پنجم ، شماره 1383 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 16 پنجشنبه 24
|
|
سياسي‌مسجد و اجتماعي كاركردهاي
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
آخر بخش - سياست و مسجد
دعوت يا اسلامي تربيت و تعليم مانند نيز ديني اصلاحگرايي
وجودآزادي عدم صورت در اما نيست بحران‌ساز حكومتها براي في‌نفسه اسلامي
جريان كسبقدرت ، به دين اصلاح كردن منوط آراء ، يا و عقايد بيان براي
.مي‌كند ايجاد واقتدار مشروعيت بحران براي‌حكومتها اصلاحگرايي
يا كل داشتن دست در ازطريق خويش راه شدن هموار دليل احياگران‌به
دست به نداشته‌انداز را قدرت كسب آغاز ، داعيه از اگر حتي قدرت ، بخشي‌از
تحول و دينداران دين ، تحرك اصلاح و احيا راه.استقبال‌كرده‌اند آن آوردن
بن‌بست گاه و دشوار بسيار مواهبقدرت از برخورداري بدون جامعه‌ديني ،
اجتماعي و فعاليتهاي‌تبليغي طريق از هم آن دين احياي فرايند.مي‌نمايد
(متفاوت نسلهاي از) چندين‌عمر گاه و عمر يك گاه يك‌مسجد ، چارچوب در
زعم به) دين ركود و اگرخمودگي احياگران نظر به كه مي‌خواهد ، چرا
كوتاه فاصله‌اي در نمي‌توان گرفته ، ديگر صورت قرن چندين طي در(آنان
.داد نجات خمودي از آن‌را
آن‌محسوب مقدمه يا دارد خويش دل رادر اجتماعي اصلاح كه دين اصلاح
آن جانبه همه واقتدار حكومت سياسي نافي‌مشروعيت تلويحا مي‌شود
مقابله به اصلاحگران بااين عمدتا حكومتها جهت ازاين.است
.كرده‌اند ايجاد محدوديت آنها براي و برخاسته
به خويش فعاليت پيشبرد براي كه اصلاحگران از دسته آن حتي
و مشروعيت نفي.توفيقي‌نداشته‌اند چندان شده‌اند متوسل حكومتها
اين كه مي‌يابد جديت سياسي رژيم يك براي آنجا بالاخص حكومت اقتدار
تلاش.گيرد انجام (مسجد در)مردم توده براي و عمومي محافل اموردر
مساجد بر بيشتر چه هر نظارت براي اسلامي كشورهاي در دولتها برخي‌از
.آنهاست در اصلاحگرايي جريان با مقابله نوعي
هرگونه در خود به خود كه است عملي تعاون:اجتماعي تعاون.د
مسجد در مسلمانان اجتماع است‌كه طبيعي.مي‌گيرد صورت افراد از اجتماعي
.شد خواهد يكديگر به ورسيدگي همكاري موجب
و مي‌شناسند خويش امور همه مسئول را حكومتها مردم كه امروز دنياي در
هرگونه (دامن‌مي‌زنند تصور اين به خود توسعه حال در جهان در حكومتها)
ناكاركرد معناي به مدني جامعه نهادهاي وجود بدون اجتماعي تعاون
گونه اين وجود اصولاعدم يا (دولتي) اجتماعي موسسات از بودن‌برخي
تامين‌اجتماعي‌يا وجود عدم معناي به جامعه مسكين‌در وجود:است خدمات
مسئول دولت و است درآمد و عادلانه‌ثروت توزيع عدم معناي به فقير وجود
در مساجد مثل فعاليت‌مراكزي هرچه اين بنابر.مي‌شود امورشناخته اين
.مي‌شود حكومت‌تلقي ناتواني معني به خود به خود بيشترباشد قلمروها اين
كسب به متوجه و) فعلي‌سياسي اصولا كه اجتماعي تعاون شرايط اين در
حكومت كه‌اقتدار سياسي كنشي صورت به مردم و حكومت ازنگاه نيست (قدرت
اين از پيشگيري براي حكومتها.شد خواهد نگريسته مي‌كند خدشه‌دار را
خدمات ارائه در خويش كارآيي و عمل دامنه بر بايد يا اقتدار بحران
به كارها اين‌گونه براي را رقيب مراكز يا بيفزايند مردم به اجتماعي
مردم كار حكومتها كه قدر هرچه ترتيب بدين.كنند محدود گوناگون طرق
جمله از موسسه‌اي ، و مركز هر در كار اين) كنند واگذار مردم خود به را
سياسي رقابت با كمتر (بود خواهد انجام و پي‌گيري ديني ، قابل موسسات
.مي‌شوند مواجه
محمدي مجيد:نوشته
