پنجم ، شماره 1381 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 14 سهشنبه 22
|
|
مسئله چند بررسي ;مدني جامعه
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
مشاركت و مدني جامعه
آخر بخش
:اشاره
جامعه از ارائهتفسيري گرفت ، قرار مقاله مطلع گذشته شماره در آنچه
دولت و مردم بين ارتباطي مدنيحوزه جامعه آن مبناي بر كه بود مدني
.است
مدني جامعه با آن انطباق ميزان و خرداد دوم انتخابات رابطه آن از پس
توسعه با سياسي توسعه همبستگي ضريب مقاله ادامه در كه شد مطرح
تحليل و تجزيه مقاله اين نخست قسمت پايانبخش.شد بررسي نيز اقتصادي
ادامه شماره اين در كه بود مدني جامعه با فقيه ولايت نظريه همگونگي
.ميشود گذاشته بحث به ديگر مسئله چند و اينبحث
مقالات سرويس
بين واسط حوزهحد سياسي گروههاي و احزاب رقابت عرصه اساس براين
هرم راس در فقيه ولايت استكه حالي در اين و است اجتماع و دولت
يك اگرنميگيرد قرار تكثرگرايانه عرصهرقابت عرض در و است سياسي
و مثلثجامعه قاعده با مرتبط زاويه دو بگيريم نظر در سهضلعي مثلث
حوزه دو اين حدواسط و ميگيرد قرار سهگانه قواي معناي به دولت
هرم راس در و سوم زاويه در فقيه ولايت و ميگيرد قرار مدني جامعه
و دولت جامعه ، بين (Blancer) كننده متعادل نقش و دارد قرار سياسي
و سهگانه قواي با طرفي از مردم ، با طرفي ازدارد برعهده مدني جامعه
.است دوطرفه ارتباط اين و است ارتباط در مدني جامعه با ديگر طرف از
عامل بلكه نميگيرد ، قرار مدني جامعه با تقابل در تنها نه فقيه ولايت
و مردم سياسي ، نهادهاي احزاب ، گروهها ، كليه مشترك فصل و بخش وحدت
از و دارد برعهده را سياسي سيستم كننده متعادل نقش و است دولت
اختلافات و تعارضها است ، سياسي نهادهاي كليه مشترك مخرج آنجائيكه
را سياسي نظام كاركرد و گرديده فصل و حل آن به ارجاع با احتمالي
با مستقيم ارتباط و كلان سياستهاي تبيين با فقيه ولي.مينمايد تسهيل
و آنهاست كننده هماهنگ و دهنده ارتباط و دهنده پيوند مختلف ، حوزههاي
مانع و نموده جلوگيري اقليت به اكثريت ظلم از كه است تمهيدي مهمترين
انبساط بين تعارض نظري لحاظ به اين بنابر.ميگردد اكثريت استبداد
در هم عملا مسئله اين.ندارد وجود فقيه ولايت و مدني جامعه
مدنيچيست؟ جامعه تحقق موانع ديد بايد حال.گرديد تجربه انتخاباتاخير
تفكر.صورتميگيرد شكل سه به سياسي عمل سياست عرصه در كلي بطور
و (Inclusivism)تفكراشتراكپذيري ،(Exclusivism)انحصارگرايي
تكثرگرا ، تفكر زمينه در تنها مدني جامع(Pluralism)تكثرگرا تفكر
دولت عمده موانع از يكي اين بنابر.ميكند پيدا وظهور بروز امكان
فرهنگ به مانعديگر.است تكثرگرايانه رقابت به بياعتنا و بياعتماد
باشد لازم آگاهيهاي جامعهايفاقد چنانچه و برميگردد جامعه سياسي
و نبود سوم مشكل.داشت انتظار آن از را مدني جامعه تحقق نميتوان
موانع همه بخواهيم اگر.است رقيب گروههاي بين در سياسي تساهل و تحمل
اين رفع اين بنابر.است عمومي فرهنگ ضعف كنيم خلاصه مسئله يك در را
فراهم را مدني جامعه تحقق بستر ميتواند عمومي فرهنگ تقويت و ضعف
