پنجم ، شماره 1380 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 13 دوشنبه 21
|
|
مردمي مشاركتهاي و تعاون شهرنشيني ،
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(دوم بخش)شهرها كاركرد و چگونگي پيدايش ، در جستاري
آشكار و وصف را انساني علومالديندنياي احياء كتاب از بخشي در غزالي
وكدام چيست به اجتماعي حيات و جهاني اين زندگي قوام كه است كرده
ميپيوندد هم به را مردم چنين كه است رشته
در بالاتر ، آن از يا شهري خدمات رساندن در شهرها اگر:اشاره
نداشته را خود ساكنان نياز به پاسخگويي توانايي شهري ، برنامهريزي
تجزيهآنها يا و شهري فروپاشي جز چارهاي شوند ، بحرانمواجه با و باشند
.نميماند باقي شهري ناحيه يا بهصورتمنطقه كوچك قطعات به
.ميگيريم پي باتفاق را شهروندان و شهرها گزارش بخش دومين
:است زير مولفه هشت شهريداراي اجتماعات كلي مشخصات روي از شهر -4
.ميشود ظاهر خويشاوندي نظام و خانواده صورت به مثل توليد -1/4
تربيتي نظام يا فرهنگپذيري -2/4
اقتصادي نظام يا كالاها توزيع و توليد -3/4
(امنيتاجتماع و نظم حفظ) سياسي نظام -4/4
دين -5/4
غيرسالم و سالم تفريحات -6/4
انجمنها -7/4
بهداشت -8/4
كرده استفاده زير اساسي عامل سه از شهر تعريف براي ديگر نظريهاي -5
:است
معيشت شيوه تنوع -1/5
همبستگي عوامل تنوع و اجتماعي بيگانگي و تحرك -2/5
شهري اندامهاي و كالبد -3/5
.است اقتصادي واحد يك شهر اقتصاددانان نظر از -6
شده مشخص شهر پيچيده پديده براي اساسي ملاك دو جامعهشناسي ديد از -7
.است
حقوقي و قانوني ملاك -1/7
طبيعي ملاك -2/7
در و ميكند توصيف حكومت واحد يك بهعنوان را شهر حقوقي ، و قانوني ملاك
حساب به طبيعي-اجتماعي وجود يك صورت به را آن ملاكطبيعي كه حالي
.ميآورد
:ميگويد پارك ازرا رابرت شيكاگو مكتب شخصيت بزرگترين -8
در بلكه است ، مصنوعي وساختماني دارد فيزيكي مكانيسمي تنها نه شهر
شهر.دخيلاست نيز هستند آن تشكيلدهنده كه انسانهايي حياتي روند
.است طبيعتانساني بخصوص طبيعت ، محصول
نه و است تغيير روند يك شهر:است چنين نظرويرث از شهر تعريف -9
يا پهنه يك به متعلق خواستههاي و تنگناها در كه خشن يكتغيير تنها
يا قضايي معيار آن و اين به يامتعلق ساكنان از عدهاي به متعلق
به موسسهاي در كه زندگياست شيوه يك اين بلكه باشد ، شده اداريمحاط
ناهمگنهستند اجتماعي نظر از كه افرادي انبوه پيوستهميان بزرگ ، نسبت
.است جاري
يكسري از متشكل شهر سيستمها ، نظريه سيستميبراساس نگرش از شهر
در اطلاعات و انرژي كالا ، جريانهايمردمي ، با كه است انساني فعاليتهاي
از سيستم چارچوبكالبدي.ميشوند مرتبط همديگر به چارچوبكالبدي يك
ميدهند جاي خود در را انساني كهفعاليتهاي شكليافتهاي تغيير فضاهاي
ميكنند ، منتقل خود رادر ارتباطي جريانات كه محملهايي و ومجراها
يك بهعنوان شهري سيستم گرفتن نظر در با بنابراين.است شده تشكيل
(Subsystem-) سيستمهاي خرده يا اجزاء كلان ، ميتوان سيستم يك يا تماميت
:كرد طبقهبندي صورتزير به گروه چهار در را آن
وانرژي اطلاعات كالا ، انسان ، :شامل مواد ، -1
بين فعاليتهاي و مكاني درون فعاليتهاي بر ، مشتمل:فعاليتها -2
.مكاني
يافته شكل تغيير مجراهاي و فضاها براي شده مصرف زمين شامل:زمين -3
