پنجم ، شماره 1380 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 13 دوشنبه 21
|
|
مشاركت و مدني جامعه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
:اشاره
محافل مهم موضوعات از مدنييكي جامعه بحث خرداد دوم انتخابات از پس
درتفسير ، نيز عديدهاي مقالات آن موازات به.دانشگاهيشد و سياسي
ادامه نيز همچنان روند اينتحريردرآمد رشته به آن از دفاع و نقد
مدني جامعه به مربوط موضوعات از برخي ميخوانيد كه مقالهاي در.دارد
نيز و مدني جامعه تحقق موانع اين بر علاوه.ميگيرد قرار بررسي مورد
.است شده مطرح آن كاستيهاي
مدني ، جامعه منفي نكات ميخوانيمباوجود مقاله پايان در حال همان در
.دارد رجحان آن انقباض بر مدني انبساطجامعه مجموع در
مقالات سرويس
و سويانديشمندان از مختلفي تعابير مدني جامعه مفهوم از
گرديده ارائه مفهوم اين پيدايي طولتاريخ در سياسي نظريهپردازان
اخير ، سالهاي در خودمان كشور در آن از نيز متفاوتي قرائتهاي و است
.ميشود و شده ارائه آن از پس و جمهوري رياست انتخابات طول در بويژه
ياد نيز ايدهآل زندگي مفهوم به آن از برخي و محدود قرائتها برخي
سياسي مشاركت معناي به را مدني جامعه ميتوان اينها تمام باكردهاند
.كرد تعريف نهادمند
پيدايش تا سومري جامعهشورايي اولين پيدايش زمان از كلي بهطور
همواره غربي ، سالار مردم نظامهاي تحقق وبعدها آتن شهرهاي -دولت
مدنظر عمومي امور در آنان دخالت روش و مردم مشاركت مساله
نظامهاي در مردم مشاركت چگونگي.است بوده دولتمردان و انديشمندان
انحصارگر نظامهاي در آن كردن محدود ديگر طرف از و طرفي از سالار مردم
مختلف زواياي از انديشمندان تا است آورده فراهم بستري تمركزگرا ، و
و تفكر به مردم مشاركت بسط و قبض پيرامون و پرداخته موضوع طرح به
مطرح مردم مشاركت چگونگي براي متفاوتي راهكارهاي و بپردازند تامل
.نمايند
مردم مشاركت بحث آگاهيهايعمومي افزايش با همزمان اخير سدههاي در
اجتماعي انقلابهاي پيدايش با غربي نظامهاي در و گرفت شتابان روندي
فئودال نظامهاي در سنتي مشروعيت جايگزين تدريج به بوركراتيك مشروعيت
پذيرش اصل آمد حاصل طولاني فرايند اين در آنچه.گرديد پاتريمونيال و
اعمال نحوه گرفته قرار تعامل و تنازع محل آنچه اما.بود مردم مشاركت
چگونگي براي روشي بهعنوان حقيقت در مدني جامعه و است مشاركت اين
.است بوده مطرح عمومي امور در مردم نهادمند مشاركت
سياست ، علم موضوع و عموميجامعه جامعهشناسي موضوع اگر نظري لحاظ از
سياسي جامعهشناسي برعهده دو اين بين ارتباطي حوزه گردد ، تلقي دولت
.است بررسي و بحث قابل عرصه اين در مدني جامعه و است
نهادهايي كه است ودولت مردم بين ارتباطي حوزه مدني جامعه بنابراين
را اتصال و ارتباط اين سنديكاها و اصناف سياسي ، گروهها ، احزاب چون
و جريان مجرا اين از سياسي مسائل در مردم مشاركت و ميكنند برقرار
گرچه شد ارائه مدني جامعه از كه تعريفي مشخص طور به.مييابد سيلان
عين در و غالب قرائتي اما نيست ، مدني جامعه از تعريف تنها تحقيقا
