پنجم ، شماره 1379 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 12 يكشنبه 20
|
|
!شود ساز حادثه بياحتياطي ندهيم اجازه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
لشگرك جاده در واقع محلاتي شهرك ساكنان (خردادماه چهارم) يكشنبه در
بياحتياط و مغرور سرباز دو كه بودند مصيبتباري و هولناك صحنه شاهد
سوار بار قسمت در را جمعي حاليكه در وانت تويوتا تيزتك اسب بر سوار
و گذاشتند مسابقه هم با سرازيري مسير در و شهرك داخل در بودند ، كرده
عرض از كه دانشآموزاني جمع با ميتازيدند تمام سرعت با كه زماني
غير كاملا طرحي و وسط در رفتگي فرو داراي و !رو پياده فاقد خيابان
را صحنه اتفاقي و تصادفي بطور رانندهها از يكي ميكردند عبور مهندسي ،
نداشت چنداني تعريف او وانت ترمز ظاهرا كه دومي اما ميگذارد سر پشت
حادثه نتيجه و آمد فرود بيگناه دانشآموزان سر بر معلق اجل همچون
حادثه اين حقيقتا و رفت مصيبتش ذكر جريان و مطبوعات در كه شد همان
ساير و همسايگان و متوفي دانشآموزان خانوادههاي براي دلخراش
.شد تمام سنگين و سخت چه صحنه ، شاهد دانشآموزان
مسئولينمحترم چرا پرسيد بايد كه است اين اهميت حائز نكته اينجا در
وضع اين به رانندگي و راهنمايي وپليس مسلح نيروهاي دژبان و امر
تعليم و بياحتياط سرباز معدودي ميدهند اجازه و نميكنند؟ رسيدگي
ترك جادهها و خيابانها در رانندگي گواهينامه فاقد بعضا و نديده
ممنوعه مسيرهاي در تردد و جا بي سبقت مجاز ، غير سرعت با و كنند تازي
كنند سلب را مردم آرامش و بگيرند را بيگناه و آرزومند انسانهاي جان
ادامه وضعيت اين كي تا راستي.كنند بازي مسلح نيروهاي حيثيت با و
يافت؟ خواهد
محلاتي شهرك مقيم شهروند