پنجم ، شماره 1379 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 12 يكشنبه 20
|
|
اعتماد گرانبهاي گوهر !كنيد دقت
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
.ميشد شمرده مردم وامين خدا كاسبحبيب ما فرهنگ در قديمالايام از
كه است گرانبهايي گوهر نيز حقيقتا محله ، مردم اعتماد آوردن بهدست
.داد نخواهد كف از قيمتي هيچ به را آن فروشندهاي و كاسب هيچ
به كابينتآشپزخانه روي سنگ قطعه گرفتندو تحويل براي پيش روز سه
مراجعه پونك فلكه نرسيدهبه اصفهاني اشرفي دربولوار سنگفروشي يك
مردم زمين اشغال با و هيچهزينهاي بي حقيقت در كه كسبي محلهكردم
اما گرفتم ، تحويل را خود سنگهاي فروشنده به اعتماد با.است شده داير
تركخوردگي پشت ناحيه در كوچكتر سنگ كه شدم متوجه آمدم خانه به وقتي
سنگفروشي به.نيست آشپزخانه در آن از استفاده امكان كه دارد عميقي
مراجعه صبح فردا.رفتهاست استادش كه گفت سنگفروش شاگرد بازگشته ،
موقع ميخواستيد:گفت و كرد سلبمسئوليت خود از فروشنده اما.كردم
يك سنگ ، متر نيم براي نميتوانم كه من كنيد ، باز را چشمهايتان خريد
نشد ، حاصل نتيجهاي فروشنده با گفتوگو از !كنم خراب را بزرگ سنگ قطعه
تومان هزار چند با است ممكن ما كه است فهم قابل كاملا نتيجه اين اما
صدهاهزار صرف با فروشنده آن ولي كنيم ، تهيه ديگري سنگ مجدد ، هزينه
را رفته كف از عمومي اعتماد و آبرو توانست نخواهد نيز تومان
!بازيابد
رابسيار نظيرش استكه ازترفندهايي نمونهاي تنها خوانديد ، آنچه
ما ازميان آرام آرام اعتماد ، چگونه خوردكه تاسف و ديد ميتوان
!وميگريزد برميبندد رخت