پنجم ، شماره 1380 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 13 دوشنبه 21
|
|
معني اين از نكته يك
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
گل مجموعهء كتابقدر بر نقدي
(فارسي غزل برگزيده)گل مجموعه قدر
كاخي مرتضي كوشش به
روز نشرفرزان
ريال صفحه ، 13000 332
ما فرهنگ در مختلف ، موضوعات در گوناگون مجموعههاي تنظيم و جمع
معيارهاي يا و ذوق پشتوانه به كه مجموعهها اين.دارد ديرينه سابقهاي
و گلچين همچون نامهايي با ميگرديد ، تدوين و پرداخته گردآورنده ويژه
ادب ، و شعر عالم در.ميشد شناخته...و مجموعه و گزينه و بياض و كشكول
شاعران سرودههاي حجم كه چرا بود ، افزونتر آثار اينگونه رونق و رواج
اندك آثار ، اين ميان در شاهكار ، اصطلاح به يا جاندار اشعار و بسيار ،
.است بوده شمار
توسط كه است نوع اين از كتاب آخرين لحظه اين تا گل ، مجموعه قدر
رودكي عهد از را فارسي غزل از نمونههايي و شده فراهم مرتضيكاخي ،
.است گردآورده تعبيرات و اصطلاحات و لغات شرح با امروز ، همراه به تا
سحر مرغ گل مجموعه قدر:شده گرفته حافظ لطيف اينشعر از اثر عنوان
.دانست معاني خواند ورقي كو هر نه كه /داندوبس
غزل ، آشناي و كلاسيك تعريف و توضيح از پس كتاب ، مختصر ديباچه در كاخي
همين در (Ghazal) موجود املاي همين با غزل ، كهفرم است شده مدعي
شاعران پيشروترين و شده وارد ديگر زبانهاي به زبان ، همين از و زمان
كه غنايي شعر نه و -غزل كلمه همين با فرمرا اين آمريكايي ، تازه
ودر پذيرفتهاند و كرده كشف -همدارند حالا و داشتهاند قديم از خودشان
فرمهاي از فرم دو واقع در.پرداختهاند سرايي غزل به بياني ، شكل اين
بومي مرزهاي فارسياز غزل ديگر و ژاپني هايكو يكي زمين ، مشرق شعري
زبانانجزو فارسي ما را آنچه..شدهاند جهاني و گذشتهاند خود
در محدوديت صورت به نه ميشماريم ، آن معايب يا محدوديتهايغزل
را عيب همين بلكه ميدانند غزل عيب نه و ميكنند احساس زبانخودشان
.ميآورند غزل شمارحسن در آنها
-عارفانه و عاشقانه -غزل سير در مجمل بسيار مختصري ملاحظات ، اين با
گسترش و بسط با داشت جا قطعا كه گرديده نقل سطر چند و دوصفحه در
...حاضر كتاب:است شده گفته مقدمه در كه آنجا از.مطرحميشد بيشتر
خواننده كه بود لازم گرديد فارسي غزل (آنتولوژي)يكمجموعه به تبديل
شيوههاي و مضامين تحول و ادبي نوع اين سير نسبتبه كلي و كلان نگرشي
مفيدي نكتههاي شعرها ، درتوضيحات اگرچه.باشد داشته آن بيان
اماكاستي شده ، آنهامطرح ويژه مضامين و غزلها سياق و سبك درباره
آن ومضامين شكل بسط و غزل تحول كه ميبود بهتر و نشده جبران مذكور
بر علاوه.ميشد عرضه خواننده به لزوم ، حد در فارسي ، شعر درتاريخ
خوانندگان ميتوانست جديد و قديمي -معتبر اثر چند معرفي اين ،
غزل مسائل و معايب و كند راهنمايي افزونتر بهمطالعات را علاقهمند
.بنماياند آنان به بيشتر مطالعاتي در را
شده آغاز رودكي از زيبا انتخابي با گل قدرمجموعه در مندرج گزيدههاي
رودكي از پيش اما.است گرديده نقل شاعر از 81 غزل درمجموع 260 و
زيباي و زلال شعرهاي كه دري ، شعرفارسي آغازگران از اگر بود جا به
مطلع لااقل ، .ميشد نقل نمونههايي ، رسيده ما دست به ازآنان عاشقانهاي
:شود گشوده بلخي شهيد زيباي بسيار و كامل غزل اين با ميتوانست كتاب
