پنجم ، شماره 1382 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 15 چهارشنبه 23
|
|
خانواده دادگاه ويژگيهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
ناهيد خانم و كازروني..اسدا دكتر شهيدي ، مهدي دكتر با وگو گفت
شيد
آخر بخش
چيست؟ اساسي قانون(21) اصل (3)بند از منظور
زنان حقوق كه كرده موظف را دولت اساسي ، قانون (21)اصل:شهيدي دكتر
براي مساعد اينكهزمينه جمله از.كند تضمين اسلامي موازين رعايت با را
به ما كشور در شود ، اوفراهم معنوي و مادي حقوق احياي زنو شخصيت رشد
به زن معنوي و مادي بيسوادحقوق و سواد كم خانوادههاي خصوصدر
قانون تاييد مورد امر هماين دليل همين به نميشده ، درستيرعايت
...فرزندانو حضانت و بارداري دوران در مادران حمايت.است قرارگرفته
.است اينقانون ديگر مواد از نيز
خانواده كيان حفظ براي صالحي دادگاه ايجاد به اصل اين (3) بند در
نيت كه ميشود معلوم (3) بند عبارات به توجه با.است شده اشاره
كيان حفظ براي صالحي دادگاه ايجاد مورد ، اين در اساسي قانون واضعان
به.است بوده -خانوادگي دعاوي فصل و حل صرفا نه و -خانواده بقاي و
مقرر دعاوي فصل و حل براي چند هر صالح دادگاه ايجاد ديگر عبارت
.است خانواده كيان حفظ بوده ، نظر مد بيشتر آنچه ولي است ، گرديده
در بدون اساسي ، قانون (21) اصل(3)بند بررسي:كازروني دكتر
معنوي و مادي حقوق احياي -قانوني ماده اين بندهاي ساير نظرگيري
و سالخورده زنان و بيوگان خاص بيمه ايجاد مادران ، حمايت زنان ،
.نميرسد نظر به صحيح چندان -...و بيسرپرست
و حفظ براي صالح دادگاه ايجاد به اساسي قانون (21) اصل (3)بند در
اين سايربندهاي در دقت و تامل كمي با.است شده اشاره خانواده بقاي
بقاي و كيان حفظ صالحبراي دادگاه ايجاد كه روشنميشود قانوني ، ماده
بندهاي و اصول ساير كه موثرباشد و مفيد ميتواند ، خانوادهزماني
بهتريندادگاه ما كه صورتي در حتي يعني.شود اجرا اساسي قانون (21)اصل
و مادي ازحقوق حمايتي گونه هيچ اما تشكيلدهيم ، جامعه در را صالح
نميتواند هم صالح وجوددادگاه حتي باشيم ، نكرده وكودكان زنان معنوي
.راهگشاباشد
باشد؟ ويژگيهايي چه داراي بايد خانواده دادگاه
چنين دادرسان كه شرايطي بر علاوه شد ، اشاره كه طور همان:شهيدي دكتر
مختلف اطلاعات با اشخاص و نهادها وجود باشند ، داشته بايد دادگاههايي
.ميرسد نظر به ضروري اختلافات مبناي و منشا تشخيص براي نيز
و روانپزشك حتي و روانشناس يك ونيز دادرس كنار در زن مشاور وجود
نيز گيرد ، قرار دادگاه مشورت مورد كه صلاحيت داراي اجتماعي مددكار
.ميرسد بهنظر ضروري
جرمشناس ، روانشناس ، مختلف ازتخصصهاي كيفري دادگاههاي در امروزه
از بهرهبرداري با دادگاه تا ميشود استفاده آن نظاير و جامعهشناس
علاوه كه كند اتخاذ را تصميمي بتواند مشاوره انجام و افراد اين تخصص
حتيخود و متهم شخص خانواده مصالحجامعه ، تضمينكننده رعايتعدالت ، بر
دادگاه در تخصصهايي چنين از استفاده طريقاولي ، به پس.باشد متهم
رسيدگي در روانپزشك يا روانشناس يك دخالت بسا چهاست لازم خانواده
نيات و اهداف كه شود تصميمي اتخاذ به منتهي خانوادگي اختلافات به
شتابزده جدايي يك وقوع از كندو تضمين را جامعه و قانونگذار اجتماعي
خانوادهجلوگيري يك شدن پاشيده درنهايت و مرد و زن بين وبيمطالعه
.نمايد
كه اشارهشد دادگاهها اين سيستم زندر مشاور وجود مساله به:شيد
عفاف دليل به خانمها از بسياري چون.است ومهم اساسي بسيار موضوعي
.كنند عنوان مرد حضورقاضي در را خود شخصي مسائل برخياز نميتوانند ،
باشد ، داشته وجود آن زندر مشاور كه محافلي در نتيجهعدالت در
