پنجم ، شماره 1382 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 15 چهارشنبه 23
ايران در وجدانكاري ضعف و ارزشها
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
هنجارهايي و ارزشها مجموعه ميشود ، تلقي اخلاقي امر عنوان به آنچه
با مواجهه آن ، از سرپيچي و ميشود شناخته معتبر جامعه يك در كه است
دارد پي در را اجتماعي اجبار
از.متفاوتيدارند معاني علم ، و درفلسفه كار اخلاق و وجدان:اشاره
امور ساير ميان هستنددر واقعيتهايي كار ووجدان اخلاق علمي ، نگاه
از.كرد اقدام آنها تغيير آنها ، درجهت بررسي ضمن كهميتوان واقع
شكل كار وجدان و جامعه ، فرهنگ از حوزهاي كار اخلاق جامعهشناسي ، نگاه
تاثير اجتماع و فرهنگ ديگر حوزههاي از اينرو از.است آن شده دروني
عاملي ارزشها ، سلسلهمراتب در كار به مربوط ارزشهاي جايگاه.ميپذيرد
كار غرب ، در.دارد بسزا تاثيري وجدانكاري قوت و ضعف در كه است
در.است تثبيتشده جامعه بالفعل ارزشي درنظام فينفسه ارزشي بهعنوان
ارزشي بهعنوان كار كارسنتي ، سازمان در و ديني آرماني فرهنگ در ايران
ازلحاظ جامعه ، كلان فرهنگ در كه درحالي ميشود ، شناخته والا و ذاتي
تجملگرايي و اشرافيگري نسب ، ازجمله كار با مغاير ارزشهاي تاريخي ،
توسعه تحقق و آن در دولت نقش و ايران برونزاي توسعه.است داشته غلبه
كار ، جديد حوزههاي در كه است شده سبب كار سنتي سازمان از خارج در
اجراي.گيرد قرار جامعه كلان ارزشهايفرهنگ تحتتاثير كار اخلاق
مصرفگرايي تقويت نظريبر ازلحاظ كه -اخير سالهاي در توسعه برنامههاي
آن بادآورده ثروتهاي و گذشته دهه دو اقتصادي نوسانات -است بوده متكي
درصد كه كشور اقتصاد در نفت درامد عمده نقش و جامعه از اقشاري براي
تقويت با گذشته ، ارزشهاي كنار در كه است عواملي است ، سود آن عمده
وجدان ،(تاكار) اقبال و شانس به وابسته و ارزشمند كالايي بهعنوان پول
.است كرده تضعيف پيش از بيش را كاري
مقالات سرويس
علم و فلسفه نگاه از اخلاق و وجدان
معاني وفلسفه علم حوزه در كه مفاهيميهستند ازجمله وجدان و اخلاق
در.ميشوند متفاوتيبررسي منظرهاي از و بهخودميگيرند متفاوتي
كهانسان دارد دستوراتي قواعدو بهمجموعه اشاره فلسفه ، اخلاق
معني دراين.ميرساند سعادت به تعبيرديگر به و مطلوب كمال به را
ادراكو از صرفنظر واقعيتيدارد ، و است حقيقتنفسالامري يك اخلاق
فلسفهاخلاقمهمترين در همچنين.[مدرسي ، 1374 ، 6] من ادراك عدم
چيزي چه ارزشها ملاك چيست؟ افعال بدي و خوبي ملاك استكه اين سوال
زشت نكوهيده ، كار و است بافضيلت و ارزشمند خوب ، عمل دليل ، بهچه است؟
.[مصباح ، 1374 ، 18] ناپسند و
بيواسطهدرونيپديدهها دريافت آنبهعنوان عام بهمعناي نيز وجدان
اخلاقي وجدان و انجامميگيرد ، انسان درون در فعاليتهاييكه و
خود براي شخصيتانساني كهاگر تعريف بااين ،(وجدان خاص معناي)
دروني محرك عامل ايدهآل بهآن رسيدن در و داده ايدهآلتشخيص يك
نامعلوم ، جعفري ، ] ميشود ناميده وجدان عاملدروني اين باشد ، داشته
فلسفي بحث موضوع شده ، مرتبط عملي عقل درباره فلاسفه مباحث با ،[102
.[جعفري ، 34] است شده بحث آن اصالت و ماهيت درباره گرفته ، قرار
(Fact)واقع امر از نوعي وجدانبهعنوان و اخلاق علم ، در اما
و توصيف و تحليل و تجزيه موضوع و ميشود تلقي ديگر واقع امور درميان
مكتب) اشكالش معروفترين از يكي در جامعهشناسي ، .ميگيرد قرار تبيين
واقع امر بهعنوان آن به نگاه و اخلاق مفهوم در تدقيق با ،(دوركيمي
بررسي موضوع اخلاق بخشي ، در حداقل دوركيم ، نگاه از.ميشود آغاز
تعريف را اجتماعي كهپديده هنگامي وي.ميدهد تشكيل را جامعهشناسي
