پنجم ، شماره 1383 اكتبر 1997 ، سال مهر 1376 ، 16 پنجشنبه 24
|
|
كار اخلاق و فرهنگ
.است همشهري روزنامه به متعلق و محفوظ حقوق تمام
(آخر بخش) ايران در كاري وجدان ضعف و ارزشها
بهآن بايد كار اخلاق و ضعفوجدانكاري تبيين در كه نكتهاي اولين
كلي مجموعه در كار با مرتبط عقايد و جايگاهارزشها داد ، نشان توجه
.ارزشهاست مراتب سلسله و قرهنگ
مفاهيمي جمله از وجدان و كهاخلاق خوانديم گذشته شماره در:اشاره
ذكر با ميگيرند؟ خود به متفاوتي معاني فلسفه و علم حوزه در كه هستند
وجدان ضعف و كرده راتعريف كار وجدان و اخلاق نويسنده ، اصل ، اين
درتبيين.است داده قرار بررسي اجتماعيمورد مسئله يك عنوان به كاريرا
آن طي كه گرفت قرار تحليل شاخص اجتماعي ، رهيافتي اينمسئله
ماكسوبر ديدگاه نمونهبارز يك عنوان به.داشت تكيه ارزشها بر
دنيا اين زندگاني براي ضمنآنتلاش كه شد مطرح پروتستاني دربارهاخلاق
سرمايهداران كهحركت است چارچوبي چنين در.قلمدادميشود مطلوب ارزش يك
.است تفسير قابل بيشتر سود كسب براي
مقالات سرويس
مذهب اصلي قضيه پنج ذيل را آن وبر كه مكتب اين اخلاقي اصول جمله از
اعم كهانسان كرد اشاره اعتقاد اين به ميتوان است ، كرده خلاصه كالون
خاطر به دارد وظيفه حال هر در ابدي ، عذاب به محكوم يا رستگار از
بيافريند زمين اين روي در را خداوندي قلمرو و كند كار الهي كبرياي
از آگاهي عدم به عقيده كنار در اعتقاد اين.(آرون ، 1363 ، 250)
عقيده اين به سرانجام را كالون پيروان ابدي ، عذاب يا رستگاري
دليلي چونان را اقتصادي پيشرفت احتمالا و دنيوي كهپيشرفت ميرساند
از تا ميآورد روي كاري به فرد.بدانند خدا نزد در خود گزينش براي
فرو آن در را وي ناگزير اخروي رستگاري به نسبت بييقينياش كه هراسي
دستور مومن به پروتستاني اخلاق(آرون ، 251) شود رها برد ، خواهد
آري ، .كند پيشه رياضتكشي و باشد برحذر جهان اين خوشيهاي از كه ميدهد
رفتاري سود ، رساندن مصرف به از پرهيز و سود كسب منظور به عقلاني كار
چنين زيرا.دارد ضرورت سرمايهداري توسعه براي كه است عالي بسيار
اختصاص مصرف به كه است سود دايمي مجدد سرمايهگذاري با مترادف رفتاري
.(آرون ، 253).نمييابد
در ومشاركت خرسندي تفريح ، به ارزشنهادن درباره بلشاو تحقيق
شمردن بياهميت ونيز نوآوري و دنيا تقبيح درمورد رز تحليل تفريح ،
از ژاكوبس تحليل نيازهايروزانه ، تامين و باروريكشاورزي
فعاليت به نسبت آن خصومتآميز نظر و چين در كنفوسيوسي حاكم ايديولوژي
بررسي در كه هستند مواردي جمله از (Abraham,) كار و اقتصادي
از ميتوان و است شده توجه آنها به جوامع توسعه عدم درباره محققين
توليد كيفيت و سطح نتيجه در و كار اخلاق بر عوامليكه عنوان به آنها
.كرد ياد اثرميگذارند ، جامعه در
اخلاقكار و كاري وجدان ضعف درتبيين كه نكتهاي اولين اين ، بنابر
در كار با مرتبط عقايد و ارزشها داد ، جايگاه نشان توجه آن به بايد
كار آيا كه معنا اين به ارزشهاست ، مراتب سلسله و فرهنگ كلي مجموعه