اصناف احزاب ، گروهها ، تكثرگرايانه رقابت حوزه كه ميباشد محدود حال
و رقابت اصل عمومي ، افكار جهتدهي با گفت بايد باره اين در.است...و
اساسي پايههاي از يكي كه قدرت چرخش و ميپذيرد تحقق نهادمند مشاركت
.مييابد عملي و عيني تحقق است سالار مردم نظامهاي
وجود اينكه و خرداد انتخاباتدوم مورد در تعريف ، اين به عنايت با
انتخابات اين در را خود اندازه چه تا جامعهمدني و سياسي توسعه
و برگرديم عقب به بايدكمي باره اين در.گفت سخن ميتوان داد نشان
وجود انقلاب از پيش جامعه در.است اسلامي انقلاب از پيش شرايط تحليل آن
رژيم توان عدم و نفوذ و توزيع هويت ، مشاركت ، مشروعيت ، بحرانهاي
اصولا.گرديد اسلامي انقلاب پيروزي منجربه بحرانها اين حل براي پيشين
بسيج قدرت كه تودهاي جامعه شرايط در انقلاب دوركهايمي ، سنت براساس
.ميكند پيدا تحقق دارد بالايي سياسي
طي مرور به جديد ، نظام سياسي ساختار شكلگيري و انقلاب پيروزي از پس
داده سوق نهادمند مشاركت سمت به بسيجگونه مشاركت بايد سال چندين
و سياسي اقتصادي ، بخشهاي بين توسعه توازن عدم لحاظ به كه شود
مشاركت بسيجگونه شرايط شاهد ما و نيافت تحقق فرايند اين فرهنگي ،
.بوديم انتخابات اين در سياسي
در معمولا كه است جامعهتودهاي و مردمگرا نظامهاي خصلت وضعيت اين
ذرهاي افراد تودهاي جامعه در.ميگيرد مدنيقرار جامعه مقابل
فاقد چون و ميگردند تبديل تنها عنصر به اصطلاحا و شده (اتميزه)
بين همسطحي يك ميباشد مشاركت كانالهاي بهمثابه قدرتمند نهادهاي
يا فردي شرايط ، اين در چنانچه و.ميشود مشاهده مردم مختلف اقشار
بسيج بگذارد ، دست مردم انتظارات و توقعات خواستهها ، روي گروهي ،
اقصي در كه ميبينيم دليل همين به و ميگيرد صورت وسيع سطح در تودهاي
جهت در اجتماعي مختلف سطوح بين رفتاري هم و همزباني يك كشورمان نقاط
حدود 70) بالا بسيار راي ميزان و دارد وجود خاصي كانديداي به گرايش
همين از ناشي نيز انتخابات نتيجه بودن پيشبيني غيرقابل و (درصد
.است وضعيت
هر در حال هر به كه نيست ، چرا مدني جامعه نبود معناي به اين البته
و دارد وجود سياسي نهادهاي و جريانات نوعيگروهها ، به جامعهاي
مجمع روحانيت ، جامعه چون نهادهايي خودمان كشور در كه همانگونه
جامعه انبساط شرايط در اين ولي داشت وجود...و كارگزاران روحانيون ،
تعبير حماسه يك به كه خرداد دوم انتخابات بنابراين و نيست مدني
و مردم سياسي آگاهيهاي طرفي از اما ;نبود مدني جامعه حاصل گرديد ،
در بحث اين.آورد بوجود را وضعيت اين مشاركت به آنان علاقه و شور
همساني نيز و مدني جامعه با سياسي توسعه رابطه به مربوط بحثهاي قالب
.است فهم قابل بهتر اقتصادي توسعه با سياسي توسعه تعارض يا
شده فرض همسان ونوسازي اقتصادي رشد مفهوم با بعضا چه اگر توسعه
گسترش بر علاوه و است آن از فراگيرتر بهمراتب مفهومي اما ;است
مادي رفاه و توليد معيشتيو اقتصاد بر مبتني كه ابزاري تواناييهاي
در اساسي تغييرات متضمن و دارد مدنظر نيز را زباني تواناييهاي است ،