در را خود اواخلاق بهاعتقاد.دارد مدنظر را اخلاقي قواعد ميكند ،
دوركيم ، 1360 ، ] ميدارد عرضه ما به رفتار قواعد و آيينها از مجموعهاي
و ناراحتكننده نتايج معمولا آن از كهتخطي ويژگي اين با ،[57
قاعده مميزه وجه همين و دارد بههمراه خاطي شخص براي آرامشستاني
.[دوركيم ، 58] است سايرقواعد از اخلاقي
ارزشها مجموعه ميشود ، تلقي اخلاقي بهعنوانامر آنچه نگاه ، اين با
آن ، از سرپيچي و ميشود شناخته معتبر جامعه يك در كه است وهنجارهايي
اينكه عين در قواعد اين.دارد پي در را اجتماعي اجبار با مواجهه
افراد وجود از بخشي بهصورت كه آنجا از دارند ، بيروني منشا
كه هنگامي.مييابند(بيروني -دروني) ذهني-عيني ماهيتي درميآيند ،
و است قواعد از شود ، مجموعهاي نگريسته بيروني منظر اخلاقاز به
از قواعد كههمين درحالي ،[دوركيم ، 106]ميسازد را گروه اخلاق
تكليف نوعي حال درعين و دلپسند امري بهصورت و ميشود هماحساس درون
دوركيم ، ] تعبيركرد بهوجدان آن از ميتوان كه مينماياند را خود
.[107106
ديدگاه جامعهشناسي ، ازجمله بعدي درمكاتب اخلاقي امر از تعبير اين
از استفاده با وياست دقيقترييافته بيان كاركرديپارسونز -ساختي
تصوير تا است كرده تلاش اجتماعي روانشناسي مباحث و روانكاوان مباحث
Shils.] دهد بهدست وجدان و اخلاقي امر دوگانه ابعاد از روشنتري
.[Parsons,
از يكي.كردهاند نگاه اخلاق به منظرديگري از نيز روانكاوان
نزد در كه است بيانفرويد زمينه اين در وتعابير تفاسير مشهورترين
بهسه روان تحليل با وي.يافتهاست توسعه يونگ اخلافش ، ازجمله
بهعنوان را وجداناخلاقي يا برتر من ومنبرتر ، حوزهاو ، من
پياژه ، 1369 ، ] ميكند تعريف فرد درون در ديگران نواهي اوامرو تجلي
.[و 230 235
آثارروانشناسان در توسعهيافتهتر ، تكامليافتهترو بهصورت بيان اين
تعميم ميددربارهديگري بيان.ميشود ملاحظه جملهميد از اجتماعي
نزديك مفهومي ميكند ، تنظيم آن به باعطف را خود رفتار فرد يافتهكه
بهصورت ميد كه تفاوت اين با.دارد فرويد نزد در وجدان مفهوم با
را آن مطالعه و سنجش و تعميميافته تكوينديگري مكانيسمهاي دقيقتري
.[اسكيدمور ، 1372 ، 253]ميسازد مشخص
در كانتياش ، ديدگاه برمبناي پياژه ، ژان روانشناسان ، درميان البته
سوي از و آن فطري و ذاتي مولفههاي به يكسو از اخلاقي وجدان تكوين
و تكميلكننده كه محيط و اجتماع از منبعث بيروني عوامل به ديگر
و محيط اثر مقابل در وي.ميكند اشاره است ، فوق نظرات اصلاحكننده
اينحال با.دارد نظر آن فطري بهبنيانهاي وجدان تكوين در اجتماع
شكلگيري در محيط با تعاملفرد و اجتماع اثر توجهاست ، قابل آنچه
فوقهم نظرات نافي كهدرعينحال است آن محتواي و وجداناخلاقي
.نيست
آن جامعهشناسي ، از در امروزه شناختهميشود ، وجدان بهعنوان آنچه
در جامعهپذيري ذيلعنوان و اجتماعي ، مباحثروانشناسان برمبناي
بافرهنگ فرد يگانگي و هنجارها ارزشهاو عقايد ، شدن فراينددروني
از بحث در رفتار وقواعد ارزشها بهعنوان واخلاق ميشود بحث جامعه و
به نسبت هنجارها و ارزشها عقايد ، .ميگيرد قرار بررسي موضوع فرهنگ
براي جامعهپذيري جريان در كه ميشوند تلقي مستقل و بيروني اموري فرد
ادراك درون از درميآيند ، او شخصيت از جزيي بهصورت و ميشوند دروني وي
خويش حيات به فرد دروني انگيزشهاي و نيازها با شدن عجين با و ميشوند
.ميدهند ادامه
كار وجدان و اخلاق
جامعه يك ازفرهنگ حوزهاي كار ، اخلاق ذكرشد ، كه مقدمهاي به باتوجه
را كار به هنجارهايمربوط و ارزشها عقايد ، ميرودكه بهشمار
ارزشها عقايد ، اين شده دروني شكل كاري وجدان ودرواقع دربرميگيرد