در وسيلهاي يا ميشود ، تلقي ارزشمند و هدفدار فينفسه امري عنوان به
اينهاست؟ نظاير و افزونتر قدرت بيشتر ، رفاه به دستيابي جهت
غرب در كار اخلاق
جوهر عنوانبروز به كار بر غرب ايدئولوژيهايعمده در كه تاكيدي
تبلور كار انسانيبا حيات اينكه و است انسانشده وجود اصلي
فينفسه ارزش عنوان جامعهبه اين در كار يافتن نشانهاهميت مييابد ،
عنوان به كه ماركس مانند فردي چنانكه.(سوداگر ، 1359 ، 1411)است
نظام در كه روست آن از مخالفتش ميگيرد ، موضع سرمايهداري نظام مخالف
.(كورز ، 1368 ، 85) ميشود بيگانه خويش كار از كارگر سرمايهداري
تاريخ و اجتماع سازنده اصلي عنصر بهعنوان برپراكسيس ماركس تاكيد
به كه ديدگاههايي رشد نيز و آن ، به دادن اصالت و (ترنر ، 1371 ، 158)
و تلويحي طور به ،(پراگماتيسم جمله از) ميدهند اصالت عمل به نحوي
ارتقا و (اخص معناي به) كار آن تبع به و عمل يافتن اهميت نشانه صريح
ارزشهايي با آن جايگزيني و غربي جوامع ارزشهاي مراتب سلسله در آن
وجود.است آن نظاير و ديني انتسابهاي خانوادگي ، بستگي شرافت ، چون
در و است گرفته شكل غرب در كه سرمايهداري به نسبت انتقادي ديدگاه
تداوم به سرمايهداري نظم حافظان با محاجه در موارد از بسياري
آن تاثير و طبقاتي و قشري خانوادگي ، بستگي جمله از انتسابي ، ارزشهاي
بيانگر نيز ميكند تاكيد اقتصادي و سياسي نقشهاي براي افراد گزينش در
و آن ، شايستگي تبع به و كار و عمل جوامع ، اين در كه است نكته اين
همين بر.ميشود محاجه آن مبناي بر كه هستند بنياني ارزشهايي لياقت
از يكي جوامع ، ميان تمايزگذاري و طبقهبندي در نيز پارسونز اساس
كه است انتسابي و اكتسابي دوتايي ميكند ، مطرح كه ارزشي دوتاييهاي
.جستهاند سود آن از نيافته و يافته توسعه جوامع تمايز در وي پيروان
بر خود گزينشهاي و ارزيابيها در جوامع كه ميزاني به ديدگاه اين از
تاكيد ميزان به مقابل در و يافته توسعه كنند ، تكيه اكتسابي ارزشهاي
زارع ، 1370 ، ) شوند مي تلقي نيافته توسعه انتسابي ، ارزشهاي بر
.(393392
ايران جامعه در كار اخلاق
ديني فرهنگآرماني در بسيار مثبت وجودعناصر عليرغم ما ، جامعه در
سنت عليرغم ونيز (ميشود نهاده بسيار كارارزش به آن در كه)
تا اكتسابي ارزشهاي بر بيشتر تاكيد و كار به نهادن ارج در امامان
در (ع)علي امام حكومت و حيات در وجه بهترين به امر اين كه) انتسابي
همچنين و (ميدهد نشان را خود ايشان عمل و كارگزاران انتخاب زمينه
جمله از كار ، سنتي درسازمان كار به نسبت مثبت ارزشهاي وجود عليرغم
) اصناف و (فرهادي ، 1375 ، 4039) كشاورزي سازمان و روستا در
به و كار اخلاق كه دارد غلبه ارزشهايي جامعه كلي ساختار در.(Keyvani
.ميكند تضعيف را وجدانكاري آن تبع
كارگاههايشهري خانوادگي ، دركارگاههاي كه دارد وجود بسياري شواهد
درواحدهاي حتي و روستا در جمعيكشاورزي سازمانهاي فنآوران ،
مبناي و تلقيميشده فينفسه ارزشي عنوان كاربه تجاري ، و بازرگاني
عمده سازمانهاي كه -واحدها اين در.است ميگرفته رشدقرار و ارتقا