نتيجه نيز مدني جامعه.است فرهنگي و سياسي اجتماعي ، زمينههاي كليه
فرهنگي ، تكامل و توسعه از حدي به جامعهاي كه زماني.است سياسي توسعه
و گرديد خواهد منبسط نيز مدني جامعه برسد ، سياسي و اجتماعي
و برخوردانديشهها و افكار تعاطي و شد خواهد ارائه متفاوت انديشههاي
را بالندگي و شكوفائي و رشد فكريزمينه جدال اين در آنها يافتگي صيقل
.خواهدآورد فراهم
نظريهپردازان از برخي:دارد وجود ديدگاه سه كلي بطور باره اين در
و مقدم را اقتصادي رشد ليپست ، و دويچ كارل ليندبلوم ، همانند سياسي
صاحبنظران از گروه اين استدلال مبناي.ميدانند سياسي توسعه زمينهساز
به دستيابي براي و است اقتصادي توسعه لازمه سياسي ثبات كه است اين
سياسي كثرتگرايي و اعم بهطور سياسي توسعه از پرهيز اقتصادي توسعه
و گردد مختلف گروههاي بين تنش افزايش باعث است ممكن كه خاص بهطور
نظريه اين مبناي بر.ميگردد توصيه اندازد مخاطره به را سياسي ثبات
قدرت ، منابع تمركز و سياسي توسعه انداختن تعويق با اقتدارگرا دولت
اقتصادي رشد ملموس دستاوردهاي وقتي و ميگيرد پي را اقتصادي نوسازي
توسعه زمينه يافته ، تحكيم نيز سياسي نظام مشروعيت گرديد ، مبرهن
قرار خود كار دستور را رهيافت اين كه كشورهايي.ميشود فراهم سياسي
و جنوبي كره همانند.ميشوند ناميده توسعهگرا ديكتاتورهاي دادهاند ،
.شرقي جنوب آسياي در تايوان
چگونگي.است اقتصادي برتوسعه مقدم سياسي توسعه دوم ديدگاه براساس
منجربهتوسعه كه رهيافتي و منابع ميزان وتخصيص اقتصادي توسعه
عمومي وفاق و اجماع فرايند يك در كه است عواملي جمله از ميگردد كشور
به توجه با كشور سازندگي و توسعه با رابطه در تصميم.ميگردد حاصل
پرداخته بدان بايد مختلفي زواياي از كه است مسالهاي آن اهميت درجه
يك در زيادي متغيرهاي كه آنجائي از انساني علوم مسائل در.گردد
حساسيت از ميگردد ملت يك متوجه نيز آن نتيجه و دارد دخالت تصميم
اين بر نظريهپردازان از برخي بنابراين.ميباشد برخوردار زيادي
به بايد ابتدا كشور ، اقتصادي نوسازي چگونگي براي كه ميباشند اعتقاد
طرح با مختلف گروههاي تا پرداخت سياسي كثرتگرايي و سياسي توسعه
نظر اجماع و بگذارند بحث به را تصميم يك مختلف زواياي خود ديدگاههاي
اينكه ضمن صورت اين در.گردد تصميم يك به تبديل سياسي مختلف گروههاي
در فكري نخبگان و گروهها همه كه آنجائي از مييابد ، كاهش خطا احتمال
ملازمت و همراهي را توسعه فرايند داشتهاند ، مشاركت ملي تصميم يك
منتقد سياسي فلاسفه از كه هابرماس چون افرادي طرفي از.كرد خواهند
گسترش فقدان و سياسي توسعه به توجه عدم صورت در است معتقد است غرب
گرفتار كه آمد خواهد بوجود ابزارگونه انساني زباني ، تواناييهاي
.است خود مخلوق ابزارهاي
قرار رامدنظر اقتصادي و سياسي توسعه همكاري و هماهنگي سوم ، ديدگاه
مدنظر را نظر اجماع و وفاقعمومي اهميت اينكه ضمن نگرش اينميدهد
اقتصادي توسعه بر سياسي توسعه تقدم الزام به قائل اما ;دارد قرار
اين.ميشمارد مردود نيز را اقتصادي توسعه تقدم كه حال عين در نيست ،