واقع امور كاري ، وجدان و اخلاقكار منظر ، اين از.وهنجارهاست
و قابلكنترل تغييرپذير ، مطالعه ، و شناسايي قابل هستند وپديدههايي
اين و ميكنند تبعيت جامعه و فرهنگ حاكمبر كلي قواعد از كه دستكاري
.كرد بررسي ميتوان اجتماع و فرهنگ كليتر زمينه در را قواعد
فرايندهاي در جامعه ، ريشه افراد وجدانكاري ضعفدر وجود كه آنجا از
درون ساختاري تعارضهاي و فرهنگ اجتماعي ، شرايط تكوينوجدانكاري ،
مسالهاياجتماعي بهعنوان امر اين بررسي به ذيل در دارد ، جامعه
:ميپردازيم
اجتماعي بهعنوانمسالهاي وجدانكاري ضعف
مساله يك كاربهعنوان وجدان ضعف از فوقميتوان ديدگاه به عنايت با
اشاره نكته اين به اجتماعي مساله تعريف در زيرا.كرد ياد اجتماعي
داشته وجود درجامعه (رفتار از شيوهاي) بالفعل واقعيتي بايد كه ميشود
پذيرفته هنجارها از انحرافي بهعنوان اجتماعي عاملان ديد از كه باشد
.داد انجام كاري آن اصلاح براي ميتوان كه باشند معتقد افراد و شود
انجام كاري ميتوانيم اجتماعي مسايل درباره كه نكنيم فكر اينطور اگر
بهحساب انساني شرايط غيرقابلتغيير عناصر بهعنوان را آنها و دهيم
.. ] كنيم وارد اجتماعي مسايل فهرست در را آنها نبايد آوريم ،
.[Nishet.
ازديد زيرا.داراست را ويژگي حاضراين درحال نيز وجدانكاري ضعف
مسالهاي جامعه ، بهعنوان رسمي ارزشهاي بويژهحاملان اجتماعي ، عاملان
تبيين در ميتوان موضوع ، به نگاه اين بااست حل كهقابل شده مطرح
.جست جامعهشناختيسود تحليلي ازچارچوبهاي آن
آناستفاده از اجتماعي مسايل درتحليل كه ديدگاههايي از يكي
در.ميكند تكيه جامعه ارزشيدر تعارض بر كه ديدگاهياست ميشود ،
و نتيجه مساله ، يك تداوم و كهتكوين است اين بر فرض ايننگاه ،
اين براساس كردن عمل نيز و جامعه فرهنگ در متعارض ارزشهاي برآيند
ديدگاه اين از كار اخلاق مساله به نگاه ميآيد ، ذيل در آنچه.ارزشهاست
.ارزشهاست كلي بستر در آن بررسي و
كار اخلاق شده دروني شكل كاري وجدان براينكه مبني مقدمه دو قبول با
بر كه گرفت نتيجه ميتوان جامعه ، فرهنگ از حوزهاي كار اخلاق و است ،
از اخلاقكار اجتماع ، و فرهنگ مختلف حوزههاي متقابل تاثير اصل اساس
عقايد ارزشها ، مذهب ، و اخلاق مطلق جمله از فرهنگ ، ديگر حوزههاي
كاري وجدان ضعف ريشههاي رو اين از.ميپذيرد تاثير سياسي و اقتصادي
در و فرهنگ در كه كرد جستجو عقايدي و ارزشها وجود و حضور در بايد را
و اختصاصدادهاند خود به را كار از فراتر جايگاهي ارزشها مراتب سلسله
اثر به زمينهميتوان اين در.دارند قرار باكار تقابل و تعارض در
اشاره سرمايهداري روح و پروتستاني اخلاق عنوان تحت وبر ماكس ماندگار
با بود ، آن درونزاي رشد ومكانيسم سرمايهداري تبيين پي در ويكه.كرد
رفتار تا كوشيد پروتستاني اخلاق ارزشهاي و اصول به توجه عطف
ارزشي عنوان به توليد و كار به كه افرادي عنوان به را سرمايهداران
بيشتر ، رفاه به دستيابي براي وسيلهاي عنوان به نه و مينگرند فينفسه
كه سوال اين طرح با ويدهد توضيح (كالوني) پروتستاني اخلاق اساس بر
و مداوم توليد و كار فعاليت ، به را كالون پيرو عقايد ، و ارزشها كدام
مشروع و موجه را امري چنين ارزشي نظام كدام و ميدهد سوق پيوسته
ميكند اشاره كالوني ديدگاه در شده ارايه ارزشهاي و عقايد به ميسازد ،
و جهان ، به وي نگاه و مسيح دين از كالون جديد تفسير ميدهد نشان و
فرد دادن سوق عليرغم خدا ، با وي رابطه و جهان در انسان جايگاه نيز
وا مداوم تلاش به را عقايد اين به معتقد زاهدانه ، رفتار سوي به
در را مكانيسمي چنين مسيحيت از كاتوليكي تفسير كه حالي در.ميدارد
.(وبر ، 1371 ، 541) نميسازد فراهم جامعه
دارد ادامه