به و است خيرالموجودين مدني جامعه تحقق و وجود گفت بايد اما.سازد
چنانچه اما ;دارد عيب يك و هزار دمكراسي غربي ، دولتمردان از يكي قول
را آن ما باشد داشته عيب هزار كه كنيد پيشنهاد را سيستمي شما
در ولي داراست را خود خاص مسائل نيز مدني جامعه تحقق.ميپذيريم
.است نافعتر انقباضش از آن انبساط مجموع
لحاظ به كه مختلفميباشد عقايد بيان مدني ، جامعه مثبت پيامدهاي از
حالتي با و دفعي صورت به است كهممكن نهفته ايدههاي تمركز از رواني
جامعهشناسان از دارندورف.ميكند جلوگيري كند پيدا بروز خشونتآميز
و يافتن سازمان اجازه اجتماعي گروههاي اگر كه است باور براين سياسي
.مييابد كاهش خشونتبار تعارضات امكان باشند ، داشته را عقايدشان بيان
ميتواند كه است تمهيداتي جمله از مدني جامعه مثبت ، نكات ديگر از
آنجائيكه از آن از مهمترگردد استبدادي نظامهاي شكلگيري از مانع
راه و ميگـردد ارائـه متفـاوت بينشهاي با و مختلف زواياي از اطلاعات
كاهش تصميمگيريها در خطا امكان دارد ، وجود (Feed back) خـورد بـاز
.مييابد
كه چرا نهادمنداست ، و پايدار سياسي ثبات ديگر ، مثبت پيامدهاي از
افراطي نفوذ مانع نهادهايحدواسط مثابه به مدني جامعه گروههاي
رقابت.ميگردند تودهها بر زورحكومت اعمال و حكومت بر تودهها
و داده افزايش را تودهها نهادمند مشاركت مدني ، جامعه در تكثرگرايانه
.ميآورد بعمل جلوگيري آنها بيتفاوتي و بيحسي از
كرديم ، مدنيارائه جامعه از ما كه روايتي با مثبت نكات اين كنار در
بسيج امكان يافته ، توسعه مدني جامعه در.دارد وجود نيز منفي نكات
جامعه حزبي و گروهي علائق تكثر و تفرق با زيرا ندارد وجود انقلابي
كه آنهايي ويژه به سياسي ، نظامهاي كه است حالي در اين.نميشود قطبي
.ميآيد لازم شرايطي در انقلابي بسيج دارند قرار بيگانگان هجوم معرض در
از كه علائقي تنها سياسي رقابت عرصه در كه است اين منفي نكات ديگر از
ظاهر برخوردارند مقتدر گروههاي قالب در سازماندهي و بروز توانايي
در باشند لازم امكانات فاقد كه علائق و خواستهها ديگر و ميگردند
و نمييابند ظهور و بروز امكان دارند ، قرار اجتماعي پايين لايهبنديهاي
تحتالشعاع فردي آزادي و ميگردند هضم گروهها درون در افراد عبارتي به
اصل اينكه ديگر مسئله.ميگيرد قرار حزبي و گروهي فعاليت عرصه
شيوهاي سياسيبه گروههاي ميگردد باعث عامه به آرا جذب جهت رقابتسياسي
ايجاب ملي مصلحت كه نهبدانگونه و هستند آن خواهان مردم كه كنند عمل
تصميمات از بسياري كشورداري كار در كه است حالي در اين.مينمايد
بعدي مسئله.نباشد مقبول مردم نظر از است ممكن كه است ضروري ، تصميماتي
موارد برخي در تكثرگرا نظام يك در افراطي سياسي رقابت و تعارض
كه سياسي تعارضات و تنش و نموده خدشهدار را اجتماعي وحدت بنيانهاي
به ميآورد ، دنبال به را گردد نظام يك پارگي چند باعث است ممكن بعضا
.بازگردند نيز منطقهاي و قومي تمايزات بر تعارضات اين اينكه ويژه
يا و منفي نكات وجود با كه كرد ، اشاره بايد خاتمه در حال اين با اما
انقباض بر مدني جامعه انبساط مجموع در است طرح قابل كه ديگري نكات
.دارد رجحان آن