را كار افراد ;است ميشده رعايت كاري معيارهاي -بودهاند جامعه در كار
كار در را خويش وجود كرده ، تلقي خويش جوهره بروز و جلوه عنوان به
علمي ، سازمان در چنانكه ،(موسيرضا ، 1372 148147) ميساختهاند متجلي
كار سازمان نوعي ميتوان هم را آن كه -هنرمندان و علم اهل ميان در
خود وجود هنر و دانش اهل و علما كه دارد وجود متعددي شواهد -دانست
حد در كاري ارايه براي وقت و نيرو صرف از و نهاده خويش كار در را
حيات به گزارشهايمربوط به ميتوان نمونه براي.نكردهاند دريغ كمال
درباره آنچهسفرنامهنويسان و صفويه دوره در ايران اجتماعي
روستا در كشاورزان عمل نيز و شهر در سلطنتي كارگاههاي بازار ، حرفهها ،
به آثار همچنين.(Ashraf./ Foran,) كرد مراجعه نوشتهاند ،
در كار سازمانهاي در وجدانكاري قوت از حاكي دوره ، آن از مانده جا
وجود آن بقاياي هنوز كه هم كار سنتي سازمانهاي در.است بوده گذشته
كارگاههاي جمله از) است شناسايي قابل وجدانكاري قوت نشانههاي دارد ،
فرهادي ، ) (..روستاو در كشاورزي واحدهاي دستي ، صنايع و قاليبافي
.(1357
به ارزشهايمربوط بخصوص جامعه ، سطحكلان و كلي ساختار در مقابل ، در
و است عمدهانتسابيبوده طور به ارزشهايغالب سياسي ، نظام
است ، فينفسه ارزشي عنوان به كار تقويتكننده كه اكتسابي ، ارزشهاي
اهميت.است داده اختصاص خود به را محدود جايگاهي يا نداشته جايي
و سمتها خانداني وراثت اصل منابع ، تخصيص و مناصب اشغال در نسبت
و ارزشوابستگي غلبه ،(رجبزاده ، 1374) كمياب منابع از بهرهمندي
در سياسيموروثي نظام جوهره كه وكارداني ، لياقت بر شخصي وفاداري
نظام در افراد مبنايارتقا و (اشرف ، 1359) تشكيلميدهد را ايران
منابع تملك و تصرف در اهميتوقدرت نيز و است ، بوده اداري-سياسي
كار با فرهنگ ، و جامع كلان سطح در كه است عواملي از ،(رجبزاده) كمياب
.است كرده تضعيف را كار اخلاق و بوده تعارض در فينفسه ارزشي عنوان به
كل ، جامعه اجتماعي نظام و كار سطحسازمان در دوگانگي اين وجود با
تاثير تحت را خود برونزاي فرايندتوسعه غرب ، با برخورد در ايران
و توسعهاي اقدامات در است ، شده موجب توسعه برونزاييميكند آغاز غرب
گسترش سياسي ، نظام بويژه كل ، اجتماعي نظام ارزشهاي سازماني ، گسترش
طور به توسعهاي اقدامات زيرا.سنتي كار سازمانهاي ارزشهاي تا يابد
شده انجام فرهنگ همان بستر در و اداري و سياسي كارگزاران توسط عمده
(رجبزاده) (است رضاشاه نوسازي اقدامات آن برجسته نمونه)است
عدم موجب تنها نه سنتي كار اصليسازمانهاي بستر از خارج در توسعه
و سازمانها اين بر را عرصه بلكه شده ، سازمانها اين كار اخلاق تداوم
شاگردي -استاد رويههاي زوال.است كرده تنگ سنتي كار اخلاق آن تبع به
ارزشهاي آن در و بود اصناف ميان معمول رويه كه -گذشته دهههاي در
سنتهاي قطع حتي و ضعف نشانه -مييافت انتقال شاگردان به كار سنتي
توسط ابتدا كه كارخانههايي و كارگاهها رشد مقابل در است گذشته كاري
