امهات از يكي هم هنوز
بهعنوان و است مهمتر همه از الانوار مشارق كتاب او آثار ميان در كه
:ميشود تلقي شيعي حكمت بر ديباچهاي
سيد آن نقشاز كنندهترين تعيين و جريان ، مهمترين اين در (4
ميكوشد جامعالاسرار خودمخصوصا نوشتههاي در آملي.است حيدرآملي
دو عارف و شيعي كه دارد عقيده و كند رااثبات تشيع و عرفان وحدت
عرفان تا است كوشيده مولف جامعالاسرار كتاب در.معني يك اسمندبراي
با را امامي شيعي مذهب و عرفان مشرب يكساني و دهد پيوند تشيع با را
برسخنان است مبتني كتاب ميگويداين خود چنانكه.كند ثابت يكديگر
مذهب با موافقاست و ميشوند ناميده صوفيه كه الله اهل از محققان
دو اين از يك هر وقواعد اصول با است مطابق و اماميه شيعه
تاكنون كودكي دوران از بلكه جواني نيزازآغاز و (جامعالاسرار ، 3)
كههمانا خود ، طاهرين اجداد حقه معارف تحصيل در پيرياست ايام كه
از اماميه خاصه شريعت كه ظاهر برحسب هم بودهام ، كوشا معصومند امامان
ارباب از صوفيه طايفه ويژه حقيقت كه باطن برحسب هم و است اسلامي فرق
ديگري با يكي مطابقت و آنها ميان پيوند صدد در همواره و است توحيد
از را خود طاهرين اجداد و آباء مذهب جزاينكه كار اين در و بودهام
روي از صوفيه اكثر.نداشتهام ديگري نيت كنم مساعدت باطن و ظاهر حيث
و بودهاند عاري عرفان فضيلت از معصومين ائمه كه ميكنند تصور ناداني
كه علومي همين به است بوده منحصر ائمه فضايل كه ميپندارند نيز شيعه
آملي حيدر كار اساس.(و 9 الاسرار ، 5 جامع) است متداول آنها ميان در
او توحيد نظريه.است عربي ابن عرفاني انديشههاي و تشيع ميان پيوند
و (اسلامي ، 2/140 فلسفه تاريخ) است استوار عربي اين وجود وحدت بر
تعليمات ادامه آنها مظاهر و الهي صفات و اسماء درباره وي سخنان
پيوند المجلي ، او مهم كتاب و احسائي جمهور ابي باابن (5)است عارفان
.ميشود كامل شيعي سنت و عربي ابن عرفان و سهروردي اشراق حكمت ميان
و عرفاني و فلسفي مباحث با آميخته شيعي ، كلام در است كتابي مجلي
در جمهور ابي ابن.اخلاق تهذيب از خلاصهاي و متصوفه سلوك و سير قواعد
شيخ افكار مخصوصا) فلسفه و كلام علم ميان تا است كوشيده كتاب اين
با و دهد تطبيق (او شارحان و عربي ابن عقايد بويژه) عرفان و (اشراق
است جهت همين به.سازد سازگار تصوف با را تشيع روايات ، و آيات تاويل
توجه در آملي سيدحيدر كار دهندگان ادامه از را او محققان از برخي كه
موثر عوامل از و عربي ، ابن عرفان با آن آميختن و شيعي الهي حكمت به
و ملاصدرا و ميرداماد) اصفهان فلسفي مكتب شكوفائي و آمدن وجود به در
.(اسلامي 1/209 فلسفه تاريخ) دانستهاند (آنها شاگردان
تعليمات و ابنعربي عرفان با سهروردي اشراق حكمت نهم و هشتم قرن در
.آميخت هم در جمهور ابي ابن آمليو سيدحيدر بوسيله (ع)اطهار ائمه
قاضي و ملاصدرا و ميرداماد آثار در اصفهان درمكتب تاملات اين مجموعه
شكفته دوره اين متفكران از ديگر بسياري و كاشاني فيض و قمي سعيد
و درآمده سهروردي رنگ به كه ابنسينا جديد مكتبمشرب اين درگرديد
و كرده حاصل بينظيري سرنوشت بود شده پرداخت او مشتعل ذوق كوره در
در فلسفه شكفتگي ) است مانده باقي امروز تا شيعه حكماي نزد آن تاثير
(يك شماره ششم ، سال تهران ، ادبيات دانشكده مجله كربن ، مقاله اسلام ،
شيعياند حقيقيحكمت نمايانگر كه اصفهان مكتب درخشان چهرههاي
موثرترين و پايهگذاران از كه داماد ميرمحمدباقر از1ـ عبارتند