هملحاظ زن مشاور نظر حكم انشاي باشددر قرار وقتيميگردد بهتربرقرار
جميع از زنان حقوق نشود ، گذارده قاضي عهده به تنها حكم انشاي و شود
.شد خواهد رعايت جهات
بايددر كه است ديگري موارد دادگاهاز خود توسط سرداور تعيين
.باشد وجودداشته دادگاههايي چنين سيستم
از طرفيندعوا كه ميشوند انتخاب ميانكساني از داورها حاضر حال در
داور كه طبيعياست موقعيتي چنين در.ميكنند معرفي خود آشنايان بين
حالي در.است داوريبرگزيده به را او وي كه راميزند شخصي همان حرف
داوران اغلب اما.كند تلاش ذاتالبين اصلاح در بايد داور كهميدانيم
نشدن حل صورت در كه است بهتر نقيصه اين رفع براي.نميكنند چنين
مجرب ، كه سرداوريشود ارجاع سرداور به مساله داوران ، توسط اختلاف
روانشناسي موضوعات وهمچنين شرع مسائل و حقوق علم به متخصص ، عالم
معرفي بهطرفين اختلافات رفع براي طرفدادگاه از و بوده وجامعهشناسي
.گردد
سايرقضات عمومي ويژگيهاي بر بايستيعلاوه هم دادگاهها اين قضات
به ونسبت باشد گذشته تاهلشان مدت سالاز چندين و بوده متاهل
عميقا را زندگيخانوادگي عبارتي به.متعهدباشند مشترك زندگي
ديگر.باشند كرده لمس را فرزند و همسر قبال در مسئوليت و شناخته
قاضي يك چون.باشند برخوردار مناسبي سني شرايط از قضات اين آنكه
بر ميخواهد تنها و ندارد طرفين ميان مصالحه براي كافي تجربه جوان
به كه مسني شوهر و زن طرفي از.كند نظر اظهار قانوني خشك مفاد اساس
برميآيد ، نصيحت مقام قاضيدر كه زماني ميكنند ، جوانمراجعه قاضي
طبيعتا ميدانند ، خود فرزند سنمانند كمي دليل به را وي چوندوطرف
ديگر ازباشد نافذ طرفين روي نميتواند قاضياي چنين صحبتهاي
يا راهاندازي خانوادهاست ، دادگاه لاينفك حقيقتجزء در كه ويژگيهايي
واحدهاميتوانند اينايندادگاههاست در قضايي ارشاد كردنواحدهاي فعال
اولين مثال براي.كمككنند افراد به وكيل يك بهعنوان دادگاه كنار در
را خود دادخواست اينواحدها به مراجعه با افراد كه آناست قدم
ازسيستم كه نارضايتيهايي از ترتيببسياري اين با.كنند صحيحتنظيم
طرح كه ميشود اغلبمشاهده چون.رفت خواهد ازميان دارد ، وجود دادگستري
با سرانجام دعوايش ازپيگيري پس فرد و نيست قانون منطبقبا دعوا
در.ميداند مقصر را قضايي دستگاه صورت اين در.ميشود مواجه ناكامي
و برنگزيده را صحيحي طريق ابتدا از ناآگاهي دليل به فرد خود كه حالي
.است نرسيده هم مطلوب نتيجه به طبيعتا
مراجعه ارشاد واحد به دعوا طرح از قبل شوند مكلف مرد و زن وقتي
آيا كه سازند مطلع را آنان واحد اين متخصصان و كارشناسان و نمايند
نتيجه به دعوا طرح صورت در آيا و دارند دعوا طرح براي كافي ادله
بعدا است ممكن كه مشكلاتي از بسياري خير يا رسيد خواهند نظر مورد
كه دعاوي طرح از صورتچهبسا اين در.شد خواهد حل مطرحشود ،
نيزكاسته پروندهها حجم از و جلوگيريشده ميگيرد ، صورت براثرناآگاهي
.ميگردد سايرپروندهها به رسيدگي تسريع نهايتسبب در امر اين.ميشود
رويههاي دادگاهها اكثر اصلي مشكل حاضر حال در گفت ، بايد پايان در
اين خانواده دادگاه تشكيل با.ميشود اتخاذ قضات توسط كه است مختلفي
گوناگوني سلايق و نظريات مسالهاي مورد در قضات اگر كه ميرود انتظار
مختلف موضوعات مورد در را واحدي رويه دورهاي نشستهاي با دارند ،
انجام (2)حقوقي دادگاههاي اين بر سابق كه كاري.نمايند اتخاذ
مختلف مسائل نشستي طي قضات بار يك روز يا 15 هفته هر يعني.ميدادند
واحديرا رويه آخر در و مباحثهميگذاشتند به را آن و ميكردند رامطرح
احيا دوباره دادگاهخانواده تشكيل با چنينبرنامهاي اگر.برميگزيدند
.نمود خواهد جلوگيري حدزيادي تا آراء پراكندگي و ازتشتت شود ،
پورناجي بنفشه از گو گفتو