خطا و آزمون ميدان كشورداري و سياست صحنه كه است اعتقاد اين بر نگرش
حوزه در كه مينماياند رخ صحنههايعملي در مشكلات از بسياري و است
از هيچيك نميتوانيم ما بنابراين.لحاظنگرديدهاند نظر و تئوري
تعويق به يا و كرده تعطيل ديگري تقويت بهواسطه را بخشهايتوسعه
برايشروع ميداند لازم را كشور توسعه كه اجماعي همان.اندازيم
آزموده بايد عمل درحين ديگر مسائل از بسياري و است لازم عملي اقدام
حوزههاي برخلاف انساني مسائل كه است اين بر ديدگاه اين تاكيد.شود
توسعه بنابراين.نيست تعميم قابل مختلف كشورهاي در دقيقه علوم
و عمل فرايند در و ميكنيم آغاز همگام بهصورت را سياسي و اقتصادي
.ميبخشيم ضعف و شدت بدان اجتماعي ظرفيت و واكنش با متناسب اجراء
يك مدني اقتصاديجامعه توسعه با سياسي توسعه ارتباط از تفسيري چنين
جامعه قالب در مباحث طرحاين چگونگي آن كه ميسازد مطرح را سئوال
.است فقيه ولايت نظريه اسلاميو
...و مدني سياسي ، جامعه تكثر سياسي ، احزاب چون مفاهيم برخي ما وقتي
بومي منظور اما ;است مفاهيموارداتي اين اگرچه ميبريم ، بهكار را
آنچه معناي به را شده ياد مفاهيم ما اگر استكه طبيعي.است آن شده
نظام با دهيم قرار نظر مد دارند كاربرد غربي دمكراسي نظامهاي در
.است تعارض در بسا چه و ندارد تطابق ما سياسي فرهنگ حتي و ما سياسي
در و ميداريم منظور خودمان سياسي نظام با متناسب را مفاهيم اين ما
و عمل حوزه در چه و فكر و انديشه عالم و نظر حوزه در چه صورت اين
تقابل و تعارض ما سياسي نظام با مدني جامعه ميان سياسي رقابت عرصه
ولايت بر مبتني نظام و مدني جامعه بين كه كساني احتمالا.ندارد وجود
در آنچه با فقيه ولايت و مدني ازجامعه تعريفشان ميبينند تعارضي فقيه
.دارد تفاوت ميشود مطرح اينجا
شويم تمايزقائل جامعه حوزه و سياست حوزه بين اگر ديگر تعبير به
آن انگارانه غايت و معرفتشناختي معناي به فقيه ولايت سياسي فلسفه
در نظامي چنين عملكرد و سياست بهعالم مربوط و كلام علم حوزه در
است ، سياسي فقه حوزه در است اسلامي احكام و فقه از منبعث كه جامعه
يا و كلام علم حوزه در منحصرا را فقيه ولايت غلط به بعضا كه مسئلهاي
از اعم كلاسيك سياسي انديشمندان توجه تنها.داشتهاند مدنظر سياسي فقه
كه ليبرالها و بود سياست حوزه به معطوف اسلامي و غربي انديشمندان
.داشتهاند تمركز جامعه حوزه به است انساني افراد آنها توجه كانون
و مدني جامعه سياست ، حوزه سه ما نظري لحاظ به كه است حالي در اين
به سياسي اصناف و احزاب گروهها ، مدني ، جامعه حوزه در.داريم جامعه
تعيين در بايد و هستند آزادي داراي مردم مختلف علائق نماينده عنوان
حوزه در اما ;كنند دخالت ميخورد رقم سياست حوزه در كه جامعه سرنوشت
افراد جامعه حوزه در چنانچه كه هست و بوده مطرح مصلحتهايي نيز سياست
گرفته آنها جلوي كنند خدشهدار را عامه مصلحت بخواهند گروههايي يا
حراست عامه مصلحت از نتواند دولتي اگر.است دولت وظيفه اين و ميشود
.توتاليتر نه و (Total) فراگير دولتي نيست ، دولت همگي تعبير به كند
دارد ادامه