احياء در هركس از ميردامادبيش.ميرود بشمار اصفهان مكتب شخصيت
اثر براي آن ساختن آماده و تشيع زمينه در اشراقي حكمت و بوعلي فلسفه
مكتب ج 2 ، اسلام ، در فلسفه تاريخ) است داشته نقش ملاصدرا جاوداني
.بود ميرداماد معروف شاگردان از كه علوي سيداحمد ص 45220ـ اصفهان ،
شرح است ، به نوشته سينا ابن شفاي بركتاب كه شرحي در دانشمند اين
امام انديشه ابنسينا آن در كه ميپردازد شفا فصولالهيات آخرين
انديشه ، اين.ميكند بيان را جهان سلطانمعنوي و كامل انسان بهمثابه
كاملدر حكيم مفهوم با پيوندي و.است شيعي نبوي كنندهحكمت مشخص
تصور چگونه كه نشانميدهد احمد سيد.دارد سهروردي حكمهالاشراق مقدمه
نسخهاي امام شخص چگونه و كرده تحققپيدا امام شخص در حكيم آرماني
فلسفه و ايراني فلسفه) است بسته نقش برآن وجود عوالم تمامي كه است
چهرههاي برجستهترين از يكي كه شيرازي صدرالمتالهين تطبيقي ، 6230ـ
از صدرا.است تشيع عالم در اسلامي تفكر اصلي مظاهر از و معنوي حيات
و عربي ابن مخصوصا عارفان شهود و كشف به دادن منطقي صورت با سو يك
از فلسفي مضامين كشيدن بيرون با ديگر سوي از و او ، پيروان
از تازهاي مكتب است مستتر نهجالبلاغه در آنچه بخصوص (ع)اقوالائمه
بار نخستين براي طريق اين از و (متعاليه حكمت =) نهاد بنياد حكمت
.كرد پايهگذاري ناميد شيعي اسلامي حكمت دقيقا ميتوان كه را آنچه
و نبوي احاديث و عرفاني شهود منطقي ، قضاياي از تركيبي ملاصدرا آثار
به را وحي باطني معني مذهبي ، متون رمزي تامل با او.است قرآني آيات
كلي حقايق تابع را عقلي و بحثي تفكر عقلاني ، شهود با و ميرساند اثبات
و فلسفه تركيب به كه بود شيوه اين با ملاصدرا ميكند ، عرفاني شناخت
كه هدفي ;يافت توفيق اسلامي كلي نظرگاه و عرفاني معرفت پرتو در دين
آن تمامي و سهروردي و غزالي و بودند بهدنبالش ابنسينا و فارابي
در آمدند هم پي در صفوي دوره تا سلجوقي عهد از كه حكمائي از سلسله
به اخير قرن سه در شيعه عقلي و معنوي حيات تمام بيشك كوشيدند تحققش
آثارشان كه -حكيم اين شاگردان مهمترين.ميگردد صدرالمتالهين نام گرد
عبارتند است ، شهود و كشف و عقل و وحي ميان كامل هماهنگي نمايانگر
شيعي حكيم چهره بارزترين كه كاشاني فيض محسن (از1
همبستگي درجه آخرين دهنده نشان فيض افكار.است مكتبصدرالمتالهين
و باطني ديدگاههاي ساختن هماهنگ مصروف فيض كوشش.است تشيع و حكمت
كتاب شيعي تحرير كه -محجهالبيضاء نام به او اثر و بود ظاهري
عرفاني و معنوي و روحاني حيات دهنده نشان -است غزالي احياءالعلوم
روح از اساسا حقيقي حكمت كه ميورزد تاكيد نكته براين فيض.اوست
است حكمت اين با انس طالب هرآنكه.است گرفته سرچشمه انبياء مقدس
پيش باطن تزكيه و تامل و بزند اولياء و انبياء دامان به دست بايد
مقالهمكتب ج 2 ، اسلام ، در فلسفه تاريخ) آيد نائل مقصود به تا گيرد
عرفان نمايندگان برجستهترين از كه قمي سعيد قاضي (اصفهان ، 4620
بر كه است شرحي شيعه حكمت در او عظيم اثر.ميرود بشمار امامي شيعي
بر صدرالمتالهين شرح با كتاب اين.است نوشته صدوق شيخ التوحيد كتاب
احمد شيخ از مقال اين پايان در.است شدني مقايسه كليني كافي اصول
كه ميبريم جامعه ، نام زيارت و ملاصدرا عرشيه و مشاعر شارح احسائي ،
در را او سهم نبايد اما بودهاست مكتبصدرالمتالهين مخالف هرچند
ابي نوشتههاي در كه صورتي به شيعي ، وعرفان حكمت گسترش و تداوم
.كرد فراموش است ، شده مطرح جمهوراحسائي