فضاهاي:قبيل از يافته انطباق مجراهاي و فضاها -نشده40 مصرف زمين و
...و خطوطآهن جاده ، درماني ، آموزشي ، مسكوني ،
كالبدي سيستم و مظروف و روح عنوان به فعاليتي ترتيبسيستم اين به
عناصر و حركت و راعمل اولي عناصر.است مطرح ظرف و كالبد بهعنوان
همانطوري يعنيميدهند تشكيل وشبكهارتباطي رافضا دوم سيستم
عينيت را فعاليتي سيستم و ساخته فراهم را امكانعمل حركت ، كه
سيستم و ساخته ممكن را شكلگيريفضا نيز ميبخشد ، شبكهارتباطي
.هويتميبخشد و خارجي واقعيت را كالبدي
زندگي چرخ گردش و انسانها رفتار تفسير در غزاليغزالي نظر از شهر
گوناگون ، صناعات و حرفهها و نظامها تولد و اجتماعي كار تقسيم و
وي.است نشانداده خود از شگفتي جامعهشناختي شم و موشكافي و تيزبيني
دنيا نكوهش كتاب در بهتر همه از علومالدينو احياء از مواضعي در
و كرده وصف را دنيايانساني (علومالدين احياء مهلكات ربع از كتابششم)
و بهچيست اجتماعي حيات و جهاني اين زندگي كهقوام است كرده آشكار
جوامع و مردم چرا و ميپيوندد بههم را مردم چنين كه است رشته كدام
و چيست آدميان واعمال فنون در چشمگير پيدايش سر و كههستند ، چنيند
تكاملتدريجي و دارند ، تفاوت هم با و.پديدآمدهاند چرا روستا و شهر
خود كار به را مردم چيز چه نيز اينك.است شده سبب نيرويي چه را جوامع
چه تاريخي ، و چنينجامعه و دين چنين در زيركان و.ميدارد مسخر سرگرمو
همدر مولوي كه) غزالي نظر از.جويند بهره چگونه آن از و بكنند بايد
چيز سه به انساني نيازهاي(پذيرفته را غزالي سخن عينا مهم نكته يك
به نيازهايفيزيولوژيك در مزلوهم را نظريه اين) ولباس مسكن غذا ، :است
يكاز هيچ كه ،(است آورده انسان اساسي ازنيازهاي دسته پنج پايه عنوان
اصول كه حرفه پنج رو اين از.نيست او اختيار در آماده نحو به سه ، اين
چوپاني ، شكار كشاورزي ، .ميآيند وجود به ابتدا هستند ، در حرفهها ساير
كه آلاتي آنگاه.(بافندگي)وجولاهگي بنايي (...علف -معدن -حيوان)
مشاغلديگر تولد و ظهور باعث خود دارند نياز بهآن مشاغل اين صاحبان
.چرمگري و آهنگري درودگري ، :ميشود
به نياز اول:جمعياند زندگي از ناچار دليل دو به انسانها سو ، آن از
يكديگر ، از جستن بهره و تعاون به نياز دوم نوع ، بقاي و نسل
گزند از هم و دزدان ، از هم كه امن ، درحصاري جمع خانههاي آمدن فراهم
.آورد وجود به را زيستي مجتمع بدارد ، محفوظشان گرما و سرما
وچه خانواده درداخل چه است نزاع و خصومت بروز مايه طبعا زندگيجمعي
ياسهم زميني قطعه يا كالايي يا سرحقي بر ومراتع ، مزارع در و بازار در
كساز هيچ كه ميشود آن فزونخواهيهامايه اينكه دليل به هم آن آبي ،
علاوه به.برآيد خود مالكيت توسعه پي در و نباشد داردراضي كه سهمي
ندارند كار توانايي كه پديدميآيند نيز بيماران و پيران و كوران
بههمه اگر را سرپرستي اين.نمانند ضايع تا سرپرستيشوند وميبايد
بدان را بعضي اگر و كنارهميكنند آن از همه واگذارند جامعه افراد
مساحي صنعت به.شد نخواهد تبعيض اين كسيپذيراي كنند ، مخصوص
و قضا صنعت و شود ، راهزنان دشمنانو دفع مايه تا هست نياز وسپاهيگري
صناعاتميپردازند ، اين به كه آنان اما كنند ، فصلخصومات تا حكم
ماليات به نياز رو اين از.معاشكنند امرار ديگر طرق از نميتوانند
.ميگيرد رابكار طوايفي خود آن تقسيم و ماليات جمع همين.ميشود پيدا