سوگندي صعب و سوگند تو جان به مرا
:مطلع با وراق محمود شعر پندييا بشنوم نه نگردم تو از هرگز كه
ندهم جانت نقد به نگارينا
به دقيقي كامل و معروف غزل اين يا ندهمو ارزانت بها ، در گراني
:مطلع
ماند تو زلفكان بدان سياه شب
اشاره بدنيست همينجا در كه توماندنكتهاي رخان پاكي به روز سپيد
در را غزل ظاهرا او.است غزل مضمون از كاخي خاص تلقي درباره شود ،
غزل اشعار اغلب درباره اگرچه نكته اين.ميكند حصر عاشقانه موضوعات
شعر ويژهخداوندان به -آنان از بسياري اما است ، درست بزرگ سرايان
غزل گستردهدر موضوع دومين عشق ، از پس.ميگيرد ناديده را -هندي مكتب
اقدام شاعر مضمون ، اين با.است بوده نفس حديث و ايام از شكوه
مردمان و روزگاران ناهنجاريهاي و موجود وضع برابر در ادبي بهواكنشي
ادبيات ، و زبان واسطه به شناختي زيبايي قالبهاي دربهترين و ميكرده
محسوب گونه اين بزرگ شاخص صائب ، .است جسته خوداستعلامي زمان ظرف در
اين به كم نيز حافظ روزگاران ، همه غزلسراي بزرگترين حتي و ميشود
.است نپرداخته مضمون
ضمنآنتولوژي در و است ، بوده لازم بدان توجه و آن ذكر كه ديگري نكته
به خواندهاي خواهر ميداشت ، وجود بدان اشارتي ميبايد حتما غزلفارسي
قرار قصايد درصدر غالبا كه تغزلها.است فارسي شعر تغزلدر نام
و شده بدل كامل و تمام غزلياتي به قصيده ، از انفكاك با ميگرفتند ،
همين در عمدتا مخاطب ، در تاثير براي شاعر هنر تمام چون اتفاقا
شعر تاريخ در تغزلي شاهكارهاي از مهمي بخش است ، ميشده متمركز نقطه
در سيستاني فرخي و دامغاني منوچهري تغزلهاي.ميشوند محسوب فارسي
.ميباشد بينظير خود نوع در خراساني مكتب
يكي گل مجموعه برعكس ، قدرنيست كتاب ارزشهاي نفي شده ، گفته آنچه
بذل و دقت با و است غزل زمينه در فارسي شعر مجموعههاي ازبهترين
ژرف اقيانوسي فارسي ، غزل عوالم كه آنجا از منتها شده ، فراهم وقت
از شكايت و شكوه همواره و شد نخواهد جلب همگان رضايت هيچگاه است ،
برخي كه بود دريغ مثلاماند جايخواهد بر شدهها انگاشته ناديده
جهان و ساوجي سلمان و خجندي وكمال خواجو نظير عراقي مكتب خوب شعراي
.نشوند معرفي غزل يك حد در..و زاكاني عبيد و فقيه عماد و خاتون ملك
بين واسط ازشعراي برخي نميبايد سطور ، اين راقم گمان به همچنانكه
آنهانشود ، از ذكري هيچ و بروند ياد از هندي و عراقي شعري مكتبهاي
و حد ودر بودن معاصر دليل به صرفا ديگر نمونههاي آنكه حال
.شدهاند مطرح شاعران اين از بسياري از اندازههايضعيفتر
بسيار گفتنيها معاصران ، غزلهاي انتخاب درباره كشيد ، درازا به سخن
تراش ذوق معهذا.است دشوار بسيار عرصه اين در هم انتخاب البته.است
آشكار ناموزونيهاي برخي بتواند ميبايد غزل ، مكتبهايكلاسيك در خورده
شده حذف ابياتي گاه غزلها ، انتخاب در خاصهآنكه.كند طرد و دريابد را
.است بوده مجموعه قاعده اين و
و بوده اين از بهتر ميتوانست معيري رهي و شهريار شعرهاي انتخاب
.باشد بوده دست چيره غزلسراي دو اين شعر سياق سبكو نماينده
شعرنيمايي به است بهتر نيز سپهري وسهراب شاملو بويژه ما ، نوپردازان
بر علاوه !گراميست خود جاي به هرتجربهاي البته باشند ، معروف سپيد و
آن براي عذري كه خاليست غزلسرايانمعاصر بهترين از برخي جاي اين ،
... بيضايي ، مزارعي ، پرتو فخرالدين جمله از.پذيرفت نميتوان
رضوي مسعود