شده راهاندازي و تاسيس تجار از بعضي يا و آن به وابستگان دولت ،
دولت مزدبگير عنوان به كارمند و كارگر استخدام و (بخت ، 1370 منصور)
سنتي سازمانهاي با آن پيوند عدم و (رودنسون ، 1358 ، 170) خصوصي بخش و
را فرهنگي دولتي ، شغل عنوان به خود شغل از افراد تلقي و يكسو از كار
كار سنتي سازمانهاي از فروتر جايگاهي آن در كار كه بخشيد توسعه
.دارد
چون آن وابستهبه ارزشهاي و چوناشرافيگري ارزشهايي وجود همچنين
در آن غلبه و سياسي بانظام مرتبط فرهنگ در ورفاهطلبي تجملگرايي
فرهنگيتداوم نظام در كه است ازعواملي ،(رجبزاده) جامعه سطحكلان
.ميكند عمل كار فينفسه ارزش تضعيف جهت در و يافته
جامعهاشاعه در را ارزشهايي برونزايايران ، توسعه ديگر ، سوي از
آن مهمترين و خويشبوده پيرامون در توسعهسرمايهداري لازمه كه داده
تداوم و بقا لوازم از كه است درمصرف وتنوعگرايي مصرفگرايي
با كه ارزشها اين.(اسكلير ، 1374) ميرود شمار به سرمايهداري نظام
رفاهطلبي ، و تجملگرايي اشرافيگري ، دروني ارزشهاي دادن قرار پشتوانه
كه ميدهند تشكيل را گرهي جامعه ، فرهنگ در ميشوند ، تقويت بيشتر چه هر
.(كلانتري ، 1372 ، 34) ميكند عمل كار اخلاق تضعيف جهت در
لحاظنظري از كه توسعه ، اجرايبرنامههاي جريان در و گذشته دهه در
مصرفتبعيت رشد بر مبتني توسعهاقتصادي و نوسازي الگوي از
.شد تقويت بازهم ارزشها ميكرد ، اين
قوت موجب نوسازي نظري الگوي از تبعيت به مذكور گرايش ديگر سوي از
به پذيرفتنپول آن تبع به و سرمايهداري توسعهاي روندهاي يافتن
يك در چنانكه شد ، جامعه موجود و بالفعل فرهنگ در اساسي ارزشي عنوان
جامعه در پولگرايي اهميت بر جمعيت درصد سال 1374 ، 3/77 در نظرخواهي
نوسانات جريان ، اين با ملازم.(محسني ، 1375 ، 310) داشتند تاكيد
در بادآورده پولهاي به افراد يافتن دست و گذشته دهه دو در اقتصادي
عنوانكار به اقتصادي مباحث در كه -پول شد ، موجب تغييرات اين جريان
دستيابي كه درآيد غنيمتي و كالا صورت به -ميشود شناخته يافته تبلور
و اوضاع از اطلاع زرنگي ، بلكه ;نيست همراه كار انجام با لزوما آن به
.دارد سهم آن در كار از بيشتر اقبال و همهشانس از مهمتر
سود را عمدهآن كه نفت عنواندرامد به سومي عامل همراه به عوامل اين
(ميشود صرف استخراجآن براي كه اي هزينه نسبت به) ميدهد تشكيل
ارزشي عنوان به پول شد ، موجب ميرسد ، مصرف به توسطدولت و (فرهادي)
و واقبال بهشانس وابسته وبيشتر كار از حديمستقل تا و فينفسه
عمل فينفسه عنوانارزشي به كار تضعيف جهت حكومت ، در به وابسته
كهدر ابعادي از يكي حداقل ميتوانگفت ، تحليل اين اساس بر.كند
نشانداد ، بيشتري توجه آن به كاريبايد وجدان ضعف ريشهيابي
اما ميشوند ، شناخته مذموم آرماني فرهنگ نظر در گرچه كه است ارزشهايي
مراتبي در كه ارزشها اين.دارند وجود جامعه بالفعل فرهنگي نظام در
و ميكنند عمل آن تضعيف جهت در ميگيرند ، قرار كار ارزش از بالاتر
.است فعال بسيار آنها توليد باز مكانيسمهاي
رجبزاده احمد دكتر