به نياز بنابراين.شوند انجام هماهنگنميتوانند نحو به امور اين
ديگر شغل دهها هرشغل ، از كه.گيرد بدست را آنها زمام كه اميرياست
را آنچه همه كس هر زيرا نيست ، انتهايامر اين تازه.ميشكافند
به وبازرگاني ، پول و دكان و بازار جا اين از.نميكند ميخواهدتوليد
.ميشود پيدا ده برابر در شهر آنها همراهبا و بيع و اجازه آن تبع
شهر شناسايي به شده ارائه تعاريف تمام چند تعريفهر از فراتر شهر
چيزي شهر بلكه نيست ، تعاريف اين در شهر مفهوم تمامي اما ميكنند كمك
مردمي كه نميشود خلاصه نيز مساله اين در شهر مفهوم تمامي.است فراتر
چشماندازها ميراث ، داراي آنها بلكه.ميكنند زندگي و كار آنجا در
.سنتياند و تاريخي ، فرهنگي ونمادهاي
عنوان به هويتمند ، شاخصهاي و تعاريف تمام با و هست چه هر شهر
در دارد ، تبعيت زنده موجود هر مثل حيات كلي جريان از كه پديدهاي
روند بررسي اما.قراردارد دائمي توسعه و تحول و تغيير يك جريان
رايادآوري نكته اين -آنها توسعه و تحول و شهرها ، تغيير پيدايش تاريخي
اقتصادي زندگي شكل تغيير در ابعادتحولات و سرعت به توجه با كه ميكند
تبعيت از نيزناچار شهرها فراصنعتي ، دوره به صنعتي ازدوره انسان
روشنيقابل به شايد بود؟ خواهد چه سيمايشهرها صورت آن در.بود خواهند
مثبت ، آنتروپي اصل براساس يا دليلسيستمي همان به اما.نباشد پيشبيني
شهري برنامهريزي بالاتردر آن از يا شهري خدمات رساندن در اگرشهرها
بحران با و باشند نداشته را خود نيازساكنان به پاسخگويي توانايي
كوچك قطعات به تجزيهشهرها يا و شهري فروپاشي جز چارهاي مواجهشوند ،
.بود نخواهند شهر محله شهريا صورتمنطقه به
از توسعهيافته شهر الزامابه شهريكه يامحله شهري تفكرمنطقه در
او دردسترس شهروند يك نيازهاي و امكانات همه متصلنيست ، كالبدي نظر
ساختار و توليد اقتصادي ساختار تحولانرژي ، موضوع با زيرا.بود خواهد
در كوچك درمحدودههاي شهروندان نزديك همبستگيهاي يعني اجتماعيجديد
شهرهاي مرحله اين دردارد بهرهوري بهسمت گرايش فراصنعتي مرحله
سرعت به نگرش با سالاريهايعظيم ، ديوان خدماترساني تمركز مشكل بزرگبا
و عملكرد نزديكبراي از نظارت و مردمي مشاركت وبهرهوري ، شهري خدمات
اين در.رسيد خواهند بهفروپاشي وانرژي ، زمان در صرفهجويي
در تاكنون كهشايد است اساسي تحولي نيازمند شهري صورتبرنامهريزي
جديد انقلاب با حال هر در.است توجهنشده آن به برنامهريزي بررسيهاي
همه شهروند و شهر ، شهرنشيني احتمالا ويكم بيست قرن به ورود فراصنعتيو
بايد را تعريفتازهاي صورت آن در.شد خواهند شديد وتحول تغيير دستخوش
.كرد جستوجو
معاصر شهرهاي گسترش عوامل
هجدهم قرن تحولات به بخشيد ، سرعت را شهرها توسعه و شهرنشيني آنچه
جوامع اين در شهرها توسعه.برميگردد غربي ، اروپاي در ميلادي
بازارها صنايع وگسترش سرمايهداري مناسبات توسعه جهت در درونزايعني
:از عبارتند صنعتي انقلاب از بعد گسترششهرها عوامل.است بوده
سرمايهداري مناسبات شديد تحرك و يافتگي ساخت -1
مبادلات گرفتن سرعت و نقل و حمل در تحول - 2
تجارت و صنعت تمركز و كارخانهاي صنايع توسعه -3
مشاغل در تنوع و تقسيمكار و تخصص پيدايش -4
جمعيت ازدياد -5
مهاجرت توسعه -6
اقتصادي مراودات توسعه -7
درامد سطح بالارفتن -8
جمعي ارتباط وسايل گسترش و پيدايش -9
.مدرن شهري خدمات موسسات شكلگيري -10